#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ماه مخفی برای استخراج برج مخفی از سئوال کننده بخواه، ماه پیش آن را، هر کدام سه برابر و ماههای بعد آ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطر و ناموس
افلاطون میگوید: خاطر راحت تو، ناموسی از ناموسهای تو است، آن را جز از کسی که بر او ایمنی آشکار نساز.
نیز گوید: مردم را محرم بشمار تا خدا تو را حفظ کند.
ارث
افلاطون مردی را دید که آنچه از پدرش به او ارث رسیده بود در مدت کمی تلف کرد.
افلاطون گفت: زمینها مردان را میبلعد و این جوان زمینها را.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
مهیاشدن ضیافت الهی .mp3
4.66M
🌸💫بسمالله الرحمن الرحیم 💫🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
سه نکته برای ورود به ماه رمضان
🔰احکام فقهی قبل از ماه رمضان
🔰وظایف اخلاقی پایانی ماه شعبان
🔰لزوم شروع تغییر وتحول در برنامهریزی زندگی
💠اللهم عجل لولیک الفرج 💠
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف و اهلک اعدائهم اجمعین 🌸
178K
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام وقت بخیر
۱. اگه کسی تو یه مسابقه فوتبالی شرکت کنه بعد از نیمه اول
(نتیجه بازی رو پیش بینی کنید) و درست باشه
کسی که مسابقه رو برگزار کرد به همه کسانی که درست گفتند جایزه داد
این پول از نظر شرعی اشکال داره؟
مرجع حضرت آقا
۲. کسی که روزه استیجاری گرفته باشه و روزه ها رو قضا بکنه
اما پولش رو پس از گذشت یک سال استفاده نکنه
این مبلغ خمس داره؟
اگه خمس داره...
خمس رو میشه به اقوام خودش که درحال ساخت مدرسه هستند بده؟
(مدرسه دخترانه در روستا که بعضی از بچه ها یتیم هستند)
مرجع حضرت آقا
211.8K
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
1.من هرسال که قضای روزه به دلیل عذرشرعی داشتم تارمضان سال بعدقضاش روگرفتم
آیا لازم بود کفاره اش روهم بدم
2.ببخشید من بیمار بوذم سالگذشته ودکتر گفت روزه برام ضررداره.
کفارشا دادم.
یعنی باید قضا شا بجا بیارم.؟
آیت الله سیستانی
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
سلام
اگه شهری بریم مثلا بگیم 10روز قراره بمونیم ونماز وکامل میخونیم وبعد 3روز مجبور بشیم بهشهر خودمون برگردیم نمازهای کاملی که خوندیم آیا اشتباه بوده و باید شکسته قضا کنیم ممنون آیت الله سیستانی
پاسخ👇
سلام علیکم
اگر کسی قصد ماندن ده روز در مکانی را داشته باشد و پس از خواندن یک نماز چهار رکعتی از قصد خود برگردد، باید چند روزی که آنجاست نمازهایش را به صورت چهار رکعتی بخواند.
#احکام
#احکام_مسافر
#قصدده_روز
#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_شرعی
سؤال👇
باعرض سلام وتبریک سال نو
خانمی دختربرادرش رواززمان بدنیاآمدنش ب فرزندی گرفته .الان دختر۱۴ ساله شده وهنوزنمیدونه.فکرمیکنه عمه ش مادرش هست وهمسرعمه ش پدرش هست.ب پدرخودش دایی میگه.تاحالا هم حجاب رورعایت نکرده.اگربهش جریان روبگن ممکنه بره برخودش پیش پدرومادرخودش.
ازیکطرف هم حجاب نداره فکرمیکنه والدین خودش هستن.آیاراهی برای محرمیت این دختروهمسرعمه اش وجوددارد؟
راهنمایی بفرماییدچکاربایدبکنن بااین اوضاع واحوال؟ممنونم.
مرجع:مقام رهبری
پاسخ👇
سلام علیکم
اگر پدر ناپدری وی در قید حیات باشد، این دختر را به عقد موقت وی دربیاورند بر ناپدری اش محرم می شود.
#احکام
#احکام_محرمیت
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم
ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت
گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت
بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد
چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد
صفحه
شاعران ایران زمین
.......:
@zandahlm1357
ناگهان گرگی ز گرد ره رسید
اندر آن صحرا خری افتاده دید
نعره ی شادی برآورد از جگر
کی دو دیده طالع میمون نگر
کوکبت اکنون برآمد از وبال
آمد اینک روزی پاک حلال
شاد زی ای بخت میمون شاد زی
از تهی دستی کنون آزادزی
هم از این خر میخور و هم مایه کن
دورش از چشم بد همسایه کن
آمد از حرص و شره نزدیک خر
کرده دندان تیز و خواهش تیزتر
دیده بگشاد آن خر و دیدش ز دور
بر سر او گشت بر پا نفخ صور
دید بر بالین خود گرگی کهن
دید مرگ خود به چشم خویشتن
گفت با خود تا بود جان در بدن
بایدم خود را رهانیدن به فن
چونکه مردم هرکه درد گو بدر
ارث ما را هرکه خواهد گو ببر
تن که باشد خاک راهی عاقبت
زنده کو باشد بود زان منفعت
گو نباشد تن چو تن را جان نماند
گو نماند تخت چون سلطان نماند
جان چو از تن رفت گو تن خاک شو
خاک چون شد خاک آن بر باد رو
قیمت کالای تن از جان بود
آسیای تن ز جان گردان بود
پس سلامی کرد و گفت ای پیر وحش
از کرم بر این تن لاغر ببخش
تا مرا در تن بود این نیم جان
رحمتی فرما و مشکن استخوان
گرچه من درکار و بار مردنم
ماهی افتاده اندر برزنم
لیک دارم جان و جان شیرین بود
گرچه جان این خر مسکین بود
بگذر از این مشت پشم و استخوان
زر خالص در عوض از من ستان
صاحب من بود صاحب مکنتی
مکنت بسیار و وافر نعمتی
بر من از رحمت نظرها داشتی
چون خر عیسی مرا پنداشتی
آخورم از سنگ مرمر ساختی
جای من از خار و خس پرداختی
کردیم پالان پرند رنگ رنگ
تو بره کردی ز دیبای فرنگ
نعل کردی از زر خالص مرا
حاضر اینک نعل زر بر دست و پا
نعلها برکن ز دست و پای من
بگذر از جسم هلال آسای من
نعلها از سم این بیچاره خر
برکن و از قیمتش صد خر بخر
چون شنید آن گرگ این راز آن ستور
دیده ی داناییش گردید کور
آری آری از طمعها ای پسر
چشمها و گوشها کور است و کر
پس زبانهای سخن سنج و دراز
لال والکن گشته اند از حرص و آز
از طمع شد پاره دامان ورع
ای دو صد لعنت بر این حرص و طمع
ای بسا تاج از طمع معجر شده
ای چه مردانی ز زن کمتر شده
ای بسا درنده گرگ کهنه کار
از طمع لاغر خری را شد شکار
آنکه مردان را درآورده به بند
آنکه گردان را کشیده درکمند
دیدمش آبستن فوجی لوند
از طمع گشته زبون خیره چند
شیر نر گردد چو روبه از طمع
من طمع ذل و عز من قنع
ماده گردند از طمع شیران نر
از طمع چیزی نمی بینم بتر
بخش ۱۵ - قصه ی کودک و ذلت طماع از طمع: کودکی را بود نانی با عسل »
« بخش ۱۳ - مناجات با قاضی الحاجات :ای خدا من رهروی ام ناتوان
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه امر به معروف و نهی از منکر
.......:
@zandahlm1357