به ياد آور زمانى را كه در جمع خانواده خود به حال مرگ افتاده اى و نه طبيبى مى تواند مانع رفتن تو شود و نه دوستی میتواند کاری برایت بکند.
این گزارش رو حضرت علی (ع) از لحظاتی که جان انسان میخواهد از بدنش جدا شود ارائه کرده
گزارشی کاملا واقعی و مستند از لحظات مرگ
باورود مرگ اعضاء و جوارحشان سست شده و رنگ صورت و بدن آنها تغيير میکند.
تا اینکه زبان از كار می افتد ولی هنوز چشم و گوش از كار نيفتاده است،
آنگاه مرگ لحظه به لحظه شروع میکند به زياد شدن و پيكر آنها را فرا میگیرد،
با ديدگانش میبيند و با گوشهايش میشنود عقلش نيز تمام و صحيح است و ادراكاتش بجا و به موقع است.
مرگ كمكم پيشتر میآيد تا جائی كه بر گوش او هم غلبه ميكند و گوشش به پيروی از زبانش كه قدرت خود را از دست داده بود، از قدرت میافتد و شنوائی خود را از دست ميدهد.
در اينحال در ميان اهل خود كه اطراف او گرد آمدهاند بطوری است كه نه با زبان میتواند سخنی بگويد و نه با گوش سخنی بشنود
و آنچه را كه آنها میگويند حركت زبانهای آنها را با چشم میبيند ولی برگشت صدای آنها را با گوش نمیشنود
تا آنكه چشم او نيز بدنبال گوشش بسته میشود
ولی با چشمش كه هنوز از كار نيفتاده است دائماً در چهرۀ اطرافيان خود نگاه ميكند و پيوسته ديدگان خود را به اينطرف و آنطرف ميگرداند
و مرگ پيوسته قدم جلوتر میگذارد و با او چسبندگی بيشتری پيدا میكند
و جانش از كالبدش بيرون ميرود
و بصورت مرداری در بين اهل خود در میآيد.
بطوريكه تمام اهل و نزديكان او از او به وحشت می افتند و از كنار او دور میشوند
آن مردۀ مسكين نيز نمیتواند با گريۀ خود به گريۀ آنان كمك دهد
و سخن آنان را كه در سوگ او به ناله و فغان سخنانی را به او خطاب مینمايد پاسخ گويد
سپس جنازۀ او را بر ميدارند بسوی گوری كه برای او کندهاند و او را در ميان زمين به عملش میسپارند و از او دور میشوند و از زيارت و ديدار او منقطع ميگردند
فقط خودت
و
اعمالت
وداستان حقیقی تو شروع می شود؟
👈آخرت👉
واز تو زائل شد
1- جمال
2- مال
3- سلامتی
4- فرزندان
5- از خانه و کاشانه ات جدا شدی
6- و همسرت نیز
خانواده ات یک هفته دوهفته، یک ماه، دوماه و یا نهایتا یک سال غمگین می شوند
و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار می دهند
و این چنین
داستان تو در بین مردم تمام می شود
هدف از تمام این هشدارها این است که زندگى دنیا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چیز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گویى زندگى دنیا ابدى است نه خبرى از آخرت نه توشه اى براى آن سفر و نه اندوخته اى براى آن دیار تهیه مى کند این هشدارها براى این است که انسان را تکانى دهد و از این خواب غفلت بیدار کند و پیش از آنکه فرصت ها از دست برود او را به تهیه زاد و توشه وا دارد.
مرگ از سایه شما به شما همراه تر است و با موى پیشانى شما گره خورده و دنیا در پشت سر شما به سرعت در هم پیچیده مى شود (و پایان عمر دور نیست)
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
⭕️بسیار جالب و شنیدنی👇👇👇
🔻چگونگی لحظات مرگ از زبان استاد الهی قمشه ای
✅جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند.
🍃 یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم میباشد . یه حس سبک شدن و معلق بودن.
💠بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود.
‼️شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است!
اما زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد میکنیم.اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است.
🔆با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول زندگی میباشد،
♻️برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند .میزان و لول وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است .
✨روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند،
این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت خروج از مرحله دنیا باز میدارد
🌴یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد .
💥 اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد . چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند
جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد .
✅فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است.
این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود.
❄️چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد .
🌑 این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد .
✅یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد
بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود.
✅وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد .بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی بسیارتاثیرگذاروتکان دهنده دررابطه بامرگ
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#کف_خیابون 53
233 سریع تغییر وضعیت داد... چهره و لباس معمولی... کمتر از یه ساعت وقت داشتیم... ینی از وقتی عبداللهی در تماس اونا دست برد و به خودمون وصلش کرد، تا وقتی که باید 233 سر قرار باشه، فقط 50 دقیقه وقت داشتیم...
اما مشغولیت 233 در اون لحظه جالب بود... وقتی من حسابی درگیر نامه ماشین و طراحی ادامه عملیات بودم، 233 داشت آهنگ دانلود میکرد و فورا در فلشی که داشت انتقال میداد! وقتی دلیلش را ازش پرسیدن، گفت: «بالاخره نمیبتونم که واسشون رادیو معارف روشن کنم! باید چند تا آهنگ «های کلاسیک» داشته باشم که بذارم وسط راه... راستی کو فلاکس چایی و قند و...؟!»
فورا رفتیم فلاکس چایی و قند و دو سه تا بسته تخمه و... خلاصه هر چی یه راننده در بستی نیاز داره، خود 233 یه تنه و یا با کمک عبداللهی جمع و جور کردند... حتی چند تا دونه لوازم آرایش... من خداییش دیگه فکر دفترچه ماشینای بین شهری نبودم! اما اون دو تا خانوم تیم ما به این هم فکر کردن و سریع جفت و جورش کردن!!
همه چیز آماده شد برای اعزام 233 به محل قرار! 233 رفت... جوری که کسی متوجه نشه، پشت سرش آیت الکرسی خوندم و فوتش دادم... الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور...
اون لحظه که 233 خیلی معمولی و حتی بدون هچ استرسی خدافظی کرد و ترمز دستی ماشینشو کشید و رفت، من حتی به اینکه این یه زنه... یه مادره... یه همسره... داره میره تو دهن شیر... میون یه مشت گرگ... به این چیزا فکر نمیکردم... ینی نباید فکر میکردم! یاعلی گفتیم و فرستادیمش ماموریت!
سریع با ابوالفضل ارتباط گرفتم... «ابوالفضل جان! داداشم! 233 رفته سر قرار! پوششش بده... منم اینجا صوتشو دارم... فقط یه چیزی... حق هیچگونه اقدام عملی نداری! تکرار میکنم... هیچ اقدام خشونت آمیزی!»
ابوالفضل گفت: «من ماشین ندارم حاجی! موتور دارم... اما چشم... رفتم... یاعلی!»
233 رسید سر قرار... چهار نفر را سوار کرد... خیلی طبیعی... حالا من اینجوری مینویسم و شما هم یه چیزی میخونید و رد میشید... اما یه لحظه خودتونو جای 233 بذارید... اصلا نمیشه... تصورش هم سخته... تصورش هم سخته که بتونی اینقدر طبیعی رفتار کنی که:
😳👈 اولش وقتی میخوان سوار ماشینت بشن، بهشون تذکر بدی که لطفا درو آهسته ببندید که تازه خرجش کردم! ... حتی بلد باشی به ماشین های اطرافت جوری فحش های زنونه بدی که ضایع نباشه! ... لایی بکشی و چهاراه را خیلی طبیعی بپیچونی! ... از راه میانبر بری تا برسی عوارضی تهران-قم ... یادت باشه که پیاده شی و بری دفترچه مهر کنی! ... با فلاکس چایی از صندوق عقبت بیایی سر جات بشینی ... یه آهنگ رضا صادقی بذاری... بعد هم برگردی به اون چهارتا عتیقه ای که سوار کردی بگی: «جسارت نباشه آجیا... قم میرین واسه توبه با این لباسای پلوخوریتون؟!!» و بعدش جوری بزنی زیر خنده که اونا هم بخندن!!!
کارش بیست نه... نمره بیست خیلی کم و ناقابله... نمره اش از بیست، صد بود! انصافا جوری عرصه ماشینشو مدیریت کرد که حتی کم کم اونا شروع کردن باهاش حرف زدن!
مثلا صدای اونا میومد که ازش پرسیدن: «چند ساله این کاره ای؟ در میاری با این همه زحمت؟!»
233 هم دراومد و گفت: «نشمردم چند سال شده... هر وقت میشمارم اعصابم خورد میشه... دوس دارم یادم بره... چون از آدما میترسم، ترجیح میدم تو بیابون و جاده باشم!»
ما کف کرده بودیم از اوج هنرنمایی 233 ... تا اینکه چیزی شد که دهنم وا موند و گفتم بابا این دیگه کیه؟!
وقتی خیلی بااونا صمیمی شده بودن، یکی از زنها که معلوم بود جلو نشسته، ازش پرسید: «من مدلم! وقتی میرم رو سن، فقط به دک و پزم دقت دارم... تو توی این جاده به چی دقت میکنی؟! چی میگی با خودت؟!»
خیلی معمولی و بدون ذره ای لوس بازی و ادا درآوردن، 233 نفسی کشید و شروع کرد واسشون خیلی آروم اینو خوند:
نمیخوام در به در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
این همه چرخیدی و چرخوندی آخرش چی شد
اون بلیط شانس دائم بگو قسمت کى شد
همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست
این همه طلسم و ورد جای خوش دعا کجاست
نمیخوام در به در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
--------------------------------------
🔷وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا 🔷
--------------------------------------
🔶هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید🔶
---------------------------------------
🔸And when you are greeted with a greeting, greet [in return] with one better than it or [at least] return it [in a like manner]. 🔸
---------------------------------------------
📙 بخشی آیه 86 سوره نساء
💢 مثل گلاب🌸💧
🌼به گل آب بدهی گلاب میدهد.
یعنی بهترش را به شما برمیگرداند.😊👌
خدا دوست دارد مثل گل باشیم.💐
👈قرآن میفرماید: هنگامی که شما را
احترام کردند🙏
شما زیباتر احترام کنید.😌
--------------------------------------------------
📬پیام ها
1📤- رابطهى #عاطفى خود را با يكديگر #گرمتر كنيد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ»
2- ردّ احسانِ مردم #نارواست، بايد آن را پذيرفت و به نحوى #جبران كرد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»
3- پاسخ محبّتها و #هدايا را نبايد #تأخير انداخت. حرف فاء در كلمه «فَحَيُّوا» نسانه تسريع است.
4- پاداش بهتر در اسلام #استحباب دارد. «فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»
5- در پاسخ #نيكىهاى ديگران، ابتدا به سراغ #پاسخ بهتر رويد، اگر نشد، پاسخى #مشابه. «بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فرزند نرگس!
تو که بیایی، عطر گل محمدی مشام جهان را پر خواهد کرد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
دوباره جمعه شد...
دوباره عصر جمعه شد...
دوباره آسمان دلش گرفت...
دوبار آفتاب عصر جمعه گرد و غبار شرمندگی گرفت...
دوباره...
خدای من پس کی این دوباره ها چندباره ها وهزاران هزار باره ها تمام می شود...
این چندمین جمعه است که تمات کائنات به امید ظهورش دل خوش بوده اند و باز...
والبته ماچه کرده ایم؟!
می دانم آیا جز عقب انداختن تاریخ آمدنش کار دیگری هم از من بر می آید یانه!
چقدر بگویم عاشقم وباز گناه وتکرار گناه وگناه وگناه وگناه...
خداوندا پس به چه کار آید این وجود؟؟؟
اگر قرار است با هر نفسم لحظه ای به غیبت بیفزایم به چه کارآید این نفس زدن های من؟
خداوندا ما حرف از چشم انتظاری محبوب می زنینم اما به اندازه ی ساده ترین دوستانمان هم چشم براه آمدنش نیستیم"
امام من...
روسیاهم
دستم را خودت بگیر که جز تو کسی نه پرونده ی سیاه مرا هر هفته ورق میزند و کسی غم وغصه ی این بار گناه من را می خورد و وای برمن که دل نازنینت از آنچه کرده ام به درد آمده است...
.......:
بلند کردن نام امام زمان ارواحنافداه، وظیفه تک تک افراد است.
اگر میبینید هیچ کس این همّت را پیدا نکرده یا کسی را پیدا نکردید که این همّت را داشته باشد «فُرَادَى» خودتان بایستید، خودت که میتوانی، بلند شو،
میفرماید برای یاری من «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» اگر میتوانید دستهجمعی، دو تا دو تا، گروهی، برای خدا بایستید
ننشین و بگو کسی به ياد امام زمان ارواحنافداه نیست با من هم که ظهور انجام نمیشود پس من هم بنشینم تا اجتماع به ياد حضرت بیافتد
مردم تکان بخورند!
نه، معنا و مفهوم این آیه این است که در هر حالت و در هر صورت وظیفه از تک تک افراد سلب نمیشود
یعنی اینکه شما اول باید خودت را بسازی این زمینهی عدالت را در روحت پیاده کنی «قُوا أَنْفُسَكُمْ» (تحریم/۶)
یعنی اینکه شما اول باید خودت را بسازی این زمینهی عدالت را در روحت پیاده کنی «قُوا أَنْفُسَكُمْ» (تحریم/۶)
بعد که خودت را ساختی و مهیا و آماده کردی، تو خودت به اندازهی خودت در تعجیل فرج مؤثر واقع شدی.
بعد که خودت را ساختی و مهیا و آماده کردی، تو خودت به اندازهی خودت در تعجیل فرج مؤثر واقع شدی.
پس من یک مُهره هستم میتوانم با همت، تلاش، بیداری و حرکتم در این مسیر، عامل فرج باشم یا اینکه میتوانم با بیهمّتی و بیغیرتی، برای فرج مانع باشم.
فرج امام زمان ارواحنافداه برای همهی افراد و آحاد جامعه است، تک تک اینها اگر ساخته شوند فرج صورت میگیرد
یاری کردن حضرت، قدم برداشتن در جهت اهداف و مقاصد ایشان میباشد و مهمترین یاری ما در مرحله اول، خودسازی و تکمیل تزکیه نفسمان میباشد
و در این صورت است که معنی و نصرتی معدة لکم و مودتی خالصة لکم را در زیارت آلیاسین صادقانه به حضرت عرض میکنیم.»
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
1_7016014.mp3
1.44M
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
آشنای غریب:
ما به دنیا آمده ایم تا در کوره ی ابتلا و امتحان قرار گیریم.
امام باقر می فرمایند:به راستی که خداوند بنده ی مومن خود را با بلا مورد لطف قرار می دهد و می نوازد،چنان که مسافر،خاندانش را با هدیه
هدیه را برای چه می آورند؟
برای نزدیکی و تالیف قلوب. برای پرکردن خلا طرف مقابل. خداوند هم هدیه می فرستد تا ما را مورد نوازش قرار دهد.
بلا هم که هدیه خداست،باعث قرب به حق می شود و خداوند آن را به عبد مومن تقدیم می کند.
اصل امتحان و آزمایش با این هدف است که انسان از میل و خواست خود بگذرد. پس قبولی در امتحان،به گذشتن از میل خود در ابعاد شخصی،جزئی،شهوی و غضبی و عمل کردن برای خداست.
در این میان،عصر غیبت از مهم ترین عرصه های امتحان است و قبولی در آن سخت تر است چون باید از خیلی از هوس هایمان بگذریم.
عصر غیبت،عصر ثبات و تزلزل است.عصری که امتحان در آن همگانی است؛منتها هر کس در آن به شکل خاص خود امتحان می شود.
مردم در سه رده به امتحان کشیده می شوند:
بندگان خدا عموما،
مسلمین خصوصا،
شیعیان به طور خاص الخاص و اَخَص...
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:به خدا قسم شما شیعیان مانند شیشه شکسته می شوید؛به درستی که شیشه را بعد از شکستن می توان ذوب کرد و به صورت نخست برگرداند!به خدا قسم مثل سفال شکسته می شوید؛و به درستی که سفال به صورت اولیه بر نمی گردد!به خدا قسم قطعا تمحیص و خالص می شوید؛به خدا قسم غربال می شوید،همان طور که دانه ی تلخ از میان گندم غربال می شود!
بحارالانوار،ج 52،ص101
تمحیص که در حدیث امام صادق (علیه السلام) به آن اشاره شده،به معنی آزمایش پاک کننده است و به خاطر همین پاک کنندگی،سخت ترین نوع امتحان است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مثل خالص کردن طلا که اگر بخواهند عیارش را بالا ببرند،آن را در آتش می گذارند،به حدی که از شدت حرارت،به غلغل بیفتد!آن گاه زوایدش کنار می رود؛بیشتر آن به صورت کف،به سطح می آید و اندکی از آن،ناب و خالص باقی می ماند. قیمتش هم به خاطر همین خلوص است.
شیعیان از آن جا که عیارشان عیار مهدویست،با قرار گرفتن در آزمایش های بسیار سخت،غربال می شوند؛به طوری که در نهایت،تعداد بسیار کم،اما با کیفیت بالا از آنان باقی خواهد ماند؛به مصداق آیه ی "کم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بإذن الله".
اما چرا بیشتر انسان ها،کف روی آب و از غربال شدگان هستند؟زیرا امام خود را گم کرده اند و در عین حال به غیبت او رضایت داده اند.
امام،یاران خود را در میدان امتحان و ابتلا انتخاب می کند؛آنان را در این بوته تصفیه می کند و تیشه بر ابعاد حیوانیشان در خودی ها،خودنمایی ها،خودخواهی ها و منیت ها می زند تا علایق دنیا در آنان قطع شود،توجه به غیب پیدا کنند و نور امام در دلشان آشکارتر می شود.
پس با تنبلی،سستی،راحت طلبی و عمل بر طبق امیال،هرگز نمی توان جزء یاران امام شد و در این میان کسی می تواند از میادین امتحان به سلامت در آید که حقه های نفس را بشناسد
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