اخلاق مهدوی 32.mp3
3.25M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 8
👈 موانع استجابت دعا
❇️ 90 جلسه
@shervamusiqiirani - آواز همایون-شجریان-بیگجه خانی.mp3
4.73M
.......:
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
#حافظ
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
دلم رمیده شد و غافلم من درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش
خیال حوصله بحر میپزد هیهات
چههاست در سر این قطره محال اندیش
بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را
که موج میزندش آب نوش بر سر نیش
ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
به کوی میکده گریان و سرفکنده روم
چرا که شرم همیآیدم ز حاصل خویش
نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانهای به کف آور ز گنج قارون بیش
#حافظ
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
آن که هلاک من همیخواهد و من سلامتش
هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش
میوه نمیدهد به کس باغ تفرجست و بس
جز به نظر نمیرسد سیب درخت قامتش
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کان چه گناه او بود من بکشم غرامتش
#سعدی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂
۱۷۰. غیب همان حجّت غایب، (مهدی علیه السلام) است. کمال الدین
۱۷۱. اوست برطرف کننده گرفتاری و پریشانی شیعیانش پس از بینوایی و بدبختی سخت و بلای طولانی و ستم؛ خوشا به حال کسانی که آن زمان را درک کنند. کمال الدین
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پيام به اولين اجلاس ساليانه ى اقامه ى نماز در مشهد مقدس پيام به اولين اجلاس ساليانه ي اقام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيام به ملتهاى مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهاى اسلامى، به منظور بسيج نيروهاى
پيام به ملتهاي مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهاي اسلامي، به منظور بسيج نيروهاي عظيم كشورهاي اسلامي براي مقابله با توطئههاي خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد (۱) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اذن للّذين يقاتلون بانّهم ظلموا و انّ اللَّه علي نصرهم لقدير. الّذين اخرجوا من ديارهم بغير حقّ الّا ان يقولوا ربّنااللَّه و لولا دفع اللَّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع وبيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم اللَّه كثيرا ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقويّ عزيز (۲) در تاريخ ملتها لحظاتي است كه نوع تصميم گيري در آن، بر زماني طولاني از عمر آن ملت اثر ميگذارد و تلخي و رنج و ذلت و اسارت، و يا آزادگي و عزت و شادكامي، براي نسلهايي به ارمغان ميآورد. اگر آن روزي كه صهيونيستها اولين تيشهها را بر ريشه ي عميق مليت فلسطيني ميزدند، تا مليتي دروغين و جعلي و بي ريشه به جاي آن در خاك متعلق به مسلمين بگذارند، سران مسلمان و عناصر مؤثر و به تبع آنان تودههاي مردم، حضور و مقاومت جدي و هوشيارانه يي از خود نشان ميدادند، امروز از اين همه مصيبت و بلايي كه ميوه ي زهرآگين شجره ي خبيثه ي دولت صهيونيستي است، در اين منطقه خبري نبود و شايد ملتهاي منطقه و بخصوص ملت مظلوم فلسطين، از آنچه در اين چهل وپنج سال كشيده است، معاف ميبود. آن روز سست عنصريِ بعضي و قدرت طلبيِ بعضي و راحت طلبيِ بعضي و ناهشياري بعضي، دست
به هم داد و خيانتي عمومي را شكل بخشيد و نتيجه آن شد كه شد: هزاران خون به ناحق ريخته، هزاران ناموس هتك شده، هزاران خانه ي ويران شده، هزاران سرمايه ي بربادرفته، هزاران آرزوي دفن شده، هزاران روز و شب تلخ و مصيبت باري كه با گرسنگي و دربه دري و بي خانماني و اشك و آه يك ملت در اردوگاههاي اردن و لبنان سپري شده، يا در وطن اشغالي در زير چكمه و سرنيزه ي دشمن به سرآمده، هزاران انساني كه بي هيچ جرمي در معرض سخت ترين عقوبتهاي زمانه قرار گرفته، و هزاران غم ناگفتني ديگر كه جز آنان كه روزهاي جان كندن تدريجي در اردوگاه را در مجاورت خانه ي غصب شده ي خود يا در خانه ي زير قيمومت بيگانه ميگذرانند، كسي ديگر قادر به درك آن نيست.... همه و همه از آن خيانت بزرگ پديد آمد، و آن خيانت، خيانتهاي ديگر را به دنبال آورد؛ و اين امواج خيانت، چه فضيلتها را كه خشكاند و چه روحيهها را كه ميراند و چه شعلهها را كه فسرد.... هر كسي آن روز ميتوانسته كاري بكند و قدمي در راه دفع اين ظلم بزرگ بردارد، و نكرده و برنداشته، محكوم لعن و نفرين اين دو نسل فلسطيني، و مشمول قضاوت قاطع و سخت تاريخ معاصر و آينده، و مورد عذاب و تقاص الهي در روز جزاست؛ و در اين، فرقي ميان رجال سياست و رجال اقتصاد و رجال فرهنگ و ادبيات و رجال جنگ و نبرد نيست.... امروز يك بار ديگر يكي از آن لحظههاي سرنوشت ساز در پيش است، و يكي از آن امتحانهاي عمومي آماده. مسأله اين است كه امريكا در بحبوحه ي آنچه پيروزيهاي پس از
پايان «جنگ سرد» ناميده ميشود، و به بركت سكوت رعب آميزي كه بر برخي از كشورهاي اين منطقه حاكم گشته، و با تكيه بر حضور نظامي غاصبانه در خليج فارس، درصدد است مشكل خود و مشكل صهيونيستهاي غاصب را حل كند؛ اسرائيل از سوي اعراب به رسميت شناخته شود و داعيه ي «فلسطين» براي هميشه پايان يابد. خلاصي اسرائيل از دغدغه ي معارضات دولتهاي عربي، آن دست آموز امريكا را اولاً براي وظيفه ي اصليش، يعني مبارزه با حركتهاي اسلامي در اين منطقه - كه بزرگترين خطر جدي براي امريكاست - آماده ميسازد؛ ثانياً نفوذ امريكا را بر كشورهاي اين منطقه ي حياتي قطعي كرده، منطقه را به صورت خانه ي امن امريكاييان درمي آورد و شيطان بزرگ، صاحب اختيار بي دردسر خاورميانه ميشود؛ و ثالثاً اسرائيل در راه توسعه ي سرزمينهاي اشغالي و آرزوي «از نيل تا فرات»، يك سنگر مهم ديگر را فتح ميكند.
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: جنبش نرم افزارى ما شعار نهضت نوآوري علمي و جنبش نرم افزاري را مطرح كرده ايم؛ انتظار اين بو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوان
پيشرفتهايي كه در المپيادهاي رياضي و فيزيك و شيمي و... به دست آورديم، نشان داد ما جوانهايي داريم كه از استعدادهاي بالايي برخوردارند.
امروز، (شما جوانان عناصر مؤثريد؛ ولي فردا ستونهاي انقلاب هستيد. توجه كنيد انقلاب را با ريشهها و مباني فكري و منطقيش، بدرستي بشناسيد.
محبوبترين انسانهاي جامعه در نزد پروردگار، جوانهاي پارسا و پرهيزگار و مؤمن هستند.
جوان، آن هم داراي علم و معرفت، آن هم در صراط تحصيل دانش براي اداره ي كشور در آينده داراي ارزش است.
جوان و نوجوان، چشمه ي جوشان نيرو و استعداد است.
مهمترين مظهر قدرداني از جواني همين است كه... خود را در زمينههاي تزكيه و اخلاق پيش ببريد؛ اين ان شاءاللَّه ذخيره ي همه ي زندگي شما خواهد شد.
