#پارت254
کنجکاویم باعث شده تا کمی جلو برم گوش بایستم
_چی کار کردی تو
_ سلام
_میترا من یه اشتباه کردم اون عکس ها رو بهت نشون دادم برداشتی دختر رو عین اون درست کردی که چی بگی
_چی بگم دیدم شبیه همن گفتم این آرایش مو مدل مو بهش میاد
در رابطه با کدوم عکس حرف میزنن من شبیه کی هستم.
خروج ناگهانی عمو.اقا باعث شد تا نتونم از در فاصله بگیرم.سرم رو پایین انداختم.
چپ چپ نگاهم کرد و گفت
_ هر دم از این باغ بری میرسد.
از رفتارم خجالت کشیدم روی مبل نشستم و به زمین نگاه کردن
عمو اقا حسابی عصبانی بود میترا نسبت به عصبانیتش بیتفاوت.
کت و شلوار ست رنگ همسرش رو پوشید بدون اینکه حرف بزنه به طرف در رفت
مانتو.شالم رو پوشیدم و کنار در منتظر میترا موندم
_ نگاهی بهم کرد
_ این دیگه چیه. لباست پوشیدس
_ نه آستینش کوتاهه خیلی هم جذبه با مانتو راحت ترم
با لبخند گفت
_ الحق که تربیت شده اردشیری
من در واقع تربیت شده عمو اردلان و و احمدرضا م هر چند که اخلاق های عمو آقا با برادر و برادرزاده هیچ فرقی نداره.
فاطمه علیکرم
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
#پارتاول
https://eitaa.com/zeinabiha2/32702
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