#شهید_میشم...:
《 #از_بیت_الاحزان_من_تا_فردوس_تو 》
💛قسمت یازدهم
فرشته جانم داشت کم کم بزرگ میشد اینقد ناز و قشنگ بود که همیشه بغل اینو اون بود؛ پدربزرگ و مادر بزرگ، زندگی و هست و نیستشون شده بود فرشته خیییلی دوستش داشتن و براش همه کار میکردن
شش ماهی بود که با فرشته خونه ی پدربزرگ بودیم و من هنوز مدرسه نرفته بودم و قرار بود که پاییز کلاس اولی باشم
😞زندگی روستا برام دلچسپ نبود اصلا، چون بهش عادت نکرده بودم. خصوصا که بیمحبتی ها و فرق گذاشتنهای مادربزرگ و اینا بین منو فرشته، مازاد بر علت شده بود
من هیچوقت بخاطر اینکه مادر فرشته شکنجهم کرده بود و به خاطر اینکه مادربزرگ و پدر بزرگ در محبت کردن و خیلی چیزهای دیگه، بین منو اون فرق شدیدی قائل میشدن، از فرشته بدم نیومد که هیچ! بلکه یه حس خاصی بهش پیدا کردم..
یه حس مادرانه که نه خودم و نه فرشته جانم، نمیدونستیم دقیقا یعنی چیه؛ نمیدونم چه فکری بود به سرم میزد اما همیشه نگران این بودم که نکنه من انتقام مادرش رو از فرشته بخوام بگیرم
😔هر وقت این ترس سراغم میومد فوری میرفتم بالا سر فرشته که تو گهواره بود، قشنگ صورت ناز و موهای طلاییش رو نگاه میکردم و بالا سرش اشک میریختم و از درون خودم مطمئن بودم که هیچوقت اینطور آدمی نخواهم شد
خدا برای من یک مفهوم ناشناخته نبود اصلا؛ یادمه تو تک تک افکارو دلتنگی هام خدا بود؛ نمیدونم چطوری توصیف کنم که درک کنین اما الله خیلی زود منو متوجه حضورش کرد. حضوری که امکان داشت تا الان هم درکش نکنم و از دلتنگی ها و مشکلات عذابم بکشم؛ این یک لطف خداوندی بود فقط، که هم درد داده بود و هم درمان
😔صحنه ای که هنوز هم قلبم ازش درد میگیره گریه های بابام بود؛ عصری مادربزرگ نمیدونم کجا رفت، گهواره ی فرشته رو سپرد به من ؛ منم مثل جونم ازش مراقبت میکردم و نازش میکردم عاقبت خسته شدم و کنار گهوارش دراز کشیدم تا خوابم برد
نزدیکای مغرب بود و هوا تاریک شده بود خیلی فضای دلتنگ و سنگینی بود خصوصا که خونه پدربزرگم خفه و تاریک بود و آدم تنهایی خوف ورش میداشت؛ یهو بیدار شدم دیدم صدای گریه ی مرد میاد
😔چشمامو باز نکردم و خودم رو زدم به خواب گفتم بزار هرکی هست خجالت نکشه و گریه هاشو تموم کنه تا از منگی خواب بیرون اومدم فهمیدم بابام بالا سر منو فرشته نشسته و بلند بلند گریه میکنه.
اینقدر جا خوردم و اینقدر برام دردناک بود که توصیفش اصلا ممکن نیست بالا سرمون بود و داشت دختراش رو نگاه میکرد که بی ناز و بی مادر و تک و تنها گرفتن خوابیدن
لابد خودش رو خیلی مقصر میدونست که اینطوری اشک میریخت معلوم بود قشنگ قلبش درد گرفته از صحنه ای که دیده
گریههای بابا منو داغون میکرد اما هیچوقت کسی نفهمید که قلبم ظرفیت درک و تحمل این صحنه های دردناک رو داره چون خجالت میکشیدم به روی خودم بیارم ؛ میدونستم دغدغه ها و فکر و خیالام اگه به حرف تبدیل بشن خیلی بزرگ تر از قد و قواره ی خودم میشن و شاید خیلی ها مسخرم کنن واسه همین همیشه خودم رو به نفهمی و بچگی میزدم
اما درونم رو این غصه ها بزرگ کرده بود و دیگر نمیشد بچگانه فکر کنم
💛 ادامه دارد....
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«قالو یا ابانا ما لک لا تامنا علی یوسف و انا له لناصحون ✧ارسله معنا غدا یرتع و یلعب و انا له لحافظون»
👌قرائت این آیه شریفه با صدای سه قاری بزرگ معاصر:مصطفی اسماعیل،منشاوی و عبدالباسط
📖سوره یوسف
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📚🔍📚🔍📚 ⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی قسمت چهارم 📝بررسی حدیث تهران در آخرالزمان 🔸حدیثی را امروز بررسی می
📚🔍📚🔍📚
⬅️سلسله مباحث حدیث شناسی
قسمت پنجم
📝بررسی سندی برخی ادعیه و روایات
📘یکسری از دعاها و روایات هست در بین مردم که مشهوریت دارد ولی متأسفانه هیچ گونه اعتباری ندارد.
⁉️چرا ما ایرانی ها عادت کردیم به جای اینکه از این همه دعاهای پر مغز و پر اعتبار مثل زیارت عاشورا، حدیث کساء و دعاهای دیگری که می شود خواند، دنبال دعاهایی هستیم که هیچ گونه اعتباری ندارد!
👈یکی از این دعاهایی که متأسفانه در جمع های مذهبی خواندنش زیاد دیده می شود، دعای معراج است.
❌یکی به بنده بگوید این دعای معراج سندش کجاست؟ اینکه خدا در شب معراج به پیغمبر (ص) این دعا را یاد داده است سندش کجاست⁉️
👈یکی دیگر از این دعاها، دعای گنج العرش است. سند این دعا کجاست؟ یکی برای من سندش را بیاورد، در هیچ کتابی نیست.
🔒دعای هفت هیکل، چهار قفل، ده قفل، بیست قفل، چهل قفل، این ها همه جزء دعاهایی است که ❌سر سوزنی اعتبار ندارد. در مفاتیح الجنان نوشته نیست.
⚠️البته منظور ما این نیست هر دعایی که در مفاتیح نیست، پس معتبر نیست. شاید بعضی ها فکر کنند این دعاها در مفاتیح نوشته است، نه چنین نیست. این دعاها به هیچ عنوان در هیچ کتابی دیده نمی شود و متأسفانه دست به دست مردم می چرخد. حتی جلساتی برای چهل بار ختم دعای معراج تشکیل می دهند.
⁉️ چرا شما زیارت عاشورا نمی خوانید؟ که خواندنش توصیه امام زمان (عج) است. اگر برای حاجت می خواهید حدیث کساء، زیارت عاشورا. اگر برای ثواب می خواهید باز هم زیارت عاشورا!
👌وقتی این همه زیارات معتبر داریم، چرا سراغ دعاها و مطالبی می رویم که هیچ گونه اعتباری ندارند‼️
⚠️حدیث دیگری که دست به دست مردم می چرخد این است که آقا امام زمان (عج) در کجا زندگی می کنند؟ در جزیره خضراء. چه کسی😳 چنین چیزی را گفته که امام زمان در جزیره خضراء زندگی می کند؟
💠محل زندگی امام زمان (عج) در زمان غیبت صغری در مدینه و عراق بود. ولی در زمان غیبت کبری ایشان هیچ گونه محل ثابتی برای زندگی ندارد.
💽برگرفته از فایل
حدیث شناسی مهدوی شماره ۵
🎤استاد عبادی
#حدیث_شناسی_مهدوی ۵
#بررسی_سندی_برخی_ادعیه_و_روایات
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨﷽✨
✅ناراحت نیستند که حضرت غائب است!
✍آیت الله بهجت (ره) : هر دقیقه ای که میگذرد جایگزین و عوض ندارد، از دست رفته و گذشته است و دیگر برنمیگردد. ای کاش اگر خانه و درِ خانه را نمیدانیم، کوچه را می دانستیم.
حاج محمد على فشندی (ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب - عجل الله تعالی فرجه الشریف. عرض می کند: مردم دعای توسل می خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می خواهند، و دوستان شما ناراحتند. حضرت می فرماید: دوستان ما ناراحت نیستند!
💥ای کاش می نشستیم و درباره ی این که حضرت غائب -عليه السلام- چه وقت ظهور می کند، با هم گفت و گو می کردیم، تا حداقل از منتظرين فرج باشیم. اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. چرا ما حداقل مانند نصاری که در مواقع تحير با انجیل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمی کنیم؟!
📚منبع: در محضر بهجت ج۲
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/zandahlm1357