eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیایی از مطالب علمی،اجتماعی،سرگرمی،جک و.... تنوع مطلب با مجله تازنده ایم رزمنده ایم👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525 https://eitaa.com/zandahlm1357 😍ادعا نداریم، بهترینیم اما می دهیم که متفاوت ترینیم 👌پس امتحانش ☝️☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: بي شك، ملت ايران براي دفاع از اسلام عزيز و استقلال ملي آماده است كه همه چيز خود را فدا كند. برخورداري از ارزشهاي اخلاقي اسلام بدين معني است كه روح فضيلت و پرهيزكاري و وارستگي و بردباري و اجتناب از شهواتِ ممنوع و دوري از حرص و آز و دنياطلبي و حق كشي و نامردمي و مال اندوزي و روي آوردن به خلوص و پاكي و پارسايي و ديگر خصلتهاي اخلاقي در جامعه رواج يابد و به صورت ارزشهاي اصلي به حساب آيد. بر اين چهار ستون اصلي است كه جامعه ي رو به رشد اسلامي شكل مي‌گيرد و قوام و استحكام مي‌يابد و استعدادها شكوفا و سرچشمه‌هاي نيكي و بهروزي جوشان مي‌شود و جامعه ي اسلامي الگوي جذابي براي همه ي ملتها مي‌گردد. ۷) به همان اندازه كه ملت ايران به ساختن و پرداختن كشور و جامعه ي خود مشتاق است، دشمنان از آن هراسان و نسبت به آن خشمگينند. آنها نيز مي‌دانند كه توفيق ملت ايران در بناي جامعه يي آباد و برخوردار از خيرات مادّي و معنوي، مشوق ديگر ملتها به پيمودن راه اين ملت بزرگ خواهد شد، و اين به معناي خط بطلان كشيدن بر مطامع استعماري و استكباري قدرتهاي جهاني است. اين جاست كه داستان طولاني و پُرماجراي توطئه‌هاي استكبار در مقابله با جمهوري اسلامي آغاز مي‌شود. جنگ تحميلي، محاصره ي اقتصادي، دروغ پراكني دايمي در رسانه‌هاي جهاني وابسته به استكبار و ارتجاع و صهيونيسم، حمايت از ضدانقلاب - از چپ افراطي تا راست افراطي، و منافقين روسياه و امثال آن - همه به خاطر اين بود كه ملت انقلابي ما را از رسيدن به آن آينده ي روشن باز دارند. در آينده نيز توطئه خواهد بود. اگرچه احتمال تهاجم نظامي بسيار ضعيف مي‌نمايد، اما توطئه‌هاي سياسي و شايعه پراكني و تلاش براي دلسرد كردن مردم و جنگ رواني و كارشكنيهاي گوناگون، محتمل است. ملت ما بايد كاملاً هشيار و بانشاط، هر توطئه يي را با قدرت و صلابت خود خنثي كند و بخصوص مراقب نفوذيهاي دشمن و شايعه پراكنان و خناسان پنهان و آشكار باشد. ۸) شايسته است كه قشرهاي گوناگون جامعه، بويژه قشرهاي حساس مؤثر، با دقت و تأمل، وظيفه ي خاصي را كه در اين برهه ي خاص برعهده ي آنان است، شناخته و با قصد قربت و به مثابه ي عبادتي بزرگ، آن را انجام دهند. شايسته است كه علماي اعلام و ائمه ي محترم جمعه و جماعت و خطبا و مبلّغين، با نفوذ كلمه ي خود در اقشار مختلف، تقوا و توكل و صبر و مجاهدت را به مردم توصيه كرده، همگان را در برابر مكر و خدعه ي دشمنان هوشيار سازند و وظيفه ي اسلامي و انقلابيِ دفاع از جمهوري اسلامي را، همواره در ياد آنان زنده نگهدارند. طلاب علوم ديني در كنار تحصيل و فراگيري فن اجتهاد و فقاهت - در همان گستره ي وسيعي كه امام عالي قدرمان براي اجتهاد ترسيم مي‌كرد - با تهذيب نفس و قدرت فهم سياسي، در همه ي صحنه‌هايي كه انقلاب نياز به آنها دارد، حضور يافته، با زبان و عمل، وظايف خود را انجام دهند...... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: در اين شيوه، تشخيص، اصل مهمي است زيرا تشخيص است كه كه ما بتوانيم به جا آوريم»، بحث را عوض مي‌كند. قرآني را امضا كرده به مادر شهيد هديه مي‌دهد. پس از گفت و گوي كوتاهي با خواهران شهيد و بازديد از كتابخانة او كه همسايگان از آن استفاده مي‌كنند، از خانوادة شهيد خان بابايي خداحافظي مي‌كنيم بيرون مي‌آييم. گويي هيچ يك از اهالي كوچه متوجه اين رفت و آمد نشده اند..... فصلنامه آيينة رشد، دفتر چهارم، زمستان ۸۴، ص ۳۸، وابسته به ستاد احياء امر به معروف و نهي از منكر. سيرة رهبري (۲) سيرة رهبري (۲) مقصد بعدي منزل شهيد مجيد مالكي در همان محله است. مدتي طول مي‌كشد تا هيجانات اعضاي خانواده فرو نشيند. علاوه بر شهيد مجيد، اين خانواده، داغ جوان ديگري را هم ديده است. او كه ناصر نام داشت مبتلا به بيماري سرطان بوده و در ايام موشك باران، به علت نرسيدن به بيمارستان، فوت شده است. آقا بعد از پرس و جويي از احوال خانواده و مخصوصاً وضعيت پدر كه بازنشستة وزارت بهداشت است، وصيتنامة شهيد را مي‌خواند و خطاب به همراهان مي‌فرمايد: «ببينيد چقدر لطيف و باحال است! » مخصوصاً روي اين نكته تأكيد مي‌كند كه: «خدايا مرا پاك كن؛ سپس خاك كن! » پدر پير، فرزندانش را معرفي مي‌كند؛ يك پسر و دو دختر كه همگي معلم هستند. او مي‌گويد: «حالا ديگر همين سه فرزند را دارم. » آقا حرف او را تصحيح مي‌كند: «اين شهيد را هم از دست نداده ايد؛ او را هم پيش خدا ذخيره داريد. شهيد، مثل يك امانت باارزشي است كه در بانكي و خزانة امني گذاشته باشيد. شايد انسان از دوري آن شئ گرانبها ناراحت باشد اما خيالش راحت است كه آن را از دست نداده بلكه هنگام لزوم، به كارش مي‌آيد.... شهيد هم همين طور است. » برادر شهيد معلم آموزش و پرورش منطقة دو تهران است. آقا از او راجع به آموزش و پرورش و مدارس مي‌پرسد. او دل خوشي از اوضاع ندارد؛ مي‌گويد: «بايد به فرهنگ اين مملكت رسيد... جسارت است؛ اگر در بطن باشيد متوجه مي‌شويد كه جوانان چقدر نياز به كار دارند». رهبر با تصديق حرف‌هاي او تأكيد مي‌كند: «البته مسئولان ادعايشان اين است كه كار مي‌كنند؛ نه اينكه منكر نواقص باشند... بهتر است اشخاصي مانند شما كه هم تجربه و خبرويت داريد و هم جوانيد و با نشاط، پيشنهادهايتان را به شكل درستي به افراد تصميم گير منتقل كنيد؛ ان شاء الله مؤثر است... ». شهيد بعدي كه ميهمان خانه اش هستيم شهيد محمدكاظم اعتماديان است. پدر شهيد اشك شوق مي‌ريزد و به همراهان آقا مي‌تازد كه «چرا نگفتيد آقا تشريف مي‌آورند؟ » آقا نيز به شوخي مي‌گويد: «اگر ناراحتيد، برويم» و توضيح مي‌دهد: «در اين ديدارها بنا نيست از پيش بگويند» و آنگاه پدر شهيد، فرزندانش را معرفي مي‌كند؛ برادر بزرگتر، طلبة حوزة علمية قم است اما دو برادر ديگر هر دو مهندس هستند. شهيد اعتماديان پيش از اعزام به جبهه در زندان اوين در دفتر شهيد لاجوردي كار مي‌كرده است. در سال ۶۵ با گروهي از نهاد رياست جمهوري عازم منطقه مي‌شود و بعد از يك ماه در اروند به شهادت مي‌رسد. در ديوار خانه، عكس سه شهيد ديگر هم هست كه همگي از بستگان نزديك هستند. يكي از برادران شهيد يادآوري مي‌كند كه آقا در دوران رئيس جمهوريشان هم يك بار به خانه آنها آمده اند و البته آن زمان، خانه شان در خيابان بهبودي بوده است. عجيب اينكه آقا هم بياد مي‌آورد و خطاب به پدر شهيد مي‌گويد: «بله، مثل اينكه در آن جلسه، داماد اخوي شما هم بودند. » آقا حتي اسم او را هم مي‌گويد و آنها باحيرت و تعجب تأييد مي‌كنند. چند نفر از همسايگان هم كه خبردار شده اند، موفق مي‌شوند داخل بيايند و در كنار خانواده شهيد بنشينند. وقتي كه بعد از امضاي قرآن براي خانواده شهيد اعتماديان، آقا مي‌خواهد بلند شود، ناگهان عموي شهيد كه او نيز پدر شهيدي است با همسرش نيز سر مي‌رسند و بناي گريه را مي‌گذارند. آقا مجدداً مي‌نشيند و با آنان صحبت مي‌كند. از فرزندشان مي‌پرسد كه كي شهيد شده؟ و اينكه پدر خانواده چكاره است؟ و.... جماعت كه با چاي پذيرايي مي‌شوند، آقا براي آنان نيز قرآني امضا مي‌كند؛ اما مادر شهيد مي‌گويد: «اين قبول نيست؛ ما در منزل، چشم انتظارتان هستيم». لحظاتي بعد، باز ما در خيابان‌هاي تهران هستيم؛ البته حالا ديگر خلوتند و ماشين‌ها به سرعت از هم سبقت مي‌گيرند. https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ ✨وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ ﴿۱۹۶﴾ ✨بى‏ ترديد سرور من آن خدايى است ✨كه قرآن را فرو فرستاده و همو ✨دوستدار شايستگان است (۱۹۶) 📚سوره مبارکه الأعراف ✍آیه ۱۹۶ https://eitaa.com/zandahlm1357
15.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤تلاوت زیبای استاد طنطاوی 🌻سوره فاطر 🌿آیات 15 تا 30