مهمترين مظهر قدرداني از جواني همين است كه از اين صفا و نورانيت و از اين ناآلودگي و پيراستگيِ طبيعيِ انسان جوان استفاده كنيد و خود را در زمينههاي تزكيه و اخلاق پيش ببريد؛ اين ان شاءاللَّه ذخيره ي همه ي زندگي شما خواهد شد.
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺"أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ..."🌺
پس کِـی قلبت را به من میدهی ؟؟
هنوز وقتش نرسیده؟
هنوز فکر میکنی جز من؛
کسی خریدار دلت باشد؟
♥️وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ ..؛♥️
(بقره، ۱۶۵)
کسانی که ایمان دارند
عشقشان به خدا
شدیدتر است💕
🌸 یـَا شَـ؋ـِیـقَ مَنْ لا شَـ؋ـِیـقَ لَهُ🌸
اى یـار دلسوز آن کس کـہ دلسوزى ندارد✨
♥️ خدایـا چـہ کسے دلسوزتر از توست براے من
تویـے کـہ بـہ همـہ ے کوچـہ پس کوچـہ هاے قلبم آشنایـیـ..❣
✅ خدایـا من راه را از چاه نمیـدانم دستم را بگیـر.. 🤲🌱
🌹و اُ؋ـوِّضُ أمرے إلَے اللـہ إنّ اللـہ بصیـرٌ بالعباد 🌹
✧❁🍃🌸🍃❁✧
- ناشناس.mp3
4M
🎵 تلاوت جزء 12 قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی (تند خوانی)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نوشتن خطبه توسط حضرت براي مامون سال جديد هجرى فرارسيد. دويست و سه سال از هجرت آخرين پيام آور وحى مى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
اى بندگان خدا! شما را به پرهيزكارى اندرز مى دهم؛ به تقوا از خداوندى كه پنهان و آشكار شما را مى داند. پروردگار نه شما را بيهوده آفريده و نه رهايتان كرده است. زنهار! زنهار اى بندگان خدا! خداوند خود شما را [از انجام كارهاى زشت] بيم داد؛پس از انجام كارى كه پشيمان مى شويد وشوربختى به كف مى آوريد و به شكنجه دوزخ رهسپار مى شويد، دورى كنيد؛ از دوزخى كه عذاب آن سخت و سنگين است. آن، بد جايگاه و منزلگاهى است. (۱۹۰)
آتشى كه خاموش نمى شود و چشم (دوزخيان) به خواب نمى رود
و پيكرهايى كه [از سختى شكنجه] نه زنده اند و نه مرده؛ در بند كشيده؛ كيفر و شكنجه داده. هرچه پوست هايشان پخته [و فرسوده] شود، به جاى آنها پوست هاى ديگر آوريم تا عذاب را بچشند؛ خداوند پيروزمند فرزانه است. (۱۹۱) ما براى ستم كاران (مشرك) آتشى فراهم آورده ايم كه سراپرده هاى آن، آنان را فرا خواهد گرفت. (۱۹۲)
پس اى بندگان خدا! با اين پيكرهاى نابود شدنى از فريادهاى مرگ آفرين پيش از رستاخيز به آفريدگار پناه ببريد؛ قبل از آن كه مرگتان فرارسد و جانتان گرفته شود.
دريغا! مرگتان فرارسيده و كارهايتان به پايان آمده و ديگر تمام شده است. نه راهى براى بازگشت وجود دارد و نه راهى براى پيمودن به بهشت. خداوند ما وشما را آن گونه حفظ كند كه نيكان خودش را حفظ كرده است. ما و شما را چنان رهنمون باشد كه بندگان برگزيده اش را راهنمايى كرده است. (۱۹۳)
ابن بشير در زير درخت اكاليپتوس بلند بالايى نشسته بود كه مأمون او را طلبيد. او با حالت پيروى كامل حضور يافت. مأمون چند لحظه اى به او خيره ماند و سپس گفت: « دستانت را به من نشان
بده! »
پسر بشير در حالى كه نشانه هاى پرسش در چشمان نگرانش موج مى زد، كف دستانش را گشود. مأمون با تكيه بر تك تك حروف گفت: « ناخن هايت را نچين و بلندشان كن. » (۱۹۴
منصور حيرت زده بود؛ اما بانگ برآورد: « به چشم اى امير مؤمنان. »
اينك نزد رضا برو. او خطبه اى به تو مى دهد، آن را بياور و در مسجد به من بده.
صفها براى نماز مهيا بودند. خورشيد بر فراز شهر مى تابيد. مأمون خطبه را آغاز كرد. نمى توانست تأثير آن كلام مقدّس و مؤثّر را ناديده انگارد. دلها فروتنى كردند و چشمها گريستند. حتى دل و پيكر مأمون نيز لرزيدند.
پس از نماز، وارد اتاقش شد و چشمش به صندوق چوبين افتاد، صندوقى از چوب درخت آبنوس بود. جام شراب با ته مانده اى از شراب در آن، از شب قبل روى ميز مانده بود. تا چشمش به آن افتاد، همه چيز را فراموش كرد و تنها به تخت، تاج و برگشتن به بغداد انديشيد. بغداد تنها رؤياى وى بود. سرزمين خاطراتش بود؛ با آن نواى موسيقى كناره هاى رودش و خنياگرى هاى موصلى (۱۹۵) و شب هاى لذت بخشش.
خورشيد رخ نهان مى كرد. اندك اندك تاريكى مى آمد تا همه چيز را رنگ هراس و ابهام زند.
امام به محراب پناه برد. به درياى آرامش. مأمون كف بر كف كوبيد و به لحظه اى، گزمه اى خم شد.
بگوييد پسر بشير بيايد.
مأمون صندوق چوبين را گشود؛ صندوقى آراسته به نقوش و رنگ ها. تكه اى مربع از پوست آهو را از
آن بيرون آورد؛ صفحه شطرنج بود. بعد فيل، سربازان، قلعهها و اسبها را بيرون آورد. نسيم از پنجره هاى گشوده باغ به درون مى وزيد. مأمون شادمانه زمزمه كرد:
« سرزمينى چهارگوشه و سرخ از پوست
ميان دو دست مهمان پرور قرار دارد
يادآور نبرد است؛ اما نه، همانند آن است
بى آنكه در آن خونى بر زمين ريخته شود
اين به آن حمله ور مى شود و آن به اين
و پلك جنگ بسته نمى شود
بنگر به اسب كه درگير مصاف است
در دو جبهه اى، بى آن كه طبلى كوفته و يا بيرقى افراشته شود. » (۱۹۶)
يكى از خدمت كاران، براى مأمون در جام شراب ريخت؛ در جامى كه امپراطور هندوستان به وى هديه كرده بود. (۱۹۷) پسر بشير نفس زنان وارد شد و گفت: « مژده اى اميرمؤمنان! »
.؟!
بغداديان ابن شكله را از خلافت خلع كردند.
خبر دارم!
سرورم از كجا مى دانى؟ پيك هنوز به طوس نرسيده است.
مأمون به او نگريست و با پوزخندى بر لب، گفت: « در سرخس هنگامى كه فضل كشته شد، اين مطلب را فهميدم! »
لحظاتى خاموش ماند و سپس با لحنى تمسخرآميز گفت: « بيچاره عمويم! جز آوازخوانى چيزى نمى دانست. البته صدايش از اسحاق موصلى لطيف تر بود. »
ابن بشير جرأت يافت و پرسيد: « از عمه ات علّيه چه
خبر اى اميرمؤمنان؟ »
شيطنت و بدجنسى نكن! بيا سربازها و اسب هايت را رديف كن. جنگ آغاز شده است.
مأمون براى وزيرش اهميتى قائل نبود. او نقشه مهم ترى در سر داشت. وزير در گرداب افتاد. خود را در محاصره چهار سرباز ديد. مأمون، قلعه ها، سربازان و فيل را جا به جا مى كرد. وزير سقوط كرد. ابن بشيرفرياد زد: « سرورم! بى وزير شدى! »
مهم نيست!
مأمون از پيروزى خود آسوده دل بود. سربازها را هوشمندانه حركت مى داد؛ چنان كه ابن بشير خويش را كاملاً ناتوان يافت. بازى پايان يافت و جنگ به نفع مأمون تمام شد. مأمون با انگشت به طرف شمال اشاره كرد و
گفت: « حتى اگر كسى كه در اين قبر خفته است، برخيزد، هرگز نمى تواند مرا شكست دهد. »
و سپس به همنشينش اشاره كرد و ادامه داد: « حالا برو! اما سفارشى را كه درباره ناخن هايت كردم، فراموش نكن. »
تا كى ناخن هايم را نچينم؟
تا وقتى كه انارها برسند. فهميدى؟
مرد برخاست. به احترام خم شد. از كاخ بيرون رفت. سرش جولانگاه دغدغهها شده بود.
در دل شب، مأمون به بستر رفت؛ اما آوايى كه به آرامى در جويبار حيات جارى بود. رضا (ع) قرآن مى خواند.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
از طلوع تا طلوع
از مدینه تا توس فاصله بسیار است اما آقا این فاصله ی بسیار را در زمانی اندک پیمودند. از مدینه طلوع کردند و در توس غروب؛ مثل خورشید... از طلوع شمس الشّموس تا غروب ایشان فقط ۵۵ سال طول کشید؛ هر چند که خورشیدِ خورشیدها هرگز غروب نمی کند؛ این را از برق چشمان زائران مشتاق و تلألوء اشکهای آنان میتوان فهمید. [۱]
----------
[۱]: . اصول کافی، ج ۲، ص ۴۰۲؛ مشهور است که آن حضرت در روز ۱۱ ذی قعده سال ۱۴۸ هجری قمری به دنیا آمدند و شهادت ایشان در روز آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری قمری بود.
همسرانِ خورشید
"سبیکه" از خاندان همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ؛ ماریه ی قبطیه بود. "سبیکه"؛ همسر امام رضاC و مادر امام جوادC بود. تاریخ نویسان او را سرآمد زنان روزگار خود در علم و پارسایی میشناسند.
او سالیان دراز تنها همسر امام رضاC بود تا روزی که ولایت عهدی آن حضرت اعلام شد؛ آن روز مأمون دخترش "اُمّ حبیبه" را نیز به عقد آن حضرت درآورد. [۱]
فرزند یا فرزندان؟
----------
[۱]: . همان، ج ۲، ص ۴۰۰ مأمون دختر دیگرش "اُمّ الفضل" را نیز به عقد حضرت جوادالائمه علیه السلام درآورد. شاید یکی از دلایل این کار اطلاع از زندگی اهل بیت علیهم السلام و کنترل مداوم آنها بوده است و میدانیم که " اُمّ الفضل" کسی است که امام جواد علیه السلام را مسموم و شهید کرد.
گفته اند امام رضا علیه السلام چند فرزند داشته اند: محمد، حسن، جعفر، ابراهیم، عایشه، فاطمه و موسی؛ ولی خود آقا فرمودند: «من بیش از یک فرزند نخواهم داشت اما از آن یک فرزند، فرزندان فراوان پا به عرصه ی وجود خواهند نهاد». [۱] و امام جواد علیه السلام نیز فرمودند: «شک و تردید از میان رفت؛ زیرا پدرم جز من فرزندی ندارد»؛ [۲] تا کسی نتواند بگوید که او (امام رضا علیه السلام) نیست.
----------
[۱]: . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۲۲۱
[۲]: . اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰۲
یک قمقمه دریا....
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥موضوع: منطبق کردن خود با دستورات امام #استاد_نصوری #گامی_به_سوی_ظهور 🔶🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا