#گشتی_در_گلستان...🍃
#پارسائی را دیدم بر کنارِ دریا که زخمِ پلنگ داشت و به هیچ دارو بِه نمیشد. مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عَزَّوَجَل، علیالدوام(پیوسته) گفتی.
پرسیدندش که شکرِ چه میگوئی؟ گفت: شکرِ آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.
گر مرا زار به کُشتن دهد آن یارِ عزیز
تا نگوئی که در آن دَم غمِ جانم باشد
گویم: از بندهی مسکین چه گنه صادر شد
کو دل آزرده شد از من، غمِ آنم باشد
📚 گلستان سعدی،
🌿باب دوم،در اخلاق درویشان،حکایت۱۳
📖
@zarrhbin