eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تِد رال، نویسنده و کاریکاتوریست آمریکایی: اگر آمریکا را یک شیطان در نظر بگیریم، هریس بخش ناشناخته‌ و ترامپ بخش شناخته شده‌ آن است 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔴 اردوغان: به دوستم ترامپ تبریک می‌گویم! 🔹رئیس‎جمهور ترکیه: به دوستم دونالد ترامپ تبریک می‌گویم که پس از کشمکش فراوان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز و دوباره رئیس‌جمهور شد. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔴 گمرک هم رابطه کوکاکولا در ایران با کمپانی صهیونیستی جهانی کوکاکولا را تایید کرد 🔹طبق بخشنامه‌ای، صادرات انواع نوشابه های تولیدی شرکت خوشگوار که شامل انواع برند های کوکاکولا، کوکاکولا زیرو، فانتا، اسپرایت و کانادا ممنوع شده است. 👈🏻دلیل این ممنوعیت قرارداد رسمی خوشگوار با کمپانی کوکاکولا ذکر شده است! 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
به بادیه نشینی گفتند: دوست داشتی خلیفه باشی و کنیز تو می‌مرد. گفت: خیر چون هم بی کنیز شده‌ام و هم ملت را ضایع کرده ام. جوانی پیامبر می‌فرماید: ترسو شبانه سیر کند و هرکه شبانه سیر کند به منزل رسد. (من خاف ادلج و من ادلج بلغ المنزل) در شرح این جمله گفته شده است: هرکه از خدا و قیامت بترسد، در ایام جوانی و قدرت که مویش سیاه است در عبادت تلاش می‌کند. پیامبر، از عمل جوان به دلج تعبیر آورده است و آن به معنای سفر شبانه است، همانطور که از شیب، به صبح تعبیر می‌کنند. این ضرب المثل عربی است که صحبدم قومی که شبانه حرکت کرده اند، مورد مدح و تمجید قرار می‌گیرند، یعنی در زمان پیری، آنچه که در اوقات جوانی انجام گرفته مورد تمجید قرار می‌گیرد. بهتر است کلام پیامبر را چنین تبیین کرد که: کسی که در پی امری باشد که برای از دست رفتن آن بیمناک باشد، کوشش بسیار کند، پس ادلج کنایه از تلاش بیشتر و تحمل مشقت است، البته تعبیر اول لطیف تر و بهتر است هرچند تعریف دوم عام تر و پر فایده تر می‌باشد. از آنچه گفتم که بگذریم، ذکر این مطلب لازم است که بهتر این است که ادلج استعاره تبعیه باشد و ذکر منزل استعاره ترشیحیه باشد و تمام کلام را استعاره تمثیلیه دانست از قبیل اراک تقدم رجلاً و تؤخر اخری. ای کاش می‌دانستم چرا فرمایش پیامبر را بر نماز شب حمل نکرده اند؛ در حالی که مناسبت زیادی با معنای لغوی دارد. چون عبادت به معنای سیر به سوی خداست و چون در شب واقع شود ادلج است. نیز انسان ترسو همواره بیدار است همانطور که از ربیع بن خیثم نقل شده است که وی در عبادت شبانه جدی بود و یک سال گذشت و شبها را نخوابید. دخترش به او گفت: همه ی مردم شب می‌خوابند، تو چرا نمی خوابی؟ پاسخ داد دخترم: پدرت از شبیخون می‌ترسد. خدا می‌فرماید: نمی ترسند اگر عذاب ما شب فرا رسد و آنها در خواب باشند أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنٰا بَیٰاتاً وَ هُمْ نٰائِمُونَ. [۱] ---------- [۱]: ۱) - اعراف، ۹۷. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔅 ۴۱ 🌺 شهید علیرضا خواجه کجوری: |برادرانِ حزب‌اللّهی! برای بقاء اسلام باید خون داد و یا خونِ دل خورد. نکند خدایی نکرده در عزمِ استوارتان خللی ایجاد شود،که خواست دشمنانتان همین است. لحظه‌ای به سیاست‌بازی‌های فریبکارانه‌ی طرفدارانِ اسلامِ آمریکایی و اسلامِ مرفهین از خدا بی‌خبر دل نبندید. ●واژه‌یاب: ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🍂 🔻 ۲۵۶ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند نفر دومی گوشی را برداشت و گفت: «شما که هستی؟ چه گفتی که این زن غش کرده؟» گفتم: «بابا، من فریدون گرجیام. لطف کن زن برادرم را خبر کن.» گفت: «آها، فهمیدم که هستی. پس تو هم آزاد شده ای؟» - بله. به لطف خدا دیروز آزاد شدم. ولی تو را به خدا تو یکی دیگر غش نکن! - غش چرا. کی آمدی؟ الان کجایی؟ - الان کرمانشاه هستم و قرار است به اهواز بیایم. - خدا را شکر. گفت: «چند دقیقه صبر کن؛ الان زن برادرت را صدا می زنم.» رفت و بعد از دو سه دقیقه زن برادرم گوشی را گرفت و سلام و احوالپرسی کرد. اولین سؤالی که کردم این بود: «همسرم و بچه هایم کجا هستند؟ سالم و سرحال هستند؟ پس چرا کسی جواب تلفن خانه را نمی دهد؟» گفت: «طوری نیست. خبر دارم حال همه شان خوب است، آنها اهواز هستند.» او حرف می زد و من دلم برای همسرم، زهرا، و محمدصادق یک ذره شده بود. با خودم میگفتم: «حالا چطور با آنها روبه رو شوم؟» دلم هم برای خانواده تنگ شده بود و هم دلشوره على هاشمی تمام وجودم را گرفته بود. همسر برادرم پرسید: «حالا کی می خواهند شما را به خوزستان بیاورند؟» گفتم: «نمی دانم. ولی اول به تهران می برند؛ بعد به اهواز می آیم.» از حال و روز خواهرهایم، پدر و مادرم، برادرهایم و بچه هایش پرسیدم و او با ذوق می‌گفت: الحمدلله همه خوب اند و فقط ناراحتی شان تو بودی که حالا آمده ای.» با او خداحافظی کردم و از اتاق بیرون رفتم، محمد و رستم منتظرم بودند. محمد گفت: «علی آقا، اسارت با همه سختی هایش گذشت. الان مانده ام دوری تو را چطور تحمل کنم.» محمد و رستم هر کدام چیزی می گفتند. لحظات جدایی شیرین و به یادماندنی بود. در آغوش هم یاد عراق و لحظات محجر کردیم. محمد میگفت: نکند یادمان نکنی!» رستم با بغض می گفت: «ما دیگر برادر شده ایم. یادمان باش.» ساعت دوازده ظهر صدای اذان بلند شد. وضو گرفتیم و نمازمان را خواندیم. ناهار را هر طوری بود خوردم. عجله داشتم کی به تهران می رسیم و بعد به اهواز. رستم و محمد خداحافظی کردند و به کرمانشاه رفتند. لحظات به کندی می گذشت. یکی از در اتاق وارد شد و گفت: برادران تا ساعت چهار و نیم استراحت کنید. چون ساعت پنج، به تهران پرواز می کنیم.» ساعت پنج، سوار هواپیما شدم و روی صندلی کنار پنجره نشستم. ساعت شش و ربع عصر بود که هواپیما بالای شهر تهران رسید. با نشستن هواپیما روی باند فرودگاه، بعد از دو سال و اندی از پله های هواپیما وارد پایتخت کشورم، یعنی تهران، شدم. تا به آخرین پله رسیدم، دیدم در کنار هواپیما گروه سرودی آماده اجرای برنامه هستند. وقتی همه از هواپیما پیاده شدیم با حرکت دست یک نظامی، گروه سرود شروع به نواختن سرود جمهوری اسلامی کرد. گروه سرود می خواند و بچه ها گریه می کردند. هیچ بهانه ای برای آرام ماندن نبود. به کشورمان آمده بودیم و داشتیم آزادانه به سرود ملی مان گوش می دادیم. سرود تمام شد و نوبت استقبال از ما بود. هر چه چشم انداختم دیدم عجب! پس مگر قرار نیست کسی از ما استقبالی کند؟ از قرارگاه، سپاه ششم، و خبری نبود. عده ای از نیروهای سپاه تهران با دیدن بچه های تهران به سمت ما آمدند و با همه ما چاق سلامتی کردند. بعد چند اتوبوس ما را به منطقه نوبنیاد که در انتهای خیابان پاسداران در شمال تهران بود بردند. از کسی که مسئول این کار بود و اتفاقا جلوی ماشین نشسته بود پرسیدم: «کجا میرویم؟» - نوبنیاد. -آنجا چرا؟ - محل قرنطینه آزادگان است. - یعنی چه؟ - آنجا کارهای بهداشتی امنیتی شما را انجام می دهند. یک سری تشریفات است که باید انجام شود. - خیلی طول می کشد؟ . به هر حال، کار حساسی است که باید انجام شود. یک ساعت بعد، ماشین به محوطه ورزشگاه وزارت دفاع وارد شد و ما را به یکی از ساختمانها بردند، شب شده بود. یاد شبهای عراق افتادم. گویی قرار نبود عراق از یادم برود. هر خوبی ای که می دیدم یاد بدی های عراق می افتادم. وضو گرفتم و نمازم را خواندم. از پنجره اتاق ساختمانهای اطراف را نگاه می کردم. در خیابان مردم رفت و آمد می کردند. زندگی جریان داشت. با خود گفتم: «مردم، قدر این نعمت حیات و زندگی را بدانید. من و امثال من می دانیم چه نعمت بزرگی است.» همراه باشید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد .......: @zandahlm1357
Part03_بوستان سعدی.mp3
17.43M
باب اول: درعدل وتدبير وراي ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
عرفان_و_رندی_در_شعر_حافظ_یا_هستی_شناسی_از_داریوش_آشوری.pdf
4.96M
📚 عرفان و رندی در شعر حافظ، بازنگری هستی شناسی حافظ ✏️ نویسنده: داریوش آشوری 🇮🇷 ناشر: مرکز 📄 تعداد صفحات: ۴۱۶ 📣 زبان: فارسی #️⃣ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
۵۳- «اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ» تفسیر نماز » «اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ» ترجمه این دو کلمه به «بخشنده مهربان» ترجمه کامل و رسائی نیست، زیرا به قول علاّمه شهید مطهّری، بخشنده مهربان ترجمه جواد و رئوف است، نه رحمن و رحیم و اصولاً برای این دو کلمه، واژه معادلِ فارسی یافت نشده است. گرچه «رحمن» و «رحیم» هر دو از ریشه «رحمة» گرفته شده اند، امّا «رحمن» به رحمتِ گسترده الهی گفته می‌شود که ابتدائی است و همه انسان‌ها را شامل می‌شود، ولی «رحیم» رحمتی است که به عنوان پاداش و نتیجه کارهای خوب تنها بر نیکوکاران نازل می شود. لذا به فرموده امام صادق علیه السلام خداوند نسبت به تمام مخلوقات «رحمن» است، اما تنها به مؤمنان رحیم است. خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است: «کَتبَ عَلی نَفسِهِ الرَّحمَة» [۱] چنانکه پیامبر و کتاب او نیز برای هستی، رحمت است: «رَحْمَةً لِلْعالَمینَ» [۲] پرورش و تربیت او بر اساس رحمت است و کیفر و عقوبت او نیز همچون چوب معلّم لازمه تربیت است. بخشیدن گناهان و قبول توبه بندگان و عیب پوشی آنان و دادن فرصت برای جبران گذشته همه مظاهر رحمت فراگیر او هستند. اصولاً هستی جلوه رحمت اوست و هرچه از جانب او به هر موجودی برسد لطف و رحمت است، لذا همه سوره‌های قرآن با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود. «الرحمن الرحیم» در کنار «ربّ العالمین»، یعنی تربیت الهی بر اساس لطف و رحمت است، چنانکه تعلیم او نیز بر پایه رحم و مهربانی است: «اَلرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرآنَ» [۳] خدایِ مهربان قرآن را به بشر تعلیم کرد. و این خود درسی برای ما انسان هاست که معلّم و مربّی باید همواره مهربان و رحیم باشد. ---------- [۱]: ۱۹۷) سوره انعام، آیه ۱۲. [۲]: ۱۹۸) سوره انبیا، آیه ۱۰۷. [۳]: ۱۹۹) سوره الرحمن، آیه ۲. ✍محسن قرائتی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
aac_Kowsar +14.mp3
9.55M
🎙 📓 ؟! 👈 سوم 📌این داستان؛ 14+ 😳 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
پرسمان؛ استاد محمود زارعی مدیریت اقامه نماز در مدارس.mp3
4.26M
باسلام وعرض ادب 📌بهترین منبع برای مطالعه و پاسخگویی به دانش آموزان دختر متوسطه دوم در خصوص نماز چی هست 📌بچه هایی که بدون وضو وترس از کم شدن نمره انضباط میان نماز و حتی نماز صبح ونماز مغرب وعشا هم نمیخونن فقط به خاطر اینکه نمره نماز را بگیرند بدون وضو بین بقیه نمازگزارها قرار می‌گیرند. 📌افرادی که دربین صفوف نمازگزارها نماز شون را فرادا میخونند اقتدا نمی‌کنند یا حتی قبل تمام شدن نماز از صف خارج میشن باید با این گروه چطوری برخورد کرد؟ پاسخ شما👆 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
سلام درس بیست و یکم ۷-هفتمین مورد از شک های صحیح، وقتیه که درحالیکه ایستاده هستیم بین اینکه سه رکعت خوندیم یا پنج رکعت، شک کنیم. دراین حالت باید بشینیم و شک ما به 'شک بین دو و چهار' تبدیل میشه، بنارو بر چهار میزاریم و نمازو تموم میکنیم و بعد دو رکعت نماز احتیاط ایستاده میخونیم. و بهتر اینه که نمازو دوباره بخونیم. یادآوری از گذشته: -سومین مورد از شک های صحیح، "شک بین دو و چهار بعداز سربرداشتن از سجده دوم" بود که گفتیم باید بنارو بر چهار بزاریم و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده بخونیم. -چهارمین مورد از شک های صحیح، "شک بین دو و سه و چهار بعداز سربرداشتن از سجده دوم" بود که باید بنارو بر چهار بزاریم و دو رکعت نماز احتیاط ایستاده و دو رکعت نماز احتیاط نشسته بخونیم. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
💎 جواب کامل شبهه 4️⃣3️⃣2️⃣ آیا امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام در جنگ با ایران حضور داشتند؟! 🔶 اول: در هیچ منابع معتبر شیعی نیامده است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام برای جنگ با ایرانیان به ایران آمده باشند. 🔷 دوم: تمام اخبار و گزارشاتی که درباره‌ی حضور امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در جنگ با ایرانیان آمده است در منابع اهل سنت یا دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام هست مثل تاریخ طبری و بلاذری و ابن اثیر و ابن کثیر و ابن خلدون و ... . 🔶 سوم: گزارشاتی هم که این منابع نقل کردند یا با هم ضد و نقیض هستند یا گوینده آن مشخص نیست یا گوینده‌ی آن شخصی دروغگویی است. ◾️ مثلا در بلاذری آمده که: «گفته می‌شود که حسن و حسین فرزندان علی بن ابیطالب در شمار همراهان وی بوده‌اند». [1] ▪️ اصلا مشخص نیست چه کسی گفته و خود بلاذری هم با تردید بیان کرده است. ◾️ یا در تاریخ طبری جلد ۳ صفحه ۳۲۴ و ۳۲۵ اسامی کسانی که در جنگ با طبرستان همراه سعید بن عاص هستند را نام می‌برد و اسمی از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیست اما در صفحه ۳۲۳ در اسامی که ذکر می‌کند اسم امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را ذکر می‌کند. [2] ▪️ و این ضد و نقیض است. 🔷 چهارم: گزارشات درباره حضور امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در جنگ با ایرانیان طبرستان در زمان عثمان خلیفه سوم است. هرچند که جنگ‌های مسلمانان در زمان خلیفه سوم بیشتر با آفریقا و رومیان و بخش‌های سیستان و خراسان و فارس از ایران بوده است تنها یک مورد گزارش لشکر کشی به طبرستان است که در زمان عثمان توسط سعید بن عاص بوده است. 🔶 پنجم: امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بر خلاف میلش و برای حفظ کیان اسلام به دو خلیفه اول مشاوره می‌دادند ولی حضرت از مشاوره دادن به خلیفه سوم خودداری می‌کرد حال چطور حاضر شود فرزندانش زیر پرچم عثمان بجنگند؟! 🌐 منابع: [1]ـ در فتوح البلدان (البلاذری) ج ٢، ص ٤١١. [2]ـ تاریخ طبری، ج ٣، ص٣٢٣ و٣٢٤ و ٣٢٥. 🖇 لینک مطلب: http://alirezaazarpeykan.blogfa.com/post/172 📎 📎 📎 📎 📎 📎