#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت حلول سال ۱۳۷۱ هجرى شمسى پيام نوروزي مقام معظم رهبري به مناسبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اميدواريم تحوّل طبيعت در بهار امسال، همراه و مقارن با تحوّل اخلاقي و روحي و اعتلاي معنوي در همه ما باشد. عيد كامل براي يك ملت، هنگامي است كه آحاد ملت بتوانند درون خودشان را با اميد، ايمان، نشاط و وجدانِ كار و آگاهي و معرفت بسازند. همچنين بتوانند با استحكام بخشيدن به رابطه خود با خداوند متعال و تحكيم معنويّت در درون، به وسيله دعا و با استعانت از خدا، با توكّل، خضوع و عبادت،
جان و دل خود را روشن كنند و به آن اميد و اطمينان و آرامشي كه براي سعادت انسان لازم است، برسند. در چنين وضعيتي است كه يك ملت در مقابل حوادث زمانه، ديگر به هيچ وجه آسيب پذير نخواهد بود. ان شاءاللَّه در اين سال جديد و بخصوص در اين ماه مبارك رمضان و اين روزها و شبهاي قدر، بتوانيم به چنين توفيقاتي دست پيدا كنيم. سالي كه بر ما گذشت، سال حوادث بزرگي در سطح عالم بود كه البته به طور قهري، ما نيز از آثار اين حوادث كاملاً بر كنار نبوديم. اين حوادث، آثاري شيرين و مطلوب و احياناً آثار نامطلوبي داشته است. البته مسؤولين كشور تلاششان اين است كه در قبال حوادث عالم، آثار شيرين و مطلوب را افزايش دهند و آثار نامطلوب و احياناً تلخ را هر چه ميتوانند بكاهند. يكي از اين حوادث، از هم پاشيده شدن امپراتوري بزرگ و كشور اتّحاد جماهير شوروي و زوال يك ابر قدرت بود كه حقيقتاً حادثه اي بزرگ در زمان و تاريخ ما به حساب ميآيد. اين حادثه از چند نظر حائز اهميت است: اوّلاً از اين نظر كه موجب شد در خلال كشورها و ملتهايي كه استقلال و آزادي خودشان را به دست آوردند، كشورها و ملتهاي مسلمان نيز به اين امتيازات برسند. ميليونها مسلمان در اين منطقه و در همسايگي ما توانستند آشكارا و با صراحت، آرزوها، آرمانهاي اسلامي و فرهنگ خود را بر زبان بياورند و آن را مطرح كنند؛ در حالي كه دهها سال از اين حقّ طبيعي محروم بودند. جهت دوم اين است كه زوال يك ابر قدرت در دوران كنوني،
كه دوران تاخت و تاز ابرقدرتها در صحنه جهاني و عرصه زندگي ملتها بود، حادثه اي است كه ميتواند ملتهاي ضعيف را اميدوار كند؛ براي هوشمندان عالم عبرتي باشد و فروغ اميدي در دل بسياري از مردم عالم بيفروزد. از حوادث مهم ديگر در سالي كه گذشت، بيداري مسلمانان و شدّت يافتن نهضتهاي اسلامي در كشورهاي گوناگون بود كه خبرهاي آن را در سال گذشته كاملاً داشتيم و ملت عزيزمان اين خبرها را شنيدند. از جمله حوادث شيرين براي ما در سال گذشته، افزايش نفوذ و اعتبار كشور عزيزمان در سطح عالم بود. كشور ما در حوادث بين المللي، نقش بارزي داشت و توجّه جهاني به آن جلب شد. اين امر موجب بسط و توسعه ارتباطات مثبت سياسي و اقتصادي و فرهنگي با كشورهاي سالم جهان شد كه براي ما بسيار خوب بود. اين همه، معلول فداكاريها و تلاشهاي كساني است كه در طول اين چند سال، در صحنهها و ميدانهاي مختلف، از دل و جان كوشيدند. بيشترين فضل در اين زمينه، به ملت بزرگ و مردم شجاع و آزاده ما برمي گردد كه در طول ساليان متمادي، صحنههاي انقلاب را با حضور خودشان چنان زنده نگه داشتند كه انقلاب توانست در دنيا و در چشم ملتهاي عالم، برجستگي لازم را پيدا كند. مسأله محسوس داخلي در سال گذشته، تلاش دولت و مسؤولين براي بازسازي كشور بود. در طول اين يك سال، يا كارهاي زيربنايي خوبي را شروع كردند و يا طرحهاي عمده اي را به بهره داري رساندند. .....
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خدمت رسانى همه مسئولين بايد در خدمت به مردم از يكديگر سبقت بگيرند و يك نهضت خدمت به مردم راه بينداز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشمن و دشمن شناسى
وقتي دشمنِ معاندِ بيداري در مقابل ماست، ما بايد لحظه به لحظه بيداري خود را حفظ كنيم.
دشمن بيدار است، شماها هم بايد بيدار باشيد.
بيداري و آمادگي ملت، دستور اسلام است.
امروز نياز زمانه در درجه ي اول، هوشياري و بيداري و آگاهي و حفظ جرأت و قدرت اقدام است.
امروز كشور و ملت احتياج دارد به اين كه مردم، تيزبين، هوشيار، بيدار و دشمن شناس باشند؛ بفهمند دشمن چه ميكند.
اگر ما بيدار باشيم، غفلت و يااشتباهي نكنيم، دشمن نمي تواند كاري بكند.
يكي از علامتهاي بيداري يك ملت اين است كه لحظهها را بشناسد و بفهمد اهميت اين لحظه چقدر است.
وقتي يك نسل بيدار شد، چه در ميدان بيايد و پيش برود، و چه سركوبش كنند و توي خانه بنشيند، باز برنده است.
همچناني كه دشمن در دشمني كردن، روشهاي خود را تغيير ميدهد، ما بايد هوشياري و بيداري خود را زياد كنيم.
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357
- ناشناس.mp3
4.04M
🎵 تلاوت جزء 21 قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی (تند خوانی)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: وضعيت جامعه بعد از وليعهدي امام خبرهاى شاد مانند پروانه هاى بهار در شهرها به پرواز درآمدند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن شب، فاطمه به خاطر برادرش گريست. تنها او بود كه ژرفاى رنج برادرش را در مى يافت. آن ولايتعهدى كه علويان را شاد كرده بود، تنها دام عنكبوت بود. برادرانش احمد، محمد، حسين و برخى پسر عموهايش، انديشه كوچ به مرو در سر داشتند. روزگار تازه اى آغاز شده بود. آوارگان به سرزمين خود و نزد خانوادهاشان برگشته بودند. افراد مبارزى كه پنهان شده يا تحت تعقيب بودند
، اينك آشكار مى شدند.
وقتى حكم وليعهدى را در مسجد پيامبر (ص) مى خواندند، فاطمه مى شنيد. مكتوبى را هم كه برادرش نوشته بود شنيد. او در اين مكتوب مى ديد كه چگونه برادرش مى خواهد محال را ممكن سازد و آن مردم گم كرده ره را به جاده درست آورد. اين سخن امام چه معنا داشت كه: « خدا را بر خودم شاهد قرار دادم. اگر مسئوليت (رهبرى) مسلمانان را بپذيرم و خلافت را بر عهده گيرم، بر طبق پيروى از خدا و پيامبرش رفتار كنم. » يا: « تلاش خود را به كار مى گيرم تا كارگزاران شايسته را به كار برگزينم. »
فاطمه نمى توانست برادرش را بيش از آن تنها بگذارد. به زودى بار سفر مى بست. از برادر زاده هايش پولى مى گرفت تا مقدمات سفر به مرو را فراهم كند. مردم به خاطر وليعهدى رضا (ع) به يكديگر تبريك مى گفتند؛ چرا كه مى دانستند از آن پس، علويان در امنيت به سر خواهند برد و آنها ديگر هراسى نخواهند داشت.
فاطمه براى نماز برخاست. هرگاه دغدغهها به او روى مى آوردند، به محراب پناه مى برد. تنها پروردگار بود كه از غم هاى آن دل نازك خبر داشت؛ دلى كه پيش از آن تاب نمى آورد. چيزى او را به سوى مرو يا سرزمين ديگرى كه نمى دانست كجاست، مى كشان
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
مانند یوسف پیامبر علیه السلام
ریان بن صلت میگوید: به امام رضا علیه السلام گفتم: «بعضیها میگویند که علی بن موسی از زهد سخن میگفت اما ولی عهدی مأمون را پذیرفت! »
امام فرمودند: «خدا میداند که من این را نمی خواستم اما وقتی بین قبول ولی عهدی و کشته شدن باید یکی را انتخاب میکردم، قبول ولی عهدی را انتخاب کردم. وای بر آنان! آیا نمی دانند که یوسف علیه السلام رسول خدا بود اما وقتی ضرورت حکم کرد، سرپرستی خزاین عزیز مصر را پذیرفت...
مرا با اکراه و اجبار وادار کردند، مرا تا مرز نابودی بردند! از همه ی اینها گذشته، من در دایره ی ولایت عهدی وارد نشدم مگر مانند کسی که از آن خارج شده باشد. (یعنی ولایت عهدی هیچ سودی به حال من ندارد و من هیچ بهره ای از آن نمی برم و شرط هم کردهام که در هیچ کاری دخالت نکنم).
من نزد خدا شکایت میبرم و از او یاری میخواهم! » [۱]
----------
[۱]: . همان، ج ۲، ص ۱۳۹
یک قمقمه دریا....
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد میشه لطف کنید در مورد سرداب که تو سامراست، مفصلا توضیح بفرمایید. ➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
46.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چه شناختی از امام زمان(عج) را از ما خواسته اند؟
#استاد_کلباسی
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
20.mp3
3.99M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز 20
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_21.mp3
2.12M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز 21
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پیشگفتار چاپ سوم بسم الله الرحمن الرحیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بزرگ ترین واقعه ای که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
خداحافظی، بازگشت به جبهه
خداحافظی از مادر و پدر و خواهر و پدر سخت است، ولی باید رفت؟ آن گونه که امام حسین (ع) برای احیای دین جدش دل از همه چیز کند و باران تیرها را خرید. پس تو هم باید بروی. قبل از اینکه دل به مال دنیا بدهی برو. پیش از آنکه وسوسه خانه و ماشین و تحصیل و زن و فرزند و رفاه و پست و مقام و... تو را بفریبد برو. خیلیها تصمیم گرفته اند که به جبهه بروند ولی هیچ گاه موفق نشدند این تصمیم را عملی سازند و همیشه در همین مرحله باقی ماندند و شیطان آنها را گول زد. اگر بگوئی کار مهم است، اگر بگویی اوضاع مالیام بد است. اگر بگویی بعد از من خانوادهام چه کنند. اگر بگویی
فصل برداشت محصول است. اینها همه جواب دارد. وضعیت بحرانی است. بارها امام فرموده اند بروید به جبهه. تکلیف او گفتن است و تکلیف تو هم رفتن.
پدر و برادر خداحافظی میکنند. مردانه و با دست دادن و یک بوسه. ولی مادر و خواهر رهایت نمی کنند. مادر مهر خود را به رضای خدا میفروشد. محبت خواهر به برادر را نمی توان تفسیر کرد. مگر میشود محبت زینب را به حسین بن علی توضیح داد. مگر غیر از این بود شرط ازدواج او با عبدالله؛ همراهی او با حسین در سفرها!
[صفحه ۶]
خواهر دیوانه برادر است. ولی نمی تواند بگوید. حیا میکند. خود را در چادر میپیچد و با گوشه ی چشم قد و بالای برادر را مینگرد. خلوتی برای گریه میگردد. او برادر را دوست دارد. ولی باید رفت. تو باید بروی. تو باید دل بکنی و خواهر هم باید.
چند روزی از لباس بسیجی دور بوده ای و خود را در لباسهای عادی شهر محدود کرده ای. هر چند شلوار خاکی و بسیجی را از پای در نیاوردی ولی مجبور بودی پیراهن رسمی و اتو کرده بپوشی. البته آن هم لازم بود و تو نمی توانستی فرقی بین شهر و جبهه قایل نشوی. حالا باز هم لباس رزم پوشیده ای و در جمع با صفای بچههای گردان در پادگان منتظر حرکت به سوی منطقه هستی. هماهنگی لازم صورت میگیرد و زود مشخص میشود که به طرف غرب میروید، پس، از قطار خبری نیست و باید تمام راه با اتوبوس رفت. میگویند گردان هم قبلا به منطقه غرب رفته. کجای غرب؟ معلوم نیست. این جزو اسرار نظامی است. ولی میدانیم که جنوب
نیست. به ما هم
ربطی ندارد. رزمنده باید آماده باشد در هر نقطه انجام وظیفه کند. چه جنوب و چه غرب. مسئولان گردان هم میرسند و با هماهنگی اتوبوسها آماده حرکت میشوند.
صدای نوحه برادر آهنگران باز هم دلنواست.. روحیه میبخشد، حماسی است و قوت میدهد.
«... این قافله عزم کربلا دارد... »
اتوبوسها در دود اسپند و از زیر قرآن از پادگان خارج میشوند و پس از گذر از خیابانهای شهر به سوی غرب به پیش میروند و تو نیز در میان یکی از اتوبوسها نشسته ای. در بین راه باز هم ره توشهها خورده میشود. تنقلاتی که مادرها با عشق و امید برای فرزندانشان گذاشته اند تا بین راه به آنها بد نگذرد. مادر میداند که این شیرینیها و میوهها و آجیلها خوراک چند ساعت بیشتر بچهها نیست، ولی برای اظهار محبت، این اندک را فراهم میکند تو هم مشغول خوردنی. همراه با دوستت، اول میوه، بعد چند شیرینی. آجیل میخوردید و تعریف میکنید. از
[صفحه ۷]
یک هفته زندگی در شهر. از بیگانه بودن. از عجایب تهران.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
Part06_یادداشت های شهید آوینی.mp3
6.14M
📗کتاب صوتی
#یادداشت_های_شهید_آوینی
قسمت 6⃣ پایان