#پورشه، فردیناد🚘
(۱۹۵۱_۱۸۷۵م.)
صنعت گر اتریشی و طراح اتومبیل فولکس واگن
✅ #پورشه از کودکی استعداد فوق العاده ای در #مکانیک داشت اما هرگز در این رشته تحصیل نکرد. هنگامی که در #وین بود. گاهی به کلاس های شبانه ی #دانشگاه_فنی_وین سرکی می کشید. بعدها همین دانشگاه به او مدرک دکترای افتخاری داد
✅ #پورشه در سال ۱۹۰۲ نوعی #خودرو طراحی کرد که نیروی موتور آن به هر چهار چرخ منتقل می شد (4WD).
✅ او بعدها به #آلمان رفت و شرکت مشاوره ای #پورشه را در #اشتوتگارت تاسیس کرد. در این زمان موفق شد طرح خود را، که تولید #خودروی_ارزان برای همه بود، و بعدها #فولکسواگن ( در زبان آلمانی یعنی خودرو مردمی) نام گرفت، اجرا کند. این طرح با استقبال #هیتلر روبرو شد و #کارخانهای برای آن تاسیس گردید و به تولید پرداخت.
✅ با آغاز جنگ جهانی دوم، #پورشه تولید فولکس واگن را متوقف کرد و با دولت نازی، در #صنایع_نظامی به همکاری پرداخت. به همین دلیل، پس از جنگ، فرانسوی ها او را در حکمِ #جنایتکارجنگی دستگیر کردند.
✅ #پورشه ۲۰ ماه در #زندان به سر برد و چند سال بعد از آزادی، در پی سکته ی قلبی درگذشت. کارخانه ی #فولکسواگن بعد از جنگ بار دیگر راه اندازی شد و هنوز هم به کار خود ادامه می دهد.
📚 فرهنگ نامه ی نام آوران
(آشنایی با چهره های سرشناس تاریخ ایران و جهان)
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
📌در پایان دو جمله ی ناب هم از #فردیناد_پورشه، به یادگار داشته باشیم اول "من نتوانستم خودروی اسپورت مورد علاقه ام را پیدا کنم پس آن را ساختم" دوم "طراحی باید کاربردی باشد و کارایی باید به صورت زیبایی ها بصری خود را نشان دهد."
🚩 دستور رئیس قوه قضائیه به دادستانها: خصوصیسازیها را بررسی کنید
رئیسی در نشستی با روسای کل دادگستریها و دادستانهای سراسر کشور:
🔹 موضوعی که رهبر انقلاب در رابطه با فروش کارخانهها بیان کردند پیش از این نیز توسط معظم له در مشهد مقدس بیان شده بود و این نشان از اهمیت موضوع دارد.
🔹کارخانهای را با مبالغی که محل تامین آن جای بحث دارد میفروشند؛ زیرا اکثر مبالغ خرید این کارخانهها تسهیلات بانکی و در اصل خریدار آوردهای ندارد و در واقع منابع کشور را با ارتباطات و روابط استفاده کرده و کارخانهها را میخرند و بعد از مدتی کارخانه تعطیل و زمینهای آن تبدیل به مجتمعهای مسکونی و تجاری میشود.
🔹 نباید نگاهمان فقط به دولت باشد و اینگونه خصوصیسازیها قبل از اینکه به بحران اجتماعی و کارگری تبدیل شود، باید در دست بررسی سازمان بازرسی و دادستانها قرار گیرد.
🔹 امروز 70 درصد اقتصاد ما دولتی است و نباید اینگونه باشد و همه به این موضوع رسیدهاند، ولی خصوصیسازی باید به درستی انجام شود و روشی که امروز در برخی موارد مطرح است حتما قابل تداوم و استمرار نیست
@zarrhbin
🔴 امروز در تلویزیون صحبت میکردند اگر کشف_حجاب دیدید به شماره پیامک فلان شماره پلاک ماشین یا موتور را ارسال کنید
🔹 خواستم بگویم:
👈 اگر زنی را هم دیدید که تا کمر در سطل آشغال خم شده بود تا برای پُر کردن شکم فرزندش غذا جمع کند به همین شماره پیامک کنید...
👈اگر مختلسی دیدید پول بیتالمال را بالا کشید به همین شماره پیامک کنید...
👈اگر مدیر کارخانهای دیدید چندین ماه حقوق پرداخت نکرد...
👈اگر جوان تحصیلکردهای دیدید که بیکار است به همین شماره پیامک دهید...
👈اگرمردی دیدید که اعضای بدنش را برای کرایهی خانه میفروشد به همین شماره پیامک دهید...
👈اگر پدری دیدید که شرمندهی زن و بچهاش شده به همین شماره پیامک دهید...
🔹موضوعات زیاد هستند...
امیدوارم در کنار دغدغهحجاب همهی پیامکها دیگر را هم پاسخگو باشند
@zarrhbin
🔻مردم از مواد غذایی فلهای استفاده نکنند
🔹مدیرکل نظارت بر فرآوردههای غذایی سازمان غذا و دارو:
🔹واردات مواد غذایی از چین نداریم و در مورد مواد غذایی تولید داخل نیز بهتر است تا جای ممکن مردم از تولیدات کارخانهای و بسته بندی به جای فله ای استفاده کنند زیرا در شرایط سالم و بدون آلودگی تولید میشوند.
🔹واردات مواد غذایی بیشتر شامل برنج، چای و روغن خام است. روغن خام که بعدا در صنایع روغنی تصفیه می شود، برنج و چای هم بعدا پخته می شود یا حرارت می بیند و مشکلی ندارد./ ایرنا
@zarrhbin
🔘 دلگرمی دلهای یخزده
خریدِ #خانه در تهران🍃
▫️پولهای مهری ته کشیده بود. #آحبیباحمد گفته بود دیگر نمیتواند اجارهی دستگاهها را بدهد. گفته بود دورهی دستگاههای خانگی گذشته است. همهی کارگرها میخواهند به #کارخانه بروند. آنجا آنها را بیمه میکنند. #پارچههایدستبافت تاب و توان رقابت با پارچههای کارخانهای را ندارند.
▪️#عصرصنایعدستی در حال سپری شدن بود. "کارخانه" آمده بود تا #کارگاههایخانگیکشور را نابود کند. بیشتر خانههای شهر و روستاهای قدیمی ایران در حکم یک کارگاه تولیدی بودند. تحول عظیمی در راه بود. "خانههای تولیدی" باید به "خانههای مصرفی" تبدیل میشد. سهم پولِ #نفتایران باید به اروپا و آمریکا بر میگشت.
▫️حالا (۱۳۹۴) نوبتِ #چین شده است. این کالاهای بیکیفیت چین دمار از صنعت و #اقتصادما در آورده است. اگر آمریکاییها و انگلیسیها صنایع خانگی ما را تعطیل کردند، #چینیها و وابستگان داخلی آنها صنایع ماشینی ما را به تعطیلی و ورشکستگی کشاندند و میکشانند.
▪️#مملکتی که هر خانهاش #کارگاهی بوده است، حالا جوانهایش بیکارند. اگر چندتا جوان بخواهند در زیرزمین خانهشان برای خود کارو کاسبی راه بیندازند، باید #مجوز_تجاری بگیرند. باید شرکت ثبت کنند. باید یکسال از این اداره به آن اداره بدوند تا مجوز بگیرند. آنوقت میگویند چرا بیکاری است.
▫️اگر #دولت سه کار بکند، من قول میدهم ظرف یک سال حداقل یک میلیون شغل بدون کمک دولت ایجاد میشود:
1⃣ به جوانها به سرعت، ظرف یکهفته #مجوز_کار بدهد.
2⃣ اجازه بدهد کارگاههای کوچک زیر ده نفر؟ در ساختمانهای غیرتجاری و اداری ایجاد شود، البته کارگاههایی که #آلودگی نداشته باشد. چرا وقتی دو نفر جوان با دو دستگاه کامپیوتر در زیرزمین خانهشان میخواهند کاری برای خود دست و پا کنند باید دائم بترسند و بلرزند؟
3⃣ دولت تکلیفِ #مالیات و بیمه را برای کارگاههایکوچک روشن کند.
▪️ اگر در قرون قبل هم دولتها گفته بودند در خانهها کارگاه نباشد و #مردم برای ایجاد اشتغال و کار خود مجوز بگیرند، ممکن نبود میلیونها #شغلخانگی در این مملکت ایجاد شود. خدا لعنت کند این #غربزدگی ما را. بگذریم و وارد خاطرات شویم. در خانه اگر کس است یک حرف بس است!
▫️اجارهی دستگاهها به مهری نمیرسید. مبلغ اجاره خانهی یزد هم کم بود و کفاف مخارج او را نمیکرد، البته صاحبخانهاش #آقاتقی از او اجاره نمیگرفت. میگفت تا شوهرش در زندان است، مهمان او خواهد بود. آن مرد آذری مهربانتر از آن بود که مهری فکر میکرد. #لئونارمنی هر روز از مهری میپرسید کاری دارد یا نه؟ برایش میوه، سیبزمینی و نان میخرید. مهری با زور به او پول میداد. لئون مکانیک بود. ملینا برای مهری شیرینی میآورد و سُلماز برایش غذا. گلناز هفتهای یکیدو بار او را به زور به خانه میبرد.
▪️امتحانات که تمام شد. بهاره و مینا با #مهری بیشتر گرم گرفتند. بهاره و مینا همان دو دانشجوی دوست مهری بودند. او را چندبار به خانه بردند. یک شب او را در خانهشان نگه داشتند. آنها باهم بحث میکردند. گاهی که مهری به خانهی آنها میرفت، چند نفر از دانشجویان دیگر هم بودند. روزی مهری، در دانشکده بهاره و مینا را دید. آنها در گوشهای داشتند با آن پسر همکلاسی مهری صحبت میکردند؛ همان پسری که یک روز احوالِ #آقارضا را از مهری پرسید. #مهری حدس زد که او دخترها را فرستاده است. به دخترها هیچ نگفت.
▫️چند روز بعد مهری دید آن #پسرجوان یک عدد کیف به مینا داد و سریع از او دور شد. #مهری مطمئن شد که آن پسر با بهاره و مینا در ارتباط است. بهاره و مینا و دوستانشان با هم بحثهایی میکردند که مهری نمیفهمید. بحث از کارگر و مسائل کارگری بود. بحث از شوروی، بحث از کوبا و ویتنام. در بحثهای آنها اسامیای به گوش مهری میخورد که برایش ناآشنا بود. فیدل کاسترو، چِگوارا، لنین، استالین، مائو، هوشی مینه.
▪️#مهری وارد بحث آنها نمیشد. آنها هم او را وارد بحث نمیکردند. ولی او حرفها را میشنید. آنها هم کاری میکردند که او حرفها را بشنود. تابستان بود و فصل بیکاری. مهری در خانه بود. #کتاب میخواند. به ملینا در پختن شیرینی کمک میکرد. بیشتر عصرها برای دیدن بهاره و مینا به خانهی آنها میرفت. به آنها دلبسته شده بود. از بحثهایی که میکردند خوشش آمده بود. حرفهایی میشنید که تابهحال نشنیده بود. دوستان بهاره و مینا هم جالب بودند. همه دخترانی خونگرم بودند.
▫️#مهری کتابهای بینوایان، جنگ و صلح، برادران کارمازوف و خانه اموات را تمام کرده بود. کتابها را به بهاره پس داد. بهاره #کتاب_جدیدی به او داد. جلدش سفید بود. کتاب کوچکی بود. بهاره گفت: "کتاب خوبی است! وقتی بخوانی، به آن علاقهمند میشوی. ولی کسی نباید آن را ببیند!" روی جلد کتاب هم سفید بود. هیچ تیتری نداشت. مهری دو روزه آن را تمام کرد.
👇👇👇👇
▪️مهری ساعت هشت صبح جلوِ دادگاه بود. #دکترابوالحمد هم رسید. از حال و روز مهری فهمید او در چه وضعیتی قرار دارد. او مثل پدری مهربان، مثل استادی مهرورز، مثل وکیلی وظیفهشناس و مطمئن، به مهری دلداری داد. هنوز #وکالت به یک شغل نان و آبدار تبدیل نشده بود. هنوز وکلا دنبال حقیقتیابی و پیروزی حقیقت و #عدالت بودند. هنوز نمیخواستند به ضرب پول، حقیقت را دگرگون کنند.
▫️حالا هم وکلای خوب و بااخلاق فراوان داریم. ولی اکثریت با کیست؟ در همهی امور امروز، اکثریت با چه کسانی است؟ خودتان بگویید. شما که میدانید، چرا من بنویسم؟ شاید هم هنرمند والامقام #مهرانمدیری باید یک سریال "حاشیه" هم برای وکلا تهیه کند. دکتر ابوالحمد به مهری گفت دو تن از قضات دادگاه از دوستان قدیمی او هستند. قبلاً دربارهی پروندهی آقارضا با آنها صحبت کرده است. مقامات بالا هم اصراری ندارند که متهم محکوم شود. میخواهند در شانزده آذر امسال بهانهای به دست دانشجویان نباشد.
▪️#مهری اندکی آرام شد. دید لئون و ملینا، آقاتقی و سلماز، جعفرآقا و گلناز هم آمدند. همه به او دلداری میدادند. ملینا، آن زن ارمنی مهربان، یک جعبهی شیرینی با خود آورده بود. به مهری گفت: "شیرینی آزادی آقارضا را دیشب پختهام." اشکهای، مهری جاری شد. ملینا را بوسید.
▫️حدود ساعت ۹ #آقارضا با دستبند و لباس مخصوص زندانیها آوردند. حالش کمی بهتر از روزهایی بود که در زندان بود. چند نفر از همکلاسیهایش هم پشت سرش بودند. جلسهی دادگاه علنی بود. ظاهر کار قانونی به نظر میرسید. #دکترابوالحمد به مهری گفت جلسه علنی است. آقارضا لبخندی بر چهره داشت. پاسبانها اجازه دادند همسرش را ببوسد. اما اجازهی حرف زدن ندادند. بوسیدنی که صد #کتاب پیام همراه داشت. بوسیدنی که صد #غزلحافظ پیامآور آن است. وقتی مهری گرمای صورت همسرش را بر روی چهره حس کرد، اضطرابش فروکش کرد. گرسنهاش شد. آرام شد. از ملینا خواست یک عدد شیرینی به رضا بدهد و یکی هم به او. قبل از محاکمه شیرینیها تمام شد. به تعبیری، شیرینی آزادی قبل از محاکمه پخش شد.
▫️جلسهی #دادگاه شروع شد. هر کلمهای که پرسیده میشد، مثل پُتکی بود که بر فرق مهری فرود میآمد. هر پاسخی که داده میشد، تیری بود بر قلبش. مهری برای پرسش قاضی و پاسخ رضا، #دلهره میگرفت. پیش خودش میگفت: "کاش رضا اینطور پاسخ داده بود! کاش دکتر ابوالحمد این را میگفت!" لحظهها برایش دیر سپری میشد. قاضی از آقارضا پرسید: "شما تودهای هستید؟" رضا جواب داد: "من قبل از زندان نمیدانستم تودهای یعنی چه؟" قاضی گفت: "چطور نمیدانی؟ تو پاسبان بودهای! تو بعد از سال ۱۳۳۲ پاسبان شدهای!"
▪️#رضا گفت: "بله من پاسبان بودم. کلمهی تودهای هم را هم شنیده بودم، ولی نمیدانستم یعنی چه. اگر میدانستم تودهای یعنی چه که پاسبان نمیشدم. افسر میشدم؛ وزیر و وکیل میشدم. من یک پاسبان با مدرک سیکل بودم. فقط میدانستم که اگر کسی چاقوکشی کرد، باید بگیرمش. تازه همین را هم خوب نمیدانستم. نمیدانستم که باید بعضی چاقوکشها را بگیرم، بعضیها را نه؟"
▫️قاضی پرسید: "نظرت دربارهی مارکس و کتابهایش چیست؟" #رضا جواب داد: "وقتی چیزی را نخوانده و ندیدهام، دربارهی آنهم نظری ندارم. من اسم مارکس و استالین را در زندان از بازجوها شنیدم. من کمونیست نیستم. من یک مسلمانم." قاضی پرسید: "اگر مسلمان هستی چرا عرق میخوری؟" رضا گفت: "آقای قاضی من از شما میپرسم: در ایران و سراسر کشورهای اسلامی چند میلیون آدم مسلمان نمازخوان....وجود دارد؟ هر که نوشیدنی میخورد که کمونیست نمیشود. اصلاً چرا در کشورهای اسلامی کارخانهی عرقکشی و مغازه فروش آن هست؟ اگر در کشوری با مردم مسلمان چنین کارخانهای بود، آن کشور اسلامی نیست." قاضی گفت: "با این استدلالها معلوم میشود خیلی هم پاسبان بیسوادی نیستی!"
▪️#آقارضا گفت: "پاسبانی مربوط به چند سال قبل است. حالا من دانشجوی حقوق هستم؛ دانشجویی که بیخود و بیجهت سه ترم از درسش عقب افتاده است!" دکتر ابوالحمد هم دفاع جانانهای از رضا کرد. قضات ختم جلسه را اعلام کرد. دادگاه وارد شور شد و پاسبانها آقارضا را به اتاق مخصوص بردند.
✅ ادامه دارد....
📚 شازده حمام، جلد۴
✍ #دکتر_محمدحسین_پاپلی_یزدی
@zarrhbin
📌 رئیسی: بانکها حق تعطیلی کارخانهها را ندارند
هشدار رئیس قوه قضائیه به بانکها:
🔹هیچکدام از بانکهای کشور حق ندارند کارگاه تولیدی و کارخانهای را که تملک کردهاند تعطیل کنند.
🔹سازمان بازرسی چنین اجازهای به بانکها نخواهد داد.
🔹هیچ کارگاه و کارخانهای به هیچ وجه نباید با تملک بانکها از تولید بیفتد.
🔹بانکها باید در برابر معوقههای کارخانهها به آنان فرصت دهند.
@zarrhbin
#دیدگاه
پولپاشی یا سرمایهگذاری؟
شرکت صنعتی چادرملو طی ماههای اخیر با تغییراتی که در سطوح مدیریتی داشته، در نوع تعامل خود با شهر اردکان نیز تغییراتی داده است. از جمله توجه به مسئولیتهای اجتماعی نسبت به شهری که استقرار شرکت در آن پیامدهایی برای آن داشته است. عمل به مسولیت اجتماعی راهی برای جبران این پیامدها است. در حقیقت مسولیت اجتماعی یعنی اگر استقرار کارخانهای برای شهر همجوراش پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی دارد، عمل به مسولیت اجتماعی راهی برای بهتر کردن این پیامدها است.
اما عمل به مسولیت اجتماعی چگونه باید باشد تا بتواند پیامدهای استقرار کارخانه را جبران کند و شهر را از مواهب آن برخوردار کند؟ روندی که اخیرا شرکت چادرملو پیش گرفته (مشخصا در زمینه فرهنگی و اجتماعی) به چنین چیزی منتهی نمیشود. نوعی پولپاشی پر سر و صدا و تبلیغاتی است با کمترین آورده برای آیندهی شهر. برگزاری جشنوارههای فرهنگی، خرید کتابهای مولفین اردکانی، ساخت انیمیشن و فیلم کوتاه هرچند ارزش محسوب میشود اما تاثیری در آیندهی شهر اردکان و ارتقای توان مقابلهاش با پیامدهای استقرار کارخانه ندارد. مسکنی موقتی است که چند روزی حالمان را خوش میکند. در مقابل این پولپاشی، باید به سمت سرمایهگذاری رفت. سرمایهگذاری یعنی شهر دارای سرمایههایی بشود که با توسل به آنها بتواند با پیامدهای استقرار صنعت مواجه شود. سرمایههای نهادی (مثل نهادها و مراکز فرهنگی و سیاسی و اجتماعی)، سرمایههای اجتماعی (مانند مراکز ارتقای دانش و مهارت). در حقیقت، سرمایهگذاری یعنی هرچیزی که خود را در تن شهر نشان میدهد و ساکنین شهر میتوانند به شکلی برابر از آن برخوردار شوند و آیندهشان را از اکنونشان پربهرهتر سازند.
در مقابل، برنامههای فرهنگی کنونی اساسا چنین قابلیتی ندارند. معطوف به قشر خاص و محدودی هستند، چیزی بر سرمایههای شهر اضافه نمیکنند، بسیاری از ساکنین شهر را نادیده میگیرند، موقتی و گذرا هستند و تاثیری در آیندهی شهر و ساکنینش ندارند.
هرچند این برنامهها تاثیر مثبتی بر وجهه شرکت چادرملو دارند و نشان از درک مسئولیت اجتماعی، اما حالا که چنین خواستی از سوی مدیران وجود دارد، بهتر است با برنامهریزیهای اصولیتر این سرمایه تزریقشده را برای ارتقای کیفیت زیستپذیری شهر و افزودن بر سرمایههای آن به کار بست.
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
❌❌ 👈 دست به دست کنید برسد به دست ؛ #ریاستشورایتامینشهرستان #مدیرکلمحیطزیستاستان #ریاستمحیط
🔰 حکم آلودگی هوا 🔰
❓سوال:
استفاده نکردن مراکز صنعتی از فیلترهای هوای مناسب در خروجی پسماندهایشان به بهانهی گرانقیمت بودن آنها که موجب آلودگی هوا و آسیبرساندن به سلامت مردم میشود چه حکمی دارد؟
✅جواب:
طبعاً هر کسی که میخواهد کارگاه یا کارخانهای راه بیندازد باید یک برآورد هزینهای داشته باشد و بسنجد که آیا میتواند این کار را انجام دهد یا نه. یکی از لوازم کارگاه و کارخانه فیلتر مربوط به هوا است تا هوایی که متعلق به عموم مردم است آلوده نشود. اگر طبق قانون نصب فیلتر الزامی است، تخلف از آن جایز نیست.
البته حتی اگر این مسئله در قانون هم ذکر نشده باشد و کارخانهای هوا را آلوده بکند و مردم به خاطر این مسئله در ناراحتی و مشقت باشند یا در ناراحتی هم نباشند اما به خاطر تنفس این هوای آلوده ضرر قابل توجهی متوجه آنان شود، این کار خلاف شرع است و کسی که با توجه این کار را انجام بدهد مرتکب حرام شده است.
📚منابع:
پایگاه اطلاع رسانی دفترامام خامنه ای-سایت رسمی محیط زیست کشور
@zarrhbin
📌دادن پاداش در قبال زیرآب زنی
کارخانجات ش.. اردکان در اطلاعیه ای از کارگران خود خواسته هرکس برخی اقدامات در کارخانه را برخلاف مقررات و آییننامه انجام دهد که یک نمونه آن همراه داشتن گوشی اندروید میباشد با شماره های گذاشته شده تماس گیرد و یا اطلاع دهد تا جایزه و پاداش بگیرد.
جالب اینکه تعهدات اجتماعی چنین کارخانهای در حد ساخت انبار یونجه و علوفه برای وحش بیابان است !
جناب مدیرعامل اگر از چاه قاچاق هم گزارش دهند جایزه خواهند گرفت ؟؟!!😉
@zarrhbin
❌کارخانهای که قبلاً افتتاح و فعال شده بود، ابراهیم رییسی دوباره افتتاح کرد!
@zarrhbin🕊
❌❌
برداشت شما چیست ؟؟!
دیشب ساعت ۷ شب خروجی جلسه کمیته اضطرار استان خبر از تعطیلی مدارس ابتدایی دو شهرستان همجوار داد
شاخص هوا ۱۵۴ و هوا کاملا #ناسالم بود
اما صبح امروز در حالیکه فقط مدارس ابتدایی تعطیل بودند ، هیچ کارخانهای هم تعطیل نبود ، کارمندان هم دورکاری نشدند و هیچگونه وزش باد و نسیمی هم نداشتیم
هوا خیلی ناگهانی #پاک شد
خنده دار است و برایمان غیرقابل هضم ، که یکروز با هوای پاک دانشاموزان در خانه آموزش ببینند و به مدرسه نروند و در روزی دیگر با شاخص بالای ۲۰۰ در مدرسه باشند
❌کجای کار لنگ میزند ؟؟!!🤔
@zarrhbin🕊
❌تاثیر افزایش قیمت کارخانهای خودروها بر نرخ بیمه
سخنگوی بیمه مرکزی:
🔹افزایش قیمت کارخانهای خودروها روی نرخ بیمه شخص ثالث بیتاثیر و روی نرخ بیمه بدنه تاثیرگذار است و باعث افزایش قیمتها میشود.
🔹البته بیمه بدنه مانند بیمه شخص ثالث نرخ مشخص ندارد و قیمتها متفاوت است./ ایسنا
@zarrhbin🕊
ذرهبین درشهر
❌ مسمومیت ۹۵ نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی تقلبی در البرز رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان البرز: 🔹شم
📌دستورات رییس قوه قضاییه در پی مسمومیت و فوت جمعی از هموطنان در البرز بر اثر مصرف الکل
🔸اولاً اصلِ شرب مُسکر، حرام است و کسانی که مُسکر مصرف میکنند مرتکب فعل حرام میشوند.
🔸در این قضیه ، بحث فروش الکلهای صنعتی و سهمیهای در بازار آزاد و ادغام این الکلها با محلولهای دیگر و توزیع آنها مطرح است؛ لذا دستگاههای انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی باید بررسیها و پیگیریهای لازم را درخصوص افرادی که مباردت به این کار میکنند به عمل آورند.
🔸حسب گزارش واصله در رابطه با موضوع فوقالذکر، کارخانهای که برای تولید لوازم آرایشی، الکل سهمیهای دریافت کرده بود، مبادرت به فروش این محموله در بازار آزاد کرده است؛ در این خصوص و در موارد مشابه باید بررسیهای لازم به عمل آید.
🔸این بررسیها باید هم ناظر بر دریافتکنندگان سهمیه الکل باشد و هم ناظران بر ارائه این سهمیهها؛ بواسطه این امر تعدادی افراد فوت کرده و تعدادی از افراد نیز معلول یا نابینا شدهاند.
🔸در قانون نیز در این حوزه، مجازاتهای سنگین و بازدارندهای درنظر گرفته شده است؛ لذا معاون اول قوه قضاییه و دادستان کل کشور نیز در این خصوص، موضوع را با جدیت دنبال کنند.
@zarrhbin🕊
ذرهبین درشهر
❌ نمک بر زخم ⭕️ شنیدم ادعا و افتخار شده در دوره ای ۱۰ مدیر کل داشتیم و حالا هیچ این گزاره درستی ا
#آنچه_شما_فرستادهاید
ذرات کل یک کارخانه تولید شیشه حدود ۳/۰-۱/۰ کیلوگرم، ذرات کوچکتر از ۱۰ میکرون (PM10.۲۷/۰ کیلوگرم، ذرات کوچکتر از ۵/۲ میکرون (PM2.5) ۲۴/۰ کیلوگرم، انتشارات سرب حدود ۱۷/۰ کیلوگرم، کادمیم ۱۳/۰ گرم، جیوه ۰۰۳/۰ گرم، آرسنیک ۱۹/۰ گرم، کروم ۲۳/۰ گرم و مس ۰۰۷/۰ گرم، نیکل ۴۹/۰ گرم، سلنیوم ۸/۰ گرم و روی ۳۷/۰ گرم. حال در نظر بگیرید کارخانهای چون شیشه اردکان با خط تولید فلوت به ظرفیت ۹۰۰ تن در روز چه مقدار آلاینده را میتواند وارد هوا نماید! چه مقدار مهمان ریههای ساکنین منطقه میباشد! آیا منطقه خشک و کم بارانی نظیر اردکان ظرفیت پذیرش این آلایندهها را دارد؟ به درستی چه کسانی این گونه طرحها را ارزیابی میکنند؟ چه افراد و ارگانهایی مجوزهای احداث چنین صنایعی را در این مناطق صادر میکنند؟ رشد اقتصادی به شرط رعایت موازین زیست محیطی، توسعهای پایدار و اقتصادی سبز را به دنبال خواهد داشت. زمانیکه تمامی ابعاد مرتبط با فرآیندهای توسعه از قبیل توان اکولوژیک منطقه، اثرات سینرژیک آلایندهای تولیدی، پارامترهای اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی چون مهاجر پذیری، آموزش، بهداشت و درمان، فرهنگ بومی منطقه و… بطور دقیق و علمی بررسی نشود، چیزی جز آثار مخرب و پیامدهای منفی رخنمون نخواهد شد.
@zarrhbin🕊
❌❌
❌قابل توجه مدیران صنایع
گلایههای زیادی از سوی کارگران شرکتهای مختلف به کانال ارسال شده و همه گلایمند از بستههای یلدایی کارگران هستند
از کارخانهای که تنها مبلغ ۱۰۰ هزارتومان به بن ماهانه کارگران اضافه کرد به مناسبت یلدا
تا کارخانههای دیگری که بسته یلدایی خلاصه شده به یک جعبه زولبیا
تا آن صنعتی که بن ۱/۷۰۰ به کارگرانش داده تا یلدا را ماندگار کند
و دیگری باکس میوه و شیرینی و ...
و شرکتی دیگر که در هیچ مناسبتی قدم خیری برای کارگرانش برنمی دارد
گلایهها زیاد و از حوصله درج خارج
اما
کاش ریاست اداره کار نظارت بیشتری بر این توزیعهای مناسبتی هر شرکت داشت
@zarrhbin🕊