eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه کلیپ های روایتگری 👌 هر روز روایتی از شهدا بشنوید❤️ شماره ۲۲ کاری از گروه راویان سردار شهید حاج عبد الحسین برونسی 🌹
ماجرای عابد و ابوطالب (علیه السلام) به این مناسبت خالی از لطف نیست ماجرایی که میان حضرت ابوطالب (علیه السلام) و عابد مسیحی اتفاق افتاده اشاره شود. جابربن عبدالله انصاری گوید: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره میلاد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) پرسیدم، فرمود: آه، آه... درباره بهترین مولود بعد از من که میلادی همچون میلاد مسیح (علیه السلام) داشت پرسیدی. خداوند تبارک و تعالی پانصد هزار سال پیش از آفرینش خلق، من و علی را از یک نور آفرید، و ما پیوسته خداوند را تسبیح گفته و تقدیس می‌گفتیم. و چون خداوند آدم (علیه السلام) را آفرید، ما را در صلب او افکند که من در پهلوی راست و علی (علیه السلام) در پهلوی چپ او مستقر گشتیم. سپس از صلب او به صلب‌های پاکیزه و از آنجا به رَحِم‌های طیّبه منتقل شدیم. این وضع همچنان ادامه داشت تا اینکه خداوند تبارک و تعالی مرا از صلبی پاکیزه و طاهر که صلب عبدالله بن عبدالمطلب باشد، به بهترین رَحِم که رَحِم آمنه بود منتقل کرد. بعد از من، خداوند تبارک و تعالی علی (علیه السلام) را از پشتی پاک و طاهر بیرون آورد که صلب ابوطالب (علیه السلام) بود و در بهترین رَحِم یعنی رَحِم فاطمه بنت اسد (علیها السلام) قرار داد. سپس فرمود: ای جابر! پیش از آنکه علی در رَحِم مادرش قرار گیرد، مرد راهبی بود که او را «مثرم بن دعیب بن شیقتام» می‌نامیدند. در عبادت شهره و نامور بود و خدا را صدونود سال عبادت کرده بود بی آنکه از وی حاجتی طلب نماید. این عابد از خداوند خواست که یکی از اولیای خویش را به وی نشان دهد، که خداوند ابوطالب (علیه السلام) را نزد وی فرستاد و چون چشم آن عابد بر وی افتاد، برخاست و بر پیشانی او بوسه زد و در کنار خود نشاند. آنگاه از وی پرسید: کیستی خدایت رحمت کند؟! فرمود: مردی از «تهامه» هستم. عابد پرسید: از کجای سرزمین تهامه؟ -: از مکّه. -: از کدام خاندان؟ -: از عبدمناف. -: کدام عبدمناف؟ -: از بنی هاشم. ناگاه راهب برخاست و بار دیگر بر پیشانی وی بوسه زده و گفت: سپاس خداوندی را که حاجت مرا برآورده ساخت و تا ولیّ خویش را به من نشان نداد از دنیا نبرد، سپس گفت: ای مرد، بشارت باد تو را که خداوند علیّ اعلی به من امری الهام فرموده که برای تو بشارتی است. ابوطالب (علیه السلام) پرسید: آن بشارت چیست؟ گفت: پسری است از صلب تو که ولیّ خداوند تبارک و تعالی است؛ او امام پرهیزگاران و وصّی رسول رب العالمین است. اگر آن پسر را دیدی سلام مرا به وی برسان و به او بگو: مثرم تو را سلام می‌رساند و شهادت می‌دهد که خدا یکی است و شریک ندارد و محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و رسول اوست و تو جانشین بر حق اویی؛ نبوّت با محمّد (صلی الله علیه و آله) خاتمه می‌یابد و وصایت با تو انجام می‌شود. در ادامه گوید: ابوطالب (علیه السلام) بگریست و از نام آن مولود پرسید؟ گفت: نامش «علیّ» است. ابوطالب (علیه السلام) فرمود: من از حقیقت آنچه می‌گویی اطلاع ندارم مگر اینکه دلیل و برهان آشکاری به من نشان دهی تا سخنان تو را باور کنم. مثرم گفت: چه چیزی را دوست داری از خدا برایت طلب کنم تا همین جا آن را به تو بدهد و دلیلی باشد بر درستی گفتارم؟ ابوطالب (علیه السلام) فرمود: طعامی از بهشت می‌خواهم که هم اکنون حاضر گردد. آن راهب برآورده شدن حاجت ابوطالب (علیه السلام) را از خدا درخواست نمود و هنوز دعایش به پایان نرسیده بود که طبقی از میوه‌های بهشتی شامل: رطب، انگور و انار آماده گشت. حضرت ابوطالب (علیه السلام) اناری را برداشت و خندان از بشارت و هدیه بهشتی به منزل خویش مراجعت نمود، سپس آن انار را با فاطمه بنت اسد (علیها السلام) تناول کرد. حق تعالی از آن انار بهشتی در وجود آن دو نوری از خود آفرید تا حجت میان بندگان باشد و این چنین نور خدا در زمین قرار گرفت. چون فاطمه (علیها السلام) امانت و نور الهی را در دامن گرفت زمین تاب نیاورد و از مهابت آن نور الهی و عدم پذیرش مردمان به حرکت درآمد و زمین لرزید، و کوه‌ها و خانه‌های مکه تا چندین روز متوالی آرام نداشت. قریش را به خاطر این زمین لرزه اندوه عظیمی گرفت. لذا گفتند: برخیزید و بتان خود را به بالای کوه ابوقبیس برید تا از آن بخواهیم زمین را آرام کند و شما را از این گرفتاری برهاند. و چون بر بالای کوه ابوقبیس جمع شدند، کوه چنان به لرزه افتاد که سخت ترین سنگ‌ها خرد گشته و بت‌های آن‌ها با صورت بر زمین افتاد. چون چنین دیدند، گفتند: تاب تحمّل آنچه بر سر ما آمده را نداریم. حضرت ابوطالب (علیه السلام) در حالی که اهمیتی به این حادثه نمی داد بر بالای کوه رفته و فرمود: ای مردم! خداوند متعال امشب حادثه ای آفریده است و دست به آفرینشی زده است اگر او را اطاعت نکنید و به ولایتش اقرار ننمایید و به امامتش شهادت ندهید، این بلا از شما دور نخواهد گشت و کوه آرام نخواهد گرفت و دیگر
نمی توانید در سرزمین تهامه اقامت گزینید. گفتند: ای ابوطالب! ما به آنچه گفتی اقرار می‌کنیم. حضرت ابوطالب (علیه السلام) سخت گریست آنگاه دست خود را به سوی خداوند عزوجل برداشته و عرض کرد: «إلهی و سیّدی أسألک بالمحمّدیة المحموده و بالعلویّة العالیه و بالفاطمیّة البیضاء إلّا تفضّلت علی تهامه بالرّأفة و الرحمه؛ ای خدا و سیدِ من! تو را می‌خوانم به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) که پسندیده توست، و به علی (علیه السلام) که عالیست و به فاطمۀ نورانی (علیها السلام) که به مردمان تهامه مهربانی و ترحم نمایی. » سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سوگند به آنکه دانه را شکافت و خلق را آفرید، عرب تا مدت‌ها این کلمات را می‌نوشتند و در شدائد و گرفتاری‌ها در دوران جاهلیت می‌خواندند بی آنکه از حقیقت و کُنه این الفاظ اطّلاعی داشته باشند. چون شب میلاد امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرا رسید، آسمان درخشان و نورانی گشت، و ستارگان چنان پرنور شدند که نورشان به چند برابر سابق می‌رسید و مردم قریش از این امر سخت شگفت زده شده و به هیجان آمده به یکدیگر می‌گفتند: حتماً در آسمان اتفاقی افتاده است. در این هنگام ابوطالب (علیه السلام) از خانه خارج شده و در خیابان ها، بازارها و کوچه‌های شهر می‌گشت و می‌فرمود: ای مردم حجّت خداوند بر شما تمام شد! سپس مردم از علّت درخشان شدن شب و فزونی نور ستارگان و آنچه می‌دیدند از وی پرسش می‌کردند و او را احاطه نموده بودند. ابوطالب (علیه السلام) به ایشان رو کرده و فرمود: بشارت باد شما را که در این شب یکی از اولیای خدا به دنیا آمده خداوند با تولد او خصال نیک را به کمال می‌رساند و او را خاتم الوصیین قرار می‌دهد. او امام متّقین، یاور دین، سرکوب کننده مشرکین، درهم شکننده منافقین، زین العابدین، وصیّ رسول ربّ العالمین و امام هدایت است. ستاره ای است عالی، چراغی است شب شکن و نابودکننده شرک و شبهات. او نفس الیقین و سرآمد دین است... [۱] ---------- [۱]: . روضة الواعظین ۷۷؛ مناقب ابن شهر آشوب ۲/۲۱؛ الفضائل ابن شاذان ۵۴؛ بحار الانوار ۳۵/۱۰ و ۹۹؛ الدر النظیم ۲۲۹. اَلسَّلامُ عَلَی المُزَوَّجِ فی السَّماء (سلام بر تزویج یافته در آسمان) https://eitaa.com/zandahlm1357
ابراهیم خواص ابراهیم خواص در هیچ شهری بیش از چهل شبانه روز نمی زیست. سری سقطی سری سقطی به صوفیه می‌گفت: وقتی زمستان دل برود، بهار باطن او سر رسد، درخت روح او برگ آورد و بوی گل همه جا را عطرآگین کند. نماز شبلی شبلی در ماه رمضان پشت سر امام جماعت نماز می‌خواند. امام جماعت به این آیه رسید که: اگر بخواهیم آنچه را که به تو وحی کرده ایم باز پس می‌گیریم وَ لَئِنْ شِئْنٰا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنٰا إِلَیْکَ [۱]، شبلی فریاد کشید و بر زمین افتاد، خیال کردند مرده است، لرزید و مرتب می‌گفت: آیا چنین دوستان را مورد خطاب قرار می‌دهند. تواضع غزالی در کتاب عزلة در احیاءالعلوم می‌گوید: پیامبر خود آنچه را می‌خرید به خانه می‌برد، یکی از اصحابش خواست هرچه را پیامبر خریداری کرده به خانه اش برساند، پیامبر فرمود: خریدار سزاوار است که مایحتاج خانواده اش به منزل ببرد. امام علی علیه السلام نیز خرما و نمک در لباسش می‌ریخت و می‌گفت: کامل از کمالش نقصان نمی یابد و می‌گفت: خدا متکبران را دوست ندارد. امام حسن علیه السلام نیز در کوچه خود به عده ای از فقیران رسید. در برابر آنها قطعه نانی بود، آنان به امام تعارف کردند و گفتند: بشتاب به غذا ای پسر رسول خدا. امام در کنار آنها نشست و با آنان غذا خورد و سپس سوار اسبش شد و گفت: خدا متکبران را دوست ندارد. تنهایی کسی منزل عابدی رفت، گفت: از تنهایی به تنگ نمی آیی؟ عابد گفت: از وقتی تو آمدی تنها شدم. ---------- [۱]: ۱) - اسراء، ۸۶. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام أَحْبِبْ‌ حَبِيبَكَ‌ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ‌ يَكُونَ‌ بَغِيضَكَ‌ يَوْماً مَا، وَ أَبْغِضْ‌ بَغِيضَكَ‌ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ‌ يَكُونَ‌ حَبِيبَكَ‌ يَوْماً ما. امام عليه السلام فرمود: دوست خود را در حد اعتدال دوست بدار، چراكه ممكن است روزى دشمنت شود و با دشمنت نيز در حد اعتدال دشمنى كن، زيرا ممكن است روزى دوست تو شود.
شرح و تفسير در دوستى و دشمنى از حدّ تجاوز مكن امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه توصيه مى‌كند كه هرگز در دوستى و دشمنى افراط‍‌ نكنيد كه پايان نافرجامى دارد. مى‌فرمايد:«دوست خود را در حد اعتدال دوست بدار، چراكه ممكن است روزى دشمنت شود و با دشمنت نيز در حد اعتدال دشمنى كن، زيرا ممكن است روزى دوست تو شود»؛ (أَحْبِبْ‌ حَبِيبَكَ‌ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ‌ يَكُونَ‌ بَغِيضَكَ‌ يَوْماً مَا، وَ أَبْغِضْ‌ بَغِيضَكَ‌ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ‌ يَكُونَ‌ حَبِيبَكَ‌ يَوْماً ما) . «هَون» در اصل به معناى آرامش و راحتى و «هونا» معمولاً به معناى شتاب نكردن و به آرامى كارى را انجام دادن و «ما» براى تقليل است و در مجموع يعنى كمى آرام‌تر. اشاره به اين‌كه هميشه دوستى‌ها و دشمنى‌ها استمرار نمى‌يابد و چه بسا دوستى، روزى به دشمنى و دشمنى، روزى به دوستى تبديل گردد. هرگاه انسان در زمان دوستى، راه افراط‍‌ در پيش گيرد و تمام اسرار خويش را به دوستش بگويد و او را از تمام زواياى زندگى‌اش باخبر سازد، بسا روزى برسد كه براثر اصطكاك، اين دوستى به دشمنى تبديل گردد و آن دوست، تمام اسرار انسان را فاش كند و شايد ضربات شديدى از اين راه بر او وارد سازد. اگر انسان حد اعتدال را رعايت كند گرفتار چنين سرانجام شومى نمى‌شود. نيز ممكن است گاهى دشمنى‌ها براثر وحدت منافع به دوستى تبديل شود. اگر انسان در زمان دشمنى تمام پل‌هاى پشت سر خود را ويران كرده باشد چگونه مى‌تواند در صورت دوست امروز خود نگاه كند؟ آيا خاطرۀ شوم گذشته، امروز را تحت تأثير خود قرار نمى‌دهد و مشكل‌آفرين نمى‌شود؟ شبيه همين معنا از امام صادق عليه السلام با عبارت ديگرى نقل شده است آن‌جا كه براى بعضى از اصحابش فرمود: «لا تُطْلِعْ‌ صَدِيقَكَ‌ مِنْ‌ سِرِّكَ‌ إِلَّا عَلَى مَا لَوِ اطَّلَعَ‌ عَلَيْهِ‌ عَدُوُّكَ‌ لَمْ‌ يَضُرَّكَ‌ فَإِنَّ‌ الصَّدِيقَ‌ قَدْ يَكُونُ‌ عَدُوَّكَ‌ يَوْماً مَا؛ دوستت را از همۀ اسرارت آگاه مكن مگر اسرارى كه اگر دشمنت از آن آگاه شود زيانى به تو نرسد، زيرا دوست ممكن است روزى به دشمن تبديل گردد». ١ در ديوان اشعار منسوب به اميرمؤمنان على عليه السلام نيز همين مطلب به بيان ديگرى در ضمن دو بيت آمده است مى‌فرمايد: وَ أَحْبِبْ‌ إذا أَحْبَبْتَ‌ حُبّاً مُقارِباً فَإنَّكَ‌ لا تَدْري مَتى‌ أَنْتَ‌ نازِعٌ‌ وَ أَبْغِضْ‌ إذا أَبْغَضْتَ‌ بُغْضاً مُقارِباً فَإِنَّكَ‌ لا تَدْري مَتى‌ أَنْتَ‌ راجِعٌ‌ هنگامى كه طرح دوستى با كسى مى‌ريزى اعتدال را رعايت كن - زيرا نمى‌دانى كى از او جدا مى‌شوى. و اگر با كسى دشمنى كردى به‌طور كامل از او جدا مشو،- زيرا نمى‌دانى كى به سوى او باز مى‌گردى. ٢ نكته رعايت معيارهاى الهى در دوستى و دشمنى شك نيست كه در اسلام مسئلۀ حب و بغض بايد بر اساس معيارهاى الهى باشد كه به صورت اصل «تولّى‌ و تبرّى‌» معروف شده است و به تعبير ديگر تولّاى اولياء اللّه (دوست‌داشتن دوستان خدا) و تبرى از اعداء اللّه (بيزارى از دشمنان خدا) دو اصل اساسى را تشكيل مى‌دهد كه هر مسلمانى بايد به آن‌ها پايبند باشد. حتى به مقتضاى آيۀ شريفۀ ٢٢ سورۀ «مجادله» اگر نزديك‌ترين بستگان انسان نيز از مسير حق منحرف شوند و در راه كفر و خطا و ظلم و عصيان گام نهند بايد رابطۀ دوستى را از آنان قطع كرد و اگر دورترين افراد در مسير خداشناسى، تقوا، پاكى و عدالت باشند بايد با آن‌ها رابطۀ نزديك دوستى برقرار كرد. «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ‌ بِاللّهِ‌ وَ الْيَوْمِ‌ الْآخِرِ يُوادُّونَ‌ مَنْ‌ حَادَّ اللّهَ‌ وَ رَسُولَهُ‌ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ‌ أَوْ أَبْناءَهُمْ‌ أَوْ إِخْوانَهُمْ‌ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ‌ أُولئِكَ‌ كَتَبَ‌ فِي قُلُوبِهِمُ‌ الْإِيمانَ‌ وَ أَيَّدَهُمْ‌ بِرُوحٍ‌ مِنْهُ‌ وَ يُدْخِلُهُمْ‌ جَنّاتٍ‌ تَجْرِي مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ‌ فِيها رَضِيَ‌ اللّهُ‌ عَنْهُمْ‌ وَ رَضُوا عَنْهُ‌ أُولئِكَ‌ حِزْبُ‌ اللّهِ‌ أَلا إِنَّ‌ حِزْبَ‌ اللّهِ‌ هُمُ‌ الْمُفْلِحُونَ‌» ؛هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمى‌يابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند؛ آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحۀ دل‌هايشان نوشته و با روحى از ناحيۀ خودش آن‌ها را تقويت فرموده، و آن‌ها را در باغ‌هايى از بهشت وارد مى‌كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مى‌مانند؛ خدا از آن‌ها خشنود است، و آنان نيز از خدا خشنودند؛ آن‌ها «حزب اللّه» هستند؛ بدانيد «حزب اللّه» پيروزان و رستگارانند». ازاين‌رو اين دوستى هرگز نبايد به دشمنى تبديل شود و نه عكس آن، بنابراين آنچه امام عليه السلام در كلام حكيمانۀ بالا فرموده است اشاره به دوستى و دشمنى‌هاى مربوط‍‌ به امور شخصى است كه انسان اگر بر اساس وحدت منافع با كسى دوست مى‌شود حد دوستى را نگه دارد و اگر بر اساس اختلاف منافع با
كسى عداوت مى‌ورزد حد آن را نيز حفظ‍‌ كند، زيرا اين دوستى‌ها و دشمنى‌ها براثر تغيير مسير منافع، تغيير مى‌يابند؛ آن‌گاه وضع جديد براى انسان غير قابل تحمل خواهد بود به دليلى كه در بالا گفته شد.
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 @zandahlm1357
💐گل نیلوفر نیلوفرها نیز یکی از محبوب‌ ترین گل‌های دنیا هستند که با ظاهر ظریف و زیبای خود جلوه‌ای جذاب به محیط اطراف خود می‌بخشند. برای خیلی از افراد گل نیلوفر زیباترین گل‌هاست و نماد چیزهای زیادی مانند ثروت، فداکاری، رفاه یا همدلی محسوب می‌شود. نیلوفر گیاهی چند ساله است و از پیاز رشد می‌کند. این گل زیبا و دوست‌داشتنی به دسته‌های مختلفی مانند دورگه‌ی آسیایی، ترومپت، شرقی و آمریکایی تقسیم می‌شود. نیلوفر نیز محبوبیت خود را مدیون گل زیبا و بوی دل‌انگیز خود است. برخی از انواع نیلوفرها دارای گلبرگ‌های بزرگ برگشته و برخی دیگر دارای گل‌های مخروطی شبیه شیپور هستند. @zandahlm1357
بی نظیر وجود و درخانه👇👇👇👇👇👇👇 🌿 تقویت ضریب 🌿کنترل ها از جمله ویروس سرماخوردگی 🤔 🌿  نگهداری گل وگیاه درخانه باعث کاهش میزان می شوند 🌿 نگهداری گل وگیاه درخانه می تواند سرما خوردگی را تا 30 درصد بکاهد👍. 🌿 گیاهان کننده خوبی برای هوای داخل اتاق شما هستند 😍 🌿  افرادی که سردرد یامیگرن دارند باعث می شود شبانه روز کمتر دچار سردرد گردند.👍 🌿گیاهان حجم شگفتی از آلودگی های شیمیایی که از طریق هوا به ما انتقال پیدا می کنند را در خانه از بین می برند. 🌿نگهداری گل و گیاهان در منزل موجبات وشادمانی انسان را فراهم می آورد @zandahlm1357
۳۷-براي وسعت رزق بمدت چهل روز، روزي ۲۷ مرتبه بعد از نماز صبح به نيت وسعت رزق و گشايش در زندگي آيه كريمه اِنَّ اللهَ هُوَ الرزاق ذُواَلقُوَةِ اَلمَتين را بخواند انشا ا… وسعت حاصل مي‌شود. سوره ذاريات آيه ۵۷ ۳۸-مداومت به خواندن سوره واقعه پس از نماز عشا بخصوص اگر در نماز وتيره كه نافله عشا مي‌باشد و بصورت نشسته است بدين صورت كه در ركعت اول حمد و سوره توحيد خوانده شود و در ركعت دوم حمد و سوره واقعه خوانده شود، بسيار در وسعت زندگي موثر است. و خواندن ۶ آيه از اول سوره حديد تا بذات الصدور. ۳۹-امام صادق عليه السلام مي‌فرمايند براي وسعت رزق، هرگاه تاريكي شب ترا فرا گرفت، دو ركعت نماز بگذار، در ركعت اول حمد و آيه الكرسي، و در ركعت دوم حمد و آيات آخر سوره مباركه حشر لوانزلنا هذا القرآن … و هو العزيز الحكيم سپس قرآن بر سر گذاشته و دعاي شبهاي قدر را بخواند. سپس حاجت خود را از خداوند درخواست كند، انشاا… الله همه امورش اصلاح خواهد شد. ۴۰-براي غني شدن دو ركعت نماز حاجت بخوانيد به نيت توانگر شدن، به شرط آنكه در روز چهارشنبه چهل مرتبه سوره كوثر را بخوانيد. خلاصه المکاسب📚 نويسنده: عباسعلي حقيقي زاده✍ https://eitaa.com/zandahlm1357
ض۳ AEMerge1700159801093.mp3
2.25M
🔊 پاسخ استاد به سـوالـی با محوریت " در کـودکــان" 🔸پاسخ به سوالات مخاطبین 🔹 🔸قسمت: بیست‌ و دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ▪️ مراقب حساب بانکیت باش ↩️ روایت یک داســــــتان زیبا و یک نکته ی مهم! با ارســـــال این پسـت برای عــزیزانتون یک هدیـ🎁ـه معنوی زیبا تقدیمشون کــنــــید🌹 ┈┈••••✾•🍃💎🍃•✾•••┈┈ ✒ استاد کامران صاحبی |
ج20خا3-00.12.18.mp3
11.81M
🎙صوت: ️🌸🌿موضوع: قوانین موفقیت در زندگی 👤مدرس: 🌿🌸🍃❀🌸❀🍃🌸🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ ما بصورت خیلی بی پرده مسائل زناشویی را در کلاس هنر مرد بودن توضیح داده ایم... آقایان متاهل حتما بشنوند... ⭕️ قسمت سی و سوم 🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 ...