eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
اين جمله شبيه چيزى است كه از امام عليه السلام در جاى ديگر نقل شده و فرموده است: «أَيُّهَا النَّاسُ‌ إِنِّي وَ اللَّهِ‌ مَا أَحُثُّكُمْ‌ عَلَى طَاعَةٍ‌ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ‌ إِلَيْهَا وَ لا أَنْهَاكُمْ‌ عَنْ‌ مَعْصِيَةٍ‌ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ‌ عَنْهَا؛ اى مردم به خدا سوگند من شما را دعوت به اطاعتى (نسبت به اوامر الهى) نمى‌كنم جز اين‌كه خودم پيش از شما آن را انجام مى‌دهم و شما را از معصيتى نهى نمى‌كنم جز اين‌كه خودم قبلاً آن را ترك مى‌گويم». ٣ قرآن مجيد نيز شاهد اين مدعاست آن‌جا كه به زبان سرزنش و توبيخ مى‌گويد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا لِمَ‌ تَقُولُونَ‌ ما لا تَفْعَلُونَ‌* كَبُرَ مَقْتاً عِنْ دَ اللّهِ‌ أَنْ‌ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ‌» ؛اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! چرا سخنى مى‌گوييد كه عمل نمى‌كنيد؟! اين كار مايۀ خشم عظيم خداوند است كه سخنى بگوييد و عمل ننماييد». ١ بعضى از شارحان نهج البلاغه تفسير ديگرى براى اين جملۀ امام عليه السلام دارند و مى‌گويند: منظور اين است كه همواره قولى مى‌دهد كه به آن قول عمل مى‌كند نه اين‌كه به مردم قول دهد و بعداً عمل نكند؛ ولى تفسير اوّل مناسب‌تر به نظر مى‌رسد. در نهمين وصف مى‌فرمايد:«اگر در سخن گفتن مغلوب مى‌شد هرگز در سكوت كسى بر او غلبه نمى‌يافت»؛ (وَ كَانَ‌ إِذَا غُلِبَ‌ عَلَى الْكَلامِ‌ لَمْ‌ يُغْلَبْ‌ عَلَى السُّكُوتِ‌) . اشاره به اين‌كه او كمتر سخن مى‌گفت و بيشتر سكوت مى‌كرد
من نهج البلاغه میخوانم: به‌گونه‌اى كه ديگران در سخن گفتن بر او پيشى مى‌گرفتند؛ ولى هيچ‌كس در سكوت بر او پيشى نمى‌گرفت و اين در واقع نكوهش و مذمتى است از پرگويى و مدح و ستايشى است دربارۀ سكوت، زيرا مى‌دانيم سخن گفتن خطرات زيادى دارد؛ بسيارى از گناهان كبيره با سخن انجام مى‌شود و پرهيز از آنان به وسيلۀ سكوت حاصل مى‌گردد. سالكان طريق الى اللّه يكى از مهم‌ترين مواد برنامۀ خود را صمت و سكوت مى‌دانند و هرگز حضور قلب و نيروهاى خود را با سخن گفتن بسيار به هدر نمى‌دهند و در حال سكوت مى‌توانند بيشتر دربارۀ عظمت خدا بينديشند و به اصلاح خويش بپردازند. به همين دليل افرادى كه سكوت فراوان دارند، افرادى فكور و آگاهند. در حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مى‌خوانيم: «مِنْ‌ عَلامَاتِ‌ الْفِقْهِ‌ الْحِلْمُ‌ وَ الْعِلْمُ‌ وَ الصَّمْتُ‌ إِنَّ‌ الصَّمْتَ‌ بَابٌ‌ مِنْ‌ أَبْوَابِ‌ الْحِكْمَةِ‌ إِنَّ‌ الصَّمْتَ‌ يَكْسِبُ‌ الْمَحَبَّةَ‌ إِنَّهُ‌ دَلِيلٌ‌ عَلَى كُلِّ‌ خَيْرٍ؛ از نشانه‌هاى فهم و شعور، بردبارى و علم و سكوت است. به يقين سكوت، درى از درهاى دانش است. سكوت، محبت مردم را به انسان جلب مى‌كند و راهنما به سوى هر خير است. ١ از رواياتى كه كلينى رحمه الله در باب پيش‌گفته (الصُّمْتُ‌ وَ حِفْظُ‍‌ اللِّسانِ‌) نقل كرده معلوم مى‌شود كه در عصر ائمه عليهم السلام بعضى از اصحاب، زبان خود را در مدح آن حضرت و اسرار اهل بيت عليهم السلام باز مى‌گذاشتند و سبب مشكلاتى براى شيعيان مى‌شدند. در آن زمان، ائمۀ هدى عليهم السلام پيروان خود را به سكوت مضاعف دعوت مى‌كردند، ازاين‌رو در حديثى مى‌خوانيم كه امام صادق عليه السلام به يكى از ياران خود به نام «سالم» فرمود: «يَا سَالِمُ‌ احْفَظْ‍‌ لِسَانَكَ‌ تَسْلَمْ‌ وَ لا تَحْمِلِ‌ النَّاسَ‌ عَلَى رِقَابِنَا؛ اى سالم! زبانت را حفظ‍‌ كن تا سالم بمانى و مردم را بر گردن ما سوار نكن». ٢ دربارۀ سكوت به‌كرار به تناسب سخنان مولا عليه السلام سخن گفتيم و پس از اين نيز خواهد آمد. البته روشن است سخنان سنجيده و حساب شده در باب تعليم و تعلم، امر به معروف و نهى از منكر و امثال آن مستثناست. در ذيل كلام حكمت‌آميز ١٨٢ بحث فراوانى در اين زمينه داشتيم. سپس در دهمين وصف او كه در واقع تأييدى بر وصف گذشته است، مى‌فرمايد:«او بر شنيدن حريص‌تر بود تا گفتن»؛ (وَ كَانَ‌ عَلَى مَا يَسْمَعُ‌ أَحْرَصَ‌ مِنْهُ‌ عَلَى أَنْ‌ يَتَكَلَّمَ‌) . روشن است كه بسيارى از علوم و دانش‌هايى كه عايد انسان مى‌شود از طريق شنوايى است. تمام دروس را انسان از استادش با شنيدن فرا مى‌گيرد و حل مشكلات را از اين طريق انجام مى‌دهد. درست است كه سخن گفتن اگر به صورت تعليم به ديگران باشد آن هم داراى فضيلت بسيار است؛ ولى فراموش نكنيم كه اين سخن گفتن در صورتى مفيد است كه طرف، سكوت كند و سخنان را بشنود. به خصوص اگر انسان در محضر عالمى حضور پيدا كند، هرچه سكوت و استماعش بيشتر باشد بهرۀ او بيشتر خواهد بود و به عكس اگر در محضر او پرحرفى كند از فوايد مهمى محروم خواهد شد. بعضى از شعرا در اين‌جا نكته‌اى دارند و مى‌گويند: اگر خداوند دو گوش به انسان داده و يك زبان، معنايش اين است كه شنيدن تو بايد دو برابر گفتن تو باشد. دادند دو گوش و يك زبانت ز آغاز يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگو آن‌گاه در يازدهمين و آخرين وصف مى‌فرمايد:«او چنان بود كه هرگاه دو كار برايش پيش مى‌آمد انديشه مى‌كرد كه كدام به هوا و هوس نزديك‌تر است، با آن مخالفت مى‌ورزيد.(و آن را كه خلاف هواى نفس بود مقدم مى‌شمرد)»؛ (وَ كَانَ‌ إِذَا بَدَهَهُ‌ أَمْرَانِ‌ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ‌ إِلَى الْهَوَى فَيُخَالِفُهُ‌ ١) . بسيار مى‌شود كه انسان در زندگى خود بر سر دو راهى قرار مى‌گيرد كه كارى را انجام دهد يا نه و گاه به ترديد مى‌افتد كه كدام يك از فعل و ترك يا كدام يك از دو كار متضاد، به رضاى خدا نزديك‌تر است. امام عليه السلام در بيان اين وصف برادر الهى معيارى بيان فرموده و آن اين‌كه بنگرد كدام طرف موافق هواى نفس است، آن را رها سازد و به سراغ طرفى برود كه برخلاف هواى نفس اوست و اين معيارى است براى شناخت حق از باطل در موارد شك و ترديد و قرار گرفتن بر سر دو راهى‌هاى زندگى. در پايان، امام عليه السلام در مقام نتيجه‌گيرى كلى از مجموع اين صفات برجستۀ انسانى كه اين برادر الهى واجد همۀ آن‌ها بود مى‌فرمايد:«(اگر مى‌خواهيد راه سعادت و نجات را پيدا كنيد) بر شما باد كه اين صفات را تحصيل كنيد، پيوسته با آن باشيد و از يكديگر در داشتن آن‌ها سبقت بگيريد و اگر نمى‌توانيد همۀ آن‌ها را انجام دهيد (به مقدار توان انجام دهيد) و بدانيد انجام مقدار كم بهتر از ترك بسيار است»؛ (فَعَلَيْكُمْ‌ بِهَذِهِ‌ الْخَلائِقِ‌ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ‌ لَمْ‌ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ‌ أَخْذَ الْقَلِيلِ‌ خَيْرٌ مِنْ‌ تَرْكِ‌
الْكَثِيرِ) نكته‌ها ١. مجموعه‌اى از صفات برجستۀ انسانى آنچه امام عليه السلام در اين كلام نورانى آورده مجموعه‌اى است از صفات برجستۀ انسانى كه هم جنبه‌هاى فكرى را فرا مى‌گيرد و هم مسائل اخلاقى و عملى را. تقريباً نيمى از اين مجموعه، نفى رذائل است و نيمى از آن كسب فضايل. نخست امام عليه السلام از مسئلۀ وسعت فكر و علو همت و جهان‌بينى صحيح سخن مى‌گويد و سپس به مسائل مثبتى مانند تواضع و شجاعت و سكوت و تسلط‍‌ بر نفس و نيز پرهيز از رذائلى همچون سلطان بطن و پرخورى و پيش‌داورى‌هاى بى‌مورد و ترك گفتار بدون عمل و سرزنش نكردن عذرخواهان و عدم ناله و شكايت از دردها اشاره مى‌كند. در بعضى جنبۀ مثبت و منفى هر دو با هم آمده است. در يك مورد نخست از سكوت سخن مى‌گويد و سپس از سخن گفتن نيكو و مفيد و سازنده و در مورد ديگر نخست از تواضع و ضعف ظاهرى دم مى‌زند و آن‌گاه از شجاعت و دلاورى. در مورد ديگر از قول توأم با عمل به ضميمۀ ترك قول بدون عمل. به يقين، اين مجموعه مى‌تواند سعادت دنيا و آخرت و فرد و اجتماع را تضمين كند و انسان را در طريق سير و سلوك الى اللّه يارى نمايد تا از نيكان و پاكان گردد و در صف اولياء اللّه قرار گيرد. ٢. اين برادر كه بود؟ همان‌گونه كه در ابتدا گفتيم، شارحان نهج‌البلاغه در اين موضوع اختلاف نظر دارند كه آيا اين سخن اشاره به شخص معينى است كه امام عليه السلام به عنوان يك برادر الهى از او ياد كرده است‌؟ و اين شخص كيست‌؟ به يقين پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نمى‌تواند باشد، زيرا بعضى از صفاتى كه در اين بيان آمده در شأن پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيست. آيا اين شخص ابوذر يا مالك اشتر و يا عثمان بن مظعون و يا ديگرى است‌؟ آن نيز محل گفت‌وگو است. يا اين‌كه اساساً اين سخن به عنوان تمثيل ذكر شده است‌؟ شايد نخستين كسى از شارحان نهج البلاغه كه اين احتمال را مطرح كرده و آن را به گروهى نسبت داده است ابن ابى الحديد باشد. او مى‌گويد: در نظم و نثر، چنين كارى عادت عرب بوده. و اين احتمال را قوى‌تر مى‌شمرد. مرحوم «كمره‌اى» در بخش تكميلى كه براى منهاج البراعة نگاشته به اين‌جا كه مى‌رسد مى‌گويد: بنابر آنچه ابن ابى الحديد آن را مناسب‌ترين وجه شمرده امام عليه السلام در اين گفتار خود مبتكر فن مهمى در ادب عربى است كه فن انشاء تمثيلات است و شبيه به چيزى است كه در عصر اخير به عنوان فن رمان‌نويسى يا روايات تمثيليه شايع شده است و اساس آن بر اين است كه داستانى را ابداع مى‌كنند كه تصويرى