#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قسمت پانزدهم: ادامه داستان یک فنجان چای با خدا😌 بیچاره عثمان، که انگار نافش را با نگرانی بریده بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت شانزدهم:
.....چندمتر بیشتر به محل تجمع نمانده بود که ناگهان به عقب کشیده شدم.
از بچگی بدم می آمد کسی،بی هوا مرا به سمت خودش بکشد.
عصبی و ترسیده به عقب برگشتم.عثمان بود!برزخی و خشمگین:(میخوام باهات حرف بزنم)
و من پیشگویی کردم متن نصیحت هایش را:( نمیام..برو پی کارت..) و او متفاوت تر:(کار مهمی دارم..بچه بازی رو بذار کنار)
با نگاهی سرد بازوم را از دستش بیرون کشیدم و به طرف محل اجتماع رفتم..چند ثانیه بعد دستی محکم بازویم را فشرد و متوقفم کرد(خبرای جدید از دانیال دارم..میل خودته..بای) رفت و من منجمد شدم.عین آدم برفی هایِ محکوم به بی حرکتی!
با گامهای تند به سمتش دویدم و صدایش زدم..(عثمان..صبرکن..)
درست روبه رویش نشسته بودم،روی یکی از میزها در محل کارش.سرش پایین بود و مدام با فنجان قهوه اش بازی میکرد.
استرس،مزه ی دهانم را تلختر از قهوه ی ترک،تحویلم میداد...لب باز کرد اما هیستریک:(میفهمی داری چیکار میکنی؟؟وقتی جواب تماسهام و ندادی،فهمیدم یه چیزی تو اون کله کوچیکت میگذره...چندین بار وقتی پدرت از خونه میزد بیرون،زنگ درتون رو زدم...هربار مادرت گفت نیستی... نزدیکه یه ماه کارم شده کشیک کشیدن جلوی خونتون و تعقیبت... میدونم کجاها میری با کیا رفت و آمد داری..اما اشتباهه. بفهم..اشتباه.. چرا ادای کورا رو درمیاری؟؟ که چی برادرتو پیدا کنی؟؟؟ کدوم برادر؟؟ منظورت یه جلاده بی همه چیزه؟؟؟)
داد زدم(خفه شو..توئه عوضی حق نداری راجع به دانیال اینطوری حرف بزنی..)و بلند شدم...
به صدایی محکم جواب داد:(بشین سرجات..)این عثمانِ ترسو و مهربان چند وقت پیش نبود.خیره نگاهش کردم.
و او قاطع اما به نرمی گفت:( فردا یه مهمون داری..از ترکیه میاد..خبرای جالبی از الهه ی عشق و دوستیت داره!فردا راس ساعت ۱۰ صبح اینجا باش..بعد هر گوری خواستی برو... داعش…النصر..طالبان..جیش العدل.. میبینی توام مثه من یه مسلمون وحشی هستی..البته اگه یادت باشه من از نوع ترسوشم و تو و خوونوادت مسلمونای شجاع و خونخوار..راستی یه نصیحت،وقتی مبارز شدی،هیچ دامادی رو شب عروسیش، بی عروس نکن..)
حرفهایش سنگین بود..اشک ریختم اما رفتم...
مهمان فردا چه کسی بود؟؟یعنی از دانیال چه اخباری داشت که عثمان این چنین مرا به رگباره ناملایمتی اش بست..دلم برای عثمان تنگ شده بود.. همان عثمان ترسو و پر عاطفه...
مدام قدم میزدم و تمام حرفهایش را مرور میکردم و تنها به یک اسم میرسیدم..دانیال..دانیال..دانیال..
آن شب با بی خوابی،هم خواب شدم... خاطراتِ برادر بود و شوخی هایِ پر زندگی اش...
صبح زودتر از موعد برخاستم..یخ زده بودم و میلرزیدم..این مهمان چه چیزی برای گفتن داشت؟؟
آماده شدم و جلوی آینه ایستادم... حسی از رفتن منصرفم میکرد... افکاری افسار گسیخته چنگ میزد بر پیکره ی ذهنیاتم...
اما باید میرفتم...
