eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حكمت ۲۱ مِنْ عَلَامَاتِ الْفَقِيهِ الحُكم [ (الْحِلْمُ) ] وَ الْعِلْمُ وَ الصَّمْتُ بصير باش به احكام دين حق كه خداي از آن فقيه كه دانا به حكم اوست رضاست نشانه‌هاي فقاهت به نزد پير خرد قضاوت بحق و دانش و سكوت بجاست https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امام زمان(عج) با مخالفین دین مبارزه می کنند نه اینکه علمای دین دشمن امام زمان هستند 🔶🔹🔶
دانه خال اشکم ز غم هجر تو آرام ندارد چشمم ز تماشای رخت کام ندارد بر سوز دل سوخته‌ام گاه نگاهی ای دوست دلم جز تو دلارام ندارد مرغ دل وحشی من ای ماه دل آرا جز دانه خال تو دگر دام ندارد [صفحه ۷۶] دیوانه عشق تو به پیغام بسازد افسوس که این دل ز تو پیغام ندارد صد دانه فشاندند و دلم رام نگردید غیر از سر کوی تو دلم بام ندارد هر شب بپزم در سر، سودای غمت را افسوس که جز آرزوی خام ندارد گفتار ز دل خویش سخن خاشمی زار عبد سیه از خوان تو انعام ندارد دعا براي فرج امام زمان علیه السلام نویسنده: حسین هاشمی نژاد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
نفسها دوباره حبس می‌شود. اشک در چشمان تو حلقه می‌زند. باید از دوست خوب خود جدا شوی. آن هم این گونه. او را بگذاری و بروی. راه دیگری باقی نمانده. یک بار دیگر به سراغ او می‌روی. زیر کتف او را گرفته و بلند می‌کنی. ولی مقدار زیادی خون به همراه تکه‌های مغز از آن خارج می‌شود. خود حمید هم از حال می‌رود. دیگر فرصت نیست. صدای عراقی‌ها شنیده می‌شود. همه بلند می‌شوید و راه می‌افتید. در یک ستون و پشت سر هم. می‌دوید. از وسط میدان مین. راهی برای پیدا کردن معبر وجود ندارد. شما می‌روید و عراقی‌ها شلیک می‌کنند. اما موفق نمی شوند. بچه‌ها در حالی که از بدنشان خون می‌چکد از دید عراقی‌ها پنهان می‌شوند و کمی پایین تر به یک گروه دیگر از نیروهای خودی می‌رسند. حمید آن بالا ماند. روح پاکش نیز بالا رفت. عراقی‌ها به جسم او رسیدند ولی روح او در عالم ملکوت جای گرفت. او سالها آرزوی شهادت داشت و اینک جنازه ی مطهرش در میان عراقی‌ها باقی ماند. عقب نشینی اجرا شد. به طور حتم در این حرکت نظامی اتفاقهای جالبی [صفحه ۹۵] می افتد ولی نباید آن را به عنوان یک شکست تلقی کرد، بلکه این حرکت نظامی می‌تواند منشأ یک حرکت جدید نظامی باشد. خط دوم در نزدیکی قرارگاه فرماندهی سابق تشکیل شده و نیروهای زیادی در آنجا مستقرند. آمبولانسها تا پشت آنجا می‌آید و مجروحان را که موفق شده اند خود را برسانند به عقب منتقل می‌کنند. آخرین گروههای پراکنده از بالا به پایین می‌رسند، اما هنوز انتظار برای ورود سایر گروهها وجود دارد. عراقی‌ها هم می‌رسند. از خط دفاعی تشکیل شده اطلاعی ندارند و مستانه به پایین می‌آیند. حتی می‌خندند. ناگهان آتش مرگبار رزمندگان اسلام راه را بر آنان سد می‌کند. متوجه اوضاع می‌شوند و در مدت کمی آنها هم یک خط در بالا تشکیل می‌دهند. جای حساسی است. عراقی‌ها بالا و ما پایین، اما جبهه ی درگیری به گونه ای انتخاب شده