از هدفى آموزشى يا انتقادى و جز آن دارد و هنگامى كه به قرن چهارم هجرى بازگرديم مشاهده مى‌كنيم كه اين روش در آن قرن شايع شده بود. از كسانى كه در آن مهارت داشتند «بديع الزمان همدانى» است كه از او نقل شده چهارصد داستان (براى اهداف مختلف) ابداع كرد كه پنجاه بخش از آن چاپ و منتشر شده است. سپس مى‌افزايد:«هريرى، ابو محمد قاسم بن على» نيز از كسانى است كه در اين فن مهارت داشت. در پايان مى‌افزايد:(اگر احتمال فوق را دربارۀ اين كلام حكيمانه بپذيريم) استاد اين فن در رشته‌هاى ادبيات عرب اميرمؤمنان على عليه السلام بوده است، همان‌گونه كه استاد ساير فنون ادبى مانند نحو و بلاغت نيز وى است. ١ از جمله امورى كه اين تفسير را تقويت مى‌كند اين است كه شبيه همين تعبير در كلام امام حسن عليه السلام نيز آمده است كه مى‌فرمايد:«كان لى اخ...».
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 @zandahlm1357
مشکلات عمده دیفن باخیا ✅ دیفن باخیا گیاهی ست حساس به سرما و در صورت سرمای بالا برگها زرد میشن ✅ در صورتی که آبیاری بیش از حد باشه برگها حالت سیاهی به خود میگیرند ✅در صورت آلودگی قارچی لکه های قهوه ای با حاشیه زرد ظاهر میشه. ✅کمبود پتاسیم باعث زردی لبه برگها میشه ،🌿چرا برگ‌های دیفن باخیا زرد می‌شود؟ دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است باعث زرد شدن برگ‌ها یا ساقه‌های دیفن باخیا شود. دلایلی مانند آب‌دهی زیاد، دمای پایین و نور بیش از حد از جمله دلایل زرد شدن این گیاه است. برای جلوگیری از این مشکل باید هر زمان که چند سانت بالایی خاک گیاه خشک شد اقوام به آبیاری مجدد بکنید. گیاه را در محیطی با دمای بین 15 الی 23 درجه نگهداری کنید و مراقب باشید که هیچ‌گاه دیفن باخیا را معرض نور شدید خورشید قرار ندهید زیرا ممکن است باعث آفتاب‌سوختگی در گیاه شود. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
برای چند قلو شدن کاکتوسها فقط کافیه اونها را سر برداری کنید😢 مثله نمونه ای که تو عکس بالا مشاهده میکنید👆 چون کاکتوسها از قسمت سر رشد میکنند با بریدن سر کاکتوس رشد اون متوقف شده و شروع به بچه زدن میکنن😃 شما میتونید قسمت برش داده شدن را حتی روی پایه هم پیوند بزنید🌵🌵 برای اینکار کاکتوس را با چشم حدودأ به سه قسمت تقسیم کنید و فقط 1 قسمت بالا را جدا کنید قسمت جدا شده را پیوند بزنید و برای چند قلو شدن کاکتوس فقط صبر کنید پرورش گیاهان مخصوصأ گیاهان گوشتی با صبر و حوصله زیاد امکان پذیره🌸🍃 در اصل پرورش گیاهان تمرین صبر و استقامته برای زندگی پس اونا جدی بگیرید. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌵 پیوند زدن زیبای دو به همین راحتی میتونید پیوند بزنید البته چاقوی تیز وتمیزی باید داشته باشید👌 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
پنج اصل مهم درنگهداری ها🌵 1⃣دربهاروتابستون که فصل رشده آبیاری هرچند روزیکبار 2⃣کوددهی بموقع 3⃣داشتن نور خورشیدوساخت سایه بون توتابستون 4⃣خاک مناسب 5⃣استراحت درزمستان وابیاری کم ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
الگو بودن امامان معصوم یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلًا [۱] ای کسانی که ایمان آورده اید! خدا را اطاعت کنید و از رسول و اولی الامر خود (جانشینان پیامبر) اطاعت کنید. پس اگر درباره چیزی نزاع کردید آن را به حکم خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و قیامت ایمان دارید. این (رجوع به قرآن و سنّت برای حلّ اختلاف) بهتر و پایانش نیکوتراست. نکته ها: این آیه به وظیفه ی مردم در برابر خدا و پیامبر اشاره می‌کند. با وجود سه مرجع «خدا»، «پیامبر» و «اولی الامر» هرگز مردم در بن بست قرار نمی گیرند. آمدن این سه مرجع برای اطاعت، با توحید قرآنی منافات ندارد، چون اطاعت از پیامبر و اولی الامر نیز، شعاعی از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند اطاعت از این دو لازم است. در تفسیر نمونه به نقل از ابن عباس آمده است که وقتی پیامبر اسلام، هنگام عزیمت به تبوک، علی علیه السلام را در مدینه به جای خود منصوب کرد و فرمود: «انت منّی بمنزلة هارون من موسی» این آیه نازل شد. ---------- [۱]: (نساء، ۵۹) تکرار فرمانِ «أَطِیعُوا» رمز تنوّع دستورهاست. پیامبر گاهی بیان احکام الهی می‌کرد، گاهی دستور حکومتی می‌داد ودو منصب «رسالت» و «حکومت» داشت. قرآن گاهی خطاب به پیامبر می فرماید: «أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» آنچه را نازل کرده ایم برای مردم بیان کن. و گاهی می‌فرماید: «لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللهُ» میان مردم بر اساس قوانین الهی، حکومت و قضاوت کن. در آیه، اطاعت از اولی الامر آمده، ولی به هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده، بلکه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفی شده اند. و این نشانه آن است که اگر در شناخت اولی الامر و مصداق آن نیز نزاع شد، به خدا و رسول مراجعه کنید که در روایات نبوی، اولی الامر اهل بیت پیامبر معرّفی شده اند. [۱] حسین بن ابی العلاء گوید: من عقیده‌ام را درباره اوصیای پیامبر واینکه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق علیه السلام عرضه کردم، حضرت فرمود: آری چنین است، اینان همان کسانی هستند که خداوند درباره ی آنان فرموده: أَطِیعُوا اللهَ... و همان کسانی اند که درباره ی آنها فرموده: إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ... وَ هُمْ راکِعُونَ [۲] حضرت علی علیه السلام فرمود: هر حاکمی که به غیر از نظر اهل بیت معصوم پیامبر قضاوت کند، طاغوت است. [۳] ---------- [۱]: کمال الدین صدوق، ص ۲۲۲. [۲]: کافی، ج ۱، ص ۱۸۷. [۳]: دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۵۳۰. در زمان غیبت ما را به حال خود رها نکرده اند، بلکه ما را به پیروی از فقها و اسلام شناسان عادل و با تقوا که نوّاب عام آن حضرت هستند، سفارش کرده اند. «امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانّهم حجّتی علیکم و انا حجّة اللّه» ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357