eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعاے ...🥀👆👆 كفعمى در بلد الامين فرموده: اين دعاء حضرت صاحب الامر عَلَيْهِ السَّلام است كه تعليم فرمود آن را به شخصى كه محبوس بود، پس خلاص شد: اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِى الاَْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرينَ. (عج)🌼 @zandahlm1357
♻️ نکته قرآنی 🔹لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا 🔸همۀ كارها فقط در اختيار خداست. 📗سوره رعد، آیه ۳۱ @zandahlm1357
هدایت شده از ........
علاقه به مردم سراسر زندگي پربركتش آميخته از عشق به مردم مستضعف و متعهد است. شيفتگي به مردم اين مرز و بوم، نغمه اي است كه در آهنگ رفتار و نگاهش هويداست و نور اميد و اعتماد را در آينه پاك و زلال دلها مي‌نشاند. در حوادث مهم دوران انقلاب اسلامي و پس از آن نيز چهره پرتلاش اين مجاهد نستوه در ميدانهاي مبارزه و اداره كشور، مي‌درخشيد. اكنون نيز به ديدار مستضعفان و كوخ نشينان در دورترين نقاط كشور رفته، در فضاي بي آلايش و آكنده از محبت و صميميت، همنشين آنان گرديده، قلب و جانشان را مالامال از عشق و محبت خويش مي‌سازد. خانواده معظم شهيدان در كانون محبتش قرار گرفته و با دست عطوفت و با اخلاص خويش، دريچه اي به سوي اميد و روشنايي در زندگي آنان گشوده اعتمادشان را به پيشبرد انقلاب و ادامه راه بنيانگذار آن، صد چندان مي‌كند. يكي از كمالات آية الله خامنه اي، سر زدن بي مقدمه ايشان به خانه‌هاي شهيدان است. (۱۱) شجاعت شجاعت و مردانگي، از صفات بارز ايشان است. مبارزات پيگير و دليرانه اش در دوران سياه طاغوت و تداوم آن پس از بارها دستگيري و تبعيد، حضور مستمر در ميدانهاي نبرد و صراحت لهجه و جسارت در خور تحسين در مقابل دشمنان همچون سخنراني بي نظير در جلسه مجمع عمومي سازمان ملل متحد كه اعجاب همگان و وحشت قدرتهاي بزرگ را برانگيخت و نهراسيدن از ظالمان و ستمكاران، در عين خضوع و خشوع به بندگان صالح و خاصه مردم ايران، همه و همه از خصايص وجودي ايشان است. پي نوشتها:. ۱ انفال (۸)، آيه. ۲. ۲ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۱۱/۳/. ۷۳. ۳ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۳۱/۱۱/. ۷۲. ۴ همان.. ۵ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۳۰/۱۱/. ۷۲. ۶ همان.. ۷ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۲۱/۱۰/. ۷۲. ۸ صحيفه نور، ج ۱۱، ص. ۲۴۵. ۹ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۳۰/۹/. ۷۲. ۱۰ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۲۱/۱۰/. ۷۲. ۱۱ مصاحبه مركز تحقيقات اسلامي سپاه، ۳۰/۹/. ۱۳۷۲ منابع مقاله: نسل كوثر، پژوهشكده تحقيقات اسلامي سپاه ؛ خاطراتي درس آموز از زندگي مقام معظم رهبري (۱) ۱۴ سكه! براي مراسم عقد! در محضر مقام معظم رهبري از مهريه صحبت به ميان آمد، آقا فرمودند: اولا در مورد مهريه، هر چه مورد نظر دختر شما باشد، همان را مهريه قرار دهيد، ولي من چون براي مردم خطبه عقد مي‌خوانم و اين سنت من بوده كه دختر خانمي كه مهريه اش بيش از ۱۴ سكه باشد صيغه عقدش را نمي خوانم، تا حالا هم اين كار را نكرده ام; اگر بخواهيد مي‌توانيد بيش از ۱۴ سكه هم قرار بدهيد، ولي من صيغه عقد را نمي توانم بخوانم; برويد نزد آقاي ديگري صيغه عقد را بخواند و از نظر من اشكالي ندارد. دكتر غلامعلي حداد عادل (نماينده مجلس شوراي اسلامي) https://eitaa.com/zandahlm1357
انجام وظيفه بانوان همين جوانهايي كه آن وقت كشيده مي‌شدند طرف شميران۱ و آن قضاياي شميران، حالا كشيده مي‌شوند طرف جاهايي كه جهاد سازندگي است. همين، همين جوانها. همان زنهايي كه آن وقت - هيچ- بي تفاوت بودند راجع به كشور خودشان، راجع به همه چيز، همين‌ها هم وارد شدند در ميدان و ديديم كه خوب هم مي‌توانند انجام وظيفه بكنند. (۲۶۰) خدمت بيشتر بانوان من در جامعه زنها يك جور تحول عجيبي مي‌بينم كه بيشتر از تحولي است كه در مردها پيدا شده، و آن قدري كه اين جامعه محترم به اسلام خدمت كردند در اين زمان، بيشتر از آن مقداري است كه مردها خدمت كردند. (۲۶۱) ۱۰/۱۰/۵۸ شكست سدعظيم شاهنشاهي نهضت اسلامي به بركت اسلام چنان تحولي در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورده كه ره صد ساله را يكشبه طي نموده است. و شما ملت شريف ديديد كه زنهاي محترم متعهد ايران، پيشاپيش مردان به ميدان رفته و سد عظيم شاهنشاهي را در هم شكستند و ما و همه مرهون قيام و اقدام آنان هستيم. (۲۶۲) ۱۵/۲/۵۹ ----------------------------- ۱. منطقه شمال شهر تهران يداللّه بودن در آن تحول همه تان، تقريباً همه آنهايي كه در ميدان وارد بودند؛زنها، مردها، بچه ها، بزرگها، زنها با بچه‌هاي كوچكي كه در آغوششان بود، در آن حال هيچ ابداً شبهه شيطاني نبود، هيچ آمال شيطاني تو آن نبود. آن حالتان را ياد بياوريد؛ آن حالي كه بالاي پشت بامها مي‌رفتيد و الله اكبر مي‌گفتيد، و شياطين در اطراف بودند كه شما را نشانه بگيرند. در خيابانها مي‌ريختيد و مقابله مي‌كرديد با آنهايي كه از خدا نمي ترسيدند و شما را زير تانك مي‌خواستند بگيرند. آن حالتان را ياد بياوريد. آن حال، حالي است كه ولي شما خدا بود؛ يعني همه چيزتان الهي بود، همه حركت، حركت الهي بود، شماها يدالله بوديد در آن وقت، و اين جماعت، اين جماعتهايي كه با هم يكصدا فعاليت مي‌كردند، اينها يدالله بودند؛ يدُ الله مَعَ الجماعة۱ آن حال را يادتان باشد، همان حال را حفظش كنيد. (۲۶۳) ۶/۳/۵۹ https://eitaa.com/zandahlm1357
سبک زندگی شاد 21.mp3
9.08M
۲۱ 🕊 رها کن خودتو؛ از رقابت چشم و هم چشمی مقایســه و ... حتماً زندگی شادتری رو تجربه خواهی کرد.
🕌در محضر امام روح الله (۲۴۶) 💠برای خدا کار بُکنیم 📌امام خمینی (ره) : من امیدوارم که خداوند همۀ شما را توفیق بدهد و همۀ ما را توفیق بدهد برای خدا کار بکنیم، تا شکست در آن نباشد. این از همۀ توفیق ها بالاتر است که ما خودمان طوری بکنیم که کارهایمان برای او باشد. 📚صحیفه نور ،جلد ١٠ ،صفحه ١١٣ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
شفاى افليج شب جمعه هفتم ماه شوال سنه ۱۳۴۳ زنى ربابه نام دختر حاج على تبريزى ساكن مشهد مقدس كه فلج شده بود شوهرش نقل مى كند: من اين زن را تزويج نمودم چند روزى بيش نگذشته بود كه به مرض معروف به دامنه مبتلا شد و پس از مراجعه به طبيب و نه روز معالجه بهبودى حاصل شد. لكن به جهت پرهيز نكردن مرض برگشت و پس از مراجعه به طبيب و استعمال دوا دست راست و هر دو پاى او تا كمر شل شد و زمين گير گرديد. قريب هفت ماه هر چند بعضى دكترها و اطباء در مقام علاج برآمدند فايده اى حاصل نشد ناچار به دكتر آلمانى مراجعه كرديم و او با آلات طبيبه او را معاينه نمود. باعتقاد خود مرض را تشخيص داد و به معالجه پرداخت. لكن عوض بهبودى دندانهاى او روى هم و دهان او بسته شد بطوريكه قدرت بر خوردن چيزى نداشت. از اين جهت دكتر آلمانى گفت مرض اين زن ديگر علاج پذير نيست مگر توسّل به طبيب روحانى. پس هشت روز گذشت كه فقط غذائيكه باو مى رسانيديم آب گوشت بود آنهم بطريق حقنه. پس از روى اضطرار باز به بعضى دكترها رجوع نموده و ايشان به مشورت يكديگر راءى بآمپول دادند و بعد از تزريق آمپول دهانش باز شد كه مى توانست غذا بخورد لكن همانطور سابق دست و پاى او شل و بگوشه اى افتاده بود و از جهت اينكه دكترها عاجز از علاج بودند رجوع به دكتر را ترك كرديم. شب پنجشنبه ۶ شوال آن زن مرا نزد خود طلبيد و با حال ناتوان زبان به عذرخواهى گشود كه خيلى تو براى من زحمت كشيده اى و خيرى هم از من نديده اى حال بيا و يك مِنّت ديگر بر من بگذار و فردا شب مرا بحرم مطهر حضرت رضا ثامن الائمه (ع) برسان و آنجا مرا گذاشته خود برگرد و به خواب تا من شفا يا مرگ خود را از آنحضرت بگيرم و البته آن بزرگوار يكى از اين دو مطلب را بمن مرحمت خواهد فرمود. من خواهش او را قبول كرده و شب جمعه او را با مادرش بوسيله دُرُشكه تا نزديك بست امام (ع) رسانيدم پس او را به پشت خود گرفته و بحرم مطهر برده و نزديك ضريح مقدس گذاشتم و خود بخانه برگشته خوابيدم. تا اينجا از زبان شوهر او بود اما خود او. گفت: چون شوهرم رفت. مادرم گفت تو اينجا نزد ضريح مقدس باش و من مى روم مسجد زنانه قدرى استراحت كنم چون او رفت من توسل بآنحضرت جسته عرض كردم: يا مرگ يا شفا مى خواهم و گريه بسيارى كردم و بين خواب و بيدارى بودم كه ديدم ضريح مقدس شكافته شد و سيد جليلى ظاهر گرديد كه لباسهاى سبز دربر داشت به زبان تركى فرمود: (در اياقه) برخيز جواب نگفتم دفعه ديگر فرمود جواب ندادم مرتبه سوم كه فرمود عرض كردم (آقا من الم اياقم يخد) يعنى اى آقا من دست و پا ندارم فرمود (در اياقه، مسجد گوهرشاد دست نماز آل نماز قل انر) يعنى برخيز به مسجد گوهرشاد برو وضو بساز و نماز بخوان آنوقت بيا اينجا بنشين. در اين بين زنى از زوار كه در حرم پهلوى من بود فرياد زد. من از فرياد او سر از ضريح مطهر برداشتم در حاليكه هيچ دردى در خود احساس نمى كردم پس برخواستم با خود گفتم اول بروم مادرم را بشارت دهم. سپس به مسجد زنانه رفتم مادرم را از خواب بيدار كردم. گفتم برخيز كه ضامن غريبان مرا شفا مرحمت كرد مادرم سرآسيمه از خواب برخاست و مرا كه به سلامت ديد به گريه درآمد و هر دو از شوق يكساعت گريه مى كرديم تا كم كم مردم فهميدند و بر سر من هجوم آوردند و بعضى خدام در همان ساعت عقب شوهر و پدرم رفتند و ايشان را خبر دادند و ايشان با نهايت خوشحالى آمده مرا سلامت ديدند. شوهرم گفت حال برخيز تا برويم، گفتم چگونه بيايم و حال آنكه حضرت به من فرموده است برخيز به مسجد گوهرشاد برو وضو ساخته نماز بخوان و بيا اينجا بنشين حال هنوز صبح نشده كه مسجد بروم وضو ساخته نماز بخوانم لذا تا طلوع فجر در حرم مطهر بودم. آنگاه به مسجد گوهرشاد رفته وضو ساختم و نماز خواندم و به حرم مطهر برگشتم تا طلوع آفتاب بودم بعد با شوهر خود به منزل آمدم. ثقه معظم ميرزاابوالقاسم خان فرمود: كه حاج محمد برك فروش كه صاحب خانه آن زن بود مى گفت من آنشب در منزل خوابيده بودم و اهل خانه نيز همه خواب بودند در حدود ساعت شش و هفت از شب ناگاه ملتفت شدم كه در خانه را مى زنند. رفتم در را باز كردم ديدم چند نفر از خدام حرم مطهرند گفتم چه خبر است. گفتن امشب كسى از منزل شما بحرم آمده است؟ گفتم بلى زنى كه هفت ماه است شل شده با مادرش او را براى استشفا بحرم برده اند. حال مگر در حرم مرده است. گفتند نه بلكه آقا حضرت رضا (ع) او را شفا داده است. ما براى تحقيق امر او آمده ايم. اين معجزه را در روزنامه مهر منير درج كرده اند و دكتر لقمان الملك شهادت بر صحت اين معجزه داده و صورت شهادت نامه او اين است (در تاريخ هشتم ماه رجب بنده با دكتر سيد مصطفى خان عيال مشهدى على اكبر نجار را كه تقريبا
شانزده سال دارد معاينه نموديم نصف بدن او با يكدستش و صورتش مفلوج و متشنج بود. يكهفته بود كه امكان يك قاشق آب خوردن را نداشت بعد از چندين روز معالجه موفق به باز شدن دهان او شديم كه خودش مى توانست غذا بخورد ولى ساير اعضاء به همان حال باقى بود و دو ماه بود كه كسان مريضه مشاراليها از بهبودى او ماءيوس و متروك گذاشته بودند. بنده هم تقريبا ماءيوس از معالجه بودم حال كه شنيدم بعد از استشفاى از دربار اقدس طبيب الهى و التجاء بخاك مطهر بقعه سنيه رضويه ارواح العالمين له الفداء در كمتر از لحظه اى بهبودى حاصل كرده حقيقتا به غير از اعجاز چيزى به نظر نمى رسد و از قوه طبيعيه بشريه طبقات رعيت خارج است والله متم نوره و لوكره المشركون (دكتر عبدالحسين لقمان الملك) گداى كوى شمائيم و حاجتى داريم روا مدار كه محروم از آستان برو https://eitaa.com/zandahlm1357
و همين گونه است اگر كسي بگويد: خداوند بالا است و پايين و بالاترين و پايين ترين است. و خداوند متعال مي‌فرمايد: «و له الاسماء الحسني فادعوه بها» [۴۶] براي او نام‌هاي زيباست پس خداوند را با آن نام‌ها بخوانيد. » و خداوند در هيچ يك از كتاب‌هاي آسماني نفرموده كه خداوند محمول است؛ بلكه خداوند حمل كننده در خشكي‌ها و درياها است و نگه دارنده آسمان‌ها و زمين است و حمل كننده هر چيزي است كه غير از خداوند است، و هيچ گاه شنيده ايم كه كسي به خداوند ايمان بياورد و او را بزرگ شمارد و در دعاي خود بگويد: اي كسي كه حمل مي‌شود! ابو قره گفت: پس آيا اين روايت را تكذيب مي‌كنيد: «هنگامي كه خداوند غضبناك مي‌گردد، و فرشتگاني كه عرش خداوند را حمل مي‌كنند، از سنگيني عرش كه بر دوششان احساس مي‌كنند، متوجه خشم خداوند مي‌گردند و براي همين مي‌افتند و هنگامي كه خشم خداوند فرونشست، عرش دوباره به حال اول بازمي گردد و فرشتگان نيز به جاي خود بازمي گردند»؟ امام رضا عليه السلام فرمودند: بگو ببينم از زماني كه خداوند شيطان را لعنت كرد تا امروز و از امروز تا روز قيامت، آيا از شيطان و يارانش خشمگين بوده و خواهد بود يا راضي و [صفحه ۴۷] خشنود است؟ ابو قره پاسخ داد: آري بر آنها خشمگين است. امام رضا عليه السلام فرمودند: پس هرگاه خداوند خشنود گردد، عرش سبك مي‌شود، ولي با جوابي كه تو دادي، خداوند هميشه بر شيطان و يارانش خشمگين است. پس امام رضا عليه السلام فرمودند: واي بر تو! چگونه جرأت مي‌كني و خداوند را به تغير از حالتي به حالت ديگر وصف مي‌كني و اين كه هر چه بر مخلوقات جاري مي‌گردد، بر خداوند نيز جاري مي‌شود؟ سبحان الله! خداوند هميشه بوده است؛ اگر چه ديگران از بين مي‌روند و با تغيير كنندگان هيچ تغييري نكرده است. صفوان مي‌گويد: بعد از جواب امام عليه السلام رنگ ابو قره تغيير كرد و ديگر پاسخي نداشت تا بگويد و بلند شد و از خدمت امام بيرون رفت. [۴۷]. (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هشتاد و ششم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هشتاد و ششم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 نواهای ماندگار دلیران آزاده 🔸 با نوای حاج صادق آهنگران دلیران آزاده ، خبردار و آماده که رهبر مرحبا گفت به این عزم و اراده... ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 0⃣3⃣ سردار علی ناصری قبل از عملیات، خودم هم یکی دو بار به مأموریت برون مرزی رفتم. در مأموریت اول پس از جعل کلیه اسناد و مدارک لازم، به اتفاق جاسم و حسن هله چی و ابو احمد میاحی و ثائر میاحی" که همگی از مجاهدان عراقی بودند و بعدها به شهادت هم رسیدند، از موقعیت شهید بتایی به طرف خاک و مرز عراق به راه افتادیم. جایی که به خاک عراق نفوذ کردیم، در منطقه نهر صویب بود؛ درست در منتهي اليه. حاج ابواحمد میاحی در منطقه القرنه روستای مویب که زادگاهش بود در حبن اجرای یک ماموریت به همراه مهدی میاحی و کامل میاحی با نیروهای دشمن درگیر می شوند و به شهادت می رسند. . تانر در انتفاضه شعبانیه عراق در سال ۷۰ در عراق به شهادت رسید. جنوب غربی هور، آن ناحیه بدون پوشش نی بود و به همین خاط آنجا را در دل تاریکی و شبانه طی کردیم، پشت کانال صویب، جایی سد مانند بود که محل نصب پمپ و تلمبه بود. از آن سد هم رد کردیم و با بلم وارد مرز عراق شدیم. شب به منزل خاله ثائر (به او ام میثم می گفتیم) در روستای صویب رفتیم که به معنی واقعی کلمه شیرزن بود. شوهرش به دلیل مبارزه با بعثیها در زندان بود و یکی از پسرهایش نیز برای ما کار می کرد و با ما بود. پسرش میثم در سال ۶۵ فکر میکنم در کربلای ۵ به شهادت می رسد. شب وقتی وارد منزل این زن شدیم، ثائر به خاله اش گفت: گرسنه ایم. شام مفصلی برایمان درست کرد که خوردیم. خود او هم با واحد اطلاعات ما همکاری داشت. زنی بود مطمئن و رازنگهدار. اهل انس با قرآن بود و قرآن را هم تدریس می کرد. بعد از شام، ثائر با اشاره به من گفت: .. خاله، میدانی این کیه؟ - نه. - پاسدار خمینیه! آثار شادی در چهره آن زن پیدا شد. مدتی صحبت کردیم. بعد به من گفت: - خدایا، تو خودت شاهد باش؛ فاطمه زهرا، من تو را گواه می گیرم که با رعبی که اینجا حاکم است و در بدترین حال، من پاسدار خمینی را به خانه ام راه داده ام. خدایا، اجر این کارها را از تو می خواهم. " از شنیدن حرفهای او، مو بر تنم راست شد و در خود احساس مسئولیت مضاعفی کردم. اگر بعثیها و عراقیها می دانستند که این زن با واحد اطلاعات قرارگاه نصرت همکاری می کنند و خانه اش پایگاه پاسدارهای ایرانی است، تکه پاره اش می کردند. پیگیر باشید @zandahlm1357