زیربار غم شهرم جگرم می سوزد
به خدا بال و پرم بال و پرم می سوزد...
#حامد_عسکری
@zamir_elyas
ضمـــــــیر
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ قرآن-حجر
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم
او می رود و هر قدمش لاله و نسرین
ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم
ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم
جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به پودیم
پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است
دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم
بر سقف اگر رستن قندیل فراز است
ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم
یک روز میاید و بماند که چه دیر است
روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم
بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم
آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم
#حامد_عسکری
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظات درام-تراژدی وداع یک مرد فلسطینی با همسرش!
بنویسید که با عطر وضو آوردند
نعش دلدار مرا لای پتو آوردند
زلف ها گرچه پر از خاک و لبش گرچه کبود
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود...
#حامد_عسکری
@zamiirr
1.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چای دم کن
خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطر هل و
گلهای قوری بهتر است...
#حامد_عسکری
@zamiirr
بر ساقههای سوخته از زخم رعد و برق
رنگینکمان چه فایده؟ باران چه فایده؟
#حامد_عسکری
@zamiirr
خسته ام مثل یتیمی که از او فرفره ای
بسـتانند و به او فحـش پدر هم بدهند
#حامد_عسکری
@zamiirr
ضمـــــــیر
خسته ام مثل یتیمی که از او فرفره ای بسـتانند و به او فحـش پدر هم بدهند #حامد_عسکری @zamiirr
به قفسسوخته گیریم که پر هم بدهند
ببرند از وسط باغ گذر هم بدهند
حاصل این همه سال انس گرفتن به قفس
تلخ کامیست اگر شهد و شکر هم بدهند
همهی غصهی یعقوب از این بود که کاش
باد ها عطر که دادند ...خبر هم بدهند
ما که هی زخم زبان از کس و ناکس خوردیم
چه تفاوت که به ما زخم تبر هم بدهند
قوت ما لقمه ی نانیست که خشک است و زمخت
بنویسید به ما خون جگر هم بدهند
دوست که دلخوشیام بود فقط خنجر زد
دشمنان را بسپارید که مرهم بدهند
خستهام مثل یتیمی که از او فرفرهای
بستانندو به او فحش پدر هم بدهند
#حامد_عسکری
@zamiirr
به جای آنکه برق ورنی پوتین خان باشد
اگر کشتید من را پوستم باروت دان باشد
اگر کشتید من را استخوان کتف و بازویم
برای ماهرویی شانه باشد، سرمه دان باشد
دو بیت از وصیت نامه ی یک اسب!
#حامد_عسکری
@zamiirr