گفت وگوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) با جمجمه خسرو پرویز
ابورواحه انصاری از مغربی روایت میکند که او گفت:
امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی از جنگ نهروان فارغ شد جمجمه پوسیده ای دید، فرمود: بیاوریدش.
آن را با تازیانه اش تکان داد و فرمود: به من بگو که هستی؟ فقیری یا ثروتمندی، بدبخت یا خوشبخت، پادشاه یا رعیت؟
با زبانی فصیح گفت: سلام بر تو یا امیرالمؤمنین! من پادشاهی ستمکار بودم، من «دویز بن هُرمُز» پادشاه
پادشاهان بودم، مشرق و مغرب زمین، بلندیها و دره ها، خشکی و دریاهای آن را صاحب شدم، من کسی هستم که هزار شهر را در دنیا گرفتم و هزار پادشاه از پادشاهانش را کشتم.
یا امیرالمؤمنین! من کسی هستم که پنجاه شهر ساختم و... هزار غلام ترک، هزار ارمنی، هزار رومی و هزار زنگی را خریدم. و با هفتاد نفر از دختران پادشاهان ازدواج کردم.
هیچ ملکی در زمین نبود مگر اینکه بر آن پیروز شدم و بر اهلش ظلم کردم، وقتی ملک الموت به سراغم آمد به من گفت: ای ستمکار، ای طغیانگر، با حق مخالفت کردی! اعضایم به لرزه افتاد و بندهایم متزلزل شد، زندانیانم که هفتاد هزار نفر از فرزندان پادشاهان بودند و از زندان رها شده بودند، بر من ظاهر شدند.
وقتی ملک الموت روح مرا بالا برد اهل زمین از ستم من آسوده گشتند، و من تا ابد در آتش معذب خواهم بود. خدا مرا به هفتاد هزار فرشته عذاب سپرده که در دست هر یک از آنها عصایی از آتش است که اگر با آن به کوههای زمین ضربه زده شود، کوهها آتش گرفته خُرد خواهد شد، و هر وقت که فرشته با یکی از این عصاها
بر من ضربه میزند آتش میگیرم و میسوزم، و خدا مرا زنده میکند و به خاطر ستم به بندگانش مرا تا ابد عذاب میکند.
و همچنین خدای تعالی به تعداد موهای بدنم مار و عقرب مأمور کرده تا مرا بگزند و نیش بزنند و مارها و عقربها به من میگویند: این سزای ستمی است که به بندگانش کردی.
سپس جمجمه ساکت شد، و همه سپاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) گریستند و بر سرهای شان زدند، و گفتند: یا امیرالمؤمنین! حق تو را بعد از آنکه رسول الله (صلی الله علیه و آله) ما را آگاه کرد نادیده گرفتیم، و فقط حق و بهره خود را از تو از دست دادیم، چرا که چیزی از تو کم نمی شود، پس ما را به خاطر کوتاهی که سرزده و اینکه مقام تو را برای دیگری پسندیدیم حلال کن، ما پشیمان هستیم.
حضرت دستور داد تا جمجمه پوشانده شود.
در همین هنگام بود که آب نهروان از حرکت باز ایستاد، و هر حیوان و ماهی ای که در نهر بود به روی آب آمد، و هر یک از آنها با امیرالمؤمنین (علیه السلام) سخن گفت و برای او دعا کرد و به امامت او گواهی داد.
پس از این ماجرا یکی از افراد سپاه خطاب به حضرت چنین گفت:
- سلام من بر زمزم و صفا، سلام من بر سدرة المنتهی.
- در نهروان جمجمههای اهل خاک در روز روشن با تو سخن گفتند.
- ماهیهای آن بر تو آشکار شدند و به ولایت تو اذعان کردند. [۱]
----------
[۱]: . الفضائل ابن شاذان ۷۲؛ بحار الانوار ۴۱/۲۱۵؛ الزام الناصب ۱/۲۸۰.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
سفر حضرت موسی علیه السلام میفرماید: از سفر نکوهش نکنید، چون من از سفر، چیزهایی بدست آوردهام که هی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا
نیز گوید: در زشتی دنیا همین بس که به حال خود باقی نمی ماند و دائماً تغییر میکند، جایی را با ویران کردن جای دیگر درست میکند، کسی را با ناراحت کردن دیگری شاد میسازد.
سخن بیجا
بپرهیز از سخن اضافی که عیوب باطنی تو را آشکار میسازد و دشمن ساکت تو را به حرکت وامی دارد.
سخن بیجا، تحقیر
هرکه زیاد بگوید، میلغزد، هرکه به حقارت بنگرد خوار میشود.
سکوت، بردباری
کم سخن گفتن انسان دلیل عقل آدمی است و حلم او نشانه فضل وی.
خود را بر آتش گر زند
بهر تو کس پروا مکن
قربان تمکینت شوم
می بین و سر بالا مکن
جامی
والی مصر ولایت ذوالنون
آن به اسرار حقیقت مشحون
گفت در مکه مجاور بودم
در حرم حاضر و ناظر بودم
ناگه آشفته جوانی دیدم
چه جوان سوخته جانی دیدم
لاغر و زرد شده همچو هلال
کردم از وی ز سر مهر سؤال
که مگر عاشقی ای شیفته مرد
که بدینگونه شدی لاغر و زرد
گفت آری بسرم شور کسی است
کش چو من عاشق و رنجور بسی است
گفتمش یار به تو نزدیک است
یا چو شب روزت از او تاریکست
گفت در خانه ی اویم همه عمر
خاک کاشانه ی اویم همه عمر
گفتمش یکدل و یکروست بتو
یا ستمکار و جفا جوست بتو
گفت هستیم بهر شام و سحر
بهم آمیخته چون شیر و شکر
گفتمش یار تو ای فرزانه
با تو همواره بود همخانه
سازگار تو بود در همه کار
بر مراد تو بود کار گذار
لاغر و زرد شده بهر چه ای
تن همه درد شده بهر چه ای
گفت رو، زو که عجب بی خبری
به که زینگونه سخن درگذری
محنت قرب ز بعد افزونست
جگر از محنت قربم خونست
هست در قرب همه بیم زوال
نیست در بعد جز امید وصال
آتش قرب دل و جان سوزد
شمع امید روان افروزد
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔰 سلسله سخنرانی های #زمانه_ات_را_بشناس 23 🌀 بازخوانی تحلیل های مهم #وقایع_تاریخی مقام معظم رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمانه ات را بشناس 24.MP3
6.42M
🔰 سلسله سخنرانی های #زمانه_ات_را_بشناس 24
🌀 بازخوانی تحلیل های مهم #وقایع_تاریخی مقام معظم رهبری
🎬 جلسه 4️⃣2️⃣
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی
👈برای آشنا شدن جوانان انقلابی با تحلیل های #تاریخی رهبری عزیز، در نشر این فایلها حتی با لینک خودتان، همکاری بفرمایید
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پيامدهاى جنگ جمل اگرچه اميرالمؤمنين (عليه السّلام) نخستين شورش دنياطلبان پيمان شكن را بر ضدّ حكومت ح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱. حضور شمار بسيارى از صحابۀ پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) و برگزيدگان آنها در كوفه؛ به گونه اى كه هيچ يك از شهرهاى مهم عالم اسلام، همچون كوفه از نظر كمّى و كيفى تا اين حد صحابه را در خود جاى نداده بود.
۲. حضور سرشناسان و مشاهير قبايل مختلف حجاز و يمن و ساير نقاط در كوفه؛ به گونه اى كه تركيب جمعيتى آن با ساير شهرها به كلّى تفاوت داشت.
۳. موقعيت نظامى كوفه و حضور دليرترين مردم عرب در آن شهر؛ قبلاً گفتيم كه فلسفۀ بناى شهر كوفه، ايجاد پايگاه و مركز پشتيبانى براى سپاه مأمور فتح نيمۀ شمالى ايران بود. مهم ترين سپاه اسلام در اين شهر مستقر شد و هم آنها بودند كه امپراتورى ساسانى را برانداختند. از اين رو در ميان مسلمانان از نظر شجاعت و آزادگى، كوفه سرآمد بلاد بود.
