eitaa logo
زینبی ها
3.9هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/16847855722639 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
#تصویر زمینه ✨ @zeinabiha2
#تصویر زمینه 🍀 @zeinabiha2
#تصویر زمینه ❤️ @zeinabiha2
#تصویر زمینه 🍁 @zeinabiha2
#تصویر زمینه 🌹 @zeinabiha2
#تصویر زمینه @zeinabiha2
#تصویر زمینه @zeinabiha2
#تصویر زمینه @zeinabiha2
#طبیعت🌾@zeinabiha2 •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واکس زدن کفش زائران #اربعین توسط کودک خردسال 🍃از کودکی به نام حسین،آشنا شدم 🍃تا کم کَمَک به درد غمش،مبتلا شدم 🍃مادر! تو را سپاس! که با دست همّتت 🍃با برترین حماسه خاک،آشنا شدم #مدافعان_حرم #فداییان_زینبیم #لبیک_یازینب #روحی_فداک_یازینب #یاحسین #اربعین_کربلا کد۹۵۳ #یاحسین 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴           @zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ارسالی کیا حال این زائر را خریدارن؟؟؟؟ #زینب #یازینب #قافله_سالارارباب #کربلادرکربلامیمانداگرزینب_نبود #کلناعباسک_یازینب #کلنافداک_یازینب #مدافعان_حرم #فداییان_زینبیم #لبیک_یازینب #روحی_فداک_یازینب #یاحسین #اربعین_کربلا #امان_ازدل_زینب کد۹۵۱ #یاحسین 🍃🏴اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🏴🍃 🏴اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🏴            @zeinabiha2
⏳| تا اربعین ۳۲ روز باقی است... @zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹| 🔺 واكنش قحطان البدیری (مداح عراقی) به مداحی که میثم برای خدام به زبان عربی خوانده بود. @zeinabiha2
❤️ « هرچہ عزٺ، آبرو دارم ازآنِ ڪربلاسٺ منبع الرزقم فقط ازآستان ڪربلاسٺ مرده را جان مےدهد تڪبیرهاے مأذنہ سوراسرافیل بخشے از اذان ڪربلاسٺ » 💫 | @zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مدل روسری فقط به یه گیره نیاز داره و مدل کراواتی زیبایی هست @zeinabiha2خ
🌸 ﷽ 🌸 🌸🍃🌺🍃🌸 .... و در مقابل خنده کم رنگم ادامه داد:" خب منم باهات میام!" از لحن مردانه اش خنده ام گرفت و گفتم:" تا همین سر خیابون میرم! تو برو خونه." به صورتم لبخند زد و اینبار با لحنی برادرانه جواب داد:" خیلی وقته با هم حرف نزدیم! لااقل تا سر خیابون یه کم با هم صحبت می کنیم!" پیشنهاد پر محبتش را پسندیدم و با هم به راه افتادیم که نگاهم کرد و گفت:" الهه! از وقتی مجید اومده دیگه اصلا فرصت نمیشه با هم خلوت کنیم!" خندیدم و با شیطنت گفتم:" خب این مشکل خودته! باید زودتر زن بگیری تا تو هم با خانمت خلوت کنی!" از حرفم با صدای بلند خندید و گفت:" تقصیر تو و مامانه که هنوز تنهام!" که با رسیدن به مقابل مغازه، شیطنت خواهر برادری مان نیمه تمام ماند. یک بسته ماکارونی و یک شیشه دارچین تمام خریدی بود که به بهانه اش از فضای ساکت و سنگین خانه گریخته بودم. از مغازه که خارج شدیم به جای مسیر منتهی به خانه، عبدالله به آن سوی خیابان اشاره کرد و گفت:" اگه خسته نیستی یه کم قدم بزنیم!" نمی دانست که حاضرم به هر دلیلی در خیابان پرسه بزنم تا دیرتر به خانه بازگردم که با تکان سر، پیشنهادش را پذیرفتم و راه مان را به سمت انتهای خیابان کج کردیم. از مقابل ردیف مغاره ها عبور می کردیم که پرسید:" الهه! زندگی با مجید چطوره؟" از سوال بی مقدمه اش جا خوردم و او دوباره پرسید:" می خوام بدونم از زندگی با مجید راضی هستی؟" و شاید لبخندی که بر صورتم نشست، آنقدر شیرین بود و چشمانم آنچنان خندید که جوابش را گرفت و گفت:" از چشمات معلومه که حسابی احساس خوشبختی می کنی!" و حقیقتا به قدری احساس خوشبختی می کردم که فقط خندیدم و نگاهم را به زمین دوختم. لحظاتی در سکوت گذشت و او باز پرسید:" الهه! هیچوقت نشده که سر مسائل مذهبی با هم جر و بحث کنید یا با هم حرف بزنید؟" و این همان سوالی بود که ته دلم را خالی کرد. این همان ترک ظریفی بود که از ابتدا بر شیشه پیوندمان نشسته و من می خواستم با بحث و استدلال منطقی آن را بپوشانم و مجید که انگار اصلا وجود چنین شکافی را در صفحه صیقل خورده احساسش حس نمی کرد، هربار با لشگر نامرئی عشق و محبت شکستم می داد که سکوتم طولانی و عبدالله را به شک انداخت:" پس یه وقتایی بحث می کنید!" ✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃 🍃ادامہ دارد.... ✍🏻 ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
🌸 ﷽ 🌸 🌸🍃🌺🍃🌸 .... از هوشمندی اش لبخند زدم و با تکان سر حرفش را تایید کردم که پرسید:" تو شروع می کنی یا مجید؟" نگاهش کردپ و با دلخوری پرسیدم:" داری بازجویی می کنی؟" لبخندی مهربان بر صورتش نشست و گفت:" نه الهه جان! اینو پرسیدم بخاطر این که احتمال میدم تو شروع می کنی!" در برابر نگاه متعجبم ادامه داد:" تو قبل از این که با مجید عقد کنی به من گفتی که دعا می کنی تا اونم مثل خودت سنی بشه! من همون روز فهمیدم که این آرزو فقط در حد دعا نمی مونه و بلاخره خودتم یه کاری می کنی!" نگاهم را به مقابل دوختم و با لحنی جدی گفتم:" من فقط چند بار در مورد عقایدش ازش سوال کردم، همین!" و عبدالله پرسید:" خب اون چی میگه؟" نفس بلندی کشیدم و پاسخ دادم:" اون می خواد زندگی کنه! دوست نداره بخاطر این حرفا با هم بحث کنیم. نمی خواد سر این مسائل ناراحتی پیش بیاد. منم حاضر نیستم از دستم ناراحت شه، ولی دلم می خواد کمکش کنم..." سپس نگاه معصومم را به نیم رخ صورتش دوختم و با لحنی ملتمسانه ادامه دادم:" عبدالله! من دوست دارم که اون به خدا نزدیک تر شه! می خوام کمکش کنم! باهاش بحث می کنم، دلیل میارم، ولی اون اصلا وارد بحث نمیشه. اون فقط می خواد زندگی مون آروم باشه! عبدالله! کمکم کن! من باید چی کار کنم؟" از این همه اصرارم کلافه شد و با ناراحتی اعتراض کرد:" الهه جان! اون روزی که مجید رو قبول کردی، با همین شرایط قبول کردی! قرار نبود که انقدر خودتو عذاب بدی تا عقایدش رو عوض کنی!" سرم را پایین انداختم و با صدایی گرفته پاسخ اعتراضش را دادم:" عبدالله! من حالا هم مجید رو قبول دارم! ولی دلم می خواد بهتر شه!" سپس سرم را بالا آوردم و قاطعانه پرسیدم:" پس تکلیف امر به معروف و نهی از منکر چی میشه؟" در برابر سوال مدعیانه ام، تسلیم شد و گفت:" الهه جان! مجید همسرته! نباید باهاش بحث کنی! باید با محبت باهاش راه بیای! اون باید از رفتارت، جذب مذهبت بشه! به قول شاعر که میگه مشک آن است که ببوید، نه آن که عطار بگوید!" ✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃 🍃ادامہ دارد.... ✍🏻 ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
#والیپرخرسی🐻 @zeinabiha2
#والیپر🐰@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽آیتم نقاشی شن فاطمه عبادی 🔶لالایی حضرت علی اصغر ❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @zeinabiha2 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا ابا عبدالله(ص) ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @zeinabiha2
@zeinabiha2
#تصویر زمینه @zeinabiha2
#زهرا @zeinabiha2
🌺 به رسم هر روز صبح🌺 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ ◾️◈◆--💎--◆◈--◽️ ✨السلام علیڪ یابقیة الله یا اباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن ویاشریڪ القرآن ایهاالامام الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ" الامان الامان✨ 🌾 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج ✿[ @chaadorihhaaa]✿      ═══✼🌸✼══
#تصویر زمینه 📸✌️ @zeinabiha2
#تصویر زمینه 📸✌️ @zeinabiha2
#تصویر زمینه 📸✌️ @zeinabiha2