eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: هوا تاریک شده. گاهی ستارگان را برانداز می‌کنی و می‌خواهی آموزشهای رزم شبانه را مرور کنی. ستاره قطبی، دب اکبر، دب اصغر، ملاقه ای. ستاره‌های ملاقه ای را ده برابر می‌کنی، می‌رسی به ستاره ی قطبی. رو به ستاره قطبی که ایستادی شمال است. پشت سرت جنوب. سمت راست مشرق و سمت چپ مغرب... معلوم نیست چرا وقتی به ستاره‌ها نگاه می‌کنی، یاد دوستان شهیدت می‌افتی. به آنها فکر می‌کنی. حرفهاشان، آخرین ساعتهای زندگی. قبل از حمله. شب عملیات. آنگاه ناخودآگاه دقایقی پیش را به یاد می‌آوری. بچه‌های همین گردان را که با یکدیگر وداع می‌کردند. همدیگر را در آغوش می‌گرفتند و ازیکدیگر حلالیت می‌طلبیدند. در همان تاریکی، دوستان خود را می‌یافتند و از آنها قول شفاعت می‌گرفتند. به یاد می‌آوری که چگونه مسئول گردان در نقطه شروع حرکت گردان ایستاده بود و با نیروهایش خداحافظی می‌کرد. روحانی گردان و قرآن بالای سر. سجده‌های طولانی. گریه‌های مخفیانه. با پوتین و تمام تجهیزات. عده ای هم نمی خواستند از زیارت عاشورا جدا شوند. رو به کربلا... السلام علیک یا اباعبدالله... تعدادی فیلمبردار هم سعی می‌کردند در پرتو یک نورافکن کوچک، صحنه‌ها را ثبت کنند. هیچ یک از بسیجیان حاضر نبودند دوربین، قطرات اشک آنان را ثبت کند. از ترس ریا. می‌خواستند فقط با خدا معامله کنند. هیچ خریداری را قبول ندارند. بچه‌ها خیلی حرف داشتند. با یکدیگر محبت می‌کردند. مزاح می‌کردند. یکدیگر را در بستن تجهیزات کمک می‌کردند. حبیب بن مظاهرها هم کم نبودند. در آن سیاهی، گاهی سفیدی ریش پیرمردها خوش می‌درخشید. [صفحه ۳۵] بعضی از آنها خیلی عجله داشتند که زود حرکت کنند. غذا هم نخوردند. می‌توان گفت همه بچه‌ها بدون استثنا وضو گرفتند. بعضی‌ها هم نماز شهادت خواندند. تاریک بود. نمی شد همه ی بچه‌ها را از نظر گذراند. ولی خیلی با حال بود. جالب است که بدانی چند ساعت بیشتر زنده نیستی. راستی در این چند ساعت چه خواهی کرد؟ جنگ یعنی این. یعنی تو می‌دانی به احتمال زیاد به زودی تمام بدنت بر روی زمین خواهد افتاد وروح از جسمت خارج خواهد شد. یعنی شهید می‌شوی. آنهایی که توانستند چنین آمادگی را در خود به وجود بیاورند، حتما با خدای خود تسویه حساب کرده اند. معذرت خواهی کرده اند. امام زمان را صدا کرده اند. شب حمله، یعنی شب توبه. یعنی تو خود را کشته ببینی. کشته ی راه خدا. شب عملیات یعنی وداع آخر. یعنی یک امتحان. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. برو. توکل کن به خدا. حواس خود را جمع کن که از ستون عقب نمانی. همه ی نیروها در پشت این چند تپه جمع شده اند. تعدادی سنگر بالای تپه‌ها دیده می‌شود. اینها سنگرهای پدافندی منطقه است که از پیش بوده و تا همین امروز در آنها نگهبانی داده می‌شده؛ ولی قرار است امشب و در همین ساعتها از این تپه‌ها عبور کنیم و به خط عراقی‌ها بزنیم و حمله را شروع کنیم. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدانم‌شهادت شرط‌زیبادیدن‌است یادل‌به‌دریا‌زدن؛ ولی‌هرچه‌هست،جزدریادلان دل‌به‌دریانمیزنند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
hafez 69.mp3
7.13M
گر چنین جلوه کند مغبچهٔ باده فروش
.......: سنایی ای عشق تو را روح مقدس منزل سودای ترا عقل مجرد محمل سیاح جهان معرفت یعنی دل از دست غمت دست بسر پای بگل * امر دیرا گرفت مردک مست پای مزدش دو مرغ داد بدست چون فشردش بزور کنک درشت هر دو را مرده دید اندر مشت کودک از کار خود جریده بماند دست خالی و... دریده بماند قصه ی طالب متاع غرور همچنانست اگر نه یی کر و کور شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا