eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
مقهوریت عباد در قضاء و قدرت خداوند وَ لَنْ [۳] یَسْتَطِیعُ مَنْ کَرِهَ قَضَاءَکَ أَنْ یَرُدَّ أَمْرَکَ، وَ لاَ یَمْتَنِعُ مِنْکَ مَنْ کَذَّبَ بِقُدْرَتِکَ. « لن » نفی ابد می‌کند، و استطاعت: به معنی قدرت و طاقت است. یعنی نیست هرگز کسی [که] کراهت داشته باشد از قضا و قدر تو، قادر بر ردّ امر تو. چنان که یکی از قضایای حتمی حقّ که اغلب ناس از باب عدم علم به نتیجه عاقبت او مکره از اویند و توانائی بر ردّ او ندارند قضای موت است، که با کمال کراهت قادر بر دفع او از خود نیستند، چه: « کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ [۴] »، کما ورد: « یا من قهر عباده بالموت و الفناء و لایمتنع » [۵]، الی آخره. یعنی قادر نیست که امتناع نماید از نفوذ امر تو، کسی که تکذیب به قدرت تو کرده، به آن که خود را مؤثّر و فاعل مختار داند من جمیع الوجوه. پس مقهور و مغلوب در تحت ورود واردات حقّ است، خواه صابر و شاکر، و خواه به ظاهر جانی و منکر، لذا قال تعالی: « وَ إِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِن یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلاَ رَآدَّ لِفَضْلِهِ [۶] ». ---------- [۳]: ۵ - صحیفه: لیس. [۴]: ۱ - سوره مبارکه انبیاء، آیه ۳۵. [۵]: ۲ - بسنجید: العددالقویة، ص ۲۷۲، الیوم الثالث والعشرون ؛ بحراالانوار، ج ۸۴، ص ۳۴۱. [۶]: ۳ - سوره مبارکه یونس، آیه ۱۰۷. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
قدر از امام علی علیه السلام در باره ی قدر سؤال شد فرمود: راه تاریکی است وارد نشو. باز سائلی پرسش را اعاده کرد و امام فرمود: دریای بیکرانی است وارد نشو. باز هم سائل سؤالش را مطرح کرد و امام فرمود: سر خداست که توان پرده برداری از آن را ندارید. مهمان نوازی آن اعرابی به شتر قانع و شیر در یکی بادیه بد مرحله گیر ناگهان جمعی از ارباب قبول شب در آن مرحله کردند نزول خواست مردانه به مهمانیشان شتری برد به قربانیشان روز دیگر ره پیشینه سپرد بهر ایشان شتر دیگر برد عذر گفتند که باقیست هنوز چیزی از داده ی دوشین امروز گفت حاشا که ز پس مانده دوش دیگ جود آورم امروز بجوش روز دیگر به کرم داری پشت کرد محکم شتری دیگر کشت بعد از آن بر شتری راکب شد بهر کاری ز میان غایب شد قوم چون خوان نوالش خوردند عزم رحلت ز دیارش کردند دست احسان و کرم بگشادند بدره زر به عیالش دادند دور ناگشته هنوز از دیده مهمانان کرم ورزیده آمد آن طرفه عرابی از راه دید آن بدره در آن منزلگاه گفت این چیست زبان بگشودند صورت حال بر او بنمودند خاست نیزه بکف و بدره بدوش از پی قوم بر آورد خروش کی سفیهان خطا اندیشه وی لئیمان خساست پیشه بود مهمانیم از محض کرم نه چو بیع از پی دینار و درم داده ی خویش ز من بستانید پس رواحل بره خود رانید ورنه تا جان بود اندر تنتان در تن از نیزه کنم روزنتان داده خویش گرفتند و گذشت و آن عرابی ز قفاشان برگشت مولوی تو چه دانی قدر آب دیدگان عاشق نانی تو چون نادیدگان گر تو این انبان ز نان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی طفل جان از شیر شیطان باز کن بعد از آنش با ملک انباز کن تا تو تاریک و ملول و تیره ای دان که با دیو لعین همشیره ای شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357