از لحاظ روحے الان احتیاج دارم صورتمو رو خنکاۍ مزار #شھیدگمنام بذارم:)🌱
🌱| @zeinabiha2
#استوری📲
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ♥️ #شبجمعهاستهوایتنکنممیمیرم]🍂
🌱| @zeinabiha2
.
به حسین از طرفــِ وصلهیِ ناجور سلام :)♥️
#السلامعلیڪیااباعبداللہاݪحسینعݪیہالسلام
🌱| @zeinabiha2
✍... حضرت #صاحبالامر عجلالله تعالیفرجه:
اگر شيعيان ما وفادار بودند،
هرگز ملاقات(ظهور، و حضور) ما با آنها به تأخير نمىافتاد
و ديدار با ما براى آنها به دست میآمد
هیچچيزى به جز كارهاى ناشايست شیعیان،ما را از ايشان دور نمیسازد
📚بحارالانوار ج۵۳ص۱۷۷
آنکه از شرم گنه باید کند غیبت منم
تو چرا جور گنهکاران عالم میکشی
🌱| @zeinabiha2
utf-8''%D8%B3%DB%8C%D8%AF%20%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D9%86%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%20-%20%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%20%D8%B9%D9%82%DB%8C%D9%82.mp3
6.7M
[•°🍃🎧°•]
#رزقمعنوۍ
#سیدرضانریمانۍ
میشناسۍ منو ، نوکر بد کارِ تو هستم
جز بار گناه هیچۍ ندارم توۍ دستم
🌱 | @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱| #استوری
🍃| #جمعه_های_انتظـار
روز جمعه نامه ی اعمال ما را وا نکن
حتم دارم واکنی حالت پریشان میشود 🥀
🌱 | @ZEINABIHA2
زینبی ها
#قسمت_18 یوزارسیف اووف چه روزی بود اولین روز اخرین سال تحصیلی ام با اون چادری که مامان به دلش اومد
#قسمت19
یوزارسیف
چند هفته از بازگشایی مدارس میگذشت,من بعداز اون خیطی که روز,اول مهر کاشته بودم ,سعی میکردم اهسته برم واهسته بیام,طوری از جلو خانه حاج محمد رد میشدم که انگار میترسیدم تیر بخورم,بااینکه تمام حواسم پی اون طبقه بالا بود اما بعداز اون حادثه واقعا روم نمیشد با حاجی,سبحانی روبه رو بشم,سمیه روز,به روز با مرضیه گرمتر میگرفت وحیف که رشته ی ما تجربی بود واز مرضیه ادبیات ,اخه کم مانده بود خودش را به جای مربی فیزیک قالب کنه وهرروز,راهی خانه حاج محمد بشه,اما الان میدونستم که سمیه نه برای کسب اطلاعات راجب یوزارسیف طرح دوستی ریخته بلکه دل خودش توخونه حاج محمد گیر افتاده .
امشب سرشام بابا چیزی گفت که شاخکام تیز شد...
بابا درحالیکه لیوان اب را میریخت وجرعه جرعه مینوشید رو به مامان کرد وگفت:اقا سید که سرمیدان همین خیابان خرازی داشت که یادته چندهفته پیش به خاطر سیم کشی پوسیده برقای مغازه اش کل مغازه اتیش گرفت ورفت روهوا...
مامان لقمه غذاش را فرو داد وگفت:اره بیچاره چند تابچه ی,قدونیم قد هم داره معلوم چه جوری روزگارش رامیگذرونه...
بابا اهی کشید وگفت:اره والا اما دیروز باورت میشه همین حاجی سبحانی مسجد خودمون,درسته جوانه اما همتش به صدتا حاجی حاج اقاهای ریش سفید میارزه...باورت میشه لباس عمله جات را کرده بود تنش وکل مغازه را ازنوسفید کرده ویک تنه کل برق کشی مغازه را انجام داده...خداخیرش بده,امشب هم بعداز نماز یه گلریزان گرفت از همه ی محله پول جمع کرد تا یه سری وسیله بخرن برای تومغازه...
مامان که به قول بابا اشکش دم مشکش بود,درحالیکه اشک چشاش را پاک میکرد گفت:خدا ببخشه به زن وبچه اش چه جوانایی پیدا میشه هاا
بابا اهی کشید وگفت:کدوم زن وبچه؟؟بیچاره هنوز مجرده..نمیدونم مادر وباباوخانوادش کین,اما هرکی هستن ,صد رحمت به شیرپاک ونان طاهری که خورده,واقعا اقاست واقعا....
وقتی بابا از یوزارسیف تعریف میکرد ومامان به حال خانواده اش غبطه میخورد من غرق شادی وغرور میشدم حالا چرا؟! نمیدونم....
ولی خیلی نگذشت که علت,این حس را فهمیدم...
بعداز,شام سرشار از حسهای,خوب بودم وبا ارامش رفتم خوابیدم اما نمیدانستم این شاید اخرین شب ارامشم دراین خانه باشد...
ادامه دارد...
نویسنده.....ط.حسینی
زینبی ها
غروب #جمعه و نماز اول وقت🌸🍃
بدو رفیق وایسا پشت سر امام زمانت🌻
🌱| @ZEINABIHA2
#چگونہازٺـوبگویدڪلـاممنسَــردآر ...(:" ؟!
چشـمهـآیِیڪشَهیـد؛
حَٺےاَزپُشـٺِقـابِشیشِہاۍ
خیرِهخیرِهدُنبـآلِٺُوسـٺ؛
کِھبہگُنـآهآلـودِهنَشوی
بِہچشمهآیَـشقَسَم
سَردآرتورآمیبینَـد . . .
🌱| @ZEINABIHA2
[•°✨🥀°•]
میدانی حاجیجان!
یک قسمت از ترکشهایت بماند پای حساب کوچههای مدینه!
در جبهه بسیجیهایت پشت لباسشان مینوشتند:
میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم!
درد پهلو و کمرت، باشد به نیابت از مادر!
یک قسمت از ترکشهایت بماند پای حساب جگر تکه تکهی حسن؛ درد سینهی سوختهات!
یک قسمت از ترکشهایت بماند پای روضهی ارباب تشنه لبت اباعبدالله، پای روضهی غریب مادر، حسین؛
دستان قطع شدهات پیشکش علمدار!
پاهای قطع شدهات، بدن تکه تکه شدهات، سر جدا شدهات؛
همهاش پای قاسم، علیاکبر، علیاصغر(علیهمالسلام)
درد ترکشهایت آرزوی خودت بود؛
دردی که اماممان، حجةابنالحسن(ارواحنا له الفداه)
از حال مردمان میکشد.
از قلّت خوبان و کثرت دشمنان!
از دینداری بال پشهای مسلمانان
از گناهان مردمانش!
و شهادت خوب عاقبتی است
برای یاران خالص و صادق ایشان
یا لیتنی کنت معکم
هنیئاً لک حاج قاسم
📖قسمتی از کتاب #حاج_قاسم
✍🏻به قلم خانم #نرجس_شکوریانفرد
🌱| @ZEINABIHA2
زینبی ها
🛑وقتی مسی علینژاد میخواد با فتوشاپ به مردم القا کنه که مقام معظم رهبری به مردم گفته واکسن نزنن ولی خ
قبل از خواب زمزمہ کنیم🍃✨
" اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً "
خداوندا ، آخر و عاقبت کارهاۍ ما را
ختم بہ خیر کن ...🍃🌸
شبتوننورانےبہنگاه حضرتفاطمہ"س"
یادتون نره با وضو بخوابید
التماس دعا 🤲🏻📿
🌱| @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرتآقا 🌱✨
رهـبر نشوۍ تنہـا ، من یارِ تو میگردم
ور جرعہۍ عشاقت ، سردار تو میگردم ♥️✨
🌱 | @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عظمت حضرت زینب کبری (س)، استاد پناهیان
🌱 | @ZEINABIHA2
زینبی ها
#قسمت19 یوزارسیف چند هفته از بازگشایی مدارس میگذشت,من بعداز اون خیطی که روز,اول مهر کاشته بودم ,س
#قسمت20
یوزارسیف
امشب شب تولد حضرت رسول ص است ومن همیشه توشادی اهل بیت ع شاد بودم وامشبی هم میخوام نه تنها خودم راشاد کنم بلکه مامان وبابا هم یه جورایی سرحال بیارم اما نمیدونستم با حرفی که بابا سرنهارخواهد زد ,اصلا...خودتون بشنوید..
باباسعید درحالیکه روی پلوش خورش قیمه میریخت وانگار میخواست یه حرفی بزنه اما نمیدونست چه جوری بزنه ,بالاخره بعداز کمی ازاین درواون درگفتن بحث راکشاند به دکان چند دهنه ی حاج محمد وگفت:خانم جان,حاج محمد همین همسایه سرکوچه مان که معرف حضورتان هست؟
مامان چنگال را داد طرف من وگفت:اره دیگه تواین محله کی هست حاجی را نشناسه..حالا چی شده مگه؟؟
بابا سعید زیر چشمی یه نگاه به من انداخت وگفت:هیچی امروز صبح اومده بود در طلا فروشی وبعداز کلی حرف گفت:اقای قربانی امشب که شب عیده ,میهمان نمیخواین؟
ومنم گفتم:میهمان حبیب خداست چرا که نه...
وحاج محمد گفت:البته برا امر خیره...
مامان با دهان باز گفت:خوب دیگه چی گفت؟
بابا:همین ,نه یک کلمه زیاد ونه یک کلمه کم...
غذا پرید توگلوم ,باسرفه از سر میز غذا پاشدم وگفتم:ممنون مامان ,من سیر شدم وبدو سمت اتاقم راه افتادم.
مامان که اوضاع را درک میکرد سری تکون داد ورو به بابا حرفش را ادامه داد:یعنی منظورش خواستگاری هست؟؟ یه پسر داره خوب...یعنی برا زری؟!!
من به اتاقم رسیدم اما در را باز گذاشتم تا باقی حرفاشون را بشنوم...از استرس بدنم گر گرفته بود وطوری دیده نشم پشت در کمین گرفتم وبه حرفاشون گوش میکردم...
بابا سعید که انگار از این پیشنهاد خیلی سر ذوق بود گفت:خوب اره دیگه,علیرضا,پسرش یه پارچه اقاسات همه چی تمامه...درسشم تمام کرده ومهندسیش هم گرفته...
بااین حرف بابا آه از نهادم درامد...اخ نه...نه...نه...
که مامان گفت:اخه یه ذره زود نیست؟
زری باید بره دانشگاه,دکتر بشه و..
بابا پرید توحرفش وگفت:خوب میره دانشگاه...توخونه شوهرش میره چه اشکال داره؟این روزا پسر خوب اونم مثل علیرضا نایابه...نایاب...
یه درد شدید توسرم پیچید...
نه امکان نداره....بابا با این حرفش رضایت خودش را علنی اعلام کرد...
خدایا نه....اخه من...من ....وای سمیه....
ادامه دارد...
نویسنده ...ط،حسینی
#معبودبےهمتاۍمن 🦋✨
+یا ایُها الذینَ آمَنو(:
-جانم؟!
+و آنگاه کہ تنها شدۍ
و در جستجوۍ تکیہگاه
مطمئنے هستے
بر من توکل کن🌱
🌱| @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
💢هروقت از همه جا ناامید شدی ؛بدون که کارت درست میشه!
🌱| @ZEINABIHA2
⚜«السَّلَامُ عَلَی سَاکِنِ کَرْبَلَاء» (۴)
👈 مومنینی که در کربلای اباعبدالله ودر کنار اصحاب الحسین ( علیه السلام ) نبودهاند و می خواهند به مقام
" کَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ" برسند ؛ می بایست که"صباحاً و مساءً " در مصائب أباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) محزون شوند .
لذا می بایست ، قلبشان و همه ی وجودشان در این مصائب بسوزد ، گداخته شود و حاصلش اشکی شود که افضل الاعمال و افضل الاذکار است ، تا به درجه ی معیت با ابا عبدالله الحسین(علیهالسّلام) نائل گردند.
⚜ «أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِهِ مُصِیبَةٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»
⚜امام حی ما حضرت اباصالح المهدی(روحی له الفداء) طریق این معیت را برای شیعیناشان در زیارت ناحیه مقدسه بیان فرموده اند:
✨ یا جدّاه
✨ فَلَئِنْ أَخَّرَتنِي الدُّهورُ وَ عاقَنِي عَنْ نُصرَتِكَ الْمَقْدو وَ لَمْ أَكُن لِمَنْ حارَبَكَ مُحارِباً وَ لِمَن نَصَبَ لَكَ الْعَداوَةَ مُناصباً
جد غریبم ؛ اگر نبودم تا با محاربین شما
حرب کنم و با دشمنان شما دشمنی کنم
👈فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً ...(۵)
صبح و شام بر شما اشک میریزم
👈 بکاء "صَباحاً وَ مَساءً" همان اکسیر اعظمی است که می توان با آن به معیت حضرتشان که همان ، "ثَبِّتْ لِی قَدم صِدق عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَینِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَینِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ" رسید .
👈آنقدر مقام بکاء بر اباعبدالله عظیم الشأن است که باکی ، با وجود اینکه در کربلاء نبوده است می توانند با ندبه و بکاء به جایی برسد که گویی همراه امام حسین (علیهالسلام) و اصحاب ایشان بوده است .
و چه زیباست که این راه برای همه باز است که بتوانند به این معیت با امام برسند.
👈 بکاء راه رسیدن به این معیت و مقام است.
📓📓📓📓📓📓📓📓
(۱)الأمالی (للصدوق)،ج۱،ص۷۳
(۲) بحارالأنوار ج ۴۴ص ۲۸۵/عيون أخبارالرضا(ع)، ج۱ص ۲۹۹/ الأمالي، ص۱۳۰ - ۱۲۹
(۳)خصال، ج ۲، ص ۶۳۴/ تحت العقول، ص ۱۲۲؛ بحارالأنوار، ج ۶۸، ص ۱۷
(۴)زیارت ناحیه مقدسه ؛بحارالانوار ج۹۸، ص۲۳۸/المزار ص۵۰۱/زیارت ناحیه مقدسه
(۵)زیارت ناحیه مقدسه ؛
🔹️
🔹⚜⚜
🔹⚜⚜🔹⚜⚜🔹⚜⚜
نشرش صدقه جاریه است