eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.6هزار دنبال‌کننده
49هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
اثبات نبوت پيامبر نبوت پيامبر اسلام (ص) -۱ شنيده ايد كه مأمون [۱]شيوة مبارزه با رهبران شيعه را تغيير داد. پدر و خاندان جنايتكارش، امامان شيعه و مسلما نان آگاه و با تعهد را تحت سخت ترين شرائط قرار داده بودند، و با انواع شكنجه‌ها از بين مي‌بردند واكنش طبيعي اين سختگيري ها، جامعه اسلامي را آماده انفجار كرده بود. مأمون كه در ميان خلفاء عباسي مردي دانشمند و سياستمدار بود، تاكتيك مبارزه با انقلابيون را تغيير داد، و تصميم گرفت با دعوت كردن امام رضا عليه السّلام به مركز، و راه دادن او به دستگاه خلافت، امام را در ذهن توده مردم بي اعتبار نمايد، و موضع گيري امام و پيروان او را در برابر حكومت وقت، تباه سازد. امام كه كاملاً از نقشه خطرناك او آگاه بود، با ابتكار خاصي تمام نقشه‌هاي او را نقش بر آب ساخت، و برخلاف آنچه مأمون پيش بيني مي‌كرد روز به روز بر محبوبيت امام در جامعه، و گرايش توده مسلمانان و غير مسلمانان به او افزوده مي‌شد. روزي مأمون به نظزش رسيد كه بزرگترين داشمندان مختلف آن عصر را به طوس دعوت كند و مجلسي تشكيل دهد كه آنها با امام رضا عليه السّلام بحث كنند، شايد از اين راه بتواند از شكوه علمي امام بكاهد. شخصي به نام نوفلي مي‌گويد: روزي خدمت امام بودم و با او مشغول صحبت بوديم كه ياسر سرپرست كارهاي امام، وارد اطاق شد و پيام مأمون را خدمت امام عرض كرد كه: دانشمندان مختلف اديان و مكتب‌هاي گوناگون از تمام ملت‌ها پيش من آمده اند، اگر صلاح مي‌دانيد با آنها گفتگو كنيد، فردا اينجا تشريف بياوريد وگرنه مزاحم نمي شويم، و اگر هم مايل باشيد ما خدمت برسيم؟ امام عليه السّلام پاسخ داد كه بگو مقصودت را مي‌دانم، و فردا به خواست خدا خودم خواهم آمد. نوفلي مي‌گويد: پس از اينكه ياسر بيرون رفت، امام رو به من كرد و گفت:... مي‌داني مقصود مأمون از اين كار چيست؟ گفتم: فدايت شوم، مقصودش آزمايش شما است، ولي كار بي اساسي كرده، و بدكاري نموده است. امام: چه كاري؟ نوفلي: اهل كلام و بدعت، برخلاف دانشمندان مسلمان هر چه بفرمائيد، از شما مطالبه دليل مي‌كنند، مثلاً اگر بگوئيد خدا يكي است مي‌گويند يكي بودن او را اثبات كن، و و اگر بگوئيد: محمد فرستادة خدا است، مي‌گويند رسالت او را اثبات نما، پس از اينكه دليل كافي هم براي آنها آورده شود، آنقدر مغالطه مي‌كنند تا انسان نظرية خود را رها كند، و از اين لحاظ اين مجلس براي شما خطرناك است. امام لبخندي زد و فرمود: مي‌ترسي كه من در پاسخ آنها بمانم؟ نوفلي: نه والله، بيم ندارم، و اميدوارم كه خداوند شما را بر آنها پيروزي دهد. امام: مي‌داني مأمون كي از اين كار خود پشيمان مي‌شود؟ نوفلي: آري. امام: آنوقت كه مي‌بينيد پيروان تورات را، با تورات، و پيروان انجيل را با انجيل، و پيروان زبور را، با زبور، و صابئين[۲] را با لغت عبراني، و هرابذه[۳] را با لغت فارسي، و اهل روم را با زبان رومي و پيروان هر مكتب و هر نظريه را با زبان خودشان محكوم مي‌كنم. وقتي كه همه آنها دست از نظريه خود برداشتند، و تسليم نظريه من شدند، آن وقت مأمون مي‌فهمد كه من بايد رهبري جامعه را به عهده بگيرم نه او، و از كار خود پشيمان مي‌شود. صبح شد و طبق قرار داد، امام در آن مجلس فوق العاده مهم حضور يافت... مأمون رو به (جاثليق) رياست دانشمندان مسيحي كرد و امام را به او معرفي نمود و از او خواست كه با امام مناظره كند و ضمناً انصاف را در بحث از دست ندهد. جاثليق: من چگونه مي‌توانم با كسي بحث كنم، كه بر اساس كتابي (قرآن) كه منكر آن هستم، و پيامبري كه به او ايمان ندارم، با من مناظره مي‌كند؟ امام: اگر بر اساس گفته‌هاي انجيل خودت، با تو بحث كنم قبول داري؟ جاثليق: آيا مي‌توانم آنچه را انجيل گفته، و قبول نكنم؟ آري مي‌پذيرم، هر چند به زيانم تمام شود. امام: اكنون هر چه مي‌خواهي بپرس تا جواب دهم؟ جاثليق: شما دربارة نبوت عيسي، و كتاب او چه مي‌گوئيد؟ امام: من آن عيسي را به پيامبري قبول دارم كه به نبوت محمد اعتراف كرده، و به ظهور او مژده داده، و منكر نبوت آن عيسي هستم كه اعتراف به نبوت محمد و كتاب او نكرده و مژده ظهور او را به امتش نداده. جاثليق: آ يا براي پذيرفتن اخبار، و حكم كردن بر طبق آن، دو گواه مورد اطمينان لازم نيست؟ امام: چرا. جاثليق: شما از كجا مي‌گوئيد كه عيسي به نبوت محمد اعتراف كرده و به پيروانش مژده ظهور او را داده؟، بر اساس اعترافي كه همين الان كرديد شما بايد اثبات پيشگوئي عيسي از نبوت محمد، دو گواه غير مسلمان كه مورد تأييد مسيحي‌ها باشد بياوريد شما هم مي‌توانيد عين همين تقاضائي را كه كردم، از ما بنمائيد. امام: منصفانه سخن گفتي، اگر گواهي شخصي عادل و مورد اطميناني را كه پيش عيسي از ديگران مقدم بود، برنبوت محمد، اثبات كنم، مي‌پذيري؟ جاثليق: مقصودت از آن شخص عادل كيست؟
امام: يوحنّاي ديلمي. جاثليق: به به نام كسي را بردي كه محبوب ترين افراد مسيح بوده. امام: تو را سوگند مي‌دهم، آيا در انجيل اين هست كه يوحنا گفته: « مسيح، از آئين محمد عربي مرا خبر داد، و به من مژده داد كه پس از او محمد مي‌آيد، و من هم اين مژده را به حواريون دادم، و آنها به محمد ايمان آوردند »؟ جاثليق: يوحنا به نبوت مردي، به خاندان و وصي او مژده داده ولي روشن نكرده چه موقعي ظهور مي‌كند، و نام آنها را بيان نكرده....... امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
طرح مطالعاتی شهید مطهری 64.mp3
5.12M
❇️ تدریس کتاب ❇️ ( جلسه 1 کتاب جاذبه و دافعه علی) 🎤 با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ 👌 کتب شهید مطهری، راهی عالی برای قوی شدن
ایات مهدوی 28.MP3
5.79M
💠 سلسله مباحث 28 ❇️جلسه ۲۶ 🎤 با توضیحات حجت الاسلام و المسلمین ( معاونت مرکزتخصصی مهدویت کشور و معاونت فرهنگ ، آموزش و پژوهش بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) کشور)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا