eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.2هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
❌❌ ❌صرفا جهت اطلاع آقای فلاح‌ مدیرعامل فولاد تارا و شمش لطفا پاسخگو‌ باشید 👈 آیا اینکه خریدهای روزمره آن فولاد از شهرستانی به غیر از شهرستان اردکان انجام می‌شود صحت دارد؟!! اگر صحت داشته باشد تدبیری فوری در دستور کار قرار دهید و تجدید نظر فوری اعمال کنید نمیشود دود و آلایندگی برای مردم این شهر باشد و خریدهای روزمره از شهری دیگر و اگر صحت ندارد هم اعلام کنید تا شبهه ایجادشده رفع شود البته با ارائه مستندات👌 @zarrhbin🕊
❌❌ قابل توجه شهرداری شهرستان‌ همجوار بسته بودن سرویسهای بهداشتی میدان اتوتاج معضلی شده است لطفا سرویس ها را باز کنید تا عده‌ای به خود زحمت دسشویی کردن کنار کوچه ندهند و زحمت کارگران شهرداری برای شستشو دوچندان نشود کمی هم شهروندان با فرهنگ باشند و رعایت کنند بد نیست😒 @zarrhbin🕊
امروز تو کانال شهرداری ...، عکس نصب عدسی تو خیابان گذاشتن ! عدسی ها رو نگاه کنید هرکدوم دارن یطرف میرن 😂 @zarrhbin🕊
⚠️همینجوری مدیران صنایع متوجه باشند فنر در حال جمع شدن است !!!! از ما گفتن بود ... @zarrhbin🕊
دیگر کسی شک دارد اردکانی‌ها مخالف توسعه صنایع آلاینده هستند؟ یازده هزار امضا برای اتمام حجت کافی نیست؟ اگر هنوز امضا نکرده‌ای همراه شو لینک کارزار https://www.karzar.net/93474 از همه بخواهید امضا کنند. @zarrhbin🕊
وضعیت زانو را با کم کردن وزن مدیریت کنید هر یک کیلوگرم که از وزن خود کم کنید، در واقع 4 کیلوگرم وزن را از روی زانوان خود برداشته اید! کم کردن وزن بهترین راه برای بهتر کردن وضعیت زانوهای شماست @zarrhbin🕊
توی بیمارستان فیروز آبادی دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان‌دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم. دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید. به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم ودکتر گفت: برو بالاتر... بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر... تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر.  عفونت از این جا بالاتر نرفته لحن و عبارت " برو بالاتر " خاطره بسیار تلخی را در من زنده میكرد.  خیلی تلخ. دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند که داستانش را همه میدانند. عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر ھم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر...  برو بالاتر.. بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود.  وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت : - بچه پامنار بودم.  گندم و جو می فروختم.خیلی سال پیش.  قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم. دیگر تحمل بقیه صحبت‌هایش را نداشتم. شناخته بودمش. خود را به حیاط بیمارستان رساندم.  من باور داشتم که ❣از مکافات عمل غافل مشو          گندم از گندم بروید جو ز جو اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم. 👤دکتر عبدالوهابی (استاد آناتومی دانشگاه تهران) @zarrhbin🕊
خدایا در نگرانی ها گم شده ایم آرامش این روزهایمان باش ⚡️ @zarrhbin🕊
📣 هزینه شما برای سرمایه‌گذاری برای است ! جهت هماهنگی و ارسال تبلیغات @Tablighat_zarrhbin
هدایت شده از خلیلی محمدرضا
فقط روز 1402/09/23 با تخفیف ویژه هرکیلو در فروشگاه آریا شعبه بلوار كوثر 👇👇تلگرام👇👇 https://t.me/AriaHyper1 👇👇اینستاگرام👇👇 https://instagram.com/hyper_aria?utm_medium=copy_link 👇👇ايتا👇👇 https://eitaa.com/AriaHyper