#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ه كوفي، از محمد بن اسماعيل برمكي، از ابوالحسين بن ابوالحسن، از بكر بن صالح، از حسين بن سعيد، از ابرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
قضاء و قدر
متن حديث
القضاء و القدر ۱- الصدوق قال: حدّثنا أبوالحسن محمّد بن عمرو بن علي البصرى قال: حدّثنا أبوالحسن علىّ بن الحسن المثنّي، قال: حدّثنا أبوالحسن علىّ بن مهرويه القزوينى، قال: حدّثنا ابو أحمد الغازى، قال: حدّثنا علىّ بن موسي الرضا عليه السلام، قال: حدّثنا أبى موسي بن جعفرعليه السلام، قال: حدّثنا أبى جعفر بن محمّد عليه السلام، قال: حدّثنا أبى محمّد بن علىّ عليه السلام، قال: حدّثنا أبى علىّ بن الحسين عليه السلام، قال: حدّثنا أبى الحسين بن علىّ عليه السلام: قال: سمعت أبى علىّ بن أبى طالب عليه السلام يقول: الأعمال علي ثلاثة أحوال: فرائض و فضائل و معاصي، و أمّا الفرائض فبأمر الله عزّوجلّ و برضاء الله و قضاء الله و تقديره و مشيّته و
علمه، و أمّا الفضائل فليست بأمر الله و لكن برضاء الله و بقضاء الله و بقدر الله و بمشيّته و بعلمه، و أمّا المعاصى فليست بأمر الله و لكن بقضاء الله و بقدر الله و بمشيّته و بعلمه، ثمّ يُعاقِب عليها. ۲- الصدوق قال: حدّثنا عبدالواحد بن محمّد بن عبدوس النيسابورى العطّار رضى الله عنه: حدّثنا علىّ بن محمّد بن قتيبة النيسابورى، عن حمدان بن سليمان، قال: كتبت إلي الرضا عليه السلام أسأله عن أفعال العباد، أمخلوقة أم غير مخلوقة؟ فكتب: أفعال العباد مقدّرة فى علم الله قبل خلق العباد بألفَى عام. ۳- الصدوق بإسناده عن الرضا عليه السلام عن آبائه عن علىّ بن الحسين بن علىّ عليهم السلام قال: دخل رجل من أهل العراق علي أميرالمؤمنين فقال: أخبرنى عن خروجنا إلي أهل الشام أبقضاء من الله تعالي و قدره؟ فقال له أميرالمؤمنين عليه السلام: أجَل يا شيخ، فوالله ما عَلَوتُم تَلعه و لاهبطتم بطن وادٍ إلّا بقضاء من الله و قدره، فقال الشيخ: عند الله أحتسب عنائى يا أميرالمؤمنين. فقال: مهلاً يا شيخ! لعلّك تظنّ قضاء حتماً و قدراً لازماً؟! لوكان كذلك لَبطل الثواب و العقاب، و الأمر و النهى و الزجر، و أسقط معنى الوعد و الوعيد و لم تكن علي المسى ء لائمة و لالمحسن مَحْمدة، و لكان المحسن أولى باللّائمة من المذنب، و المذنب أولى بالإحسان من المحسن! تلك مقالة عَبَدة الأوثان و خُصَماء الرحمان و قَدَريّة هذه الأمّة و مجوسها،
يا شيخ! إنّ الله تعالي كلّف تخييراً و نهى تحذيراً و أعطي علي القليل كثيراً، و لم يُعصَ مغلوباً و لم يُطَع مكرهاً و لم يخلق السماوات و الأرض و ما بينها باطلاً (ذلك ظنّ الّذين كفروا فويل للّذين كفروا من النار) قال: فنهض الشيخ و هو يقول: أنت الإمام الّذى نرجو بطاعته يوم النجاة من الرحمان غفراناً أوضحت من ديننا ما كان ملتبساً جزاك ربّك عنّا فيه إحساناً فليس معذرة فى فعل فاحشة قدكنت راكبها فسقاً و عصياناً لا لا و لاقائلا ناهيه أوقعه فيها عبدت إذاً يا قوم شيطاناً و لاأحبّ و لاشاء الفسوق و لا قتل الولىّ له ظلماً و عدواناً أنّى يحبّ و قدصحّت عزيمته ذو العرش أعلن ذاك الله إعلاناً
قضا و قدر ۱- صدوق گويد: ابوالحسن محمد بن عمرو بن علي بصري ما را چنين حديث كرد كه: ابوالحسن علي بن حسن مثنّي براي ما به حديث گفت: ابوالحسن علي بن مهرويه قزويني گفته است: ابواحمد نمازي براي ما چنين حديث گفت كه: علي بن موسي الرضا (ع) براي ما حديث فرمود: پدرم موسي بن جعفر فرمود: پدرم جعفر بن محمد فرمود: پدرم محمد بن علي براي ما حديث كرد و گفت: پدرم علي بن حسين براي ما حديث كرد وگفت: پدرم حسين بن علي (ع) براي ما حديث كرد و فرمود: از پدرم علي بن ابي طالب (ع) شنيدم ميفرمود: كارها سه گونه اند: واجبات، فضيلتها و گناهان، واجبات
به فرمان خداوند عزّوجلّ و به رضا، قضا، تقدير، اراده و علم اويند، فضيلتها به فرمان خداوند نبوده ولي به رضا، قضا، تقدير، اراده و علم اويند، و گناهان [ نيز ] به فرمان خدا نيست امّا به قضا، تقدير، اراده و علم اويند و بر آنها عقاب كند۱. ۲- صدوق گويد: عبدالواحد بن محمد بن عبدوس نيشابوري عطّار (رض) براي ما حديث كرد كه: علي بن محمد بن قتيبه نيشابوري از حمدان بن سليمان نقل كرده كه گفت: به امام رضا (ع) نامه اي نوشته، پرسشهايي از آن حضرت درباره كارهاي بندگان كردم كه آيا افعال آنها مخلوقند يا غير مخلوق؟ حضرتش [ در پاسخ ] نوشت: افعال بندگان دو هزار سال پيش از خلق خود آنها در علم خداوند تقدير شده است ۲. ۳- صدوق به اسناد خود از امام رضا، از پدرانش، از علي بن حسين بن علي (ع) نقل كند كه آن حضرت فرمود: مردي از اهالي عراق به حضور اميرالمؤمنين (ع) رسيد و گفت: مرا از آمدنمان به سوي مردم شام آگاه كن كه آيا به قضا و قَدَر الهي بوده است؟ اميرالمؤمنين (ع) فرمود: آري اي مرد، به خدا سوگند بر هيچ تپه اي فراز نيامده و در هيچ نشيبي گام ننهاديد مگر به قضا و قَدَر الهي، مرد گفت: اي اميرالمؤمنين پس امور خود را به خدا واگذارم. حضرتش
(ع) فرمود: اي مرد مهلت بده، شايد به قضايي حتمي و قَدَري لازم گمان برده اي، اگر چنين باشد كه پاداش و عقابي نخواهد بود! همچني
ن امر و نهي و بازداشتني نيست، و معني وعد و وعيد از بين خواهد رفت، نه گناهكاري را نكوهش هست و نه نيكوكاري را تمجيد، از سويي نيكوكار به نكوهش سزاوارتر از گناهكار و گناهكار به احسان سزاوارتر از نيكوكار خواهد بود، اين گفته بت پرستان، دشمنان خدا و قدريه اين امت و مجوسان است، اي مرد خداوند متعال به اختيار تكليف و به پرهيز، نهي نموده و براي اندك، پاداشي بزرگ عنايت فرموده، نه چون شكست خورده نافرماني شود، و نه از روي كراهت اطاعت شود، او آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست را به باطل نيافريد (آن پندار كافران است و واي بر كافران كه در آتش خواهند بود) ۳ گفت: پس شيخ بپاخاست در حالي كه ميخواند: تو آن امامي كه به اطاعت او، در روز رستاخيز آمرزش را از خداوند اميد داريم آنچه از دين بر ما پنهان و پوشيده بود براي مان آشكار كردي، خداوند به جاي ما تو را پاداشي نيكو دهاد كه در انجام زشتي بر كسي عذري نيست، كاري كه به فسق و نافرماني مرتكب آن بود نه، نه، هرگز بازدارنده از زشتي، فاعل آن نيست، در اين صورت اي قوم، شيطان را پرستيدهام نه من دوست دارم
و نه او زشتي را اراده كرده و نه، وليّ خود را به ستم و تجاوز كشته است چگونه دوست دارد در حالي كه خداوند اراده اي صحيح كرده، و آشكارا آن را اعلام نموده است۴.
منبع حديث
۱- توحيد صدوق ۳۶۹ - ۳۷۰. ۲- عيون أخبار الرضا ۱/ ۱۳۶. ۳- ص / ۲۷. ۴- عيون أخبار الرضا ۱/ ۱۳۹.
.......:
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎤💭🎤💭🎤💭🎤 ✅پاسخ به شبهات وهابیت علیه مهدویت ⬅️قسمت 6⃣2⃣ از 2⃣3⃣ 💭شبهه ی شماره 6⃣2⃣ ❌در این شبهه م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا