مقدم بودن بانوان
درنهضت خانمهايي كه در قبل وضعشان يك نحو ديگري بود و رژيم۱ آنها را به يك مسائل ديگري مشغول كرده بود، متحول شدند به كساني كه در مقابل رژيم ايستادند و با برادرها همدوش بلكه مقدّم در اين نهضت شركت كردند و اين تحولها، تحولهاي اعجازآميز بود.
از آن طرف، تحول ديگري پيدا شد؛ امروز يك دسته از جوانها، زن و مرد، از اروپا آمدند پيش من و گفتند ما آمديم براي اينكه در روستاها برويم و به مردم خدمت بكنيم. جوانهايي كه سابق در مسائل ديگر فكر ميكردند امروز در اين جور مسائل فكر ميكنند. ميآيند، از اروپا ميآيند، از خارج ميآيند، زن و مردشان ميآيد براي اينكه در روستاها بروند و كمك كنند به روستاييها. چنانچه از داخل، از دانشگاه، طبيب، مهندس، خانمها، همه ميروند در اين روستاها و كمك ميكنند. اين حس تعاون يك حسي است كه- يك تحولي است- كه اعجازآميز است و آنچه كه هست خداي تبارك و تعالي انجام داده است. (۲۵۶)
۳۰/۴/۵۸
---------------------------
۱. رژيم شاهنشاهي
تحول در جهت احساس وظيفه
من اميدوارم كه اين تحولي كه حاصل شده است از براي همه يعني هم خانمها و خواهرهاي محترم ما و هم برادرهاي محترم ما احساس
وظيفه كردند. اين احساس وظيفه بودكه همه تان را آورد در خيابانها با فرياد، دشمن خودتان را بيرون كرديد. اين دخالت مستقيم شما در سياست بود. (۲۵۷)
۲۶/۶/۵۸
تحول در جهت كار براي مردم
من دلخوشم به اينكه يك همچو تحولي در ايران، در همه قشرها، شده است. الآن در همين قضيه جهاد سازندگي، خوب انسان ميبيند كه از همه جا اشخاصي كه هم تحصيلكرده اند، خصوصاً خانمها، اينها - همين امروز هم در يك مصاحبه اي كه بود من گوش كردم- ديدم كه ميگويد كه ما از اول آفتاب ميرويم سراغ كار تا غروب. اين يك مسأله اي است كه يك تحولي است پيدا شده است، يعني همه با اشتياق و احساس اينكه بايد براي مردم كار بكنيم مشغولند و مستقيماً درشماهم همين معنا هست. (۲۵۸)
۲۵/۶/۵۸ تحول اسلامي و انساني در بانوان
اينها تاكنون به چشمشان نخورده بود كه يك دسته از خانمهايي كه در شهرستان زندگي كرده اند، بروند توي اين جمعيتهايي كه دارند درو ميكنند همراه آانان درو بكنند، همچو چيزي به چشمشان نخورده بود، به خيالشان نمي آمد، حالا وقتي كه ميبينند يك همچو حس انساني پيدا شده است و اين در سايه اسلام پيدا شده و قدرتهاي ظاهري نمي تواند يك همچو تحولي را بدهد، تحول اسلامي و انساني است، اين آنها را همچو دلخوش ميكند، كه كارهاشان و قدرتشان را چند مقابل ميكند. بنابراين يك تحول انساني و تحول روحي حاصل
شده است كه اين موجب طمأنينه انسان است؛ موجب اطمينان است. (۲۵۹)
۲۵/۶/۵۸
#جایگاه_زن_از_دیدگاه_امام_خمینی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#سبک_زندگی_شاد ۱۹ دو خصلتِ مهم انسانهای شاد؛ #زیرکی و #هوشمندی آنان است. 🕵🏻♂ زیرک کسی است که؛ عقای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک زندگی شاد 20.mp3
10.18M
#سبک_زندگی_شاد ۲۰
😃 انسانهایی که اهل فضولی و سَرَک کشیدن در زندگی این و آن نیستند؛
قطعاً زندگی شادتری را تجربه می کنند.
🕌در محضر امام روح الله (۲۴۵)
📌امام خمینی (ره) :
شما متوقعید ما در مقابل آمریکا و اسرائیل و دیگر ابرقدرتها، که میخواهند منطقه را ببلعند، بیتفاوت باشیم؟ نه، ما با هیچ کدام از ابرقدرتها و قدرتها سر سازش نداریم.
📅امام خمینی، ۶ آبان.سال ۱۳۶۰
#جمهوری_اسلامی_حَرم_است
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فضايش نزهتى از ارواح بهشتى است. نيمه هاى شب به خواب رفتم، در عالم رؤيا، صدايى مهربان مرا به خود آور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفاء كوري هر دو چشم
وقتي به درد چشم مبتلا شدم و به طبيب چشمم مراجعه كردم
بهبودي نيافتم بالاخره كور شدم و اين كوري من ۷ سال طول كشيد و دخترم دستم رامي گرفت و عبور ميداد روزي بسيار محزون شدم و به حضرت رضا (ع) توجه كردم و عرض كردم يا مرگ يا شفا زيرازندگاني بر من خيلي ناگوار است پس همان طور كه دخترم دستم را گرفته بود با دل شكسته به صحت عتيق وارد شدم ناگهان ملتفت شدم كه اندكي گنبد مطهر را ميبينم تعجب كردم گوشهاي نشستم و شروع به گريه كردم و چون چند دقيقه گذشت متوجه شدم كه همه چيز را ميبينم پس برخاستم و به دخترم گفتم كه من همه جا را ميبينم و احتياجي نيست دست مرا بگيري.
#دانستنیهای_امام_رضا_علیه_السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
[صفحه ۴۱] و قرآن نيز فعل خدا و مخلوق او هستند. آيا نشنيده اي كه مردم ميگويند: «پروردگار قرآن» و اي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و او خدايي است كه بر عرش تسلط يافت، در حالي
كه خداوند بود، اما هيچ آفريده اي نبود و او همانگونه كه خداوند است، زماني كه آفريده اي نبود نيز خداوند بود و همانند مخلوقات نيست كه از حالتي به حالت ديگر انتقال يابد.
ابو قره گفت: پس چرا شما هنگامي كه دعا ميكنيد، دستهاي تان را به سوي آسمان دراز ميكنيد.
امام رضا عليه السلام فرمودند: خداوند به شكلهاي مختلف عبادت، آفريدگانش را به بندگي دعوت كرده است و براي خداوند جايگاههايي است براي پناه بردن به آن و او عبادتگاهي است براي عبادت او. خداوند از راه سخن گفتن و علم و عمل و توجه به سوي خداوند و ديگر راهها بندگانش را به عبادت دعوت كرده است؛ مثل اين كه نماز رو به قبله باشد و براي حج و عمره بايد به سوي كعبه رفت.
و يكي ديگر از راههايي كه خداوند بندگانش را به آن دعوت كرده است، اين است كه به هنگام دعا و درخواست و تضرع، دستها را بگشاييم و به سوي آسمان دراز كنيم؛ زيرا اين حالت گدايان است و علامت بندگي و ذلت و خواري در پيشگاه خداوند است.
سپس امام رضا عليه السلام فرمودند: اگر مراد تو كف دست و ساعد است، پس همه چيزها فعل خداوند و آفريده ي او هستند و خداوند به واسطه هيچ يك از مخلوقات از ديگري غافل
[صفحه ۴۵]
نمي گردد. بالاترين آفريدهها را از همان جهت اداره ميكند كه پايين ترين مخلوقات را اداره ميكند و اولين آنها را از همان جهت اداره ميكند كه آخرين آنها را اداره ميكند، بدون هيچ سختي و زحمتي و بدون هيچ خرج و نياز به مشورت و يا درد سري.
و اگر تو ميگويي كه هر كس
بيشتر خداوند را اطاعت كند، به او نزديك تر است و همچنين روايت داريد كه نزديك ترين حالتهاي انسان نسبت به خداوند، در حالت سجده است.
و باز روايتي داريد كه چهار ملائكه هستند كه با هم ملاقات كردند، كه يكي از طرف بالا و ديگري از طرف پايين مخلوقات و سومي از جانب شرق و چهارمي از جانب غرب مخلوقات ميآيند و از همديگر ميپرسند و آنان جواب ميدهند كه: از نزد خدا ميآئيم و او ما را فرستاده است.
پس تمام اين روايتها دليل آن ميشود كه تمام اين نزديك بودنها به معناي منزلت و مقام است؛ نه اين كه تشبيه و تمثيل براي خداوند متعال باشد.
ابو قره گفت: آيا اقرار ميكني كه خداوند حمل ميشود؟
امام رضا عليه السلام فرمودند: هر چيزي كه حمل شود، كاري روي آن انجام شده است و به غير از خود اضافه شده و به آن احتياج پيدا كرده است و لفظ محمول، نقضي در شأن خداوند متعال است.
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#انتخابات #انتخاب_مردم 🔻هرمردمی لایقهمانحاکمانی هستندکهدارند❗️ 👈حدیثی مهم از پیامبراکرم(ص)...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تمدن_اسلامی
#تمدن_سازی
🔻خوک سیر یا انسان گرسنه؟
🔻 فرق اصلی تمدن اسلامی با تمدن غربی در چیست؟
⬅️ آیا تمدن غربی، می تواند آرامش بیشتری برای بشر به ارمغان آورد؟ آمار بیماریهای روانی چه میگوید؟
⬅️ آیا در چنین تمدنی، راهی به جز خودکشی یا سرگرمکردن خود، تا رسیدن مرگ، باقی میماند؟
⬅️ هدف تمدن اسلامی، بایدخوک سیر باشد یا انسان گرسنه؟ یا انسان سیر؟
استاد #رحیم_پور
@zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هشتاد و پنجم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هشتاد و پنجم
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🍂 نواهای ماندگار 🔻 با نوای حاج صادق آهنگران لاله خونین من ای تازه جوانم شهید،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3279378.mp3
5.45M
🍂 فضا از عطر تو غوغاست
میدانم که اینجایی
🔹با نوای
حاج صادق آهنگران
برای راهیان نور
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
@zandahlm1357
🍂
🔻#پنهان_زیر_باران 9⃣2⃣
سردار علی ناصری
ما در مرکز اطلاعات قرارگاه نصرت واحدی داشتیم که کار اصلی اش جعل اسناد دشمن بود؛ جعل گواهی نامه، شناسنامه، کارت پایان خدمت، برگ مرخصی، برگ تردد. این کار با تردستی و مهارت بسیار بالایی انجام می گرفت طوری که مدارک جعلی با اصل یکسان بود. در عراق در جبهه ای برگ تردد خاص خود را داشت که رنگ آن با جبهه دیگر فرق می کرد. این برگه ها، هر یکی دو ماه نیز مرتب تغییر می کرد تا امکان جعل آن وجود نداشته باشد؛ اما ما در اطلاعات قرارگاه و زیر نظر مستقیم حمید رمضانی افراد خبره ای را گرد آورده بودیم که کارشان جعل انواع اسناد بود. در داخل ارتش عراق هم کسانی داشتیم که مرتب اسناد جدید و اصلی را برایمان می آوردند و از این نظر می توانستیم خوب کار کنیم. حتی یادم است که در چند نوبت کارت سازمان امنیت عراق (مخابرات) را نیز به
دست آوردیم و جعل کردیم که خیلی به دردمان خورد.
جالب اینکه ما در آغاز کار به آن دو مأموریت دادیم که فقط به استان های بصره و العماره بروند و از نقاط حساس و مهم عکس بگیرند و کروکی تهیه کنند؛ اما آن دو با دلیری وصف ناپذیر خود قلب دشمن را شکافتند و تا دل بغداد پیش رفتند و برای ما از آنجا نیز اطلاعات آوردند؛ چیزی که حتی در مخیله دشمن هم نمی گنجید. البته در بازگشت، به دلیل تخلف از دستور فرماندهی و اقدام خودسرانه، با آنان برخورد هم شد.
یک نیروی اطلاعات باید بسیار نظم پذیر باشد و فقط هدفی را که به او دیکته کرده اند، دنبال کند و از حاشیه روی جدأ بپرهیزد. علی هاشمی البته برخورد چندانی با آن دو نکرد و فقط به دادن تذکری عادی قناعت کرد. سید نور و سالمی در عملیات خیبر به شهادت رسیدند و واحد اطلاعات ما، دو عنصر شجاع فداکار و زیرک و باهوش را از دست داد.
پیگیر باشید
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پاره کردن بند قنداق در طفولیت از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: فاطمه بنت اسد (عل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرفتن گردن مار در گهواره
انس از عمر بن خطاب روایت کرد و گفت:
علی (علیه السلام) ماری را دید که به طرفش میآید و او در گهواره بود و در حالِ کودکی دستانش بسته بود. خود را برگرداند و دستش را خارج کرد و با دست راستش گردن مار را گرفت و به شدت فشار داد تا جایی که انگشتانش در آن داخل شد، و مار را نگه داشت تا این که مرد. وقتی مادرش این صحنه را دید، فریاد زد و کمک خواست. همراهان جمع شدند سپس به علی (علیه السلام) گفت: «کأنّک حیدره؛ گویی تو از نظر شجاعت و داوری چون شیر هستی. » [۱]
----------
[۱]: . همان.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مناجات افلاطون در کتابی قابل اعتماد نوشته شده است که افلاطون در نماز با این عبارت با خدا راز و نیاز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکوت
اسطرخس حکیم که همواره در سکوت بود، از علت سکوتش سؤال شد؟ گفت: چون از سکوت پشیمان نشدهام و بسیار از سخن گفتن پشیمانم.
گویند
ماییم و پیر میکده و ذکر خیر او
امید ما به اوست که ناریم غیر او
حسود
حکیمی گفته: ندیدم ستمگری شبیه به ستم شده چون حسود.
انفاق، توکل
حارث بن عبداللّٰه، انسانی سخاوتمند بود. به او گفتند: چیزی برای فرزندت بگذار. گفت:
شرم میکنم از خدا که آنها را به توکل غیر خدا ترک گویم.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_278
و قال عليهالسلام
قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أرْجى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ.
امام عليه السلام فرمود:
كار كمى كه (با نشاط) آن را ادامه دهى اميدبخشتر از كار زياد
و خستهكننده است.
شرح و تفسير
ارزش اعمال كم توأم با نشاط
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتهاى اشاره مىفرمايد كه بسيارى از آن غافلند، مىفرمايد:«كار كمى كه (با نشاط) آن را ادامه دهى اميدبخشتر از كار زياد و خسته كننده است»؛ (قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أرْجى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ) .
«أرْجى» به معناى اميدبخشتر از مادۀ «رجاء» گرفته شده و به يقين، كارى كه دوام داشته باشد هر چند كم باشد اميدبخشتر از كارهاى زيادى است كه مايۀ ملالت است و به زودى قطع مىشود.
بسيارى افراد هنگامى كه اهميت و فوايد كارى را مىشنوند - خواه فوايد مادى داشته باشد يا معنوى - به آن هجوم مىآورند، به مقدار زيادى انجام مىدهند و خسته و وامانده شده و در نتيجه، از آن كار سرخورده مىشوند و اى بسا كمتر رغبت تكرار آن را پيدا مىكنند در حالى كه اگر كار كمتر باشد و انسان آن را با ميل و رغبت ادامه دهد بسيار مفيدتر است.
كارِ گروه اول مانند رگبارى است كه از آسمان نازل شود و سيلابى راه بيفتد و همه جا را آب فرا بگيرد و بسيارى از زراعتها و خانهها را ويران سازد؛ ولى كار گروه دوم مانند بارانهاى نرم نرم طولانى و مفيد است كه همه جا را آباد مىكند بىآنكه ويرانى به بار آورد.
نيز كارِ گروه اول مانند كسى است كه داروى شفابخشى را به مقدار زياد و بدون رعايت كميت لازم مصرف مىكند و به جاى درمان، به مسموميت گرفتار مىشود و چه بسا براى هميشه از آن دارو بيزار مىگردد. كار گروه دوم مانند كسى است كه آن دارو را به مقدار كم و طبق دستور طبيب بهتدريج در مدت نسبتاً طولانى مصرف مىكند و بهبودى مىيابد و زيانى دامن او را نمىگيرد.
شبيه همين كلام حكيمانه در حكمت ٤٤٤ نيز آمده است كه مىفرمايد:
«قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ؛ كار كمى كه دوام يابد بهتر از كار زيادى است كه خسته كننده باشد».
همين معنا در حديث مفصلى كه مرحوم كلينى در كافى ذكر كرده، آمده است.
آغاز حديث چنين است: همۀ مردم در ايمان و عمل يكسان نيستند؛ بعضى داراى يك سهم، بعضى دو سهم و بعضى بيشترند و نبايد كسى كه توان بيشترى دارد وضع خود را بر كسى كه توان كمترى دارد تحميل كند. سپس امام عليه السلام فرمود:
براى تو مثالى ذكر مىكنم: مردى از مسلمانان همسايهاى داشت كه نصرانى بود، او را به اسلام دعوت كرد و مزاياى اسلام را براى وى برشمرد، او هم پذيرفت و مسلمان شد. هنگام سحر، مرد مسلمان درِ خانۀ همسايۀ تازه مسلمان را كوفت.
گفت: كيستى؟ گفت: من فلان شخص، همسايۀ توام. گفت: چهكار دارى؟ گفت:
وضو بگير و لباسهايت را بپوش و همراه من بيا براى نماز صبح برويم. او وضو گرفت و لباس پوشيد و همراه او آمد و مقدار زيادى پيش از طلوع فجر نماز خواندند. سپس صبر كردند تا صبح شد و مرد تازه مسلمان برخاست تا به خانهاش برگردد. رفيق مسلمانش گفت: كجا مىروى؟ روز كوتاه است و تا ظهر وقت زيادى نيست. آن مرد تازه مسلمان همراه همسايۀ مسلمانش نشست تا نماز ظهر را خواندند. سپس به او گفت: بين ظهر و عصر نيز فاصلۀ زيادى نيست باش تا نماز عصر را بخوانيم. مرد تازه مسلمان مىخواست به منزل خود بازگردد، به او گفت: روز به پايان رسيده بمان تا نماز مغرب را بخوانيم. بعد از نماز مغرب مىخواست به خانهاش برگردد گفت: يك نماز بيشتر باقى نمانده بمان تا آن را هم بخوانيم بعد به منزل مىروى. مرد تازه مسلمان نماز عشا را هم خواند؛ سپس از هم جدا شدند و هركدام به منزل خود رفتند. هنگامى كه سحر روز بعد شد بار ديگر مرد مسلمان آمد و درِ خانۀ او را زد. گفت: كيستى؟ گفت:
من فلان شخص هستم. گفت: چه كار دارى؟ گفت: وضو بگير و لباسهايت را بپوش برويم نماز بخوانيم: مرد تازه مسلمان گفت: أُطْلُبْ لِهذَا الدِّينِ مَنْ هُوَ أفْرَغْ مِنّى وَ أنَا إنْسانٌ مِسْكينٌ وَ عَلى عَيالٌ؛ براى اين دين، آدم بيكارتر از من را پيدا كن.
من آدم محتاجى هستم و عيالوارم و بايد دنبال كار و زندگى باشم.
امام عليه السلام در پايان فرمود:«أدْخَلَهُ فِي شَيْءٍ أخْرَجَهُ مِنْهُ؛ او را داخل اسلام كرد (اما براثر نادانى و تحميل زياد) او را از اسلام خارج ساخت». ١
اين در واقع درسى است به همۀ مسلمانان و به خصوص براى مبلغان و پدران و مادران كه مراقب باشند وظايف سنگين و به خصوص مستحباتى كه جز افاضل و اوتاد تحمل آن را ندارند، بر تودۀ مردم و فرزندان تحميل نكنند و اسلام را آنگونه كه هست دين سهل و آسان معرفى نمايند تا بتوانند بر آن تداوم يابند.
در واقع آنچه امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه فرموده برگرفته از كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله است آنجا كه مىفرمايد:
«إنَّ النَّفْسَ مَلُولَةٌ وَ إنَّ أَحَدَكُمْ لا يَدْري ما قَدْرُ الْمُدَّةِ فَلْيَنْظُرْ مِنَ الْعِبادَةِ ما يُطِيقُ ثُمَّ لِيُداوِمْ عَلَيْهِ فَإنّ أحَبَّ الْأعْمالِ إلَى اللّهِ ما يُديم