چند قدم مانده به محل قرار میخِ زمین شدم..دندانهایم بهم میخورد.آن روز هوا،فراتر از توانِ این کره ی خاکی سرد بود یا....؟؟؟
نفس تازه کردم و وارد شدم...
عثمان به استقبالم آمد آرام ومهربان اما پر از طعنه:(ترسیدی؟؟!! نترس.. ترسناکتر از گروهی که میخوای مبارزش بشی،نیست.)
میزی را نشانم داد و زنی سر خمیده که پشتش به من بود...
ادامه دارد.....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
منتظرتون هستیم✌️
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#انسان_شناسی ۴۲ #استاد_شجاعی #استاد_حیدری_کاشانی 📌آموختیم که علامت سلامتِ باطن و خاموش بودن جهنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5906793837002492982.mp3
12.08M
#انسان_شناسی ۴۳
#استاد_شجاعی
#استاد_دینانی
💥 بعد از خدا ؛
موجودی بزرگتر و مهمتر از انسان نداریم!
اما؛
منظور از انسان، این خانم، یا این آقا، نیست!
▫️پس انسان چیست؟
▪️انسان چه شکلی است؟
▫️انسان چه بخشها و قوایی دارد؟
@shervamusiqiirani-13 - تصنیف : جلوه گل.mp3
2.15M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
جلوه ی گل ، بوی سنبل
ناله ی چنگ ، بانگ بلبل
کرده صحن چمن ، پر زغلغل
شبنم صبح و بر چهره ی گل
مطرب آهنگُ را تازه تر کن
وز دل خویشتن نغمه سر کن
زخم دل تارُ ، به زخمه میازار
ناله ی تارُ ، کمتر برون آر
بگو به ساقی ای نسیم سحری
شد سپری ، عهدِ خزان
بیا به عاشقان بپیما قدحی
خونِ دل ، دخت رزان
از غمِ عشق ، شد دلم خون
با یک جلوه بردی دل ز برم
ز آتشت ای عشق
این دل زارم
گشته پریش
آتشی ، امّا
در دل عاشق
مرهم ریش
تو آخر ای عشق چه ای ؟
رهزنِ دل ، بلای جان ها
از آتش پرشررت
شوخته شد چه خانمانها
باعث آه و بیداد و ناله
از چکاوک بُوَد عشقِ لاله
ساقی اگر برخیزد
باده به جامم ریزد
جانِ من از مِی فروزد
مطرب اگر بنشیند
ناله ی عشق بیند
آتش عشقش بسوزد
برکشد از پرده ی بیداد برون
ناله ی روح بخش همایون
#نوراله_همایون
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۵۴. هنگامی که ببینی خویشاوندی بریده شده، چاپلوسی
فراوان گشته، اگر کسی اقدام به امر معروف و نهی از منکر کند، به او توصیه کنند که این کار وظیفه تو نیست؛ (فرج نزدیک است). اصول کافی
۱۵۵. هنگامی که ببینی قرآن فراموش گشته، افراد باایمان سکوت اختیار کرده، رشوه خواری در میان کارکنان دولت رایج شده؛ (فرج نزدیک است). اصول کافی
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هراس و نگراني شديد براي اردوگاه استكبار و در رأس آن امريكا وجود داشت كه انقلاب اسلامي ايران، طليعه ي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
فرهنگ به زنجير كشيدن بشر، و فرهنگ نجات بشر. لذا هر حركت اسلامي بايد خود را براي مقاومت همه ي زورمندان عالم آماده كند و غافلگير نشود. ثالثاً، دشمن ميكوشد با جوسازي و حيلههاي تبليغاتي، شما را از نام حكومت اسلامي و نظام اسلامي برحذر دارد، و شايد برخي از ساده دلان به اين فكر بيفتند كه براي حساس نشدن امريكا و دولتهاي غربي، بهتر است كه در اظهارات علني، از نام حكومت اسلامي اجتناب شود. توصيه ي اين جانب، اجتناب جدي از اين مصلحت انديشي خلاف مصلحت است. هدف تشكيل نظام اسلامي و حاكميت قرآن و اسلام را، بي هيچ انفعالي به صراحت و به تكرار و در همه ي شرايط بيان كنيد و با عدول از نام مقدس اسلام، دشمن را به طمع نيندازيد و هدف را مبهم و غبارآلود نسازيد. رابعاً، اسلام وحركتهاي اسلامي همواره از نفاق، بيش از كفر صريح لطمه ديده است. امروز خطر اسلام امريكايي - يعني آن جا كه نام و عنوان اسلام در خدمت طواغيت و در جهت هدفهاي امريكا و ديگر مستكبرين است - از خطر ابزارهاي نظامي و سياسي امريكا كمتر نيست و بيشتر است. از علمداران اسلام امريكايي، چه در لباس عالم دين و چه در موضع سياستمدار برحذر باشيد و آنان را در سخن و اشاره و جهتگيريشان متهم كنيد و هرگز درصدد جلب كمك آنان نباشيد. خامساً، از تجارب حركتهاي ديگر اسلامي در ساير كشورها و وضع كنوني آنان بي خبر نمانيد و علي رغم ميل استكبار، با آنان ارتباط بيابيد. و بالاخره سادساً، آيه ي شريفه ي «واعتصموا بحبل اللَّه جميعا و لاتفرّقوا» (۱۶) را كه توصيه ي تمسك به دين و رعايت وحدت كلمه در
آن است، همواره به ياد داشته، هر دو توصيه ي آن را نصب العين خود قرار دهيد و از كيد دشمن در اين باب برحذر باشيد. ج: يكي ديگر از مسايل كنوني جهان اسلام، مسأله ي عراق و وضع مصيبت بار و گريه آور ملتي است كه بر اثر سوء نيت و سوء تدبير زمامدارانش، علاوه بر اختناق و حكومت پليسي شديد، و پس از اين كه از ده سال پيش به اين طرف، به جنگ غيرعادلانه با همسايگان خود مجبور گشته و به خاطر تدابير ابلهانه و جاه طلبانه ي سرانش، هزاران هزار زن و مرد و كودك و پير و جوانش، در بمبارانها و تخريبها به قتل رسيده، يا داغديده و يا مجروح و معلول و بي خانمان شده و بخش عظيمي از ثروت ملي و تاريخيش نابود شده، اكنون از سوي همان زمامداراني كه مسبب همه ي اين مصايب بوده اند، به صورت مستقيم تهديد ميشود و با بمبارانها و سلاحهاي دسته جمعي و شيميايي، قتل عام و آواره و نوميد از زندگي ميگردد. هنگامي كه ارتش عراق براي ارضاي جاه طلبي و افزونخواهي سران رژيم آن كشور، به كشور كويت حمله و آن را تصرف كرد و بهانه يي نقد به دست امريكا براي حضور بي سابقه ي نظامي و بالطبع نفوذ شوم سياسي و اقتصادي در منطقه ي خليج فارس داد و منطقه ي خليج فارس از هر دو طرف - رژيم
عراق و متحدين غربي - به آتش كشيده شد، كساني از مسلمين غالباً از روي ساده انديشي خيرخواهانه، و شايد معدودي از سر بدخواهي و حسابگرانه، به جمهوري اسلامي مصرانه پيشنهاد ميكردند كه به كمك رژيم بعثي عراق شتافته، به سهم خود ابعاد جنگ را گسترده تر سازد. اين
نظر، البته برخلاف اصول مسلّم اسلام بود كه جهاد را فقط در راه گسترش دين خدا، يا دفاع از ملتهاي مستضعف و يا دفاع از دولت اسلامي واجب ميشمرد؛ و نه در دفاع از رژيمي مهاجم و اشغالگر و قدرت طلب، آن هم با ايدئولوژي حزب بعث كه رسماً و علناً منكر و معرض دين و معنويت است، آن هم با سوابق ظلم و فساد و اختناق و نسل كشي كه رژيم عراق در آن داراي وضعي استثنايي است، و بالخصوص رژيمي كه سابقه ي تسليم و فرمانپذيريش در برابر قدرتهاي سلطه گر را ايرانيان در طول هشت سال جنگي كه به خواست استكبار و با سلاح و كمك همه جانبه ي آنان بر نظام اسلامي تحميل كرد، بخوبي دريافته اند. آري، اسلام دفاع از چنين رژيمي را جهاد نمي شمرد و آن را جايز نمي داند؛ ليكن اين پيشنهادكنندگان بعضاً
تحت تأثير اظهارات رياكارانه و فرصت طلبانه ي مسؤولان ويراني عراق، كه در برهه يي كوتاه براي جلب نظر ساده لوحان، بدروغ دم از اسلام و مقدسات ديني ميزدند و بعضاً با اعتراف به خباثت و فساد و ظلم سران آن رژيم، دفاع از ملت عراق را انگيزه ي خود از اين پيشنهاد ميدانستند، ما به آنان يادآوري ميكرديم كه كمك به مردم مظلوم عراق واجب است، اما ورود در جنگ به نفع رژيم عراق و تحكيم سلطه ي آن رژيم، كمك به مردم عراق نيست؛ بلكه كمك به رژيم ضد مردمي عراق و ظلم به مردم عراق است كه ده سال است آن رژيم منحوس، جنگي ناخواسته را بر آنان تحميل كرده است. ......
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پرستار اين حرفه ي پرستاري، تركيب عجيبي است... از يك سو، تركيبي است از رحمت و عطوفت و مهرباني و مراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پزشك
نظام پزشكي بايد مأمن پزشكان باشد؛ ليكن بيش از آن بايد مأمن آبروي پزشكي باشد.
پزشكان ما در بخشي از كشور متراكمند؛ خيلي از جاها حقيقتاً دچار كمبود پزشك يا لااقل پزشك متخصص هستند؛ براي اين بايد فكري كرد.
اگر احساس تعهد به علم، انسان و انسانيت نبود، بلاشك امروز پيشرفتهايي كه شما در پزشكي ملاحظه ميكنيد، كشف و حاصل نشده بود؛ اين را قدر بدانيد. اين احساس تعهد، خيلي ارزشمند است
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره #بقره آیه ۲۶۹:
"يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ
فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ
خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند،
و هر که را به حکمت و دانش رسانند درباره او
مرحمت و عنایت بسیار کردهاند، و این حقیقت را
جز خردمندان متذکر نشوند."
داشتم به لحظهایی فکر میکردم
که تو اگر بخواهی اعطا کنی به کسی
همان وقتیهایی که عالمی جلودار حکمتهایت نیست
آنقدر مرحمت میکنی که
انگشت جهانی به دهان حیرت، خشک میماند
و راز آن را جز آنانکه اهل دلاند و شعور هیچ نیابند
چقدر طعم غوطه وری در عشقت
بی بدیل شیرین میشود به جان و وجودم
وقتی میدانم حکمت تو در کار است...
#سلام حکمت ناب خدا...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze4.mp3
4.12M
📖جزء خوانی قرآن کریم
⏪تلاوت جزء چهارم
💽 #جزء_چهارم
🎤معتز آقایی
#جزءخوانی_قرآن_کریم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: رأس الجالوت كه غافل گير شده بود، پاسخ داد: « آرى! ما اين مطلب را در تورات يافته ايم. » اما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
درباره گواهى هاى لوقا و مرقانوس و متى درباره عيسى و نسبت هايى كه به وى دادند، چه مى گويى؟
به عيسى دروغ بستند.
امام رو به حاضران پرسيد: « مگر چند لحظه قبل نگفته بود كه آنان از دانشمندان انجيل هستند و سخنانش حق است؟ »
جاثليق خود را از ميدان بحث عقب كشيد.
اى دانشمند مسلمانان! دوست دارم مرا از صحبت كردن درباره اين چهار نفر معاف كنى.
پس پرسش هايى را كه در ذهن دارى بپرس.
از غير من بپرس. قسم به خدا كه فكر نمى كنم در ميان دانشمندان اسلامى، كسى مانند شما باشد.
جاثليق سر فرو افكند. صدا از گوشه و كنار مجلس برخاست:
الله اكبر.
لا اله الا الله.
مأمون به چهره امام مى نگريست. دانه هاى درشت عرق به سان شبنم بر پيشانى امام مى درخشيدند. حضرت (ع)، رو به رأس الجالوتدانشمند برجسته يهودكرد.
شما از من مى پرسى، يا من از شما بپرسم؟
من از شما مى پرسم و برهان جز آن چه از تورات و زبور داود بياورى، نمى پذيرم.
جز آن چه از تورات يا زبور نقل مى كنم، از من نپذير.
نبوت محمّد را چگونه ثابت مى كنى؟
موسى بن عمران (س) و داود (س) خليفه خدا در زمين بر پيامبرى اش گواهى داده اند.
موسى چه گفت؟
به بنى اسرائيل سفارش كرد: « به زودى پيامبرى برايتان خواهد آمد. پس او را باور كنيد و حرف هايش را پذيرا شويد. »
امام بخشى از تورات را بر وى خواند: « نورى از جانب طور سينا آمد و مردم را از سوى كوه ساعير روشن كرد و براى ما از كوه فاران آشكار شد. »
آرى! اين جمله در تورات است؛ ولى تفسيرش چيست؟
امام كه « علم كتاب » داشت، فرمود: « من به تو مى گويم. منظورش از جمله: « نورى از طرف طور سينا آمد. » آن وحى است كه خداوند والا بر موسى در كوه طور فروفرستاد. اما درباره جمله: « مردم را از كوه ساعير روشن ساخت » ؛ اين همان كوه است كه وقتى حضرت عيسى بر آن بود، بر وى وحى نازل شد. اما درباره جمله: « بر ما از كوه فاران، آشكارشد! » فاران، كوهى نزديك مكه كه فاصله اش تا آن، يك يا دو روز مسافت است. موسى در تورات به شعيب پيامبر فرمود: « دو سواره ديدم كه زمين را روشن كرده بودند؛ يكى بر درازگوش و ديگرى بر شتر سوار بود. » شتر سوار ودراز گوش سوار كيستند؟ »
اين مطلب در تورات هست؛ اما من تفسير آن را نمى دانم.
آن كه بر دراز گوش سوارشده، حضرت عيسى (س) است وشتر سوار حضرت
محمد (ص). آيا انكار ميكنى اين مطلب در تورات هست؟
نه انكار نمى كنم.
آيا حيقوق پيامبر را مى شناسى؟
آرى.
او مى گويدوكتاب شما به اين مطلب گواهى مى دهد كه: « پروردگارحقيقت را از كوه فاران آورد وآسمانها از ستايش احمد وامتش لبريز شدند.
اسبها يش [ با كشتى ] در دريا جا به جا مى شوند؛ آن گونه كه در خشكى برده مى شوند. كتاب تازه اى براى ما مى آورد؛ البته پس از آن كه بيت المقدس تخريب شد. » آيا اين مطلب رامى دانى وبه آن ايمان دارى؟
آرى.
آيا داود در زبورش نفرمودو تو نمى خوانى كه: « خداوندگارا! كسى را برانگيز تا سنت را پس از آن كه سستى گرفت، برپا سازد؟ » آيا پيامبرى را مى شناسى كه سنت را پس از سستى بر پا دارد؟
اين سخن داود است و ما انكار نمى كنيم، اما منظورش حضرت عيسى بود. سستى دينش نيز پيش از وى بوده است.
اشتباه مى گويى! عسيى تا زمان عروج، با سنت تورات موافق بود. در انجيل نوشته شده است: « من پسر برّه (مريم)، رفتنى هستم. بارقليطا بعد از من مى آيد. او ميثاق را حفظ و همه چيز را برايتان تفسير مى كند. به (حقانيت) من گواهى مى دهد؛ همان گونه كه من به (حقانيت)
وى شهادت دادم. من با امثال نزد شما آمدم و او با تفسير نزد شما مى آيد. » آيا مى دانى اين مطلب در انجيل آمده است؟
آرى.
درباره پيامبرت موسى بن عمران (س) مى پرسم. چه دليلى بر پيامبرى او وجود دارد؟
او نشانه هايى آورد كه پيشينيان نياورده بودند.
مثل چه؟
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357