#پارت380
💕اوج نفرت💕
با ایستادن پدرشون همه ایستادند
_خوب اردشیرخان از مصاحبت با شما خیلی خوشحال شدم. دیگه رفع زحمت می کنیم انشاالله قرارهای بعدی هماهنگی باشه با خانم ها
_خواهش می کنم رحمت بودید مهمان حبیب خداست زحمتی نداره
حوصله شنیدن تعارفات رو ندارم اما چارهای هم ندارم. کنار میز ایستادم. با همه خداحافظی کردم امین روبروم ایستاد
_نگار خانم به برادرتون بگید اگر موافق بودن شمارتون رو بدن امید من از ایشون می گیرم
_باشه
_با اجازتون
سمت در رفت مینرا کنار گوشم گفت
_ ای بلا، چی بهش گفتی که هم اخمش توهمه هم ازت دل نکنده
_گفتم شناسنامم سفیده
دستم رو گرفت
_ آفرین کار خوبی کردی
شروع به جمع کردن میز وسایل پذیرایی کردم.
علیرضا و عمو.اقا آروم با هم حرف می زدم میترا هم سرگرم گوشیش بود.
چند بار از صحبتهای آروم بین عمو و علیرضا کلمه های صیغه نامه ثبت رسمی رامین رو شنیدم ولی ذهنم درگیر آینده بود دیگه تحمل شنیدن خبر بد رو نداشتم.
از روزی که علیرضا رفت بالا و طبق گفته ی میترا اون حرفها رو به احمدرضا زد دیگه خبری ازش نیست.
ظرفهایی روکه شسته بودم جابه جا کردم و کنار میترا نشستم.
گوشش رو کنار گذاشت.
_ناهید روانشناس خوبی میشه .خیلی پشتکار داره هر دقیقه سوال میپرسه.
سکوتم رو که دید پرسید
_خب چه خبر?
نیم نگاهی به علیرضا انداختم و با صدای آرومی گفتم
_ راستش یکم باهاش سرد حرف زدم
ابروهاش رو بالا داد
_ چرا مگه خودت نگفتی بیان
نفس سنگینی
_خودم گفتم قصد ازدواج هم دارم ولی تا نتونم با خودم و گذشتم کنار بیام به نظرم کار درستی نیست دل ببندم یا اجازه بدم کسی بهم دل ببنده.
_ پس بهش بگو بهت وابسته نشه.
_ برای همین با هاش سرد برخورد کردم. حتی از گذشتم هم.حرف نزدم. فقط در حد شناسنامم که سفید مونده
کمرش رو صاف کرد لب پایینش رو به دندون گرفت چشم هاش رو بست و به سختی نفس کشید.
_خوبی میترا جون
چشم هاش رو باز کرد و کمی جابجا شد.
_ ماه آخره یکم سنگینم
_کی به دنیا میاد?
_تا آخر همین ماه
_یعنی حدود بیست روز دیگه?
_ به امید خدا
لبخند شیطنت آمیزی روی لبهام ظاهر شد
_عمو آقا خیلی خوشحاله.
نگاه عاشقانه ای به همسرش انداخت
_خیلی. بیشتر از اینکه از وجود این بچه خوشحال باشم از خوشحالی اردشیر خوشحالم.
_دوست دارم اون روز که به دنیا میایند اولین نفری باشم که ببینمش.
_ نمیتونی
متعج پرسیدم
_چرا
_چون ده روز دیگه قراره بری
نگاه ناباورانم بین میترا و علیرضا جا به جا شد
فاطمه علیکرم
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
#پارتاول
https://eitaa.com/zeinabiha2/32702
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