eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
سکوت و جدل 20.mp3
5.93M
20 تمرکز در نمــاز میزانِ دریافتِ انسان ازباطن قرآن حرف زدن عاشقــ❤️ـانه با خـــدا و...تمام دریافتهای معنوی هر کَس بامیـزان سکــوت او رابطه مستقیم دارند.
🕌در محضر امام روح الله (۲۰۶) 💠 عبادت ما، کار کردن است 📌 امام خمینی (ره ): براى ما ننگ است كه در ارزاق‌مان دستمان را پيش آمريكا دراز بكنيم. ما بايد جديت كنيم. خداوند به ما، هم زمين داده، هم آب داده است و هم بركات آسمانى هست. بايد كار كنيم تا خودكفا باشيم. بلكه ان شاء‌الله صادرات هم داشته باشيم. شما برادرها الان عبادتتان اين است كه كار بكنيد. اين عبادت است. همان طورى كه فرض كنيد آمدن به زيارت حضرت معصومه(س) عبادتى است، كار كردن هم يك عبادتى است و شايد از بسيارى از مستحبات بالاتر باشد. 📚صحیفه امام؛ جلد ۱۲؛ صفحه ۲ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
خاك آستان (خاك آستان) مرحوم محدث بيرجندي علامه حاج شيخ محمدباقر بن محمدحسن قائني در كتاب كبريت احمر فرمود: در سفريكه مشرف شدم بزيارت حضرت رضا (عليه السلام) پاي احقر چند شبانه روز چنان بشدت درد گرفت كه خواب را از من گرفته بود و از شدت درد، بدن اين ضعيف مرتعش مي‌شد (مي لرزيد) واين درد و حال خود را از كسان خود پنهان مي‌داشتم كه اسباب ناراحتي آنها نشود و بر آن صبر مي‌كردم با آنكه طاقت صبر نداشتم. روزي به حضرت ثامن الائمه (عليه السلام) عرضكردم و عرضحال كردم واز خاك روي سنگهاي روضه عرش درجه گرفتم و برپاي خود ومواضع درد ماليدم فوراً درد زائل گرديد و استراحت يافتم والحمدلله بعد هم عود نكرد و اين معجزه باهره را خود مشاهده كردم از بركت آن حرم مطهر. (- كبريت احمر. ) هست دعا در حرمش مستجاب بهر مريضان همه دارالشفاست هركه زند بوسه بدرگاه او شافعش از مهر بروز جزاست ضامن آهوش از آن خوانده اند زانكه پناه همه شاه و گداست امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
۷- ارائة کرامات علمی کرامات آن حضرت (علیه السلام)، عده زیادی از واقفیان را به مسیر اصلی هدایت کرد که در ادامه به برخی از آن افراد می‌پردازیم. شایان ذکر است که کرامات و حتّی دیگر مواضع امام (علیه السلام)، برای واقفیانی مؤثر واقع می‌شد که واقعاً از روی ناآگاهی و تحت تأثیر دیگر افراد منحرف، در امام زمان خویش دچار شک و تردید شده بودند، و نه کسانی که آگاهانه و به خاطر اهداف مادی و دنیوی و جاه و مقام به این راه رفته بودند. چرا که بیدار کردنِ فرد خواب، بسی آسان تر از کسی است که خود را به خواب زده باشد. از جمله واقفیانی که با دیدن آثار و کراماتی از امام (علیه السلام)، دست از توقف کشیده و به امامت امام رضا (علیه السلام) معتقد شدند عبارت بودند از عبدالرحمن بن حجّاج، رفاعة بن موسی، یونس بن یعقوب، جمیل بن دراج، حماد بن عیسی، احمد بن محمد بن أبی نصر، حسن بن علی وشاء. [۱] ---------- [۱]: طوسی، الغیبة، پیشین، ص ۷۱. ✍نعمت الله صفری https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عج 🔻 آیا میدانید غربیها در کتب تاریخ، خود را قوم برتر و ایرانی‌ها را قوم بربر می‌نامیدند❗️ @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت چهل و هفتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: چهل و هفتم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
۱- پدیدار کردن چشمه آب اشاره حبیب بن جهم گوید: چون علی بن ابی طالب (علیه السلام) ما را به صفین می‌برد در دهی به نام «صندودا» منزل کرد، پس ]از اندی[ به ما دستور داد از آن ده عبور کنیم که ما نیز حرکت کردیم. سپس ما را در بیابان بی آب فرود آورد. مالک بن حارث اشتر به حضرت عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، مردم را در مکانی بی آب منزل می‌دهی؟ فرمود: ای مالک! خدای متعال به زودی در اینجا ما را از آبی سیراب کند که شیرین تر از شکر، نرم تر از کرۀ صاف، سردتر از برف، و زلال تر از یاقوت است. ما تعجب کردیم ولی گفتار امیرالمؤمنین (علیه السلام) تعجبی نداشت، سپس روی کرد در حالی که عبا از دوش برداشته و شمشیر به دست داشت و بر سرِ یک تکه زمین صاف و بدون گیاه ایستاد و به مالک فرمود: با همراهانت اینجا را بکنید. مالک گوید: آنجا را کندیم سنگ سیاه بزرگ دارای حلقه نقره نمایان شد. حضرت فرمود: آن سنگ را دور کنید. همگی ما - که صد مرد بودیم - بدان چسبیدیم ولی نتوانستیم آن را از جای خود حرکت دهیم. امیرالمؤمنین (علیه السلام) نزدیک آمد، دست به دعا برداشت و فرمود «طاب طاب مریا عالم طیبوثا بوثه شتمیا کوبا جاحا نوثا تودیثا برحوثا آمین آمین رب العالمین رب موسی و هرون» سپس آن سنگ را کشید و از جا کند و چهل ذراع [بیست متر] دور انداخت. مالک بن حارث اشتر گوید: و چشمه آبی شیرین تر از عسل، خنک تر از برف و پاک تر از یاقوت برای ما پدیدار شد. از آن نوشیدیم و آب برداشتیم. سپس حضرت سنگ را روی آن نهاد و به ما دستور داد خاک بر آن انباشتیم. هنوز از آنجا مسافتی دور نشده بودیم که حضرت فرمود: کدام یک از شما جای چشمه را می‌داند؟ گفتیم: یا امیرالمؤمنین همه می‌دانیم. برگشتیم و هرچه جستجو کردیم جای آن را ندانستیم، گمان کردیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بسیار تشنه است لذا به اطراف نگریستیم که صومعه راهبی مسیحی عیان شد، نزدیک آن رفتیم راهبی بود که از پیری ابروانش بر چشمانش افتاده بود، گفتیم: ای راهب، آبی داری که به مولای خود بنوشانیم؟ گفت: آبی دارم که دو روز است آن را خوش گوار کردم. آبی برای ما آورد تلخ و بدمزه، گفتیم این آبی است که از دو روز پیش خوش گوار کردی؟! کاش از آن آب نوشیده بودی که سرور ما به ما داد و داستان آن را برایش باز گفتیم. گفت: این سرور شما پیغمبر است؟ گفتیم: نه، وصی پیغمبر است. علی رغم اینکه از ما وحشت داشت نزد ما فرود آمد و گفت: مرا نزد سرور خود ببرید. او را بردیم، چون امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را دید فرمود: ]اسم تو[ شمعون ]است[! راهب گفت: آری من شمعونم و مادرم مرا بدان نامیده و جز خدا کسی آن را نمی دانست و تو هم دانستی، از کجا دانستی؟ اکنون نشانه امامت را تکمیل کن تا من نیز ایمان خود را به تو تکمیل کنم. فرمود: ای شمعون، چه می‌خواهی؟ گفت: داستان این چشمه و نامش را به من بگو؟ فرمود: این چشمه «راحوما» نام دارد و از بهشت است و سیصد و سیزده وصی از آن نوشیده اند و من آخرِ اوصیائی هستم که از آن نوشیدم. راهب گفت: در همه کتاب‌های انجیل چنین دیده ام، و گواهی می‌دهم که معبود حقی جز خدا نیست و محمد (صلی الله علیه و آله) رسول خداست و تو وصی پیامبری. سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) رهسپار شدند، آن راهب نیز با حضرت همراه شد تا به صفین رسیدند. حضرت در منطقه ای به نام «عابدین» ]مکان جنگ[ نزول فرمود، وقتی دو لشکر به هم رسیدند آن راهب مسیحی اولین کسی بود که شربت شهادت نوشید. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به بالینش آمد و اشک از دیدگانش سرازیر بود که می‌فرمود: «المرء مع من احب؛ هر فردی با کسی که او را دوست دارد خواهد بود، » لذا راهب روز قیامت در بهشت رفیق من است. [۱] ---------- [۱]: . الامالی ۲۵۰؛ روضة الواعظین ۱۱۴؛ الثاقب فی المناقب ۲۵۸؛ الخرائج و الجرائح ۲/۸۶۴؛ مدینة المعاجز ۱/۴۹۳ ؛ بحار الانوار ۳۳/۳۹. @zandahlm1357
کشتن منصور حلاج چون هر عضوی از اعضای منصور را از بدنش جدا می‌کردند، آه نمی گفت و تنها در برابر هر عضو جدا شده می‌گفت: به حرمت دوستی که زمانه توان تباهی آن ندارد، سوگند که هیچ عضوی از من جدا نشد مگر اینکه یاد شما در آن بود. و حرمة الود الذی لم یکن یطمع فی افساده الدهر ماقد لی عضو و لا مفصل الا و فیه لکم الذکر هدایت تفتازانی و جرجانی در حاشیه کشاف آورده اند، اگر هدایت متعدی به خودش باشد به معنای ایصال الی المطلوب بوده، مستند به خدا است و متعدی به مفعول دوم می‌باشد، مانند... لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنٰا... [۱] و اگر متعدی به حرف جر شد، به معنای ارائه طریق بوده و مستند به پیامبر است، مانند إِنَّکَ لَتَهْدِی إِلیٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِیمٍ [۲]، این مطلب از این دو محقق، به این دو آیه نقض می‌شود که خداوند در باره ی ابراهیم علیه السلام می‌فرماید: فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرٰاطاً سَوِیًّا [۳]، و نیز در باره ی مؤمن آل فرعون فرمود: أَهْدِیکُمْ إِلاّٰ سَبِیلَ الرَّشٰادِ [۴] در آیه اول، هدایت متعدی به نفس است و به معنای ارائه طریق است و در دومی نیز متعدی به نفس و مستند به غیر خداست. ---------- [۱]: ۱) - عنکبوت، ۶۹. [۲]: ۲) - شوری، ۵۲. [۳]: ۳) - مریم، ۴۳. [۴]: ۴) - مؤمن، ۲۹. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ‌ قَدَمَاىَ‌ مِنْ‌ هذِهِ‌ الْمَدَاحِضِ‌ لَغَيَّرْتُ‌ أَشْيَاءَ. امام عليه السلام فرمود: اگر در برابر اين لغزشگاه‌ها، گام‌هايم استوار شود امورى را تغيير خواهم داد. (و بدعت‌هايى را كه گذاشته‌اند از ميان خواهم برد)
شرح و تفسير مبارزه با بدعت‌ها امام عليه السلام در اين گفتار پرمعناى خود به انحرافات و بدعت‌هايى كه بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله پيدا شده بود اشاره كرده مى‌فرمايد:«اگر گام‌هايم در اين لغزشگاه‌ها استوار بماند امورى را تغيير خواهم داد»؛ (لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ‌ قَدَمَاىَ‌ مِنْ‌ هذِهِ‌ الْمَدَاحِضِ‌ لَغَيَّرْتُ‌ أَشْيَاءَ) . «مَداحِضْ‌» جمع «مِدْحَض» به معناى لغزشگاه است و ريشۀ اصلى آن «دَحْض» و «دُحوض» به معناى لغزش است. مى‌دانيم پس از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در زمان خلفا انحرافى چه در مسائل عقيدتى و چه در احكام روى داد كه غالباً منشأ سياسى يا عدم آگاهى به تعليمات اسلام داشت و امام عليه السلام مترصد بود مسلمانان را از آن انحرافات بازگرداند و به اسلام خالص و راستين زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سوق دهد؛ ولى متأسفانه جنگ‌هاى داخلى كه يكى پس از ديگرى واقع شد و بى‌وفايى كوفيان و فعاليت شديد منافقان به آن حضرت مجال نمى‌داد. ازاين‌رو فرمود كه اگر اين لغزشگاه‌ها برطرف گردد و آرامش پيدا شود - كه متأسفانه تا آخر عمر مبارك آن حضرت حاصل نشد - امورى را تغيير خواهم داد. شاهد اين سخن ما خطبه‌اى است كه حضرت ضمن آن مى‌فرمايد: «قَدْ عَمِلَتِ‌ الْوُلاةُ‌ قَبْلِي أَعْمَالاً خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ‌ اللَّهِ‌ صلى الله عليه و آله مُتَعَمِّدِينَ‌ لِخِلافِهِ‌ نَاقِضِينَ‌ لِعَهْدِهِ‌ مُغَيِّرِينِ‌ لِسُنَّتِهِ‌ وَ لَوْ حَمَلْتُ‌ النَّاسَ‌ عَلَى تَرْكِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَ إِلَى مَا كَانَتْ‌ فِي عَهْدِ رَسُولِ‌ اللَّهِ‌ صلى الله عليه و آله لَتَفَرَّقَ‌ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ‌ مِنْ‌ شِيعَتِي؛ زمامداران پيش از من كارهايى انجام دادند كه برخلاف سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله بود. عامدانه راه خلاف رفتند و نقض عهد آن حضرت كردند و سنتش را تغيير دادند و اگر من مردم را وادار به ترك آن‌ها كنم و آن‌ها را به حال اول و به همان چيزى كه در عهد رسول خدا صلى الله عليه و آله بود بازگردانم، لشكرم از اطراف من پراكنده مى‌شود تا آن‌جا كه تنهاى تنها مى‌مانم و يا كمى از شيعيان من با من مى‌مانند». ١ اين بدعت‌ها زياد بودند كه به بخشى از آن‌ها اشاره مى‌شود: تبعيض ميان عرب و عجم كه در زمان عمر واقع شد و بيت‌المال را ميان مسلمانان يكسان تقسيم نكرد. مخالفت با حج تمتع و ازدواج موقت كه در عبارت معروف از او نقل شده است: «مُتْعَتانِ‌ كانَتا في عَهْدِ رَسُولِ‌ اللّهِ‌ صلى الله عليه و آله وَ أنا أنْهي وَ أُعاقِبُ‌ عَلَيْهِما» كه با تعبيرات متفاوتى در كتب زيادى نقل شده است. خواندن نماز تراويح (نمازهاى مستحب شب ماه رمضان كه بايد فرادى خوانده شود و او دستور داد به صورت جماعت بخوانند). گفتن «الصَّلاةُ‌ خَيْرٌ مِنَ‌ النَّوْمِ‌» در اذان صبح كه به گفتۀ ابن ابى شيبه در كتاب مصنف خود، عمر شنيد كه مؤذن او به هنگام اذان صبح مى‌گويد:«الصَّلاةُ‌ خَيْرٌ مِنَ‌ النَّوْمِ‌»، عمر از اين جمله خوشنود شد و به مؤذن خود گفت:«أقِرّها في أذانِكَ‌؛ آن را در اذان (صبحِ‌) خود همواره بگو». ٢ همچنين حذف «حَىِ‌ّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ‌» از اذان به بهانۀ اين‌كه اگر مردم نماز را بهترين كار بشمرند ممكن است به جهاد اهميت ندهند. در روايت معروفى آمده است كه عكرمه از ابن عباس سؤال كرد: چرا عمر «حَىِ‌ّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ‌» را از اذان حذف كرد؟ ابن عباس گفت:«أرادَ عُمَرُ أنْ‌ لا يَتَّكِلَ‌ النّاسُ‌ عَلَى الصَّلاةِ‌ وَ يَدَعُوا الْجِهادَ فَلِذلِكَ‌ حَذَفَها مِنَ‌ الْأذانِ‌». ١ شوكانى در نيل الاوطار از كتاب الاحكام نقل مى‌كند:«قَدْ صَحَّ‌ لَنا أنَّ‌ حَىِ‌ّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ‌ كانَتْ‌ عَلى‌ عَهْدِ رَسُولِ‌ اللّهِ‌ صلى الله عليه و آله يُؤَذَّنُ‌ بِها وَ لَمْ‌ تُطْرَحْ‌ إلّا في زَمَنِ‌ عُمَرِ؛ در روايت صحيح ثابت شده است كه «حَىِ‌ّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ‌» در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بود و آن را در اذان مى‌گفتند؛ ولى در زمان عمر آن را حذف كردند». ٢ سپس در زمان عثمان، بدعت‌هاى عجيب‌تر ديگرى گذاشته شد كه از آن جمله تقسيم بيت‌المال و مقام‌هاى حساس حكومت اسلامى در ميان خويشاوندان او و وابستگان به او بود كه همين مطلب سبب شد داد و فرياد مردم به اعتراض بلند شود؛ اعتراضى كه سرانجام منجر به قتل او شد. امثال اين بدعت‌ها كه در كتب مشروحۀ كلاميه آمده، فراوان است. اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌خواست پس از استقرار حكومت، تمام اين بدعت‌ها را حذف كند و سنت‌هاى عصر رسول‌اللّه صلى الله عليه و آله را زنده نمايد؛ ولى متأسفانه مشكلات داخلى كشور اسلام و جنگ‌ها اجازه نداد و اين افتخار بزرگ از مسلمانان سلب شد.
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 @zandahlm1357