8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭آمدم ای شاه پناهم بده...
روایت قاسم صادقی همرزم شهید از زیارت خاص امام رضا (ع) توسط شاهرخ و توبه او
💫گفتم شراب وصل به " اوباش" میدهند؟
با خنده گفت: بندهی "او" باش، میدهند..!
#امام_رضا_علیه_السلام
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مظاهر اسماء بعد بدان که: هر یک از اسماء سیصد و شصت گانه که در مقام ذات غیب الغیوبی مندرج در لفظ «ال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وجه خدا
قوله علیه السلام: وَ بِجَلاَلِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ، الَّذِی لاَ یَبْلَی وَ لاَ یَتَغَیَّرُ، وَ لاَ یَحُولُ وَ لاَ یَفْنَی، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
بدان که: گاهی مراد به « وجه خدا » ذات او است که میفرماید: « کُلُّ شَیْ ءٍ هَالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ [۱] »، أی إلاّ ذاته.
و جای دیگر: « وَ یَبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلاَلِ وَ الاْءِکْرَامِ [۲] » که آن وجه باقی و ذات سرمد ذوالجلال است، یعنی صاحب جلال و صفات و اسماء قهریه است، چون قهّار و عزیز و منتقم و جبار و متکبر و ذوالجلال والاکرام است. یعنی آن ذات مجمع صفات و اسماء جمالیه است. کما قیل:
----------
[۱]: ۴ - سوره مبارکه قصص، آیه ۸۸.
[۲]: ۵ - سوره مبارکه رحمن، آیه ۲۷.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
حکومت بر دل عاقل اسکندر گفته است: حکومت عقل بر دل عاقل قوی تر از حکومت شمشیر بر ظاهر احمق است. تیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهلول
بهلول نشسته بود و کودکان اطراف او گرد آمده بودند و او را اذیت میکردند. بهلول مکرر میگفت لا حول و لا قوة الا باللّٰه، وقتی آزار آنها زیاد شد، بهلول با چوبدستی به آنها حمله کرد و گفت به سردار سپاه حمله میکنم و باکی ندارم کشته شوم یا بمانم. کودکان بر زمین میافتادند و او میگفت دشمن شکست خورد و به جنگ پشت کرد. امیرالمؤمنین ما را فرمان داده که دشمن را تعقیب نکنیم و مجروحان را آزار نرسانیم سپس مینشست و عصا را رها میکرد.
صبر
در دیوان منصوب به امام علی علیه السلام آمده است: از روزگار تجربه گرفتهام که صبر عاقبتی نیک دارد، پس تو بیتاب و درمانده نباش که پیروزی بین ناتوانی و بیتابی از بین میرود.
انی رأیت فی الایام تجربة
للصبر عاقبة محمودة الاثر
لا تضجرنّ و لا یدخلک معجزه
فالنجح یهلک بین العجز والضجر
حکیمی گفته است: پیروزی بر دشمن آن است که او را دشمن نبینی.
.......:
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_252
و قال عليهالسلام
فَرَضَ اللّهُ الْإِيمانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكاةَتَسْبِيباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لاِخْلاَصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ، وَ الْجَهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلاَمِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنَْماةً لِلْعَدَدِ، وَ القِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ، وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ، وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ، وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَة إِيجاباً لِلْعِفَّةِ، وَ تَرْكَ الزِّنَى تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ، وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ، وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الُْمجَاحَدَاتِ، وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ، وَ السَّلاَمَ أَمَاناً مِنَ الَْمخَاوِفِ، وَ الْأَمَانَةَ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ، وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ.
امام عليه السلام فرمود:
خدا ايمان را براى تطهير دل از شرك، واجب كرده است، و نماز را براى پاك شدن از كبر و غرور، و زكات را سبب روزى قرار داده است، و روزه را به عنوان آزمايشى براى اخلاص بندگان، و حج را براى تقويت دين، و جهاد را براى عزت و سربلندى اسلام (و مسلمانان)، و امر به معروف را براى اصلاح تودۀ مردم، و نهى از منكر را براى باز داشتن بىخردان، و صلۀ رحم را براى افزايش نفوس، و قصاص را براى حفظ خونها (جانها)، و اقامۀ حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى، و ترك شرب خمر را براى حفظ و سلامت عقل، و دورى از سرقت را براى حفظ عفت (و پرهيز از آلودگى به اموال مردم)، و ترك زنا را براى حفظ نسبها، و ترك لواط (و همجنسگرايى) را براى افزايش نسل، و شهادت و گواهى را براى اظهار حق در برابر انكارها، و ترك دروغ را براى احترام و بزرگداشت صدق و راستى، و سلام را امان در برابر ترسها، و امامت را براى نظم و نظام امّت، و اطاعت و فرمانبردارى (از امام مسلمانان) را براى (تعظيم و تحكيم) مقام امامت قرار داده است.
شرح و تفسير
فلسفه، بخش مهمى از احكام اسلامى
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ مبسوط اشاره به فلسفههاى بخش مهمى از احكام اسلامى كرده است كه در بيست بخش خلاصه مىشود.
١. نخست مىفرمايد:«خدا ايمان را براى تطهير دل از شرك واجب كرده است»؛ (فَرَضَ اللّهُ الْإِيمانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ) .
اشاره به اينكه ايمان به يگانگى خداوند، انسان را از آلودگى به شرك و بتپرستى نجات مىدهد، همانآلودگى بسيار بدى كه همۀ انبيا براى تطهير آن بهپا خاستهاند و نخستين دعوت آنها دعوت به توحيد بود. اگر قلب انسان فقط جايگاه ايمان به خدا باشد همه چيز را براى او مىخواهد و همواره در طريق اطاعت فرمان او گام برمىدارد، از هرگونه دوگانگى و چندگانگى رهايى مىيابد، هدفى واحد، معبودى واحد و برنامۀ واحدى خواهد داشت. در حالى كه وقتى آلودۀ شرك مىشود معبودهاى متعدد، برنامههاى مختلف و اهداف پراكنده پيدا مىكند.
٢.«خدا نماز را براى پاك شدن از كبر و غرور واجب كرده است»؛ (وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ) .
نماز، آثار و بركات فراوانى دارد كه يكى از آنها پاك شدن از كبر و غرور است، زيرا به هنگام نماز، انسان همچون عبد ذليل در برابر خداوند جليل مىايستد، سپس تعظيم مىكند و به خاك مىافتد و پيشانى را بر درگاه او به خاك مىسايد و اين عمل را چند بار تكرار مىكند. به يقين اين برنامۀ نورانى، كبر و غرور او را درهم مىشكند، همان چيزى كه انسان را به طغيان وا مىدارد و آلودۀ انواع گناهان مىكند، چراكه سرچشمۀ انواع معاصى همين مسئلۀ تكبر است.
در حالات ابليس نيز خواندهايم كه كبر و غرور او مانع از سجده بر آدم در پيشگاه خدا شد، سجدهاى كه اگر انجام مىداد كبر و غرور او درهم مىشكست و هرگز گرفتار آن عاقبت بسيار شوم نمىشد.
اصولاً آنچه دربارۀ نماز در قرآن مجيد آمده است كه نماز انسان را از فحشا و منكرات باز مىدارد: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» ١ يكى از دلائلش همين است. هنگامى كه كبر و غرور كنار برود انسان تسليم فرمان خدا مىشود و از معاصى چشم مىپوشد.
٣.«خداوند زكات را سبب روزى قرار داد»؛ (وَ الزَّكاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ) .
اين عبارت دو تفسير دارد: نخست اينكه پرداختن زكات، روزىِ فقرا را تضمين مىكند، زيرا در حديث آمده كه اگر مردم زكات اموالشان را بدهند، فقيرى در سراسر جهان اسلام پيدا نخواهد شد. همانگونه كه در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً» . ٢
تفسير ديگر اينكه پرداختن زكات سبب مىشود خداوند روزى را بر زكات دهنده فراوان كند و اموال او را از خطرات تجاوز گرسنگان حفظ نمايد و جمع ميان اين دو تفسير در جملۀ بالا بعيد نيست، همانگونه كه در حديثى از امام على بن موسىالرضا عليه السلام نيز آمده است كه مىفرمايد:
«أَنَّ عِلَّةَ الزَّكَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَتَحْصِينِ أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاء؛ علت تشريع زكات تأمين قوت فقرا و حفظ اموال اغنياست». ١
٤.«و روزه را براى اين تشريع كرد كه آزمايشى براى اخلاص بندگان باشد»؛ (وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لاِخْلاَصِ الْخَلْقِ) .
تمام عبادات، مشروط به اخلاص و به يك معنا از اسباب خلوص نيت است؛ ولى از آنجا كه روزه عبادتى است كه در ظاهر آشكار نيست، تأثير بسيار عميقترى در آزمودن اخلاص مردم دارد و به تعبير ديگر، تنها خدا از آن آگاه است و تا روزهدار چيزى نگويد كسى از روزۀ او باخبر نمىشود و اين در واقع يك مرحلۀ عالى از تقواست و به همين سبب در قرآن مجيد تشريع روزه براى نيل به تقوا ذكر شده است.
٥.«و حج را براى تقويت دين قرار داد»؛ (وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ) .
بدون شك در موسم حج، مسلمانان پاكدلى از سراسر دنيا و جهان اسلام به سوى مركز توحيد مىآيند و يكصدا لبيك مىگويند و اطراف خانۀ خدا طواف مىكنند و با هم نماز مىگزارند و با هم به منا و مشعر و عرفات مىروند و شيطان را سنگسار مىكنند. از اخبار و حالات يكديگر باخبر مىشوند و روابط دوستى در ميان آنها عميقتر مىگردد و براى حل مشكلات يكديگر مىانديشند و مجموع اينها سبب تقويت اسلام مىشود، ازاينرو دشمنان همواره از اين عبادت بزرگ وحشت داشتند و مىكوشيدند بر آن ضربهاى وارد كنند تا هر سال از طريق اين عبادت بزرگ روح تازهاى در كالبد اسلام در آن كانون وحدت دميده نشود، ازاينرو در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ؛ مادامى كه كعبه برپاست اسلام هم برپاست». ٢در اكثر نسخههاى نهج البلاغه جملۀ بالا با واژۀ «تَقْوِيَةً» ذكر شده در حالى كه در نسخۀ «صبحى صالح»«تَقْرِبَةً» است. گرچه آن هم نامناسب نيست، زيرا حج باعث مىشود كه
من نهج البلاغه میخوانم:
مردم از نظر دين با هم نزديك شوند؛ ولى به يقين تعبير اوّل مناسبتر و مأنوستر است، زيرا واژۀ «تَقْرِبَةً» در كمتر حديث يا عبارتى به چشم مىخورد.
٦.«و جهاد را براى عزت و سربلندى اسلام (و مسلمانان) قرار داد»؛ (وَ الْجَهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلاَمِ)
دليل آن روشن است؛ اگر مسلمانان در برابر حيلهها و حملات و تهاجمات دشمنان خاموش بنشينند و به جهاد برنخيزند چيزى نمىگذرد كه عظمت آنها پايمال دشمنان مىشود و عزت و سربلندى تبديل به ذلت و سربهزيرى مىگردد.
ازاينرو در خطبۀ معروف جهاد، اميرمؤمنان عليه السلام مىفرمايد:
«فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّل؛ (آگاه باش) جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى ياران خاصش گشوده، جهاد، لباس تقوا و زره محكم و سپر مطمئن خداوند است و مردمى كه از جهاد روىگردان شوند خداوند لباس ذلت بر تن آنها مىپوشاند و بلاها به آنها هجوم مىآورند». ١
٧ و ٨.«و امر به معروف را براى اصلاح تودۀ مردم و نهى از منكر را براى باز داشتن بىخردان قرار داد»؛ (وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ) .
اين امتياز مهم را قانون اسلام بر بسيارى از قوانين جهان دارد كه همۀ افراد جامعه را در برابر آنچه در جامعه مىگذرد مسئول مىداند، هرگاه كسى از انجام وظيفۀ خود عدول كند، همه به عنوان واجب كفايى مأمورند او را نصيحت كرده و به انجام وظيفه فرا خوانند و هرگاه كسى آشكارا منكرى را انجام دهد و كارى برخلاف موازين اسلامى مرتكب شود، همه مسئولند او را اندرز دهند و از آن كار بازدارند.
بنابراين، امر به معروف، مصلحتى است براى تودۀ مردم و نهى از منكر سبب پيشگيرى از كار سفيهان است.
قابل توجه است كه در امر به معروف بر عوام تكيه مىكند. اشاره به اينكه خواص، وظايف خود را انجام مىدهند و كمتر نوبت به امر به معروف مىرسد و در مورد نهى از منكر بر سفها تكيه مىكند اشاره به اينكه آدم عاقل و خردمند به دنبال گناه نمىرود و آنها كه با ارتكاب گناه، هم به خود ظلم مىكنند و هم به جامعه، سفيه و كمخردند. قرآن مجيد هم به اين موضوع اشارهاى دارد و مىفرمايد: «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلاّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ» ؛چه كسى از آيين ابراهيم، روىگردان خواهد شد به جز افراد نادان و سفيه؟». ١
دربارۀ اهميت امر به معروف و نهى از منكر و شرايط آن در بحثهاى گذشته مطالب قابل ملاحظهاى آمده است. ٢
٩.«و صلۀ رحم را براى افزايش نفوس مقرر داشت»؛ (وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنَْماةً لِلْعَدَدِ) .
«مَنْمَاة» مصدر ميمى و به معناى نمو كردن است و چون به صورت مفعول لاجله ذكر شده به معناى سببيت نمو است.
روشن است هنگامى كه افراد يك فاميل صلۀ رحم به جاى آورند و مراقب يكديگر باشند و به همديگر كمك كنند، تلفات در ميان آنها كم خواهد بود و اين سبب كثرت فاميل و در نتيجه كثرت عدد مسلمانان خواهد شد و در برابر دشمنان قدرت و قوت بيشترى پيدا مىكنند.
افزون بر اين، از روايات استفاده مىشود كه صلۀ رحم تأثير معنوى و الهى خاصى در فزونى عمر و عمران و آبادى شهرها دارد.
در حديثى از امام صادق از پدرانش از رسول خدا عليهم السلام آمده است:
«صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيَارَ وَ تَزِيدُ فِي الْأَعْمَارِ وَ إِنْ كَانَ أَهْلُهَا غَيْرَ أَخْيَارٍ؛ صلۀ رحم خانهها را آباد و عمرها را زياد مىكند، هرچند اهل آن از نيكان نباشند». ١
در حديث ديگرى از همان حضرت عليه السلام مىخوانيم:
«إِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَ لَا يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَ تَطُولُ أَعْمَارُهُمْ فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً؛ ممكن است جمعيتى فاجر و گنهكار باشند و از نيكان نباشند؛ ولى در عين حال صلۀ رحم به جا آورند. در اين صورت اموالشان افزايش پيدا مىكند و عمرشان طولانى مىشود تا چه رسد به اينكه از نيكان و خوبان باشند». ٢
بعضى از شارحان نهج البلاغه تفسير ديگرى براى اين كلام حكيمانه ذكر كردهاند كه هرگاه انسان صلۀ رحم به جاى آورد، ارحام او اطراف وى را مىگيرند و قوت و قدرت آن شخص كه صلۀ رحم به جاى آورده فزونى مىيابد ولى تفسير اول صحيحتر به نظر مىرسد. ٣
١٠.«و قصاص را براى حفظ خونها (و جانها) قرار داد»؛ (وَ القِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ) .
اين سخن برگرفته از قرآن مجيد است كه مىفرمايد: «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ» ؛اى خردمندان! در قصاص، حيات و زندگى شما است». ١
درست است كه ظاهراً بر اثر قصاص، فردى از جامعه حذف مىشود؛ ولى اين حذف سبب پيشگيرى از قتلهاى آينده است، زيرا افرادى كه به فكر قتل ديگران مىافتند، هنگامى كه منظرۀ قصاص در نظرشان مجسم مىشود و خود را در خطر قطعى مىبينند از اين عمل خوددارى مىكنند و به فرض كه بتوانند قتلى انجام دهند و متوارى شوند بايد يك عمر به صورت دربهدر زندگى مخفيانه داشته باشند كه ناراحتى و زجر آن كمتر از قصاص نيست.
متأسفانه در دنياى امروز، بعضى از گروهها و به اصطلاح طرفداران حقوق بشر با هر گون
ه قصاص مخالفند و مىگويند: خون را با خون نبايد شست؛ قاتل كار خطايى انجام داده و اگر ما قاتل را به قتل برسانيم خطاى ديگرى است.
اينها براى قاتل دلسوزى مىكنند؛ اما گويا براى صدها يا هزاران نفرى كه جانشان بهوسيلۀ قاتلان در خطر است و آن قاتلان با نفى قصاص احساس امنيت مىكنند دلشان نسوخته است.
١١.«و اقامۀ حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى قرار داد»؛ (وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ) .
«محارم» در اينجا اشاره به گناهان كبيره يا بخش مهمى از آنهاست كه در موردشان اقامۀ حدود و اجراى تعزيرات مىشود، زيرا حدود به معناى عام شامل تعزيرات هم مىگردد. بديهى است با اجراى حد، گناه در نظرها پراهميت خواهد شد و كمتر كسى به سراغ آن مىرود زيرا مىداند علاوه بر مجازات الهى در سراى آخرت، در اين دنيا هم مجازات سنگينى دامن