eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آب‌سرد کارشناس صدای آمریکا بر جنگ رسانه‌ای شبکه‌های فارسی زبان از کمپین "من وکالت می‌دهم"! 🔺 انتقاد تند دکتر «علی صدارت» کارشناس ضد ایرانی از به اصطلاح کمپین "من وکالت می‌دهم": من با سابقه‌ای که از رضا پهلوی و دوستانشان می‌بینم دچار دلهره می‌شوم که ما داریم به کدام سو رهبری می‌شویم؟! واقعا نمی‌دانم که اصلا بشود به آن گفت وکالت! واقعا نمی‌توان آن را بیشتر از یک جنگ رسانه‌ای نامید!! و از دید من عملی ناشایست و از نظر سیاسی کاری سبک است. ........: https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: پيام به مردم رنج كشيده عراق ۱۰ صفر ۱۴۲۴ پيام به مردم رنج كشيده عراق ۱۰ صفر ۱۴۲۴ بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برادران و خواهران، ملت ستمديده و رنج كشيده عراق اين جانب از حوادث ناگوار و مصيبت‌هاي جانكاه و آلام جان گدازي كه ملت غيور عراق در اين برهه از زمان، متحمل آن شده است، شديداً متأثر و متألم گشته، ضمن ابراز همدردي با عموم مردم خاصه خانواده‌هاي رنج ديده و داغدار براي همگان صبر و شكيبائي و عزت و عظمت در سايه اسلام از خداوند متعال مسئلت دارم. گذشته از اين مشكلات و حوادث تأسف انگيز، اخبار منتشره از هرج و مرج و فجايع دردناك از قبيل قتل و غارت كه در برخي مناطق روي داده بسيار تلخ و نگران كننده و دور از انتظار بوده، موجب تألم خاطر گشته است. همه ي آحاد ملت غيور و شجاع و مؤمن عراق بدانند كه تعرض به جان و مال افراد بخصوص در اين شرايط در شمار اكبر محرّمات است. در شرايط كنوني وظيفه ي اسلامي همه ي مردم اعم از شيعه و سني است كه با هوشياري و بيداري خود، بهانه را از دشمنان و متجاوزان بگيرند، با رعايت نظم عمومي و ابراز مهرباني و برادري، به حمايت از محرومان و مستمندان بشتابند و با تشكيل كميته‌هاي مردمي به ياري مجروحان و خسارت ديدگان همت گمارند. رعايت احترام علماء اعلام و مراجع عظام دامت بركاتهم بر همه واجب است. لازم است با دخالت افراد دلسوز و متدين و همكاري و همفكري علماء و روحانيون و ساير نخبگان و با محوريت مساجد جلوي هرگونه هرج و مرج و قتل و تجاوز و غارت اموال عمومي و خصوصي گرفته شود و فضاي امن و محيط آرام براي كليه شهروندان بوجود آيد تا ملت عراق بتواند در سايه وحدت و يكپارچگي، توانائي و آگاهي خود را به نمايش بگذارد و تمدن اصيل اسلامي و فرهنگ ملّي و جايگاه والاي آن ملت قدرتمند و شجاع را بازيابد و موجبات رضاي خداوند سبحان فراهم گردد. پيروزي و سعادت براي اسلام و مسلمانان را خواستارم. سيدعلي خامنه اي - ۱۰ صفر ۱۴۲۴ مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۳۱- انتخابات مجلس خبرگان رهبری نظر شما درمورد موضعگیریهای مختلف در انتخابات خبرگان بفرمائید. لابد «چیست». عبارت این جوری غلط است؛ «نظر خود را مثلاً بفرمائید»؛ ما اشتباهات انشائی و املائی را هم باید درست کنیم! من دقیقاً نمیدانم منظور شما چیست. بالاخره انتخابات خبرگان یک انتخاباتی است؛ البتّه مهم هم هست. خبرگان برخلاف انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، کار نقد ندارند؛ منتظر می‌نشینند برای یک لحظه؛ لیکن آن لحظه، بسیار مهم است: لحظه ی انتخاب رهبر. بنده هیچ چکی و سندی و سفته ای از خدای متعال نگرفتم که تا ده روز دیگر یا یک ماه دیگر یا شش ماه دیگر یا یک سال دیگر زنده خواهم بود؛ من هیچ تضمینی ندارم؛ ممکن است یک ساعت دیگر نباشم؛ این کاملاً ممکن است، نه اینکه بخواهم تعارف کنم. پس باید خبرگانی وجود داشته باشند که بمجرّد اینکه این شخص افتاد زمین، یک نفر را اقامه کنند؛ کمااینکه بعد از رحلت امام این کار بسرعت انجام گرفت و حالا با قطع نظر از نوع انتخابی که آنها کردند - که من خودم را حقیر میدانم - نفس این کار و سرعت عمل، بسیار کار مفید و گره گشایی بود؛ لذا انتخابات خبرگان از این جهت بسیار مهم است؛ باید آدمهای امین و حسابی و درستی انتخاب شوند و منتظر بنشینند. البتّه آقایان هر سال یک جلسه دارند؛ یک جلسه ای است که دور هم می‌نشینند و بحث میکنند. البتّه این یک جلسه برایشان لازم است، ظاهراً مفید است. ممکن است سالهای متمادی بگذرد، به آن انتخاب اساسی نیاز پیدا نکنند؛ امّا یک لحظه که نیاز پیدا میشود، خیلی اهمیّت پیدا میکند. به هر حال اگر موضعگیری دیگری هست، من اطّلاعی ندارم. * * * چه قدر است من دارم صحبت میکنم؟ نیم ساعت؛ اذان دانشگاه تهران ساعت یک و نیم است؟! خیلی خوب ما میتوانیم برنامه را این جوری تنظیم کنیم که یعنی یکی از دو کار را میتوانم بکنیم. میتوانیم پاسخ به سؤالات را ادامه بدهیم تا ظهر ]بعد[، نماز بخوانیم. بعد از نماز من یک نیم ساعتی برای شما صحبت بکنم. میتوانیم هم آن نیم ساعت را از همین حالا شروع کنیم و این پاسخ به سؤالات را بگذاریم بعد؛ خیلی خب. چون من بالاخره نفهمیدم که چه کسی چه گفت. صبر! من راهش را بلدم. توجه کنید! کسانی که معتقدند که من الان پاسخ به سؤالات بدهم، بعد از نماز آن صحبت را که میخواهم بکنم، نیم ساعت را آن وقت صحبت کنیم، دستشان را بلند کنند. ممنون. ... بله؟ کاغذهای خواهرها را نیاوردند؟ من نمیدانم. من گزینشی رفتار نکردم. ما مثل آمریکائیها گزینشی رفتار نمیکنیم! ما همین طور از یک کنار مطرح میکنیم. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
💠کسی که بگیرد،جنگ با خدا کرده است‌. به این وضعی که الان در ایران هست، این وضع، وضع طاغوتی است.ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. کسی که ربا بخورد، ربا بگیرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است که جنگ با خدا می کند. این سیستم باید متحول بشود. سیستم بانکی باید عوض بشود و ما امیدواریم که با همت همه کارمندان و کارگران اینطور مسائل حل بشود. 