خاك آستان
(خاك آستان)
مرحوم محدث بيرجندي علامه حاج شيخ محمدباقر بن محمدحسن قائني در كتاب كبريت احمر فرمود:
در سفريكه مشرف شدم بزيارت حضرت رضا (عليه السلام) پاي احقر چند شبانه روز چنان بشدت درد گرفت كه خواب را از من گرفته بود و از شدت درد، بدن اين ضعيف مرتعش ميشد (مي لرزيد) واين درد و حال خود را از كسان خود پنهان ميداشتم كه اسباب ناراحتي آنها نشود و بر آن صبر ميكردم با آنكه طاقت صبر نداشتم.
روزي به حضرت ثامن الائمه (عليه السلام) عرضكردم و عرضحال كردم واز خاك روي سنگهاي روضه عرش درجه گرفتم و برپاي خود ومواضع درد ماليدم فوراً درد زائل گرديد و استراحت يافتم والحمدلله بعد هم عود نكرد و اين معجزه باهره را خود مشاهده كردم از بركت آن حرم مطهر.
(- كبريت احمر. )
هست دعا در حرمش مستجاب
بهر مريضان همه دارالشفاست
هركه زند بوسه بدرگاه او
شافعش از مهر بروز جزاست
ضامن آهوش از آن خوانده اند
زانكه پناه همه شاه و گداست
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مورد لعن و نفرین قرار دادن واقفیان (طرد زبانی) امام رضا (علیه السلام) بارها واقفیه را مورد لعن قرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷- ارائة کرامات علمی
کرامات آن حضرت (علیه السلام)، عده زیادی از واقفیان را به مسیر اصلی هدایت کرد که در ادامه به برخی از آن افراد میپردازیم.
شایان ذکر است که کرامات و حتّی دیگر مواضع امام (علیه السلام)، برای واقفیانی مؤثر واقع میشد که واقعاً از روی ناآگاهی و تحت تأثیر دیگر افراد منحرف، در امام زمان خویش دچار شک و تردید شده بودند، و نه کسانی که آگاهانه و به خاطر اهداف مادی و دنیوی و جاه و مقام به این راه رفته بودند. چرا که بیدار کردنِ فرد خواب، بسی آسان تر از کسی است که خود را به خواب زده باشد.
از جمله واقفیانی که با دیدن آثار و کراماتی از امام (علیه السلام)، دست از توقف کشیده و به امامت امام رضا (علیه السلام) معتقد شدند عبارت بودند از عبدالرحمن بن حجّاج، رفاعة بن موسی، یونس بن یعقوب، جمیل بن دراج، حماد بن عیسی، احمد بن محمد بن أبی نصر، حسن بن علی وشاء. [۱]
----------
[۱]: طوسی، الغیبة، پیشین، ص ۷۱.
#فرقه_های_درون_شیعی
✍نعمت الله صفری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#امام_زمان عج #حاج_قاسم 🔻 دشمنی غرب با ما سر اصل اسلام است... ⬅️ زمان روحانی، رفتن فرانسه، گفتن شر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_زمان عج
🔻 آیا میدانید غربیها در کتب تاریخ، خود را قوم برتر و ایرانیها را قوم بربر مینامیدند❗️
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت چهل و هفتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: چهل و هفتم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥یک دوربین مخفی متفاوت در حرم رضوی 🔹️دوربین سراغ کسانی میرود که در جایی که #حاج_قاسم در حرم نماز م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹انتشار به بهانه سالروز شهادت شهید حسین علم الهدی و یارانش
🔹حضور اولین کاروان خانواده شهدای هویزه
پس از آزادسازی منطقه در سال ۶۱
🌷سرباز سرافراز خمینی کفنت کو....
🔸مداح:حاج صادق آهنگران
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اَلسَّلامُ عَلی مُنْبِعِ القَلِیبِ فی الفَلا (سلام بر جوشاننده آب از چاه در بیابان بی آب و گیاه) اش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱- پدیدار کردن چشمه آب
اشاره
حبیب بن جهم گوید:
چون علی بن ابی طالب (علیه السلام) ما را به صفین میبرد در دهی به نام «صندودا» منزل کرد، پس ]از اندی[ به ما دستور داد از آن ده عبور کنیم که ما نیز حرکت کردیم. سپس ما را در بیابان بی آب فرود آورد.
مالک بن حارث اشتر به حضرت عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، مردم را در مکانی بی آب منزل میدهی؟
فرمود: ای مالک! خدای متعال به زودی در اینجا ما را از آبی سیراب کند که شیرین تر از شکر، نرم تر از کرۀ صاف، سردتر از برف، و زلال تر از یاقوت است.
ما تعجب کردیم ولی گفتار امیرالمؤمنین (علیه السلام) تعجبی نداشت، سپس روی کرد در حالی که عبا از دوش برداشته و شمشیر به دست داشت و بر سرِ یک تکه زمین صاف و بدون گیاه ایستاد و به مالک فرمود: با همراهانت اینجا را بکنید.
مالک گوید: آنجا را کندیم سنگ سیاه بزرگ دارای حلقه نقره نمایان شد. حضرت فرمود: آن سنگ را دور کنید. همگی ما - که صد مرد بودیم - بدان چسبیدیم ولی نتوانستیم آن را از جای خود حرکت دهیم.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) نزدیک آمد، دست به دعا برداشت و فرمود «طاب طاب مریا عالم طیبوثا بوثه شتمیا کوبا جاحا نوثا تودیثا برحوثا آمین آمین رب العالمین رب موسی و هرون» سپس آن سنگ را کشید و از جا کند و چهل ذراع [بیست متر] دور انداخت.
مالک بن حارث اشتر گوید: و چشمه آبی شیرین تر از عسل، خنک تر از برف و پاک تر از یاقوت برای ما پدیدار شد. از آن نوشیدیم و آب برداشتیم. سپس حضرت سنگ را روی آن نهاد و به ما دستور داد خاک بر آن انباشتیم.
هنوز از آنجا مسافتی دور نشده بودیم که حضرت فرمود: کدام یک از شما جای چشمه را میداند؟
گفتیم: یا امیرالمؤمنین همه میدانیم. برگشتیم و هرچه جستجو کردیم جای آن را ندانستیم، گمان کردیم امیرالمؤمنین
(علیه السلام) بسیار تشنه است لذا به اطراف نگریستیم که صومعه راهبی مسیحی عیان شد، نزدیک
آن رفتیم راهبی بود که از پیری ابروانش بر چشمانش افتاده بود، گفتیم: ای راهب، آبی داری که به مولای خود بنوشانیم؟
گفت: آبی دارم که دو روز است آن را خوش گوار کردم.
آبی برای ما آورد تلخ و بدمزه، گفتیم این آبی است که از دو روز پیش خوش گوار کردی؟! کاش از آن آب نوشیده بودی که سرور ما به ما داد و داستان آن را برایش باز گفتیم.
گفت: این سرور شما پیغمبر است؟ گفتیم: نه، وصی پیغمبر است.
علی رغم اینکه از ما وحشت داشت نزد ما فرود آمد و گفت: مرا نزد سرور خود ببرید. او را بردیم، چون امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را دید فرمود: ]اسم تو[ شمعون ]است[!
راهب گفت: آری من شمعونم و مادرم مرا بدان نامیده و جز خدا کسی آن را نمی دانست و تو هم دانستی، از کجا دانستی؟ اکنون نشانه امامت را تکمیل کن تا من نیز ایمان خود را به تو تکمیل کنم.
فرمود: ای شمعون، چه میخواهی؟
گفت: داستان این چشمه و نامش را به من بگو؟
فرمود: این چشمه «راحوما» نام دارد و از بهشت است و سیصد و سیزده وصی از آن نوشیده اند و من آخرِ اوصیائی هستم که از آن نوشیدم.
راهب گفت: در همه کتابهای انجیل چنین دیده ام، و گواهی میدهم که معبود حقی جز خدا نیست و محمد (صلی الله علیه و آله) رسول خداست و تو وصی پیامبری.
سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) رهسپار شدند، آن راهب نیز با حضرت همراه شد تا به صفین رسیدند. حضرت در منطقه ای به نام «عابدین» ]مکان جنگ[ نزول فرمود، وقتی دو لشکر به هم رسیدند آن راهب مسیحی اولین کسی بود که شربت شهادت نوشید.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به بالینش آمد و اشک از دیدگانش سرازیر بود که میفرمود: «المرء مع من احب؛ هر فردی با کسی که او را دوست دارد خواهد بود، » لذا راهب روز قیامت در بهشت رفیق من است. [۱]
----------
[۱]: . الامالی ۲۵۰؛ روضة الواعظین ۱۱۴؛ الثاقب فی المناقب ۲۵۸؛ الخرائج و الجرائح ۲/۸۶۴؛ مدینة المعاجز ۱/۴۹۳ ؛ بحار الانوار ۳۳/۳۹.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ایران، اسکندر، وپژگیهای حاکم وقتی اسکندر، ممالک فارس را اشغال کرد، نامه ای به ارسطو نوشت و گفت: خا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا