45.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کارگاه #مهدویت_و_فرق_انحرافی 5
💠 جلسه 5⃣
🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور
👌 انتشار فایل آزاد و حلال
مطلبی پیرامون حدیث پخش شده.mp3
1.49M
🔰 مطلبی پیرامون حدیث پخش شده درباره عمل روز اول #محرم جهت فرزند آوری
🎤 #احسان_عبادی
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
گرمای مطبوعی است. دل راضی و تن گرم است. چند [صفحه ۱۹۸] نفری که دور آتش نشسته اند، چرت میزنند. دل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
و ناله میکند. گریهها هماهنگ میشود. همایش یک سرود جاودانه. کلامی آشنا. یا ابا عبدالله.
باید بر حسین گریست. اگر بر حسین گریه کردیم، یعنی برای همه ی مظلومان تاریخ و انقلاب و جنگ و عملیات اخیر گریه کرده ایم. اگر بر حسین گریه کردیم، یعنی بر همه ی ظالمان تاریخ و دژخیمان بعثی حمله کرده ایم. اگر بر حسین گریه کردیم، یعنی دست بیعت به او داده ایم و خود را در دامان او انداخته ایم. گریه بر حسین یعنی آرزوی شهادت. گریه بر حسین یعنی سرود استقامت. گریه بر حسین یعنی ادامه راه شهیدان.
شام، نان است و خرما و لوبیای داغ، در این سرما میچسبد. خصوصا خرما. بچهها هم راغبترند. در آخرین ساعت شب مشخص میشود که فردا ظهر احتمالا به عقب منتقل خواهیم شد ولی همین امشب باید آماده باشیم تا چنانچه اتفاقی در خط افتاد، بلافاصله خود را برسانیم و به سایر گردانها کمک
[صفحه ۲۰۰]
کنیم. جلسه ای هم بین سه مسئول گروهان و فرماندهی گردان برقرار میشود و هماهنگیهای لازم صورت میگیرد.
بچهها به دنبال تهیه مکانی برای خواب هستند، یکی دو ماشین تدارکات مقداری وسایل میآورد. والور، کیسه خواب و حدود ۲۰ پتوی خشک. بعضی از بچهها هم محل خواب خود را در بهترین نقطه ی چادر آماده میکنند و میخوابند. ولی تعداد ایثارگران زیادتر است. آنها در همه حال رعایت میکنند. از حق خود هم میگذرند. به خوبی تفاوت نیروها مشخص میشود. آنهایی که تحملشان در سختیها کمتر است و در شرایط مشکل، امکانات را برای خود بر میدارند و کسانی که در همه حال، آنچه را برای خود میخواهند برای دیگران هم میپسندند خود را برای دیگران به
زحمت میاندازند.
حدود ۲۰ نفر از بچهها مجبورند با یک کیسه خواب بیرون از چادر و در فضای باز و یخزده ی بیرون بخوابند. خیلی مشکل است. ولی قبول میکنند. از جان و دل. کمی هم تعارف و کشمکش به وجود میآید، ولی ایثارگران موفق ترند. خود را به سرما میسپارند تا دوستان خسته شان در حداقل گرمای چادر بخوابند. هر چند داخل چادر گرمتر از بیرون نیست. ولی عامل روانی حاکم است. اصلا شاید به خاطر سکون هوا، سرمایش شکننده تر باشد. صدای خمپاره هم لالایی میخواند. گلولههای توپ هم کمی عقبتر به زمین میخورند. جنگ ادامه دارد ولی نه به شدت شبهای اول و یا مانند عملیات جنوب. عراقیها هم یخ کرده اند. سرما توان همه را گرفته، ولی آتش خمپارهها کم و بیش رد و بدل میشود.
جنگ غیر قابل پیش بینی است و باید تمام شرایط آن را پذیرفت. قرار نیست همه چیز براساس برنامه پیش برود. جنگ یعنی بر هم زدن نظم فکری و عملی حریف. نباید اجازه داد دشمن براساس برنامه و زمان بندی خاص مقابل تو بایستد. او هم اجازه نمی دهد برنامهها و اهدافش به طور کامل برای تو فاش شود. هر دو میخواهند فکر یکدیگر را بخوانند. هر دو میخواهند، بدانند
[صفحه ۲۰۱]
حرکت بعدی چیست و در مقابل آن حرکت مناسب انجام دهند. به همین دلیل شرایط همواره در حال تغییر است و باید آماده بود تا هر لحظه راهی تازه را پیمود. در جنوب، در غرب، روی این ارتفاع، کنار آن تپه، رو به جلو، به سمت عقب و... باید آماده و زیرک بود. دشمن مکار است. ولی خدا از همه مکارتر است. «و مکروا و
مکرالله و الله خیر الماکرین». در همه حال باید از خدا استعانت جست. حتی برای حیله در مقابله دشمن. او طراح و شکافنده ی همه ی حیله هاست. او به همه چیز احاطه دارد و رب العالمین است. پرورش دهنده ی عالم. آفریدگار جهان.
قبل از اینکه تمام نیروهای گردان به خواب بروند، ناگهان پیک لشکر با موتور میرسد. اول از هر چیز قلب گواهی میدهد که اتفاقی افتاده. سراسیمه سراغ حاجی را میگیرد. حاجی کنار آتش با مسئول تدارکات گردان و مسئول بهداری صحبت میکند. چند لحظه بعد حاجی سوار بر تویوتا و به قرارگاه. یا حضرت عباس! باز چه شده؟ حقیقتش همه خسته و امیدوارند حداقل برای چند روز آینده، کاری در پیش نباشد تا بتوانند عقب بروند و پس از استراحت و استحمام و... بر گردند، چون هنوز بدنها خیس است و سوز برف از تنها خارج نشده.
هنوز معلوم نیست چه خبر است؟ بهتر است استراحت کرد تا چنانکه خبری شد، حداقل کمی استراحت کرده باشیم. سکوت همه جا را فرا میگیرد، اما نمی شود خوابید، خیلی سرد است. یکی پتو داخل کیسه خواب و تو هم داخل آن. پاها را در شکم جمع کرده و به اصطلاح قوز کرده ای. همه همین طورند. سرها را هم به داخل برده اند و زیپ کیسه خواب را تا آخر بالا کشیده اند، ولی باید خوابید. باید از فرصت استفاده کرد. خواب از راه میرسد و قبل از آنکه تو برای آن دقیقه و لحظه ای در نظر بگیری، تو و دیگران را میبرد.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
حرکت امام به سوی مکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part03_آه ترجمه مقتل نفس المهموم.mp3
11.04M
ورود عبیدالله به کوفه، خروج مسلم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هزارت جان به غارت برده ویشی هزارانت جگر خون کرده ویشی هزاران داغ ویش ارشینم اشمرت هنو نشمرته از ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کبر
یکی از ارباب حقیقت گوید: بایزید بسطامی عبورش به سگی افتاد که از باران خیس شده بود، وی لباسش را دور کرد تا به سگ نخورد، سگ به زبان آمد و گفت: لباس تو اگر به خاطر تماس با من نجس شود، با آب پاک گردد، ولی لباس کبری که پوشیده ای به هرکه اصابت کند با هیچ آبی پاک نگردد.
ملا مؤمن حسینی
زهد صلحا که زرق شیداست همه
اسباب فریب عمر و زید است همه
بیخوابی زاهدان چو خواب صیاد
از بهر گرفتاری صید است همه
پارسایی
ملا مؤمن حسین گوید: کلمات ابجدی به هشت قسم تقسیم میشوند، چهار بخش آن چهار حرفی، و چهار بخش سه حرفی است و هر کلمه ای رقمی هندی از یک تا هشت است و هر حرفی از هر کلمه ای رمزی سندی است. (روش این اسماء و حروف ممکن است به صورت ذیل باشد).
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357