است که عراقی‌ها نتوانند محل دقیق نیروها را تشخیص دهند. به همین دلیل حدود یک ساعت بی هدف به سمت پایین تیراندازی می‌کنند و بعد منطقه آرام می‌شود. نیروهایی که باید در خط بمانند مشخص است، بقیه به عقب می‌روند. قرار است بقیه ی نیروها فردا شب به عقب منتقل شوند، به این علت خط چندان مستحکمی چیده نمی شود و هدف این است که طی امشب و فردا تجهیزات و امکانات لجستیک را از منطقه به راحتی خارج کنند. یک عقب نشینی انتخابی از پیش طراحی شده و مفید به حال نیروهای اسلام اما هنوز فرماندهان سپاه اسلام از ضربه زدن به سپاه کفر غافل نیستند. دو گردان که در هیچ مرحله از عملیات شرکت نداشته اند برای یک ضربه مهلک به عراق انتخاب می‌شوند. عراق پس از به دست آوردن مجدد ارتفاع، غافل شده و متوجه پهلوی سمت راست خود نیست. نیروهای زیادی را نیز وارد منطقه کرده و بدون تشکیل یک خط منسجم و آماده در جشن پیروزی ساده و موقت خود غرق شده. پس امشب هم عملیات است. دو گردان از مناطقی که عراق هیچ توجهی به آنها ندارد بالا می‌روند و خود را به زیر قله می‌رسانند. عراقیها را غافلگیر می‌کنند. [صفحه ۹۶] یک شبیخون بزرگ. ایجاد قتلگاهی برای مزدوران عراقی. دهها کشته و صدها مجروح بر جا می‌ماند. دو گردان بر می‌گردند با کمترین تلفات چند شهید و مجروح. عراق دیوانه شده، خطوط پایین ارتفاع را رها می‌کند و به بالا می‌رود. می‌رود تا قله را نجات بدهد؛ اما دیر شده. بسیجیان آمدند و زدند و رفتند. خیلی سریع. از تعداد کشته‌ها معلوم است. عراقی‌ها حتی یکدیگر را اشتباه گرفته و با هم درگیر می‌شوند. از سایه خودشان هم می‌ترسند. نیروهایی که از پایین به کمک بالا می‌روند مورد حمله قرار می‌گیرند. فکر می‌کنند. بسیجیان آمدند. با اینکه یک ساعتی است که نیروهای دو گردان به پایین برگشته اند، اما هنوز درگیری در آن بالا ادامه دارد. عراقی‌ها شاید بی خودی به همه طرف شلیک می‌کنند. منور می‌زنند و وحشت زده تمام دشت را گلوله باران می‌کنند. بازگشت به اردوگاه باز هم مجموعه ای از خاطره‌های ناگفتنی و جای خالی شهدا و دوستان است. اردوگاه منتظر رزمندگان خسته است و از صمیم قلب به آنها خوش آمد می‌گوید. اردوگاه در شب اول گریه می‌کند. باران آرامی هم می‌بارد. اردوگاه ساکت است. فانوسها از این سو به آن سو می‌روند. بچه ها می خوابند. حاضرین نماز می‌خوانند و برای غایبان دعا می‌کنند. صبح می‌شود. یک روز بعد نوبت مرخصی است؛ اما این یک روز بدون حضور شهیدان خیلی طولانی است. خدایا شب را چگونه تحمل کنیم. نیم ساعت به غروب مانده، تبلیغات قرآن می‌گذارد. سوره ی «واقعه» توسط منشاوی: اذا وقعت الواقعه...، عجب واقعه ی عظیمی در پیش است! خدایا خودت کمک کن. چه واقعه ای را پشت سر گذاشتیم؟ خدایا خودت صبر بده. هیچ کس از ته قلب نمی خندد. اگر بهانه ای به دست آید همه گریه می‌کنند. تعدادی از دوستان شهید شدند و ما باقی ماندیم. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پناه میبرم بر خدا از روزی که گناه، فرهنگ و عادت مردم شود😔 شهید حمید سیاهکالی مرادی