eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عج 🔻 استاد رحیم‌پور: اگر بتوانیم ده قلم مؤثر را فعال کنیم، بهتر از هزار شمشیر است و شمشیر از دست هزاران شمشیرزن خواهد انداخت❗️ پژوهان استاد @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هشتاد و هشتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هشتاد و هشتم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5933809649445765211.mp3
7.05M
🍂 نواهای ماندگار 🔸 حاج صادق آهنگران قاصدی باز آمد از گلزار ایران گفته دیدم غرق خون جسم جوانان        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
🍂 🔻 2⃣3⃣ سردار علی ناصری در این مأموریت، مناطق استقرار نیروهای امنیتی، پلیسی و جيش الشعبی کاملا شناسایی و حتی عکس برداری شد. همچنین از سایت رادار «بربخ» در غرب رودخانه دجله و شرق جاده آسفالت اصلی نیز عکس برداری کردم و از محل دقیق آن کروکی کشیدم. سوژه اطلاعاتی دیگر، پل های ثابت و متحرک، خصوصا پایه های پل ها برای انفجارهای احتمالی بود که از همه آنها به طور دقیق عکس گرفتم. برای عکس برداری، اول صبح یا ظهر را انتخاب می کردیم که تردد کم بود. یکی از اولین جاده هایی که با ماشین رفتیم، شهر القرنه در استان العماره بود. مهدی رفت داخل یک عکاسی و عکس فوری گرفت. من هم بیرون و در خیابان ماندم و شهر و مناطق حساس آن را شناسایی کردم. عکس را برای کارت شناسایی لازم داشت. شهر به یک پادگان نظامی شباهت داشت و هر جا را نگاه می کردی، نظامی، بعثی و عناصر وابسته به صدام به چشم می خوردند. در قهوه خانه ای توقف کردیم تا چای بنوشیم. من برای آنکه کسی شک نکند، ریشم را تراشیده و سبیل کلفتی گذاشته و لباس سربازان عراقی را به تن کرده بودم. داخل قهوه خانه پر بود از نیروی نظامی و امنیتی که آمده بودند چای مصرف کنند. نظامی ها داشتند درباره جبهه و جنگ صحبت می کردند. از اینکه یک نیروی اطلاعاتی سپاه پاسداران ایران در کنار بعثی ها و دشمن نشسته بود و چای می خورد، در خود احساس خاصی داشتم و از لطف خدا شاکر بودم. در عین دلهره و اضطراب، داشتم. پیگیر باشید @zandahlm1357
بت شکنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کودکی قطب راوندی در کتابش این چنین حدیث نقل می‌کند: ابوطالب (علیه السلام) - در حالی که علی (علیه السلام) پسربچه بود - به فاطمه بنت اسد (علیها السلام) فرمود: من او را دیدم که بت‌ها را می‌شکند پس ترسیدم که بزرگان قریش باخبر شوند. فاطمه (علیها السلام) گفت: شگفتا! من عجیب تر از این را به تو می‌گویم، من از مکانی گذر کردم که بت‌های شان در آن جا نصب شده بود و علی (علیه السلام) در شکمم بود. پس علی (علیه السلام) پاهایش را محکم به شکمم زد و نگذاشت به مکانی که بت‌ها در آن بود نزدیک شوم و همانا، من فقط خانه را برای عبادت خداوند طواف می‌کردم نه بت ها. [۱] ---------- [۱]: . الخرائج و الجرائح ۲/۷۴۱؛ بحار الانوار ۴۲/۱۸؛ اثبات الهداه ۴/۵۵۳. https://eitaa.com/zandahlm1357
اختلاف مقام گاهی خدا از بنده ای خشنود است به چیزی که به خاطر همان چیز از بنده دیگر ناخشنود است چرا که مقام آن دو اختلاف دارد. در قرآن اشاره ای به این مطلب شده است. می بینی که ابلیس و آدم در نوع معصیت شریک هستند، ولی ابلیس از رحمت خدا مأیوس شد و دور گشت ولی خدا از آدم گذشت و او را نزدیک خود ساخت. معرفت سکوت از سولون حکیم پرسیده شد که: چه چیزی بر انسان سخت تر است؟ پاسخ داد: شناخت عیب خودش و پرهیز از سخنی که به او کمکی نمی کند. طعن کسی به دیوجانس طعن زد و از حسَبش گفت. دیو جانس گفت: حسب من عیب من است نزد تو و تو خودت عیبی هستی بر حسب خودت نزد من. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357