هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#کف_خیابون 53
233 سریع تغییر وضعیت داد... چهره و لباس معمولی... کمتر از یه ساعت وقت داشتیم... ینی از وقتی عبداللهی در تماس اونا دست برد و به خودمون وصلش کرد، تا وقتی که باید 233 سر قرار باشه، فقط 50 دقیقه وقت داشتیم...
اما مشغولیت 233 در اون لحظه جالب بود... وقتی من حسابی درگیر نامه ماشین و طراحی ادامه عملیات بودم، 233 داشت آهنگ دانلود میکرد و فورا در فلشی که داشت انتقال میداد! وقتی دلیلش را ازش پرسیدن، گفت: «بالاخره نمیبتونم که واسشون رادیو معارف روشن کنم! باید چند تا آهنگ «های کلاسیک» داشته باشم که بذارم وسط راه... راستی کو فلاکس چایی و قند و...؟!»
فورا رفتیم فلاکس چایی و قند و دو سه تا بسته تخمه و... خلاصه هر چی یه راننده در بستی نیاز داره، خود 233 یه تنه و یا با کمک عبداللهی جمع و جور کردند... حتی چند تا دونه لوازم آرایش... من خداییش دیگه فکر دفترچه ماشینای بین شهری نبودم! اما اون دو تا خانوم تیم ما به این هم فکر کردن و سریع جفت و جورش کردن!!
همه چیز آماده شد برای اعزام 233 به محل قرار! 233 رفت... جوری که کسی متوجه نشه، پشت سرش آیت الکرسی خوندم و فوتش دادم... الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...
اون لحظه که 233 خیلی معمولی و حتی بدون هچ استرسی خدافظی کرد و ترمز دستی ماشینشو کشید و رفت، من حتی به اینکه این یه زنه... یه مادره... یه همسره... داره میره تو دهن شیر... میون یه مشت گرگ... به این چیزا فکر نمیکردم... ینی نباید فکر میکردم! یاعلی گفتیم و فرستادیمش ماموریت!
سریع با ابوالفضل ارتباط گرفتم... «ابوالفضل جان! داداشم! 233 رفته سر قرار! پوششش بده... منم اینجا صوتشو دارم... فقط یه چیزی... حق هیچگونه اقدام عملی نداری! تکرار میکنم... هیچ اقدام خشونت آمیزی!»
ابوالفضل گفت: «من ماشین ندارم حاجی! موتور دارم... اما چشم... رفتم... یاعلی!»
233 رسید سر قرار... چهار نفر را سوار کرد... خیلی طبیعی... حالا من اینجوری مینویسم و شما هم یه چیزی میخونید و رد میشید... اما یه لحظه خودتونو جای 233 بذارید... اصلا نمیشه... تصورش هم سخته... تصورش هم سخته که بتونی اینقدر طبیعی رفتار کنی که:
😳👈 اولش وقتی میخوان سوار ماشینت بشن، بهشون تذکر بدی که لطفا درو آهسته ببندید که تازه خرجش کردم! ... حتی بلد باشی به ماشین های اطرافت جوری فحش های زنونه بدی که ضایع نباشه! ... لایی بکشی و چهاراه را خیلی طبیعی بپیچونی! ... از راه میانبر بری تا برسی عوارضی تهران-قم ... یادت باشه که پیاده شی و بری دفترچه مهر کنی! ... با فلاکس چایی از صندوق عقبت بیایی سر جات بشینی ... یه آهنگ رضا صادقی بذاری... بعد هم برگردی به اون چهارتا عتیقه ای که سوار کردی بگی: «جسارت نباشه آجیا... قم میرین واسه توبه با این لباسای پلوخوریتون؟!!» و بعدش جوری بزنی زیر خنده که اونا هم بخندن!!!
کارش بیست نه... نمره بیست خیلی کم و ناقابله... نمره اش از بیست، صد بود! انصافا جوری عرصه ماشینشو مدیریت کرد که حتی کم کم اونا شروع کردن باهاش حرف زدن!
مثلا صدای اونا میومد که ازش پرسیدن: «چند ساله این کاره ای؟ در میاری با این همه زحمت؟!»
233 هم دراومد و گفت: «نشمردم چند سال شده... هر وقت میشمارم اعصابم خورد میشه... دوس دارم یادم بره... چون از آدما میترسم، ترجیح میدم تو بیابون و جاده باشم!»
ما کف کرده بودیم از اوج هنرنمایی 233 ... تا اینکه چیزی شد که دهنم وا موند و گفتم بابا این دیگه کیه؟!
وقتی خیلی بااونا صمیمی شده بودن، یکی از زنها که معلوم بود جلو نشسته، ازش پرسید: «من مدلم! وقتی میرم رو سن، فقط به دک و پزم دقت دارم... تو توی این جاده به چی دقت میکنی؟! چی میگی با خودت؟!»
خیلی معمولی و بدون ذره ای لوس بازی و ادا درآوردن، 233 نفسی کشید و شروع کرد واسشون خیلی آروم اینو خوند:
نمیخوام در به در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
این همه چرخیدی و چرخوندی آخرش چی شد
اون بلیط شانس دائم بگو قسمت کى شد
همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست
این همه طلسم و ورد جای خوش دعا کجاست
نمیخوام در به در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
--------------------------------------
🔷وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا 🔷
--------------------------------------
🔶هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید🔶
---------------------------------------
🔸And when you are greeted with a greeting, greet [in return] with one better than it or [at least] return it [in a like manner]. 🔸
---------------------------------------------
📙 بخشی آیه 86 سوره نساء
💢 مثل گلاب🌸💧
🌼به گل آب بدهی گلاب میدهد.
یعنی بهترش را به شما برمیگرداند.😊👌
خدا دوست دارد مثل گل باشیم.💐
👈قرآن میفرماید: هنگامی که شما را
احترام کردند🙏
شما زیباتر احترام کنید.😌
--------------------------------------------------
📬پیام ها
1📤- رابطهى #عاطفى خود را با يكديگر #گرمتر كنيد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ»
2- ردّ احسانِ مردم #نارواست، بايد آن را پذيرفت و به نحوى #جبران كرد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»
3- پاسخ محبّتها و #هدايا را نبايد #تأخير انداخت. حرف فاء در كلمه «فَحَيُّوا» نسانه تسريع است.
4- پاداش بهتر در اسلام #استحباب دارد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»
5- در پاسخ #نيكىهاى ديگران، ابتدا به سراغ #پاسخ بهتر رويد، اگر نشد، پاسخى #مشابه. «بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فرزند نرگس!
تو که بیایی، عطر گل محمدی مشام جهان را پر خواهد کرد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
دوباره جمعه شد...
دوباره عصر جمعه شد...
دوباره آسمان دلش گرفت...
دوبار آفتاب عصر جمعه گرد و غبار شرمندگی گرفت...
دوباره...
خدای من پس کی این دوباره ها چندباره ها وهزاران هزار باره ها تمام می شود...
این چندمین جمعه است که تمات کائنات به امید ظهورش دل خوش بوده اند و باز...
والبته ماچه کرده ایم؟!
می دانم آیا جز عقب انداختن تاریخ آمدنش کار دیگری هم از من بر می آید یانه!
چقدر بگویم عاشقم وباز گناه وتکرار گناه وگناه وگناه وگناه...
خداوندا پس به چه کار آید این وجود؟؟؟
اگر قرار است با هر نفسم لحظه ای به غیبت بیفزایم به چه کارآید این نفس زدن های من؟
خداوندا ما حرف از چشم انتظاری محبوب می زنینم اما به اندازه ی ساده ترین دوستانمان هم چشم براه آمدنش نیستیم"
امام من...
روسیاهم
دستم را خودت بگیر که جز تو کسی نه پرونده ی سیاه مرا هر هفته ورق میزند و کسی غم وغصه ی این بار گناه من را می خورد و وای برمن که دل نازنینت از آنچه کرده ام به درد آمده است...
.......:
بلند کردن نام امام زمان ارواحنافداه، وظیفه تک تک افراد است.
اگر میبینید هیچ کس این همّت را پیدا نکرده یا کسی را پیدا نکردید که این همّت را داشته باشد «فُرَادَى» خودتان بایستید، خودت که میتوانی، بلند شو،
میفرماید برای یاری من «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» اگر میتوانید دستهجمعی، دو تا دو تا، گروهی، برای خدا بایستید
ننشین و بگو کسی به ياد امام زمان ارواحنافداه نیست با من هم که ظهور انجام نمیشود پس من هم بنشینم تا اجتماع به ياد حضرت بیافتد
مردم تکان بخورند!
نه، معنا و مفهوم این آیه این است که در هر حالت و در هر صورت وظیفه از تک تک افراد سلب نمیشود
یعنی اینکه شما اول باید خودت را بسازی این زمینهی عدالت را در روحت پیاده کنی «قُوا أَنْفُسَكُمْ» (تحریم/۶)
یعنی اینکه شما اول باید خودت را بسازی این زمینهی عدالت را در روحت پیاده کنی «قُوا أَنْفُسَكُمْ» (تحریم/۶)
بعد که خودت را ساختی و مهیا و آماده کردی، تو خودت به اندازهی خودت در تعجیل فرج مؤثر واقع شدی.
بعد که خودت را ساختی و مهیا و آماده کردی، تو خودت به اندازهی خودت در تعجیل فرج مؤثر واقع شدی.
پس من یک مُهره هستم میتوانم با همت، تلاش، بیداری و حرکتم در این مسیر، عامل فرج باشم یا اینکه میتوانم با بیهمّتی و بیغیرتی، برای فرج مانع باشم.
فرج امام زمان ارواحنافداه برای همهی افراد و آحاد جامعه است، تک تک اینها اگر ساخته شوند فرج صورت میگیرد
یاری کردن حضرت، قدم برداشتن در جهت اهداف و مقاصد ایشان میباشد و مهمترین یاری ما در مرحله اول، خودسازی و تکمیل تزکیه نفسمان میباشد
و در این صورت است که معنی و نصرتی معدة لکم و مودتی خالصة لکم را در زیارت آلیاسین صادقانه به حضرت عرض میکنیم.»
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