eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
کانال رمان عاشقانه مذهبی (علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صدم غروب 17 مرداد ماه سال 92 از راه رسیده و خبر از طلوع هلال ماه شوال و رسیدن عید فطر می‌داد. خورشید چادر حریرش را از سر بندر جمع کرده و آخرین درخشش‌های به رنگ عقیقش از لابه‌لای زلف نخل‌های جوان، به حیاط خانه سرک می‌کشید. بی‌توجه به ضعف روزه‌داری و گرمای خرماپزانی که همچنان در هوا شعله می‌کشید، حیاط را شسته و با شور و شعفی که در دلم می‌جوشید، همانجا لب حوض نشستم و با نگاهی که دیگر رسیدن مرادش را نزدیک می‌دید، در حیاط با صفای خانه گشتی زدم که به امید خدا همین روزها بار دیگر قدم‌های سبک مادرم را به خودش می‌دید. سه شب قدر در امامزاده احیا گرفته و جوشن کبیر خوانده بودم، گوش به نغمه نوحه‌های شهادت امام علی (علیه‌السلام) به یاد درد و رنج مادر مظلوم و مهربانم گریه کرده بودم، قرآن به سر گرفته و میان ناله‌های عاجزانه‌ام خدا را به نام پیامبر و فرزندانش (صلی‌الله‌علیهم‌اجمعین) سوگند داده بودم و در این چند روز آنقدر دعا خوانده و ختم صلوات برداشته بودم که سراپای وجودم به شفای مادرم یقین پیدا کرده و هر لحظه منتظر خبری خوش بودم که مژده آمدنش را بدهد. هر چند خبرهایی که عبدالله از بیمارستان می‌آورد، چندان امیدوار کننده نبود و هر بار که به ملاقات مادر می‌رفتم، چشمانش بی‌رنگ‌تر و صورتش استخوانی‌تر شده بود، ولی من به نجواهای عاشقانه‌ای که در شب‌های قدر زمزمه کرده و ضجه‌هایی که از اعماق قلبم زده بودم، آنچنان ایمان داشتم که دیگر از اجابت دعایم ناامید نمی‌شدم! همانگونه که مجید یادم داده بود، از تهِ دلم امام علی (علیه‌السلام) را صدا زده، به کَرم امام حسن (علیه‌السلام) متوسل شده و با امام حسین (علیه‌اسلام) دردِ دل کرده بودم و حالا به انتظار وعده‌ای که مجید برای رسیدن به آرزویم داده بود، چشم به فردایی روشن داشتم. هوا گرگ و میش شده بود که از نخلستان کوچک حیاط خانه دل کَندم و بعد از آماده کردن افطاری پدر و عبدالله، به طبقه بالا رفتم. ماه رمضان رو به پایان بود و من خوشحال بودم که امسال قرآن را به نیت مادرم ختم کرده و ثوابش را نذر سلامتی‌اش کرده بودم. آخرین سفره افطار را روی میز غذاخوری آشپزخانه چیدم و به سراغ کتاب مفاتیح رفتم. یکی از خانم‌های شیعه در امامزاده سیدمظفر (علیه‌السلام) گفته بود که برای روا شدن حاجتم هر شب دعای توسل بخوانم و در این یک هفته هر شب قبل از افطار، به نیت بهبودی حال مادر، دعای توسل را از روی مفاتیح کوچک مجید می‌خواندم. دعای زیبایی که در این چند شب، حلقه توسلم را به درِ خانه اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) متصل کوبیده و نگاهم را منتظر عنایتی به آینده‌ای نه چندان دور دوخته بود. دعا تمام شده و همچنانکه کتاب مفاتیح در دستم بود، باز هم خدا را می‌خواندم که کسی به در زد. از ترس اینکه مبادا عبدالله یا پدر مفاتیح را در دستانم ببینند، با عجله کتاب را در کشو گذاشتم و با گام‌هایی سریع از اتاق بیرون رفتم و در را گشودم که دیدم عبدالله است. بشقاب شیرینی در دستش بود و چشمانش گرچه زیر لایه‌ای از اندوه، ولی به رویم لبخند می‌زد. تعارفش کردم که با مهربانی پاسخ داد: «نه دیگه، موقع افطاره، مزاحم نمیشم!» سپس بشقاب را به دستم داد و عید را تبریک گفت که من در انتظار خبری خوش، پرسیدم: «عبدالله! از مامان خبری نداری؟» در برابر سؤالم مکثی کرد و با تعجب جواب داد: «نه، از بعد از ظهر که با هم رفته بودیم بیمارستان، دیگه ازش خبری ندارم.» سپس با لحنی مشکوک پرسید: «مگه قراره خبری بشه؟» لبخندی زدم و گفتم: «نه، همینجوری پرسیدم.» که سایه مجید در پیچ پله پیدا شد و توجه عبدالله را به خودش جلب کرد. به گرمی با هم دست داده و عید را تبریک گفتند که با بلند شدن صدای اذان مغرب، عبدالله خداحافظی کرد و رفت. مجید با صورتی که چون همیشه می‌خندید، وارد خانه شد. مثل هر شب عید دیگری، شیرینی خریده و با کلام دلنشینش عید را تبریک گفت. نماز مغرب را خواندیم و آخرین افطار ماه رمضان امسال را نه به حلاوت رطب و شیرینی که به اشتیاق شفای مادر، با شادی نوش جان کردیم. شب عید فطر با عطر امیدی که به سلامتی مادرم پیدا کرده بودم و دغدغه خاطری که این روزها به یُمن توسل به خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) کمتر عذابم می‌داد، فرصت خوبی به دلم داده بود تا خلوتی زیبا و عاشقانه با مجید داشته باشم. https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
کارگاه انصاف_43.mp3
10.95M
۴۳ ▪️کسی نمی‌تواند انصاف را رعایت کند، مگر آنکه ؛ در درون خود یک شرط مهم ، و یا یک نیروی واجب را داشته باشد! - چه نیرویی ؟ 🎤
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
CQACAgQAAxkDAAEs0CJgnBmEGpS9geH5d8-2ZORybBpxzAACtAADrEGAUjCRiZTgSrSUHwQ.mp3
3.95M
آهنگ عید فطر 🎧حجت_اشرف_زاده استشمام عطر خوش بوے عیـــــد فطــر از پنجره ملڪوتي رمضاڹ ڪَواراے وجود https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 متن «بیانیه حضور» آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد بخشی از این بیانیه به این شرح است: مردم عزیز ایران، 🔸در آستانه قرن جدید نیازمند «تحول» همه‌جانبه و نظام‌مند برای نیل به «ایران قوی» هستیم. تغییرات جزیی و پنهان کردن مسائل اصلی مردم در تعارفات سیاسی و زدوبندهای جناحی، دردی را دوا نمی‌کند. 🔸مردم از انتخابات به دنبال این نیستند که فرد یا گروهی از صندلی قدرت بلند شود و قبیله دیگری با نشستن به جای آنها، امکانات کشور را بین خود تقسیم کنند. 🔸نتیجه انتخابات باید «تحول» واقعی یعنی بازگرداندن امید و نشاط به زندگی مردم باشد. در پایان از همه گروه‌ها، محرومان و دردکشیدگان،دانشگاهیان، حوزویان، نخبگان، جوانان عزیز و آحاد جامعه که مطالبه حضور اینجانب را داشتند و همه آنانی که خواستار تغییر وضع موجود هستند، برای همسنگری و کمک به خلق مشارکت حداکثری تاکید می نمایم و یقین دارم که به فضل خداوند آینده‌ای بسیار روشن و چشم‌اندازی بسیار زیبا و دلنشین در انتظار ملت صبور و شکور و شایسته ایران اسلامی است. 🔸خدایا تو شاهدی که هیچگاه دنبال مقام و قدرت طلبی نبوده
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
نبوده ام و در این مرحله نیز برخلاف میل و مصلحت شخصی و تنها به منظور انجام وظیفه در جهت اجابت توده مردم وجوامع نخبگان و رعایت مصالح اجتماعی و رفع رنج مردم و ایجاد امید پا به عرصه گذارده ام و در این مسیر از تو و اولیاءت استمداد می طلبم تا خدمتگذاری شایسته برای این مردم قدرشناس و رنج کشیده باشم. انشاء الله. بعونه و کرمه. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
سوره فاطر (آیه ۱۵) أَنْتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (١٥) ماهمه به خدا محتاجیم و فقط خداست که بی نیاز است. عکس نوشته! 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ - حاقه 21 پس او در زندگی رضایت بخشی خواهد بود. فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ - حاقه 22 در میان باغ والای بهشت، جایگزین خواهد شد. 💛 تلاوت شاهکار و بی نظیر آیات 21 تا 24 سوره مبارکه حاقه با صدای ملکوتی استاد عبدالباسط🎈🤍💚
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.......: امام رضا علیه السلام از ما میخواد اینجوری باشیم...👆 استاد حسین انصاریان https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
ولی بعضی وقت ها هم لازمه یه لبخند خوشگل به همه‌یِ سختی‌هایِ زندگی بزنیم و بگیم: ممنون که یادم دادید کسی جُز خدا نمیتونه به دادم برسه +دل قوی دار رفیق https://eitaa.com/zandahlm1357
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد ممنون میشم یه کتاب امام زمانی با بیان زیبا برای رده سنی دوره متوسطه اول (نهم) معرفی فرمایین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 📒کتاب هیچ کس به من نگفت در این زمینه کتاب عالی هست. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅‌ پسر 13ساله با گریه میرفت جبهه اونوقت ما عرضه نداریم دو تا ڪار فرهنگی ڪنیم ... ما شرمنده نیستیم شهدا، ما بی عرضه ایم... شهدا یه فاتحه برای ما بخونید..💔 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
🌷 💠از سه اشک بترسید : 🔸اشک يتيم 🔸اشک مظلوم 🔸اشك پدر و مادر اگر سبب ريختن اشک يكی از اينها بشوید ؛ دری از درهای جهنم را برويتان باز كرده اید🔥 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