eitaa logo
ضرب المثل
32هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
904 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
هر شب💫 بدون هیچ اطمینانی از بـیدار شـدنمان 💫 به خواب می رویم اما با این حال برای فردا💫 برنامه می ریزیم این یعنی امید ... زندگیتون پر از امید و آرزو💫 شبتان خوش 🐬@Aquatics
﷽ 🔘س🌺ــلام 🕊روزتـــون 🔘پر از خیر و برکت 🕊امروز چهار شنبه↶ ✧ 9 اسفند 1402 ه.ش ❖ 18 شعبان 1445 ه.ق ✧ 28 فوریه 2024 میلادی ┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄ 🔘✨↯ ذڪر روز ؛ 🕊✨《 یا حَیُّ یا قَیّومُ 》 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 میرابی بود که فکر می کرد آدم مهمی است.کار میراب چه بود؟در گذشته ها که لوله کشی آب وجود نداشت،کار تقسیم آب به عهده ی میراب ها بود....میراب آب رودخانه را تقسیم بندی می کرد. مثلایک ساعت آب رودخانه را به طرف محله بالا می فرستادویک ساعت هم آب رودخانه را به رودخانه محله پایین سرازیر می کرد.کار میراب کار مهمی بود.اما از آن کارها نبود که دیگری نتواند انجامش دهد.میراب قصه ما آنقدر خودش را مهم می دانست که فکر می کرد اگریک روز مریض شود و دست از کار بکش،همه ی مردم از تشنگی میمیرند. با این حساب برای خودش دفتر و دستکی جور کرده بود.سلام هرکسی را جواب نمی داد.همسر میراب زن با خدا وخوش اخلاقی بود.گاه وبی گاه به شوهرش می گفت:چه خبراست؟مگر از دماغ فیل افتاده ای که این همه خودت را می گیری.آب مورد نیاز مردم را خدا از آسمان می فرستد.آن وقت تو برای تقسیم اش این همه خودت را می گیری که چه؟ یک کم خوش خو باش....اما گوش میراب به این حرف ها بدهکار نبودوهمیشه در جواب همسرش می گفت:حالا نمی فهمی من چه آدم مهمی هستم.وقتی مُردم ومردم شهر از بی آبی هلاک شدند،قدر مرا می دانی. از قضای روزگار جناب میراب به شکم درد نا شناخته ای مبتلا شد.شکم دردی که خواب را از چشمانش گرفته بود.چه برسد به اینکه آقای میراب بتواند به خارج شهر وسر رودخانه برودوبه تقسیم آب بپردازد. یک بار که اندکی حالش بهتر شده بود،یادش آمد که برای خودش آدم مهمی بوده ومیرابی می کرده. از همسرش پرسید:مردم شهر از بی آبی نمرده اند؟اصلا در خانه خودمان آب پیدا می شود؟همسرش خندید وگفت:مطمئن باش هیچ اتفاقی نیفتاده .از آن شبی که تو مریض شده ای یک نفر دیگر تقسیم آب را به عهده گرفته.بر خلاف تو خنده رو وخوش اخلاق هم هست ومردم از او خیلی راضی هستند،میراب که فهمید کارش آن قدرها هم مهم نبوده،سرش را زیر لحاف برد واز این که با مردم بد رفتاری کرده خجالت کشید. از آن به بعد هروقت بخواهند بی اهمیت بودن کارها و مقام ها را گوشزد کنند یا بگویند که هیچ کاری زمین نمی ماند و همیشه کسی برای ادامه دادن آن وجود دارد این مثل را به زبان می آورند ومی گویند:((با مرگ یک میراب شهر بی آب نمی ماند)) ‎ @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلی تیکه پارچه ته طاقه👆 تاحالا پارچه خریدی تیکه 30.000 هزار سوزن دوزی تیکه😳👆 پخش اصلی پارچه در قم با چهارشنبه های تخفیفی 😍 منتطرتونیم👇 https://eitaa.com/joinchat/3381461197Cda978f1cd7 الوعده وفا با ۲۹تومان مانتو بدوز👆👆 عضو شدید؟؟؟؟ میخوام پاک‌کنم
*تاریخچه ضرب المثل صدایش را در نیاور* روباه در حادثه‌ای دمش را از دست داد. روباه‌های گله از او پرسیدند دم‌ات چه شد؟ روباه دم‌بریده با حیله‌گری گفت که خودم قطع‌اش کردم! همه با تعجب پرسیدند چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه دم‌بریده رفت و گفت: تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم. من‌که بسیار درد دارم! دم‌بریده گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ والا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت... همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند و این حکایتی بسیار آشناست... وقتی در یک جامعه افراد مفسد، دزدها اختلاس‌گر ها و خلافکارها زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند. ❄️ @zarboolmasall
رای دادیم چه شد!💚🌿 @zarboolmasall