۴. بى عنايتى مردم مدينه نسبت به على (عليه السّلام) ؛ مدينه از برگزيدگان اصحاب پيغمبر (صلّى الله عليه وآله) خالى شده بود و آنها كه باقى مانده بودند چندان عنايتى به اهل بيت نداشتند. شاهد مثال اين كه، هنگام حركت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) براى مقابله با ناكثين فقط ۷۰۰ نفر با ايشان بيرون آمدند. حضرت على (عليه السّلام) در نامه اى به اهل كوفه مى فرمايد: «... بدانيد كه ديگر مدينه با آن جمعيت وجود ندارد. مردم خوب آن پراكنده شده اند و فتنه و آشوب بر محور آن مى گردد».
۵. موقعيت جغرافيايى كوفه؛ شهر كوفه تقريباً در قلب عالم اسلام آن روز واقع بود و بر ايران، حجاز، شام، مصر و جزيره مشرف، تقريباً به يك فاصله بود. مركزيت آن نسبت به بصره كه به دريا نزديك و امكان هجوم از راه دريا وجود داشت، بهتر مى نمود. [۱]
----------
[۱]: . نگاه كنيد به بحث تفصيلى در كتاب «كوفه و نقش آن در قرون نخستين اسلامى»، ص ۱۹۲ و نيز نقش امامان معصوم در حيات اسلام، ص ۱۴۴ تا ۱۴۶.
#تاریخ_تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔻
🔶 بانوی پارسیِ عصر هخامنشی، چادر به سر دارد
👈🏻 تصویری از یک زن پارسی از خاندان اشرافی فارناکیان (Pharnacid) که در داسکیلیون (در ترکیه امروزی) یافت شده است: بانویی که #چادر به سر دارد!
📚 Encyclopædia Iranica: Clothing ii. In the Median and Achaemenid periods, Figure 58.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ عبدالحمید اسماعیل زهی : سازنده تخت جمشید، جمشید است
جناب عبدالحمید چیزی که نمی دانید چرا بیان می کنید!
جمشید شخصیت تخیلی و افسانه ایی است و تخت جمشید ربطی به جمشید ندارد. نام اصلی این بنا در زمان هخامنشیان، پارسه بوده و سازنده آن شاهان هخامنشی هستند و در دورانی از تاریخ ایران و بعد از هخامنشیان، مردم ایران، نام افسانه ایی وتخیلی جمشید را سازنده این بنا می نامند و اساسا جمشید شخصیت اسطوره و افسانه ایی است نه واقعی.
✅جدال لفظی = اگر برخی از جاهلان و باستانگرایان افراطی، بهتون گفتند ایران مال آنهاست و شما باید برید عربستان :
🔚 بهشون بگید، سرزمین پارسیان ۱۴۰۰ سال پیش از صحنه روزگار محو شد و به خاطره ها پیوست. این ایرانی که الان داریم توسط یک پادشاه مقتدر شیعه - شاهنشاه بزرگ ایران، شاه اسماعیل صفوی تاسیس شده.
🔚 پس اگر بنا به رفتن باشه اونها باید از اینجا برن. (هر چند چنین خواسته ای نداریم / همانطور که شاه اسماعیل اینچنین نخواستند/اما لازمه توی دهنشون بزنید)
🔚 بنابراین این سرزمین فعلی (ایران) سرزمینی نیست که کوروش و هخامنشیان تاسیسش کرده باشند. بلکه شاه اسماعیل صفوی آنرا تاسیس کرده.(باید دقت کرد که قبل از حکومت صفویه، ایران توسط مغولان و تیموریان در لبه پرتگاه نابودی قرار داشت که شاه اسماعیل و شیعیان، ایران را مجدد می سازند و آباد می کنند نه کوروش و داریوشی که قرن ها قبل به زیر خاک رفته اند ♡
🖊دکتر پارسادوست مینویسد:
➖شاه اسماعیل با دلاوریها و تلاش هایش سرزمین پاره پاره شده ای را دوباره متصل کرد و به آن وحدت و استقلال سیاسی بخشید و خود را شاهنشاه ایران خواند.
➖ بی تردید احساسی که امروز در بین عامه مردم ایران از استقلال کشور و وحدت ملی وجود دارد، ارمغانی است که شاه اسماعیل با تلاش های ارزنده خود به مردم ایران هدیه کرد.♡
📓کتاب شاه اسماعیل اول، صفحه ۶۹۰ - ۶۹۲
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بازگشت شاه و استعفاي وثوق الدوله ۱۰ آوريل ۱۹۲۰ كالدول بازگشت احتمالي شاه را چنين گزارش ميكند: «اعل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا