eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
36.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: ۱۱- تکلیف نسل جوان در کسب تحلیل صحیح از مسائل و راه حل برطرف شدن فضای جنجال و تفرقه بسم الله الرّحمن الرّحیم. ضمن عرض سلام و تبریک و تهنیت خدمت رهبر بزرگوار و عزیزمان و تشکّر از اینکه این فرصت را به ما دادند که در خدمت ایشان باشیم. سؤال من این بود که قشر جوان ما برای اینکه خلّاقیّتهای خودش را در عرصه‌های مختلف به منصه ی ظهور برساند، و در مسائل مختلف اجتماع بتواند تحلیل صحیح و درک درستی داشته باشد، نیاز به یک محیط سالم و به دور از تشنّجی دارد. امّا در حال حاضر در شرایط کنونی برخوردهای بعضاً ناخوشایند جناحها، این فضا را تا حدودی نامناسب ساخته که ریشه ی این برخوردها هم در بعضی موارد برای ما واقعاً روشن نیست و ظاهراً به دهه ی قبل برمی گردد. خود این گروهها هم در متن انقلاب بودند و به خوبی میدانند که از مهمترین عوامل در پیروزی این انقلاب و تداوم آن، وحدت امّت، وحدت ملّت بوده و هست؛ امّا این درگیریها علاوه بر آن که به این وحدت صدمه وارد میکند، ما جوانها را هم دچار یک سردرگمی و یک نوع خستگی ساخته. سؤال من این بود که نسل جوان و دانشجویان بخصوص برای اینکه در شرایط کنونی که در شرف ورود به دهه ی سوّم انقلاب هستیم، بتوانند تحلیل صحیح و شناخت درستی از مسائل داشته باشند و در فضای این درگیریها و جنجالها و هیاهوها از چالشهای اصلی انقلاب، از مسائل مهم کشور و از دشمنان واقعی خودشان غافل نشوند، تکلیفشان چیست و چه کار باید بکنند، و دیگر اینکه توصیه ی حضرتعالی به جناحهای مختلف در این زمینه چیست؟ ممنون میشوم. توصیه ی من به جوانها این است که گوششان بدهکار این دعواهای به قول شما جناحی اصلاً نباشد، توصیه ی من هم به جناحها هم همانی است که بارها گفتم دست بردارند. امّا یک نکته ای را به شما بگویم من. ببینید، امروز خب بله، اختلاف سلیقه‌های سیاسی هست، بگو مگوهایی هم هست، امّا سعی میشود در دنیا این بگومگوها به عنوان یک مبارزه و جنگ تمام عیار وانمود بشود. حقیقت قضیه این نیست؛ این نیست قضیه. الان شما نگاه کنید به صحنه ی سیاسی بعضی از کشورها؛ حالا مثلاً آمریکا، همین دعوایی که الان بین حزب دموکرات و جمهوریخواه هست و کار را به آنجاها کشانده که میدانید همه تان، تو روزنامه‌ها و رادیوها شنیدید. ببینید، این را شما مقایسه بکنید با حالا اختلافی که فرضاً بین هیئت اجرایی و هیئت نظارت سر یک تفسیر یک ماده ی قانون هست. ببینید اصلاً اینها قابل مقایسه است با هم؟ اختلاف، جنگ، مبارزه، آن است؛ اینها که اختلافی نیست، اینها که جنگ و دعوایی نیست. البتّه بعضی از روزنامه‌ها انصافاً بد میکنند. نوع تیتر زدن، نوع مقاله نوشتن، نوع خبر دادن، حاکی از این است که یک دعوای عظیم دست به یقه ای هست؛ اینجوری نیست قضیه. خب، خارجیها میخواهند اینجوری وانمود کنند. خارجیها میخواهند بگویند که الان یک جنگ عمیقِ دعوای نمیدانم خون و خاکی ای وجود دارد. من به شما عرض میکنم چنین چیزی نیست؛ این دروغ است. پایه‌های اصلی نظام، مسؤولین بزرگ نظام، مسؤولین سیاسی و اقتصادی نظام، مسؤولین دولتی و غیردولتی ممکن است اختلاف سلیقه‌هایی هم داشته باشند با هم، امّا دارند با هم زندگی میکنند. همان چیزی که ما به آن وحدت میگوئیم همان را دارند. کسانی هم البتّه هستند که اینها، با اینها همفکر نیستند، همعقیده نیستند، آنها جزو این مجموعه محسوب نمیشوند. آحاد ملّت هم که اصلاًبکلّی از این جناحها خارجند. آحاد ملّت دارند راه خودشان را میروند، کار خودشان را میکنند. تلاش خودشان را میکنند، با مشکلات خودشان، هر کسی مشکلات خودش درگیر است و دست و پنجه نرم میکند، آرزوها و آرمانها و شوقها و خواستهای خودشان را دارند، مسئله اینهاست. این اینجور نباشد که تصوّر بشود حالا یک جنگ عظیمی، یک دعوای آنچنانی ای، آنجور که بیگانه‌ها تصویر میکنند و بعضی از آدمهای غافل کشور هم در روزنامه هایشان - یعنی بعضی از مطبوعات - ارائه میدهند، اینجور چیزی گمان نشود که وجود دارد؛ و وجود ندارد. اختلاف سلیقه البتّه هست. وحدت کلمه رمز پیروزی هر ملّتی است. رمز پیروزی انقلاب ما هم واقعاً وحدت کلمه بود. رمز پیروزی در جنگ هم وحدت کلمه بود. رمز پیروزی در دورانهای بعد از جنگ تا امروز هم که دوره ی سازندگی است، باز وحدت کلمه است. ما اگر وحدت کلمه نداشته باشیم، اگر نقطه ی توافق عظیم ملّی نداشته باشیم، همه ی دستاوردهای این ملّت از دست خواهد رفت و خوشبختانه داریم این را و مردم گرد آن متّحدند. شما ببینید در راهپیمایی ها، در اجتماعات عظیم مردمی، آنجایی که به نام شعارهای مشترک و آرزوهای عمومی مردم مطرح میشود، مردم چطور از همه ی قشرها شرکت میکنند، هیچ احساس اختلافی هم با همدیگر نمیکنند. ان شاءالله موفّق باشید. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا
💠میزان در هر کس حال فعلی او است. 🔹من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوس و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دغل بازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند و نباید از آن مسایل سوء استفاده شود. و میزان در هر کس حال فعلی او است. 📚صحیفه نور، جلد ٢١، صفحه ٢٠۶ 👈تذکرات وصیت نامه سیاسی امام خمینی(ره) ١٣۶٨/٠٣/١۵ 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷 https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: البته، فرمود: وقتي بشنود كه من در برابر پيروان تورات به توراتشان استدلال مي‌كنم، و در برابر پيروان انجيل از انجيلشان دليل مي‌آورم، و در برابر اهل زبور از زبورشان، و در برابر صابئين به زبان عبراني ايشان مناظره مي‌كنم، و با هيربدان به زبان فارسي خودشان، و با روميان به زبان رومي، و با ديگر صاحبان عقايد به زبان خودشان، و آن گاه كه هر گروهي را محكوم ساختم و بطلان دلايلشان آشكار شد و از گفته هايشان دست كشيدند و به سخنان من گردن نهادند، مأمون در مي‌يابد كه راهي را كه در پيش گرفته سزاوار او نبوده است، اين جاست كه پشيمان مي‌شود؛ و لاحول و لاقوّة الّا باللّه العليّ العظيم. صبح فردا، فضل بن سهل نزد ما آمد و به حضرت رضا (ع) عرض كرد: قربانت گردم، پسر عمويتان منتظر شماست، و جماعت جمع شده اند. آيا تشريف مي‌آوريد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: شما جلوتر برو، من هم به خواست خدا مي‌آيم، حضرت وضو گرفت و كمي حليم ميل فرمود و قدري هم به ما داد و آن گاه در معيّت آن جناب خارج شديم تا بر مأمون در آمديم. مجلس مملّو از جمعيت بود، و محمد بن جعفر در ميان جماعتي از طالبيان و هاشميان نشسته بود، و فرماندهان لشكر نيز حضور داشتند. چون حضرت رضا (ع) وارد شد، مأمون از جا برخاست، و محمد بن جعفر و بني هاشم نيز، همگي، برخاستند. حضرت رضا (ع) با مأمون نشستند اما ديگران همچنان ايستاده بودند تا اين كه دستور داد نشستند. مأمون رو به حضرت كرده ساعتي با ايشان گفتگو كرد و آن گاه رو به جاثليق نمود و گفت: اي جاثليق! ايشان پسر عمّ من علي بن موسي بن جعفر هستند، از اولاد فاطمه دخت پيامبر ما، و پسر علي بن ابي طالب (ع) است. ميل دارم با ايشان گفتگو و مناظره اي منصفانه داشته باشي. جاثليق گفت: يا اميرالمؤمنين! چگونه با كسي مناظره كنم كه در برابر من به كتابي استدلال مي‌كند كه بدان عقيده ندارم، و از پيامبري دليل مي‌آورد كه به او ايمان ندارم. حضرت رضا (ع) به او فرمود: اي مرد نصراني! اگر از انجيلت براي تو دليل آورم آن را مي‌پذيري؟! جاثليق عرض كرد: مگر مي‌توانم چيزي را رد كنم كه انجيل گفته است؟ آري، به خدا قسم كه آن را مي‌پذيرم هر چند بر خلاف ميل من باشد. حضرت رضا (ع) به او فرمود: هر چه مي‌خواهي بپرس، و پاسخ آن را نيك بشنو. جاثليق عرض كرد: نظر شما در باره نبوت عيسي (ع) و كتاب او چيست، آيا منكر اين دو هستيد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: من به نبوت عيسي و كتاب او و به آنچه كه وي خود را بدان نويد داد و حواريون آن را پذيرفتند ، معترفم، اما نبوت عيسايي را كه به نبوت محمد (ص) و به كتاب او اقرار نكرده و امت خود را به آمدن آن جناب بشارت نداده باشد كافرم، جاثليق عرض كرد: آيا نه اين است كه براي ثبوت احكام و داوريها دو شاهد عادل لازم است؟ حضرت فرمود: همين طور است. عرض كرد: پس براي اثبات نبوت محمد دو شاهد از غير همكيشان خود كه مورد اعتماد دين نصراني هم باشند بياور، و از ما هم بخواه كه دو شاهد از غير همكيشان خود بياوريم. حضرت رضا (ع) فرمود: اين سخن تو منصفانه است اي مرد نصراني؛ اگر از شخص عادلي كه نزد مسيح عيسي بن مريم منزلتي داشت نام ببرم، از من مي‌پذيري؟ جاثليق عرض كرد: اين شخص عادل كيست؟ نامش را به من بگوييد. حضرت فرمود: نظرت در باره يوحّنا ديلمي چيست؟ عرض كرد: به به! از محبوبترين انسانها در نزد مسيح نام برديد. حضرت فرمود: سوگند مي‌دهم تو را كه (بگويي) آيا انجيل گفته است كه يوحنّا گفت: مسيح مرا از (ظهور) دين محمد عربي خبر داد و به من بشارت داد كه محمد (ص) بعد از او خواهد آمد، و من اين بشارت را به حواريين دادم و آنها به او ايمان آوردند؟! جاثليق گفت: البته اين مطلب را يوحنّا از قول مسيح گفته و به نبوت مردي و به اهل بيت او و وصي او بشارت داده اما مشخص نكرده است كه او در چه زماني خواهد آمد و نام آنها را نگفته است تا اين كه من ايشان را بشناسم. حضرت رضا (ع) فرمود: اگر كسي را برايت بياورم كه انجيل را بخواند و نام محمد و اهل بيت او و امتش را بر تو بگويد، آيا به او ايمان مي‌آوري؟ جاثليق عرض كرد: سخن استواري است. حضرت رضا (ع) به قسطاس رومي فرمود: آيا سفر سوم انجيل را از حفظ داري؟ عرض كرد: از حفظ ندارم. حضرت رو به رأس الجالوت كرد و فرمود: مگر نه اين است كه تو انجيل مي‌خواني؟! عرض كرد: چرا، به جان خودم سوگند كه مي‌خوانم. حضرت فرمود: پس گوش كن تا من سفر سوم را بخوانم؛ اگر در آن از محمد و خاندان او و امتش، كه درود خدا بر ايشان باد، نام برده شده بود به حقانيت سخنم شهادت دهيد، و چنانچه در آن ذكري از آن جناب نشده بود، شهادت ندهيد. حضرت، آن گاه، شروع به خواندن سفر سوم كرد تا اين كه به نام پيامبر (ص) رسيد و توقف كرد و فرمود: اي مرد نصراني، تو را به حق مسيح و مادرش سوگند، آيا دانستي كه من به انجيل دانا هستم؟ عرض كرد: آري. حضرت سپس نام محمد و خاندان او و امتش را (از انجيل) بر ايمان خواند، و آن گاه فرمود: اي مرد نصراني،