❌❌
❌صرفا جهت اطلاع
آقای فلاح مدیرعامل فولاد تارا و شمش
لطفا پاسخگو باشید
👈 آیا اینکه خریدهای روزمره آن فولاد از شهرستانی به غیر از شهرستان اردکان انجام میشود صحت دارد؟!!
اگر صحت داشته باشد تدبیری فوری در دستور کار قرار دهید و تجدید نظر فوری اعمال کنید
نمیشود دود و آلایندگی برای مردم این شهر باشد و خریدهای روزمره از شهری دیگر
و اگر صحت ندارد هم اعلام کنید تا شبهه ایجادشده رفع شود البته با ارائه مستندات👌
@zarrhbin🕊
❌❌
قابل توجه شهرداری شهرستان همجوار
بسته بودن سرویسهای بهداشتی میدان اتوتاج
معضلی شده است
لطفا سرویس ها را باز کنید تا عدهای به خود زحمت دسشویی کردن کنار کوچه ندهند و زحمت کارگران شهرداری برای شستشو دوچندان نشود
کمی هم شهروندان با فرهنگ باشند و رعایت کنند بد نیست😒
@zarrhbin🕊
امروز تو کانال شهرداری ...، عکس نصب عدسی تو خیابان گذاشتن !
عدسی ها رو نگاه کنید هرکدوم دارن یطرف میرن 😂
@zarrhbin🕊
⚠️همینجوری
مدیران صنایع متوجه باشند
فنر در حال جمع شدن است !!!!
از ما گفتن بود ...
@zarrhbin🕊
دیگر کسی شک دارد اردکانیها مخالف توسعه صنایع آلاینده هستند؟
یازده هزار امضا برای اتمام حجت کافی نیست؟
اگر هنوز امضا نکردهای همراه شو
لینک کارزار
https://www.karzar.net/93474
از همه بخواهید امضا کنند.
@zarrhbin🕊
وضعیت زانو را با کم کردن وزن مدیریت کنید
هر یک کیلوگرم که از وزن خود کم کنید، در واقع 4 کیلوگرم وزن را از روی زانوان خود برداشته اید!
کم کردن وزن بهترین راه برای بهتر کردن وضعیت زانوهای شماست
@zarrhbin🕊
#تلنگر
توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشاندادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید.
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم ودکتر گفت: برو بالاتر...
بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر. عفونت از این جا بالاتر نرفته
لحن و عبارت " برو بالاتر " خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد. خیلی تلخ.
دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر ھم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.
پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر..
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود. وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت :
- بچه پامنار بودم.
گندم و جو می فروختم.خیلی سال پیش. قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم.
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم. شناخته بودمش.
خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که
❣از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
👤دکتر عبدالوهابی (استاد آناتومی دانشگاه تهران)
@zarrhbin🕊
CQACAgQAAxkBAAFvq6Jhr0PiL0mznA0pOUvVaw8gtTAkOgACHQ0AAm7UeFHv.mp3
7.08M
🎵بنبست
🎧گرشا رضایی
@zarrhbin🕊
📣 هزینه شما برای #تبلیغات سرمایهگذاری برای #آینده است !
جهت هماهنگی و ارسال تبلیغات
@Tablighat_zarrhbin
هدایت شده از خلیلی محمدرضا
#گوشت_گرم_شتر_حاشی
فقط روز #پنجشنبه 1402/09/23
با تخفیف ویژه هرکیلو #498000تومان
در فروشگاه آریا شعبه بلوار كوثر
👇👇تلگرام👇👇
https://t.me/AriaHyper1
👇👇اینستاگرام👇👇
https://instagram.com/hyper_aria?utm_medium=copy_link
👇👇ايتا👇👇
https://eitaa.com/AriaHyper