#بخوانید
طرح غدیر، حلقه وصلی برای ازدواج؛💍
وقتی ده هفتادی ها عشق و همدلی را روایت میکنند؛❤️
اهدای جهیزیه برای شروع زندگی یک زوج جوان در اردکان
📝در فضای مجازی شهر این خبر پیچید: جمع آوری و اهدا مقداری وسیله دست دو برای شروع زندگی یک زوج جوان. اما چند روزی فقط لازم بود تا مردم این شهر باز هم همدلی خود را نشان بدهند و این اتفاق رخ داد. اتفاقی که باعث شد در روز میلاد کریمه اهل بیت(س) جهیزیه نو وارد خانه این نو عروس شود. خیرین زیادی از اردکان، میبد و حتی اصفهان در این همدلی دست در دست هم دادند تا اتفاق کریمانه ای را رقم بزنند، اما در این میان یک روایت خواندنی است، روایتی از جنس “کتاب یادت باشد” و اتفاقی که گذشت حمید و همسرش را در زمان شروع زندگیشان تداعی می کند:
می گویند دختر رحمت زندگیست، برای بعضی پدر و مادر ها هنوز به دنیا نیامده هم رحمتی است. زوجی 26 ساله که خودشان هنوز در خانه ی اجاره ای زندگی میکنند به برکت اینکه قرار است دخترشان تا چند ماه آینده پا به این جهان بگذارد راوی داستان عشق و همدلی شدند.
این زوج جوان با اهدای 100 میلیون ریال به گروه جهادی شهید مهدی فتوحی خود را در این کار خیر و ماندگار سهیم نمودند.
زن و مرد جوان روایت ما نشان دادند برای همدل بودن نیاز نیست در جایگاه خاصی باشی، یا اینکه برای رفع گرفتاری دست به کار خیر بزنی... فقط لازم هست عاشق باشی، عشقی از جنس همدل بودن با این مردم
یــادت باشد، همدلی ادامه دارد
حتی در نسل های جوان این انقلاب
🔹روابط عمومی سپاه اردکان🔹
❌❌❌
#بخوانید
کاربری که از راه دور
از کانال مردمی ذره بین خواسته تا صدایش به گوش مسیولین برساند👇
سلام من از اهالیه روستای قلعیه محمد علی خان بخش فشافویه هستم از شما خواهش میکنم صدای ما رو به مسعولان برسانید روستای ما در حاشیه جاده قدیمه قم تهران میباشد بعد از شهرک حسن آباد روستایی که چند صد سال تاریخ دارد ولی مشکلات زیادی دارد که در طول ده سال ساکنین دامدار و کشاورزو باغدارش را به نیم رسانده همه به دلیل نبود امکانات کوچ کرده اند یا به کارگری و یا دست فروشی روی آورده اند این سزاوار است کشاورز و روستایی در سال شکوفاییه تولید این گونه خار شود ما از جادیه قدیم قم تهران تردد میکنیم که به دلیل نداشتن اسفالت نور و گارد ریل به یکی از جادهای مرگ معروف شده است روستای قلعیه محمد علی خان بخش فشافویه آب سالم ندارد برای آشامیدن و گاز ندارد قنات روستاکه منبع آب کشاورزی و باغداریه ما و دامداری میباشد به دلیل توجه نکردن مسعولین و لایروبی نشدن چندین سال است آبش کم میشود و الان که بارندگیهای خوبیهم داشتیم آب کافی ندارد مدرسه و مسجد روستا فرسوده شده است نور و برق کافی ندارد به دلیل توجه نکردن و نداشتن تیر برق ما برایه کارهای کشاورزی در کوچه باغ احتیاج به برق داریم پسماندهای روستا جمع نمیشود ورودیه روستا ابتدای جاده خطرناک و تاریک است احتیاج به تابلو و برق دارد تا به الان هم 4 نفر مبتلا به کروناشده اند که یک نفر به رحمت خدارفته است از مسعولان خواهش میکنم به روستاها و من جمله روستای قلعیه محمد علی خان بخش فشافویه توجه کنن پیش از این که روستایی به دلیل نبود امکانات دست از دامداری کشاورزی و باغداری بردارد و برای کار به شهرها روی بیاورد خواهش میکنم به عملکرد شوراها و دهیاریها توجه کنید
با سپاس فراوان از شما
@zarrhbin
#برداشت_آزاد
#بخوانید
🔺پیام تبریک دکتر فرحزادی رئیس بیمارستان امام صادق میبد به مناسبت روز خبرنگار
#مدیرپاسخگو
#مردمی
#قدردان
@zarrhbin
تو ماشین که نشستم گفتم ببخشید عزیز میشه ضبط و خاموش کنی؟
گفت حاجی بخدا مجازه چیز بدی هم نمیخونه...
گفتم میدونم... ولی عزادارم!
گفت شرمنده و ضبط و خاموش کرد...
گفت تسلیت میگم اقوام نزدیک؟
گفتم بله. مادرم از دنیا رفته....
گفت واقعا متاسفم. داغ مادر خیلی بده... منم تو سن بیست و پنج سالگی مادرم و از دست دادم درک میکنم. البته مادرم مریض بود و زجر میکشید بنده ی خدا راحت شد.
بعد پرسید مادر شما هم مریض بودن؟
گفتم نه. مجروح بود...
پرسید یعنی چی؟
گفتم یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و تا میخورد کتکش زدن.
گفت جدا؟ شما هیچکاری نکردین؟
گفتم ما نبودیم. وگرنه میدونستیم چیکار کنیم...
گفت خدا لعنتشون کنه یعنی اینقد ضربات شدید بود؟
گفتم آره. مادرم سه ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت....
گفت حاجی ببخشیدا عجب آدمای بی ناموسی بودن! من خودم همه غلطی میکنم؛ گاهی عرق هم میخورم ولی پای ناموس که وسط باشه رگ غیرتم نمیزاره دست از پا خطا کنم...
بغضم گرفت... تو دلم گفتم کاش چند تا جوون عرق خور مثل تو بودن مدینه... نمیذاشتن به ناموس علی جسارت بشه...
سکوتم و که دید گفت ظاهرا ناراحتتون کردم
گفتم نه خواهش میکنم. واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه جوون باشه...
گفت آخی جوون بودن؟
گفتم آره. فقط هجده ساله بود...
پرسید گرفتی مارو حاجی؟ شما که خودت بیشتر از هیجده سالته چطور مادرتون....
حرفش و قطع کردم و گفتم مادر شما هم هست... این هجده ساله مادر همه ی ما شیعه ها، حضرت زهراست...
مکث کرد و با تعجب نگام کرد و بعد خیره شد به جاده....
گفت آها ببخشید تازه متوجه شدم... نمیدونستم اینجور احساس نزدیک بودن بین آدما به حضرت فاطمه هم وجود داره...
راستی حاجی یه سی دی مداحی هم دارم البته برا محرمه ولی خب اگه دوس دارین بذارم....
جواب ندادم. داشبورد و وا کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط. نوای آشنایی بود...
یاحسین_غریب_مادر...
من بودم و راننده و صدای بلند سید جواد و نگاه خیسم به اطراف....
#بخوانید
#شهادت_مادرم_افسانه_نیست
@zarrhbin