📚صحیفه نور جلد ۵ صفحه ۲۸۰ 👈بیانات امام خمینی در جمع کارمندان بانک های قم و کاشان 🗓مورخ: ۱۳۵۸/۰۱/۲۲ 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: سخنان درربار در توحيد متن حديث جوامع التوحيد ۱- الكلينى عن أحمد بن إدريس عن محمّد بن عبدالجبّار عن صفوان بن يحيي، قال: سألنى أبوقرّة المحدّث أن اُدخله علي أبى الحسن الرضا عليه السلام فاستأذنته، فأذن لى، فدخل فسأله عن الحلال و الحرام ثمّ قال له: أَفَتقرّ أنّ الله محمول؟ فقال أبوالحسن عليه السلام: كلّ محمول مفعول به مضاف إلي غيره محتاج، و المحمول اسم نقص فى اللفظ، و الحامل فاعل و هو فى اللفظ مدحة، و كذلك قول القائل: فوق و تحت و أعلا و أسفل و قدقال الله (و للّه الأسماءُ الحُسني فادعوه بها)، و لم يقل فى كتبه: إنّه المحمول بل قال: إنّه الحامل فى البرّ و البحر و الممسك السماوات و الأرض أن تزولا، و المحمول ما سوي الله و لم يسمع أحد آمن بالله و عظمته قطّ قال فى دعائه: يا محمول! قال: ابوقرة: فإنّه قال (و يَحملُ عرشَ ربّكَ فوقَهُم يومئذٍ ثمانية) و قال (الّذين يحملونَ العَرش)! فقال أبوالحسن عليه السلام: العرش ليس هو الله، و العرش اسم عِلم و قدرة و عرش فيه كلّ شى ء، ثمّ أضاف الحمل إلي غيره: خلقٍ مِن خلقه، لأنّه استعبد خلقه بحمل عرشه و هم حملة علمه، و خلقاً يسبّحون حول عرشه و هم يعملون بعلمه، و ملائكة يكتبون أعمال عباده، و استعبد أهل الأرض بالطواف حول بيته و الله علي العرش استوي كما قال و العرش و مَن يحمله و مَن حول العرش و الله الحامل لهم الحافظ لهم، الممسك القائم علي كلّ نفس و فوق كلّ شى ء و علي كلّ شى ء و لايقال: محمول و لاأسفل قولاً مفرداً لايوصل بشى ء فيفسد اللّفظ و المعنى. قال أبوقرّة: فتكذّب بالرواية الّتى جاءت أنّ الله إذا غضب إنّما يُعرف غضبه أنّ الملائكة الّذى يحملون العرش يجدون ثقله علي كواهلهم، فيخرّون سجّداً فإذا ذهب الغضب خفّ و رجعوا إلي مواقفهم. فقال أبوالحسن عليه السلام: أخبِرْنى عن الله تبارك و تعالي منذ لعن ابليس إلي يومك هذا هو غضبان عليه، فمتي رضي؟ و هو فى صفتك لم يَزَل غضبان عليه و علي أوليائه و علي أتباعه،، كيف تجترئ أن تصف ربّك بالتغيير من حال إلي حال و أنّه يجرى عليه ما يجرى علي المخلوقين؟! سبحانه و تعالي لم يَزُل مع الزائلين و لم يتغيّر مع المتغيّرين و لم يتبدّل مع المتبدّلين و مَن دونه فى يده و تدبيره، و كلّهم إليه محتاج وهو غنى عمّن سواه. ۲- الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضى الله عنه قال: حدّثنا محمّد بن الحسن الصفّار عن أحمد بن محمّد بن عيسي عن علىّ بن سيف بن عُمَيرة عن محمّد بن عبيد قال: دخلت علي الرضا عليه السلام فقال لى: قُل للعباسى: يكفّ عن الكلام فى التوحيد و غيره و يكلّم الناس بما يعرفون و يكفّ عمّا ينكرون، و إذا سألوك عن التوحيد فقل: كما قال الله عزّوجلّ (قل هو الله أحد الله الصمد لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفواً أحد) و إذا سألوك عن الكيفيّة، فقل كما قال الله عزّوجلّ: (ليس كمثله شى ء) و إذا سألوك عن السمع، فقل كما قال الله عزّوجلّ: (هو السميع العليم) فكلّم الناس بما يعرفون. ۳- الصدوق قال: حدّثنا أبوعبدالله الحسين بن محمّد الأشنانى الرازى العَدل ببَلْخ، قال: حدّثنا علىّ بن مهرويه القزوينى عن داود بن سليمان الفرّاء عن علىّ بن موسي الرضا عليه السلام عن أبيه عن آبائه عن علىّ عليهم السلام قال: قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: التوحيد نصف الدين، و استنزلوا الرزق بالصدقة. ۴ - الصدوق قال: حدّثنا محمّد بن علىّ ماجيلويه رضى الله عنه قال: حدّثنا علىّ بن إبراهيم بن هاشم عن المختار بن محمّد بن المختار الهمدانى عن الفتح بن يزيد الجرجانى عن أبى الحسن عليه السلام قال: سمعته يقول فى الله عزّوجلّ: هو اللّطيف، الخبير، السميع، البصير، الواحد، الأحد، الصمد، الّذى لم يلد و لم يولد، و لم يكن له كفواً أحد، منشئ الأشياء، و مجسّم الأجسام، و مصوّر الصور، لو كان كما يقولون لم يُعَرف الخالق من المخلوق و لاالمنشى ء من المنشأ، لكنّه المنشئ فرّق بين مَن جسّمه و صوّره و أنشأه، إذ كان لايشبهه شى ء و لايشبه هو شيئاً، قلت: أجل جعلنى الله فداك، لكنّك قلت: الأحد الصمد و قلت: لايشبه شيئاً، و الله واحد و الإنسان واحد أليس قد تشابهت الوحدانية؟ قال: يا فتح، أحَلْتَ ثبّتك الله تعالي، إنّما التشبيه فى المعانى فأمّا فى الأسماء فهى واحدة و هى دلالة علي المسمّي، و ذلك أنّ الإنسان و إن قيل واحد فإنّما يُخبر أنّه جثّة واحدة، و ليس باثنين، فالإنسان نفسه ليست بواحدة، لأنّ أعضاءه مختلفة و ألوانه مختلفة كثيرة غير واحدة، و هو أجزاء مجزّأة ليست بسواء، دمه غير لحمه و لحمه غير دمه، و عصبه غير عروقه، و شعره غير بشره، و سواده غير بياضه، و كذلك ساير جميع الخلق، فالإنسان واحد فى الاسم لاواحد فى المعنى، و الله جلّ جلاله واحد لاواحدَ غيرُه، لااختلاف فيه و لاتفاوت و لازيادة و لانقصان، فأمّا الإنسان المخلوق المصنوع المؤلّف من أجزاء مختلفة و جواهر شتّى غير أنّه بالاجتماع شى ء واحد، قلت: جُعلت فداك، فرّجتَ عنّى فرّج الله عن
ك، فقولك: "اللّطيف الخبير" فسّرْه لى كما فسّرتَ "الواحد"، فإنّى أعلم أنّ لطفه علي خلاف لطف خلقه للفصل، غير أنّى اُحبّ أن تشرح لى ذلك. فقال: يا فتح، إنّما قلنا: اللطيف للخلق اللطيف، و لعلمه بالشى ء اللطيف و غير اللطيف، و فى الخلق اللطيف من الحيوان الصغار من البعوض و الجرجس و ما هو أصغر منها ما لاتكاد تستبينه العيون، بل لايكاد يستبان لصغره الذّكَر من الأنثى و الحدث المولود من القديم، فلمّا رأينا صِغَر ذلك فى لطفه و اهتداءه للسفاد و الهرب من الموت و الجمع لما يصلحه ممّا فى لجج البحار و ما فى لحاء الأشجار و المفاوز و القفاز و فهم بعضها عن بعض منطقها و ما تفهم به أولادها عنها و نقلها الغذاء إليها، ثمّ تأليف ألوانها حُمرةً مع صُفرة و بياضها مع خضرة و ما لاتكاد عيوننا تستبينه بتمام خلقها و لاتراه عيوننا و لاتلمسه أيدينا علمنا أنّ خالق هذا الخلق لطيفٌ لَطُف فى خلق ما سمّينا بلاعلاج و لاأداة و لاآلة، إنّ كلّ صانع شى ء فمن شى ء صنعه، و الله الخالق، اللّطيف، الجليل، خلق و صنع لا من شى ء. ۵- المفيد قال: أخبرنى الشريف الصالح أبو محمّد الحسن بن حمزة العلوى الحسينى الطبرى قال: حدّثنا محمّد بن عبدالله بن جعفر الحِمْيَرى عن أبيه عن أحمد بن محمّد بن عيسي عن مروك بن عبيد الكوفى عن محمّد بن زيد الطبرى قال: سمعت الرضا علىّ بن موسي عليه السلام يتكلّم فى توحيد الله سبحانه فقال: أوّل عبادة الله معرفته و أصل معرفة الله عزّوجلّ توحيده و نظام توحيده نفى التحديد عنه، لشهادة العقول أنّ كلّ محدود مخلوق و شهادة كلّ مخلوق أنّ له خالقاً ليس بمخلوق، الممتنع من الحدث هو القديم فى الأزل فليس الله عبد من نعت ذاته و لاإيّاه وحّد من اكتنهه و لاحقيقته أصاب من مثله ولا به صدق من نهاه و لاصمد صمده من أشار إليه بشى ء من الحواسّ و لاإيّاه عنى مَن شبّهه، و لا له عرف من بعّضه ولا إيّاه أراد من توهّمه كلّ معروف بنفسه مصنوع، وكلّ قائم فى سواه معلول، بصنع الله يستدلّ عليه وبالعقول تعتقد معرفته وبالفطرة تثبت حجّته. خلقه تعالي الخلق حجاباً بينه و بينهم، و مباينته إيّاهم مفارقته لهم، و ابتداؤه لهم دليل علي أن لاابتداء له: لعجز كلّ مبتدأ منهم عن ابتداء مثله؛ فأسماؤه تعالي تعبير، و أفعاله سبحانه تفهيم، قدجهل الله تعالي من حدّه، و قدتعدّاه من اشتمله و قدأخطأه من اكتنهه، و من قال: "كيف" هو؟ فقدشبّهه، و من قال فيه: "لِمَ"؟ فقدعلّله، و من قال: "متي "؟ فقدوقّته، و من قال: "فيم"؟ فقدضمّنه، و من قال: "إلى مَ"؟ فقدنهّاه، و من قال: "حتّي مَ"؟ فقدغَيّاه، و مَن غيّاه فقدجزّأه و من جزّأه فقدألحد فيه. لايتغيرّ الله تعالي بتغير المخلوقات و لايتحدّد بتحدّد المحدود، واحد لابتأويل عدد، ظاهر لابتأويل المباشرة، متجلّ لاباستهلال رؤية، باطن لابمزايلة، مباين لابمسافة، قريب لابمداناة، لطيف لابتجسّم، موجود لاعن عدم، فاعل لاباضطرار، مقدّر لابفكرة، مدبّر لابحركة، مريد لابعزيمة، شاءٍ لابهمّة، مُدرِك لابحاسّة، سميع لابآلة، بصير لابأداة، لا تصحبه الأوقات، ولاتضمّنه الأماكن و لاتأخذه السّنات و لاتحدّه الصفات و لاتفيده الأدوات. سبق الأوقاتَ كونُه و العدم وجودُه، و الابتداء أزلُه، بخلقه الأشباه عُلم أن لاشبه له، و بمضادّته بين الأشياء عُلم أن لاضدّ له، و بمقارنته بين الأمور عُرف أن لاقرين له، ضادّ النور بالظلمة و الصرّ بالحرور، مؤلّف بين متباعداتها، و مفرّق بين متدانياتها، بتفريقها دلّ علي مفرّقها، و بتأليفها علي مؤلّفها، قال الله عزّوجلّ (و من كلّ شى ء خَلَقْنا زَوجينِ لعّلكم تَذَكّرون) له معنى الربوبية إذ لامربوب، و حقيقة الإلهيّة إذ لامألوه، و معنى العالم و لامعلوم، ليس منذ خلق استحقّ معنى الخالق، و لا من حيث أحدث استفاد معنى المُحدِث، لاتغيّبه "منذ"، و لاتدينه "قد"، و لاتحجبه "لعّل"، و لاتوقّته "متى " و لاتشمله "حين"، و لاتقارنه "مع"، كلّ ما فى الخلق من أثر غير موجود فى خالقه، و كلّ ما أمكن فيه ممتنع من صانعه. لاتجرى عليه الحركة و السكون، و كيف يجرى عليه ما هو أجراه، أو يعود فيه ما هو ابتدأه، إذاً لتفاوتت ذاته، و لامتنع من الأزل معناه، و لَمّا كان للبارى معني غير المبروء لو حُدّ له وراء لَحُدّ له أمام، و لو التمس له التمام لَلزمه النقصان، كيف يستحقّ الأزل م َن لايِمتنع من الحدث؟! و كيف ينشئ الأشياء من لايمتنع من الإنشاء؟! لو تعلّقت به المعانى لَقامت فيه آية المصنوع، و لتحوّل عن كونه دإلّا إلي كونه مدلولاً عليه ليس فى محال القول حجّه، و لا فى المسألة عنه جواب، لاإله إلّا الله العلىّ العظيم. ۶- الصدوق قال: حدّثنا علىّ بن أحمد بن محمّد بن عمران الدقّاق رضى الله عنه قال: حدّثنا محمّد بن أبى عبدالله الكوفى، قال: حدّثنا محمّد بن إسماعيل البرمكى قال: حدّثنى الحسين بن الحسن قال: حدّثنى بكر بن زياد، عن عبدالعزيز بن المهتدى قال: سألت الرضا عليه السلام عن التوحيد، فقال: كلّ مَن قرأ (قل هو الله أحد) و آمن بها
فقد عرف التوحيد، قلت: كيف يقرأها؟ قال: كما يقرأها الناس، و زاد فيه: كذلك الله ربّى، كذلك الله ربّى، كذلك الله ربّى ثلاثاً. ۷- الصدوق قال: حدّثنا عبد الواحد بن محمّد بن عبدوس النيسابورى العطار بنيسابور فى شعبان سنة اثنتين و خمسين و ثلاثمائة قال: حدّثنى أبوالحسن علىّ بن محمّد بن قتيبة النيسابورى، قال: قال أبو محمّد الفضل بن شاذان النيسابورى عن الرضا عليه السلام... قال: قال قائل: لِمَ أمر الخلق بالإقرار بالله و برسله و بحججه و بما جاء من عند الله عزّوجلّ؟ قيل: لعلل كثيرة، منها: أنّ من لم يقرّ بالله عزّوجلّ و لم يجتنب معاصيه و لم ينتهِ عن ارتكاب الكبائر و لم يراقب أحداً فيما يشتهى و يستلذّ عن الفساد و الظلم، و إذا فعل الناس هذه الأشياء و ارتكب كلّ إنسان ما يشتهى و يهواه من غير مراقبة لأحد كان فى ذلك فساد الخلق أجمعين و وثوب بعضهم علي بعض، فغصبوا الفروج و الأموال و أباحوا الدماء و النساء، و قتل بعضهم بعضاً من غير حقّ و لاجرم، فيكون فى ذلك خراب الدنيا و هلاك الخلق و فساد الحرث و النسل. و منها: أنّ الله عزّوجلّ حكيم، و لايكون الحكيم و لايوصف بالحكمة إلّا الّذى يَحظُر الفساد و يأمر بالصلاح، و يزجر عن الظلم، و ينهى عن الفواحش، و لايكون حظر الفساد و الأمر بالصلاح و النهى عن الفواحش إلّا بعد الإقرار بالله عزّوجلّ و معرفة الآمر و الناهى، و لو ترك الناس بغير إقرار بالله عزّوجلّ و لامعرفته لم يثبت أمر بصلاح و لانهى عن فساد إذ لاآمر و لاناهي. و منها: أنّا وجدنا الخلق قديفسدون بأمور باطنة مستورة عن الخلق، فلولا الإقرار بالله و خشيته بالغيب لم يكن أحد إذا خلا بشهوته و إرادته يراقب أحداً فى ترك معصية و انتهاك حرمة و ارتكاب كبيرة، إذا كان فعله ذلك مستوراً عن الخلق غير مراقب لأحد، فكان يكون فى ذلك خلاف الخلق أجمعين، فلم يكن قوام الخلق و صلاحهم إلّا بالإقرار منهم بعليم خبير يعلم السّر و أخفى، آمر بالصلاح ناهٍ عن الفساد و لاتخفي عليه خافية، ليكون فى ذلك انزجار لهم عمّا يخلون به من أنواع الفساد. سخنان درربار در توحيد ۱- كليني از احمد بن ادريس، از محمد بن عبدالجبار، از صفوان بن يحيي نقل كند كه گفت: ابوقرّه محدّث از من خواست او را نزد ابوالحسن الرضا (ع) ببرم. از حضرتش اجازه خواستم و ايشان اجازه فرمود، پس به حضور ايشان رسيد و از حلال و حرام پرسش‌هايي كرد آنگاه به حضرتش گفت: آيا مي‌پذيري كه خدا محمول (مسند اليه) است؟ ابوالحسن (ع) فرمود: هر محمولي، اثر پذير، مضاف به غير و محتاج است، از سويي محمول از نظر واژگاني نيز داراي كاستي است، در حالي كه حامل، فاعل است و از نظر لفظ، ستايش و مدح را مي‌رساند، چنانكه لفظ بالا، پايين و زير و رو نيز چنين است، خداوند فرمايد (همه نامهاي نيك از آن خداست، پس او را بدان [ نامها ] بخوانيد) ۱ و در هيچ يك از كتابهاي آسماني نفرمود: او محمول است، بلكه فرمود: او حمل كننده در خشكي و دريا و نگاه دارنده آسمانها و زمين از جا به جايي (خروج از مدار خود) است، و جز خدا محمول خوانده شود. و از كسي كه ايمان به خدا و بزرگي او داشته هرگز شنيده نشده كه در دعاي خود گفته باشد: يا محمول! ابوقرّه گفت: خداوند فرموده (و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر بالاي سر خود حمل كنند) ۲ و فرمود (آنان كه عرش را حمل مي‌كنند) ۳. سپس ابوالحسن (ع) فرمود: عرش، خدا نيست، عرش نام، علم و قدرت است، و بنايي است كه همه چيز در آن هست، آن گاه فعل حمل را به غير خود كه مخلوقي از مخلوقاتش باشد نسبت داد، زيرا آفريدگاني از خود را براي بر سرگرفتن عرش به بندگي گرفته كه همان حاملان علم اويند، و آفريدگاني را [ برگزيده ] تا گرداگرد عرش و بهره مند از علم او، تسبيح او گويند، و فرشتگاني را كه اعمال بندگانش را مي‌نويسند، و اهل زمين را براي چرخيدن گرداگرد خانه خود به بندگي گرفت، و آن گونه كه فرمود بر عرش قرار يافت. بنابر اين خداوند عرش، حاملان آن و آنان كه پيرامون آنند را حامل و نگهدار است، كه او نگاهدارنده و قائم بر هر جان، و برتر و والاتر از همه چيز است، و (هيچ گاه) گفته نشود: او محمول است، و نه سخني پايين تر از آن كه مبنايي نداشته و تباهي لفظ و معني را در پي دارد. ابوقرّه گفت: پس اين روايت را تكذيب مي‌كنيد كه مي‌گويد: چون خدا به خشم آيد، خشم او را فرشتگان حامل عرش از سنگيني عرش به دوش خود حس مي‌كنند آن گاه به سجده مي‌افتند، و چون خشم از ميان رفته و شعله آن فروكش كرد، عرش سبك شده و آنان به جاي خويش بازگردند. ابوالحسن (ع) فرمود: به من بگو آيا خداوند از آن روز كه ابليس را لعن نمود تا امروز بر او خشمگين مانده است؟ چه زماني از او راضي شد؟ اين صفت توست كه پيوسته بر او، و اولياء و پيروانش خشمگيني، چگونه اين چنين گستاخانه سخن مي‌گويي؟ كه پروردگارت را به دگرگوني از حالي به حالي وصف مي‌كني و آنچه به مخلوقات قابل نسبت است به او بر مي‌بندي؟! او منزه و برتر است، نه چون ديگر تغيير يا
بندگان، دگرگوني پذيرد و نه تغيير و تبديل، چون آنچه در دست قدرت و تدبير اوست فروتر از اوست، همه به او نيازمند و او بي نياز از همه است ۴. ۲- صدوق گويد: محمد بن حسن بن احمد بن وليد (! [pagebreak] ( صفحه ۸۶۶) رض) براي ما چنين به حديث گفت: محمد بن حسن صفّار، از احمد بن محمد بن عيسي، از علي بن سيف بن عميره، از محمدبن عبيد نقل حديث كرد كه گفت: به حضور امام رضا (ع) رسيدم، حضرتش به من فرمود: به عباسي بگو از سخن گفتن درباره توحيد و جز آن دست بردارد و با مردم از آنچه مي‌فهمند سخن گفته، از آنچه نمي فهمند و انكار مي‌كنند خاموشي گزيند، و چون از تو در توحيد پرسند بگو: خداوند عزّوجلّ فرمود (بگو خداوند يكتاست، بي نياز است، نه زاييده و نه زاده شده، و همتايي ندارد) ۵ و چون از كيفيّتِ او از تو پرسند، بگو: (هيچ چيز چون او نيست) ۶ و چون از تو درباره شنيدنِ او سؤال كنند، آن را كه خدا فرموده بازگو: (او شنواي داناست) ۷ و با مردم از آنچه مي‌فهمند سخن بگو ۸. ۳- صدوق گويد: ابوعبدالله حسين بن محمد اشناني رازي عادل در بلخ براي ما چنين حديث كرد و گفت: علي بن مهرويه قزويني به نقل از داود بن سليمان فرّاء، از علي بن موسي الرضا از پدرش، از پدرانش از علي (ع) گويد كه آن حضرت فرمود: پيامبر خدا (ص) فرمود: توحيد نيمي ا ز دين است و با صدقه روزي را فرود آوريد .......: امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
🎤💭🎤💭🎤💭🎤 ✅پاسخ به شبهات وهابیت علیه مهدویت ⬅️قسمت 1⃣2⃣ از 2⃣3⃣ 💭شبهه ی شماره 1⃣2⃣ 👈در این شبهه مطرح می کنند که مهدی شیعیان سایه ندارد، مهدی اهل سنت سایه دارد!! نمی دانیم اینها را از کجا نقل می‌کنند..؟!😳 ✅جواب شبهه 👇👇 ☝️اولا از جمله معجزاتی که برای پیغمبر (ص)✨ نقل شده این است که پیغمبر سایه نداشته، ″کتاب الخرائج و الجرائح، ج2، ص508″ پیامبر سایه نداشتند. پس هیچ اشکالی ندارد⁉️ آخرین وصی پیغمبر که مورد بشارت ایشان هم بود و پیغمبر اولوالعزمی همچون حضرت عیسی (ع) به ایشان اقتدا می کند، چنین شخصی هم دارای چنین کرامتی باشد.🔆 👌از ابن سیرین که از بزرگان اهل سنت هست نقل شده که، امام مهدی (عج) از خلفا برتر است و در حد پیامبران مقام دارد. 📘کتاب ″الفتن نوشته ابن حماد، ج1، ص221″ در حد پیامبران مقام دارد، پس اشکال ندارد حضرت مهدی مثل حضرت محمد (ص) سایه نداشته باشد. ⚠️این چیزی نیست 😊 که شما بخواهید به عنوان یک شبهه ی بـزرگ مطرح کنید.⛔️ 🎤استاد احسان عبادی 🎤💭🎤💭🎤💭🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا