.......:
جنبش نرم افزارى
ما شعار نهضت نوآوري علمي و جنبش نرم افزاري را مطرح كرده ايم؛ انتظار اين بوده است كه اهل علم، اهل دين، اهل قلم، اهل دانشگاه و اهل حوزه در اين جهت حركت كنند، و بسياري حركت كرده اند؛ اما ميبينيم بعضي با اين نياز حقيقي - كه حركت علمي، نياز حقيقيِ اين كشور است - همراهي نكردند.
مرزهاي دانش را بشكنيد. اين كه من ميگويم نهضت نرم افزاري، انتظار من از شما جوانها و اساتيد اين است. توليد علم كنيد. به سراغ مرزهاي دانش برويد. فكر كنيد. كار كنيد. با كار و تلاش ميشود از مرزهايي كه امروز دانش دارد، عبور كرد؛ در بعضي رشتهها زودتر و در بعضي رشتهها ديرتر.
دانشگاه بايد بتواند يك جنبش نرم افزاريِ همه جانبه و عميق در اختيار اين كشور و اين ملت بگذارد تا آن كساني كه اهل كار و تلاش هستند، با پيشنهادها و با قالبها و نوآوريهاي علميِ خودي بتوانند بناي حقيقي يك جامعه ي آباد و عادلانه ي مبتني بر تفكرات و ارزشهاي
اسلامي را بالا ببرند.
نسل دانش پژوه و محقق و پژوهنده ي كشور ما بداند؛ امروز اگر برتري علمي با غربي هاست، در آينده ي نه چندان دوري با همت و اراده ي شما ميتوان كاري كرد كه فردا آنها از شما ياد بگيرند.
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357
#یک_آیه_تدبر
-آیا ندیدی که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل میکند، و خورشید و ماه را مسخر ساخته و هر کدام تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه میدهند؟! خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
📚#لقمان-29
- ناشناس.mp3
4.06M
🎵 تلاوت جزء 11 قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی (تند خوانی)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: فضل هراسيد. بازگشت مأمون به بغداد، يعنى پايان آرزوها و رؤياهاى فضل. پس بى مقدمه گفت: « اين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشتن خطبه توسط حضرت براي مامون
سال جديد هجرى فرارسيد. دويست و سه سال از هجرت آخرين پيام آور وحى مى گذشت. آفتاب تير ماه مى تابيد و نور و آتش مى پراكند. سرزمين خراسان، با آن بيابان ها، تپه ها، رملها و نمك زارش در زير آفتاب خفته بود. كاخ حميد بن قحطبه در ميان باغ بزرگى مى درخشيد. درختان انار در قسمت شرقى، پرچينى ساخته بودند. آن روز، امام به عادت هميشه به مناسبت آغاز محرم روزه بود. ابرى از اندوه عاشورايى بر چهره گندم گونش نشسته بود. درونش از يادآورى صحنه هاى كربلا آرامش نداشت. صحنه هايى هم چون لحظه اى كه حسين (ع) تشنه از اسب بركرانه فرات، ميان نواويس و كربلا بر زمين غلتيد وامام به همنشينشكه اشعرى قمى بودفرمود: « اى سعد! (! [pagebreak] ( صفحه ۴۲۶)
۱۸۶) از ما نزد شما قبرى است؟ »
فدايت شوم، منظورتان قبر خواهرتان است؟
ابرهاى باران خيز در چشمان امام حلقه بستند. امام گفت: « آرى! كسى كه با آگاهى از مقام او به زيارتش رود، از بهشتيان خواهد بود. از پدرم شنيدم كه او از پدرش نقل كرد: خداوند را حرمى به نام مكه است. پيامبر (ص) را حرمى به نام مدينه است. حرم اميرمؤمنان كوفه است و حرم ما قم نام دارد. به زودى بانويى از تبار من در اين جا به خاك سپرده مى شود كه نامش فاطمه است. هر كه وى را زيارت كند[با رعايت شرايط ديگر]، بهشت برايش لازم است. » (۱۸۷)
خيلى زود در تكه زمينى پاك، گنبدها، گل دستهها و مسجدها برپا شد.
اتاقى كه در طوس به نام امام داده بودند، كنار اتاق بزرگ مأمون بود. مأمون وارد شد و امام برخاست. سعد اجازه رفتن گرفت و بيرون رفت. مأمون جا به جا شد و سپس گفت: « اى اباالحسن! امروز جمعه است. (۱۸۸) برايم خطبه اى بنويس تا براى مردم در نماز جمعه بخوانم. »
باشد.
ساعتى ديگر، پسر بشير (۱۸۹) را نزدت مى فرستم تا آن را بگيرد.
مأمون اين را گفت و پس از لحظاتى از جا برخاست. امام برايش خطبه اى نوشت كه اگردل زنده اى مى داشت،
بسى سودمند مى بود. خطبه چنين بود:
« سپاس خداوندى را سزاست كه نه از چيزى آفريده شد و نه براى ساختن چيزى، از نيرويى يارى گرفت. پديدهها را از چيزى نيافريد؛ بلكه به آنها گفت: « بشو » و آنها پديد آمدند.
گواهى مى دهم پروردگارى جز خداوند نيست. او يگانه اى بى همتاست؛ فراتر از رقابت رقيبان. او را نه همنشينانى است و نه فرزندانى. گواهى مى دهم كه محمد بنده برگزيده و امين او است. قرآن آشكار و وحى گويا و كتاب كه محمد بنده برگزيده و امين او است. قرآن آشكار و وحى گويا و كتاب آسمانى را كه در دستان ماست، با او فرستاد. با كتابش، مردم را به ثواب مژده و از مجازاتش بيم داد. درود آفريدگار بر محمد و خاندانش باد!
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
سوّمین علی
پدر، قطره ای از آب فرات در کام کودک نورسیده چکاند و به سجده افتاد. [۱] آسمان آبی تر از همیشه تمام ابرها را کنار زده بود تا مدینه را تماشا کند.
پس از علی ابن ابی طالبC و علی ابن الحسینC ، سوّمین علی در خانه ی اهل بیت علیهم السلام طلوع کرده بود.
واژههای آفتابی
"رضا"، "صابر"، "وفیّ"، "صادق"، "رضیّ"، "زکیّ"، "ولیّ" و... هر کدام لقبی بودند که برای نمایاندن پرتوی از پرتوهای خورشید ما آمده بودند؛ اما آیا دریا را میتوان در قالب تنگ واژهها محصور کرد؟ این جا واقعاً واژهها کم میآورند...
----------
[۱]: . همان
یک قمقمه دریا....
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 سوالم اینه چرا انقدر که برای افراد آخرالزمان مهمه و ازش سوال می پرسن از امام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥موضوع: منطبق کردن خود با دستورات امام
#استاد_نصوری
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
11.mp3
9.05M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز 11
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: آن روز صبح، قرار بود برخي از نيروهاي خطشكن لشكر براي آموزش شنا به رودخانه ي كارون بروند. عل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
خلاصه همان روز كريم، يكي دو ساعت داخل يكي از نهرها آموزش غواصي ديد و تمرين كرد و شب، با يكي از بچههاي اطلاعات به شناسايي رفت. آن ها، خورشيديها و سيم خاردارهاي دشمن را كه مقابل سيل بند و داخل آب ايجاد شده بود، پشت سر گذاشتند و مواضع عراقيها را شناسايي خوبي كردند. بعد هم به سلامت به مقر برگشتند. از فرداي آن روز، نيروهاي اطلاعات از كار كريم قوت گرفتند و كارشان را با جديت و
سرعت بيش تر پي گيري كردند.
اطلاعات لشكر عاشورا در دو محور كار ميكرد. مسؤول اطلاعات محور يكم، اصغر عباسقلي زاده و محور دوم كريم حرمتي بود. براي هر دسته از نيروهاي خط شكن، دو نفر
[ صفحه ۲۱]
نيروي اطلاعاتي در نظر گرفته شده بود. در هر محور، ۶ تا ۸ نفر، هدايت غواصها را بر عهده داشتند؛ اما مهدي چون دير به خط و شناسايي اروند رفته بود، از همراهي دستههاي خط شكن جا ماند. قرار شد او مسير گردان امام حسين (ع) را مطالعه كند. هر چند هنوز حضور وي قطعي نبود اما او كار خود را شروع كرد.
فرمان دهان ارشد سپاه، آمار و ارقام جزر و مد اروند رود را در ده سال گذشته در اختيار مهدي و دوستانش گذاشته بودند. آنها هم تحقيق و بررسي را به كمك آن اطلاعات به شدت پي گيري ميكردند. شايد اگر موعد حمله در تابستان يا بهار بود، يك بررسي روي آمار و ارقام ارايه شده، ميتوانست تا حد زيادي زمان جزر و مد كامل در روزهاي مختلف را معلوم كند؛ اما اين وضعيت در زمستان و پاييز، تفاوت فاحشي با فصلهاي ديگر داشت. پرآبي و كم آبي اروند تحت تأثير بارندگيها بود و همين عامل در تغيير جريان آب مؤثر بود.
شناساييها هم ادامه يافت و كم كم پايان كار نزديك ميشد. گاه شدت جريان آب، كار شناسايي را نيمه تمام ميگذاشت و گاه غواصان در برگشت، به جاي مورد نظر نمي رسيدند و آب آنها را به ساحل ديگري ميبرد. اين مساله، با توجه به اصل رعايت حفاظت اطلاعات، مشكل ساز
هم ميشد.
كم كم كار شناسايي محورهاي عملياتي تكميل شد. با
[ صفحه ۲۲]
جديت، تلاش و رعايت اصل حفاظت، تقريبا هيچ درگيري اي كه ظن عراقيها را برانگيزد، به وجود نيامد. روزهاي آخر، روزهاي غريبي براي بسيجيان بود. هم دل تنگيها رو به افزايش بود و هم لذت ها. نخلستان حاشيه ي اروند، پناه گاه بچهها بود. وصيت نامههاي زيادي پاي درختان نخل نوشته ميشد. نمازها، نيازها، گريه ها، دل تنگي ها، قرار و مدارها با خدا و شهدا، عهد اخوت بستنها و...
نخلستان در لحظات غروب، حال و هواي ديگري داشت؛ گوشه اي از تصوير تنهايي و غم اميرالمومنين (ع). نخلها شاهد صميمي ترين و پاك ترين لحظات بسيجيان بودند.
منطقه به تدريج تغيير ميكرد. جاده ي عملياتي را شن ريزي كردند، فرمان دهان محورهاي عملياتي و گردانها براي توجيه منطقه مرتب در حال رفت و آمد بودند. سلاحهاي سنگين در منطقه مستقر شد و برنامه ريزي براي انتقال نيروها به منطقه و جست و جوي محل مناسب، شروع شده بود.
بالاخره يك روز صبح، جاده آماده ي عبور شده بود. مهدي و علي شيخ علي زاده، اولين قدمها را بر روي جاده ي عملياتي گذاشتند. علي، انگار طور ديگري شده بود. روي جاده ميدويد، ميخنديد، بالا و پايين ميپريد، معلق ميزد و فرياد ميكشيد. فرمان دهان گردانها براي توجيه به منطقه آمدند و داخل آب رفتند. آنها تا حدي جلو برده شدند كه بتوانند محل ماموريت شان را ببينند. اروند مطمئن شده بود كه خبرهايي هست....
دفاع مقدس
خاطرات اروند.....
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را واسطه قرار دهیم تا شفاعت مارا بکنند🌺🌺🌺
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
زیارت مشهد آنگاه که به مشهد مقدس رضوی مشرف شده بودم به عرض رسانیدم: این بارگاه آقای منست که مانند آ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا