♦️داستان ضرب المثل بلبل به شاخ گل نشست
وقتی یکی حرف نابجایی بزند می گویند حکایت این بابا هم همان حکایت بلبل است که به شاخ گل نشسته است
در روزگار قدیم یکی از خان ها تمام دوستان خود را که همه خان بودند به منزل خود دعوت کرد
روز میهمانی تمام خان ها سوار بر اسب بندی همراه نوکر مخصوص خود به خانه خان آمدند
وقتی جلو منزل رسیدند از اسب پیاده شدند و نوکر مخصوص هم اسب را در طویله یا جای دیگر بست
هر نوکری مسؤول پذیرایی ارباب خود بود تا وقت ناهار شد
و از طرف صاحبخانه شروع کردند به ناهار دادن میهمان ها و هرکدام از نوکرها دست به سینه برای پذیرایی ارباب خود آمده بود
به خوبی خان ها را پذیرایی کردند و ناهار دادند یکی از خان ها که مشغول غذا خوردن بود چند دانه پلوا که با رنگ خورشت هم زرد شده بود بر پشت سبیلش چسبیده بود اما خود خان متوجه نبود تا اینکه نوکرش متوجه این موضوع شد
یک دفعه از کنار در صدا زد : آقا ! آقا ! همه خان ها سر خود را برگرداندند و نوکر را نگاه کردند تا همان خانی که در پشت لبش باقیمانده غذا بود سرش را بلند کرد دید نوکر خودش هست و جوابش داد ، نوکر گفت :
آقا ، بلبل به شاخ گل نشست
خان متوجه شد ، پشت لبش را خوب پاک کرد ، بقیه خان ها که در آن مجلس بودند خیلی تعجب کردند که این نوکر عجب حرف قشنگی زد و چطوری ارباب خودش را متوجه این موضوع کرد.
بعد از چند دقیقه یکی از خان ها به مستراح رفت و رسم چنان بود که وقتی خان به مستراح می رفت نوکر او آفتابه را پر می کرد و برایش می برد
وقتی این نوکر آفتابه آب را برای خان برد خان رو کرد به او و گفت :
دیدی امروز توی مجلس نوکر فلانی چه حرف قشنگی زد چه نوکر خوبی واقعاً خیلی خوب بود و آقای خود را سرافراز کرد
خوب گوش کن ببین چه می گویم هفته دیگر من میهمانی دارم و همه این خان ها به منزلم می آیند بعد از خوردن ناهار من همین کار را می کنم
یعنی مقداری خوراکی به لب و سبیلم می مالم تو باید خوب متوجه باشی یک دفعه صدا بزن و همین حرفی را که امروز نوکر فلانی گفت تو هم بگو تا من در آن مجلس سربلند و سرافراز شوم
نوکر این حرف ارباب را به یاد سپرد تا اینکه روز میهمانی فرا رسید و تمام خان ها آمدند
وقت ناهار که شد و سفره غذا را چیدند و خان ها مشغول غذا خوردن شدند
درحین غذا خوردن همان خان یعنی صاحبخانه مطابق حرفی که به نوکرش در هفته قبل زده بود مقداری غذا بر پشت لب و سبیلش باقی گذاشت
خوردن غذا که تمام شد خان انتظار کشید که نوکرش همان حرف را بزند ولی نوکر آن عبارت را فراموش کرده بود
و هرچه خواست آن حرف را به یاد بیاورد نتوانست
خان هم چپ چپ به نوکرش نگاه می کرد و منتظر بود و اشاره می کرد
تا اینکه نوکر یک دفعه صدا زد :
آقا ! آقا ! خان متوجه شد و سر را بلند کرد و گفت : بله
نوکر گفت :
آقا آن چیزی که آن هفته تو مستراح به من گفتی پشت لب و روی سبیل شماست پاکش کن!
@zarboolmasall
ضرب المثل انگلیسی
اؤلسون او یاخشی کی پیسده ن سونرا گه له جک
(اؤلسون او پیس کی یئرینه یاخجی سی گه له جک)
بمیرد آن خوبی که میخواهد بعد از بد بیاید
(هیچ بدی نرفت که خوب جاش رو بگیره)
اول قارداشلئغئنی ثابت ائله سونرا ارث و میراث ایسته
اول برادریتو ثابت کن بعد ادعای ارث بکن
اؤلو دوروب مرده شیری یویور
مرده بلند شده داره مردهشور رو غسل میده
اؤلومدن باشقا هر شئیه چاره وار
فقط مرگ را چاره نیست.
#ترکی
@zarboolmasall
19.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 داستان ضرب المثل
دم روباه از زرنگی به دام می افتد
@zarboolmasall
مشهورترین ضرب المثل های ملل مختلف جهان:
اسپانیایی:
کسی یکبار به دزده همیشه میدزده!
آفریقایی :
دوست خوب رو باید با هر دو دست نگه داشت!
عربی:
هیچ کس را وادار به دو کار نکن! جنگیدن و ازدواج!
دانمارکی :
وقتی آش از آسمون میباره گدا قاشق نداره!
روسی :
برای کسی که شکمش خالیه هرباری سنگینه!!!
@zarboolmasall
May 11
ایران در مدار اقتدار
اگر هنوز رای ندادی ، هنوز هم وقت داری تا در سرنوشت کشور نقش داشته باشی
#به_علاوه_یک
#به_عشق_ایران
#انتخابات
#ایا_می_دانستید 💡
گاهی اتفاق می افتد که شخصی موضوع ساده ای را تا نقطه انتها که ضرور و لازم به نظر نمی رسد دنبال می کند. در چنین موقع در باب تمثیل و کنایه می گویند:" می خواهد تا فیها خالدون برود."همچنین در مورد ناطق و سخنرانی که مطلب واضح و پیش پا افتاده ای را به تطویل و درازا بکشاند و به اطناب سخن بپردازد در مقام تعریض و کنایه می گویند :" عجب حوصله ای دارد، می خواهد تا فیها خالدون را بگوید."
عبارت فیها خالدون از آیات قرآن کریم است و آیة الکرسی به این جمله ختم می شود. اساس دعای آیة الکرسی و تلاوت آن به طریق ده وقف به منظور نیت و استجابت دعا تا عبارت:" وهو العی العظیم" است که اگر تلاوت ده مرتبه سوره الحمد را نیز به آن علاوه کنیم وقت زیادی را می گیرد بنابر این چنانچه کسی پس از انجام این برنامه مفصل بقیه آیة الکرسی تا آخر آیه یعنی:" هم فیها خالدون" ادامه دهد افراد کم حوصله به چنین شخصی البته از باب شوخی و مطایبه می گوید:" لزونی ندارد تا هم فیها خالدون بروی". البته مقصود متکلم این است که پس از نیت کردن و استجابت دعا به طریق ده وقف که به عبارت:" وهوالعی العظیم" منتهی می شود دیگر لزومی ندارد که تا فیها خالدون خوانده شود.
@zarboolmasall
✅ ماشوک ✅ نوعی اَلَک چوبی با توری درشت
🔰 ضرب المثل باغزندانی :
💠 چشمام اِز پشم ماشوک هِوینه! 💠
✳️ معنی: چشمهایم تار میبیند. دید خوبی ندارم.
✍ مزینانیان
#ضرب_المثل #لهجه_باغزندان
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#خروس_اگر_خروس_باشه_توی_راه_هم_می_خونه
يك نفر مهمان خونه ایی روستايی بود خروس چاق و چله ميزبان چشمشو گرفته بود
نصفه های شب دور از چشم همه بلند شد خروس رو گرفت و به راه افتاد صاحبخانه از خواب بيدار شد و گفت :حالا كه زوده داری ميری بمون تا خروس بخونه بعد برو
مهمان دزد در جوابش گفت:خروس اگر خروس باشه توی راه هم می خونه
دزد رفت و صاحبخونه از همه جا بی خبر گرفت خوابيد
صبح وقتی رفت سر لونه خروسه تازه فهميد ديشب مهمون بی معرفتش چی گفته.
مورد استفاده:
درباره كسانی به كار میرود كه حرفشان با عملشان یكی باشد.
@zarboolmasall
ضرب المثل شست كسی خبردار شدن!
حتماً خوانده و شنيدهايد كه كسي وقتي ميخواهد بگويد از جايي خاص و الهامبخش از امري مهم باخبر شده است ميگويد: «شستم خبردار شد كه ...» اما ريشه اين تركيب از كجاست؟
در باور عوام است كه اگر كسي مُردهاي را بخواب ببيند و ضمن سخن گفتن با او بتواند به ناگاه شست دست ميت را بگيرد، هر چه از ميت بپرسد، او از عالم غيب ناگزير به پاسخ خواهد بود و حتماً پاسخش كاملاً صحيح و قابل استناد است و اگر مِيّت انگشت شست او را گرفته باشد، تمام علم ميت به او رسيده و او از اسرار مخفي باخبر ميشود. بر اساس همين باور قديمي است كه وقتي كسي از سِرّي خبر ميآورد ميگويند: « چيه؟ شستت خبردار شده؟» يعني مردهاي را به خواب ديده و شست دست به او دادهاي كه از اسرار با خبري؟ يا خود فرد ميگويد :« شستم خبردار شده كه فلان و بهمان»
از همين ريشه است اصطلاح «شستت محكم». وقتي كسي وعدهي انجام كاري را به كسي داده يا بخواهد خبري پنهاني را به اطلاع او برساند و اطمينان دهد كه اين خبر عين واقعيت است و يا آن وعده حتماً رخ خواهد داد ميگويد: « شستت محكم كه فلان كار ميشه!» و منظورش اين است كه درست مانند زماني كه در خواب شست دستت را به مِيّتي ميدهي و اخباري كه از او ميگيري حتماً رخ خواهد داد، الان نيز بر اين وعده حساب كن كه حتمي خواهد بود.
@zarboolmasall