داستان ضرب المثل پیرمرد تنهایی در کنار رودخانه زندگی می کرد که تمام کارهای خانه از شستن ظرف و لباس تا پختن غذا بر عهده خودش بود. یک روز که پیرمرد لباس های شسته شده اش را روی طناب پهن کرد، پس از ساعاتی آسمان ابری شد و باریدن گرفت و تمام لباس هایش را دوباره خیس کرد. روز بعد نیز همین اتفاق تکرار شد. تا لباس هایش را روی طناب پهن می کرد، باران می بارید. با خود گفت حتما آسمان با من لج کرده که تا لباس می شویَم، باران می بارد. از این رو دست نگه داشت و چندروز هیچ لباسی نشست. آخر هفته که آسمان را آفتابی دید، سریع به مغازه ای رفت تا صابون بخرد و لباس هایش را بشویَد اما حواسش بود که مبادا آسمان خبر دار شود و دوباره ببارد! از این رو با ایما و اشاره به مرد بقال صابون را نشان داد. مرد بقال هربار به جای صابون اجناس دیگری را اشتباهی برمیداشت و می پرسید: این را می خواهی؟! پیرمرد می گفت نه! دوباره با اشاره صابون را نشان می داد. تا اینکه مرد بقال صابون را برداشت و بلند گفت: آهان صابون می خواستی! پیرمرد ترسید و گفت: آهسته که آسمان نداند! 🔹 از این رو وقتی می خواهند چیزی را از کسی مخفی کنند تا آسیبی بر آنها وارد نشود، این ضرب المثل را به کار می برند. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏سه خطای بزرگ هستی: ♦️ابلیس از روی تکبر از فرمان خدا سرپیچی کرد و رانده شد ♦️آدم همه نعمتی داشت اما از میوه ممنوعه خورد و همه چیزرا از دست داد ♦️قابیل برادرش راکشت تا دارائیش را غصب کنه و منفور عالم شد نتیجه: ♦️مغرور باشی رانده میشی ♦️طمع کنی همه چیزتو از دست میدی ♦️حسود باشی منفور عالم میشی @zarboolmasall
🌱 ❇️انگلیسی ها یه ضرب المثلی دارند که میگن👇 Reed Between the line! یعنی بین خطوط رو بخون، ببین!😉 ❇️درظن من معنیش این میشه که؛ حواست به چیزهایی باشه، که بقیه حواسشون نیست و اینجوری تو برنده ای!✋ @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 درباره ریشه این مثل آورده‌اند که: زنی به آش رشته علاقه زیادی داشت و هر روز همین غذا را می‌پخت. شوهرش برخلاف او از آش رشته خوشش نمی‌آمد و زن هم حاضر نبود جز آن، غذایی تهیه کند. مرد یک روز برای فرار از خوردن آش رشته از محل و ده خود به دهی که دوستش آنجا بود و رودخانه‌ای حد فاصل این دو تا ده بود رفت. چون وقت صرف غذا رسید، سفره پهن شد و آن مرد دید باز اینجا آش رشته در کار است. با تعجب گفت: این آش چطور از این رودخانه پهناور عبور کرده و اینجا آمده؟! زن صاحبخانه دانست که آن مرد به آش رشته میل ندارد به مهمان گفت: من خیلی سعی کردم که چیزی تهیه کنم که شما دوست داشته باشی یادم آمد که همیشه در خانه شما دیگ آش کشک برپاست. فکر کردم آش رشته برای پذیرایی شما بهترین باشد. پیام این ضرب المثل این است که از قسمت و تقدیر نمی‌توان فرار کرد. و موارد کاربرد: در توجه دادن به حاکمیت سرنوشت بر زندگی انسان‌ها به کار می‌رود. ‎ @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 عبدالرحمن بن صخرازدی یا الدوسی معروف به ابوهریره فقیر ترین صحابی پیامبر بود، او مردی امی، شوخ طبع و بسیار پرخور بود. ابوهریره همیشه مصالح شخصی خودش را در نظر داشت و برایش فرق نمی کرد چه کسی در مسند خلافت باشد. آورده اند که ابوهریره در جنگ" صفین" حاضر بود ولی در جنگ شرکت نکرد، کار او در جنگ صفین این بود که موقع صرف غذا بر سفره معاویه حاضر می شد و در زمان نماز پشت حضرت علی نماز می گذارد و در هنگام نبرد پیری و ضعف را بهانه کرده و در گوشه ی شاهد جنگ بود. وقتی علت این کار را از او پرسیدند، گفت :"نماز در پشت سر علی(ع) کاملترین نمازهاست، غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست! " این رفتار ابوهریره به صورت مثل در آمد و هرگاه شخصی بر اساس مقتضیات و شرایط خودش کاری را انجام دهد و برایش فرقی نکند که چه کسی بر مسند قدرت نشسته است، می گویند :" هم آش معاویه را می خورد، هم نماز علی را می خواند! " ‎ @zarboolmasall
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 ♦️بنا نیست تو دنیا به هرکسی محبّت کردی ازش خِیر ببینی اتفاقا خدا کاری کرده که اکثراً نشه! 🔴نگو بِشکنه این دست که نمک نداره! بعضی ضرب المثل ها احمقانست! اینو ابلیس تو زبون انسان‌ها انداخته. 👌 @zarboolmasall