#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
آشنا آشنا: خاطرات زندان قزل قلعه خاطرات زندان قزل قلعه شماها واقعاً يادتان نيست، چون در آن زمان نبو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسه ي مخفيانه ي منزل شهيد باهنر
جلسه ي مخفيانه ي منزل شهيد باهنر اول از شهيد باهنر شروع كنم كه خاطرات من با او ديرين تر و بيشتر است. همان طور كه گفتم من در سال ۱۳۳۶ با مرحوم باهنر آشنا شدم و اين آشنايي بعد از گذشت مدتي در سال ۳۸ ظاهراً يا ۳۹ به يك رفاقت نزديك تبديل شد و در جريان مبارزات هم كه وارد شديم ايشان يك عنصر فعال بود و در سالهاي ۴۴ به بعد ما ارتباطمان ارتباط به صورت يك پيوند كاري و مبارزاتي درآمد. در سال ۱۳۴۴ يا ۴۵ در تهران چندين جلسه به طور مخفيانه تشكيل ميشد كه نظم اين جلسات و اداره ي كلي آنها به عهده ي شهيد باهنر بود. اين جلسات تشكيل ميشد از يك عده عناصر انقلابي و مبارز، عمدتاً از بازاريهاي بسيار مؤمن و چند نفري هم دانشجو و شايد هم يكي، دو نفر اداري كه اينها - يكي، دو نفر هم شايد بيشتر - دو، سه نفر اداري وليكن بيشتر كسبه بودند، از بازماندگان مؤتلفه بودند - سازمان مؤتلفه اسلامي - اينها جلسات مخفي تشكيل ميدادند و مرحوم باهنر مسؤول هماهنگي اين
جلسات و تعيين سخنرانها و مدرسيني براي اين جلسات بود. يكي، دو تا از اين جلسات را خودش تدريس ميكرد، يكي، دو تايش را من تدريس ميكردم - كه ايشان به من محول كرده بود - بعضي اش را هم بعضي از برادران ديگرمان مثل آقاي هاشمي رفسنجاني و بعضي ديگر اداره ميكردند و تدريس ميكردند. اين كار مشترك ما بود كه آن جا شروع شد و همين طور كار مشترك ما ادامه پيدا كرد تا سالهاي ۴۸، ۴۹ كه گفتم آن مسأله ي جهان بيني پيش آمد و از آن جا ارتباط ما نزديكتر و ارتباطات كاريمان بسيار بيشتر شد. خاطرات زيادي من در اين دوران از شهيد باهنر دارم كه يكي از اين خاطرات، خاطرات زندان سال ۱۳۴۲ ايشان است، كه آن سال من هم زندان بودم در قزل قلعه و بلافاصله بعد از من يا اندكي با دوران زنداني من مشترك دوران زنداني ايشان بود، مدتي زندان بودند، آزاد شدند و باز بعد از چند سال مجدداً ايشان زندان افتادند. يادم است در سال ۱۳۴۴ من از مشهد آمده بودم تهران، پرونده اي در مشهد داشتم كه من را تعقيب ميكردند، به خاطر آن مجبور بودم برنگردم مشهد و تهران بمانم. در همين حيني كه تهران آزادانه ميگشتم و فكر ميكردم كه مسأله اي براي من اين جا وجود ندارد، بوسيله ي آقاي هاشمي رفسنجاني اطلاع پيدا كردم كه به مناسبت پرونده ي ديگري در او من و آقاي هاشمي و نُه نفر ديگر از برادرانمان، از روحانيون قم تحت تعقيب هستيم. يك روز عصري - اين خاطره را فراموش نمي كنم، خاطره ي جالبي است. - يك روز عصري من توي خيابان انقلاب كنوني
مي رفتم، آقاي هاشمي رسيد به من گفت من توي اتوبوس بودم تو را ديدم و فوراً در اولين ايستگاه پياده شدم. گفت: آمدم به تو بگويم كه تو آزادانه داري راه ميروي ولي تحت تعقيب هستي.
قرار ملاقاتي گذاشتيم با دآقاي هاشمي و دوستان. قرارمان كجا بود؟ قراري كه آقاي هاشمي با آنها گذاشته بود - چون جا كه نداشتيم در تهران - اتاق انتظار دكتر واعظي در انتهاي كوچه ي روحي. دكتر واعظي از دوستان آقاي منتظري بود، مرد مؤمني بود، علاقه مند به مبارزين بود و ما ميدانستيم كه توي اتاق انتظار او اگر برويم بفهمد ما را بيرون نخواهد كرد. اما خب شما ببينيد اتاق انتظار يك طبيب چقدر جاي ناامني است براي ملاقات، اما از بس جا نداشتيم در تهران مجبور شده بوديم كه برويم آن جا. رفتيم توي اتاق انتظار آقاي دكتر واعظي به عنوان مريضهايي كه آمدند آن جا منتظر وقت و نوبت هستند نشستيم كه حرفهاي مان را بزنيم، بعد ديديم يك زن آن جا نشسته، يك مرد آن جا نشسته و نمي شود اين جا صحبت كرد. مانديم متحير چه بكنيم، يك دفعه يكي از دوستان گفت برويم خانه ي آقاي باهنر. آقاي باهنر آن وقت كوچه ي شترداران آن جا ميدان شاه سابق كه اسمش امروز ميدان قيام است. آن جا خانه اش بود و نزديك بود به آن محلي كه ما قرار داشتيم. گفتيم برويم خانه ي آقاي باهنر و همه خوشحال رفتيم طرف منزل ايشان، ايشان دو تا اطاق در يك منزلي طبقه ي بالا اجاره كرده بود. خوشبختانه خانم ايشان هم خانه نبود و ما توانستيم خود ايشان را هم از خانه بيرون كنيم و بنشينيم حرفهاي مان را
بزنيم و خاطره ي چهره ي نجيب اين دوست قديمي و عزيز ما - كه ميديد ما در حضور او داريم يك كاري، يك حرفي ميخواهيم بزنيم كه او ميخواهيم نباشد و مطلقاً نگران و ناراحت نمي شد، چون ميفهميد مسأله ي مهمي است - از يادم نمي رود. خيلي صريح به ايشان گفتيم كه ما يك صحبتي داريم ميخواهيم شما نباشيد، آن هم با خوش رويي به نظرم چايي و ميوه و اينها براي ما فراهم كرد و خودش هم از خانه گذاشت رفت بيرون كه ما حرفهايمان را آن جا بزنيم. مصاحبه ي مطبوعاتي پيرامون هشت شهريور ۲۶/۰۵/۱۳۶۱
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔸🔶#یڪـــآیــهقـــــرآن
پـــــس ڪيست ســتمڪارتر از آن
ڪس ڪه #دروغى بر خداى بندد
يا آيــات او را تڪـــــذيب ڪند به
راستى مجرمان رسـتگار نمیشوند.
📒سوره مبارڪه یونس آیه ۱۷
┄┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┅
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️فراز ماندگار و بسیار زیبا
🔶قاری: استاد سید سعید
🔶سوره: حجرات
📣فرازی شنیدنی و فاخر از دوران جوانی استاد سید سعید. این تلاوت در زمره زیباترین و ماندگارترین آثار استاد سید سعید
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: جنبش هاشم بن اشتاختج در سال ۱۵۲ هجرى، گروهى از مردم افريقا و سپاهيان خراسانى، به فرماندهى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جنبش عمروبن شداد
در سال ۱۵۶ هجرى، عمروبن شدّاد در بصره شورش كرد و هيثم بن معاويه نماينده منصور عباسى در بصره با او به نبرد برخاست و بر او چيره شد و فرمان داد تا دستها و پاهاى او را بريدند، گردنش را زدند و بر دارش آويختند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
معاشرت در سیره امام رضا 1.mp3
4.11M
🎙#پادکست
🔸معاشرت در سیره امام رضا علیه السلام | قسمت اول
🌺 ویژه ایام ولادت امام رضا علیه السلام
🎵 استاد امینی خواه