eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.7هزار دنبال‌کننده
67هزار عکس
10.8هزار ویدیو
229 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
ذره‌بین درشهر
‍ ...به روایتِ #حاج‌قاسم🥀 👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
‍ ...به روایتِ 🥀 من فرمانده‌ی "سپاه هفتم صاحب‌الزمان (عج)" هستم. در سال ۱۳۳۷ در روستای "قنات ملک" از توابع کرمان به دنیا آمدم‌. دیپلم هستم و دارای همسر و دوفرزند یکی پسر و یکی دختر می‌باشم. قبل از انقلاب در "سازمان آب" کرمان به استخدام درآمدم و پس از و در اول خرداد ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمدم. با شروع جنگ و حمله‌ی عراق به فرودگاه‌های کشور، مدتی از هواپیماهای مستقر در محافظت می‌کردم. دو یا سه ماه پس از شروعِ جنگ در قالب اولین نیروهای اعزامی از کرمان، که حدود ۳۰۰ نفر بودند، عازم جبهه‌های شدیم و به عنوان فرمانده دسته جمع مشغول به کار شدم. در روزهای اول ورود به ، دشمن را قادر به انجام هر کاری می‌دانستم، اما در اولین حمله‌ای که انجام دادیم موفق شدیم نیروهای دشمن را از کنار جاده سوسنگرد تا حمیدیه به عقب برانیم و تلفاتی نیز بر آن‌ها وارد کنیم که این امر باعث شد تصور غلطی که از دشمن در ذهن داشتم از بین برود. یادم می‌آید که پس از این حمله، شب‌ها وارد مواضع عراقی‌ها می‌شدیم. دوستی داشتم به نام "حمید‌چریک" که بعداً به شهادت رسید. او حتی برخی مواقع با موتورسیکلت خود را به خاکریزهای عراقی می‌رساند. در آن موقع هیچ‌کس انتظار نداشت جنگ در همان سال به پایان برسد. اگر کسی هم می‌گفت جنگ ممکن است ۶ سال طول بکشد، باور نمی‌کردیم. ولی در طولِ جنگ انتظار ۸ سال را برای ادامه‌ی جنگ داشتیم. من شوق و علاقه‌ی زیادی به طرح‌ها و مسائل نظامی داشتم و علاقمند حضور در جبهه بودم و درست به دلیل همین علاقه بود که با یک ماموریت ۱۵ روزه وارد جبهه شدم و دیگر تا آخرِ بازنگشتم. بهترین عملیاتی که در آن شرکت کردم بود که آن زمان برای اولین‌بار به ما ماموریت داده شد که تیپ تشکیل بدهیم و من که مجروح هم بودم، معاونت فرماندهی محور در جبهه‌ی "شوش" و "دشت‌عباس" را به عهده گرفتم. این عملیات از نظر بازدهی برای من بسیار شیرین و خاطره‌انگیز است، زیرا با این که از نظر سلاح در مضیقه بودیم، اما به همت رزمندگان اسلام توانستیم ۳۰۰۰ عراقی را به اسارت در آوریم. عملیاتِ ۸ نیز گذشته از پیروزی که با دنبال داشت، از لحاظ آماده‌سازی و سختی‌هایی که بچه‌ها متحمل شدند، بسیار لذت بخش بود. در این عملیات نقشِ اصلی به داده شده بود. سخت‌ترین لحظه‌ها برای کسانی که مسئولیتی در جنگ داشتند، لحظه‌ای بود که همرزمان یا دوستان آنان به شهادت می‌رسیدند و این امر وقتی شدت بیشتری می‌یافت که آن شهیدِ سعید به عنوان پایه و برای جنگ مطرح بود. هنگامی که "[حسن]باقری" و "[مجید]بقایی" به شهادت رسیدند، احساس کردیم نقصی در جنگ به وجود آمده است. شهید باقری، "بهشتی" جبهه بود و کسانی امثال او، اهرم‌هایی در دست فرماندهان جنگ برای حل مشکلات و رفع فشارهای دشمن بودند. بعضی مواقع شهادتِ یکی از به اندازه‌ی شهادت یک گردان در من اثر می‌گذاشت. شهید "حاج‌ یونس زنگی‌آبادی" از این گونه افراد بود که امید لشکرِ ثارالله محسوب می‌شد. [یکی از خاطره‌های که از] از عملیاتِ ۸ [دارم اینکه] وقتی هنوز انتهای "راس‌البیشه" سقوط نکرده بود، مطلع شدیم که نیروهای عراقی از عقب، کنارِ اسکله "قشله" پاتک کرده‌اند. بعد ما متوجه شدیم که یک تیپ عراقی در آنجا در محاصره قرار دارد که توانستیم همه‌ی آنها را به اسارت در آوریم. در روز دوم عملیاتِ ۱ در منطقه‌ی "مِهران" قرار بود از "امام‌زاده حسن" به طرف "قلاویزان" حرکت کرده و مهران را آزاد کنیم. لشکر و (ص) در کنار یکدیگر با نیروهای عراقی می‌جنگیدند. به اتفاق معاون لشکر حضرت‌رسول‌الله(ص) برای الحاق نیروها به طرف خط مقدم حرکت کردیم. تقریباً هوا روشن شده بود و گرد و خاک، منطقه‌ی عملیات را پوشانده بود. همانطور که با موتور جلو می‌رفتیم، جمعیت زیادی را دیدیم که از مقابل به طرف ما می‌آمدند، ابتدا تصور کردیم نیروهای خودمان هستند، اما مقداری که جلو رفتیم، فهمیدیم عراقی هستند. دیگر به فاصله‌ی چندمتری آن رسیده بودیم، به طوری که نمی‌توانستیم با موتور دور بزنیم، لذا بلافاصله موتور را رها کردیم و خود را به مواضع نیروهایمان رساندیم. البته بعداً همه‌ی آنها را به اسارت درآوردیم. 📚 حاج‌ قاسم (جستاری در خاطرات حاج‌قاسم سلیمانی) ✍ به کوششِ 🏴 @zarrhbin
🤲 الهی و ربی من لی غیرک 🤲 🔹مراسم و قرائت این هفته به یاد شهدای و شهید مدافع امنیت ؛ و شهدای عملیات آزادسازی ✅زمان: پنج شنبه 25 آبان ماه 1402 (شب زیارتی) ساعت 21 الی 22 👈 سال ساعت 21 می باشد. 👈حتما به اطلاع و برسانید. ✅مکان: بلوار امام خامنه ای (مدظله العالی) جنب حوزه علمیه امام صادق (علیه السلام) مسجد جامع شهرستان اردکان