eitaa logo
زینبی ها
4.5هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.7هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💕اوج نفرت💕 این حرف ها خیلی سنگین بود. اما دوست دارم یک روزه هفده سال تلخی زندگی کنار مادرش و چهار سال دوری و ترس رو یکجا سرش خالی کنم .تو چشم هام زل زد. _ به دلت بگو دست از سرم برداره. بغضم بالاخره خودش رو با اشک جمع شده توی چشم هام نشون داد _ بگو تازه حالم جا اومده. تازه تونستم فکر رو کنترل کنم تا سمت تو نیاد. نگاهش روی اشک جمع شده زیر چشمن افتاد _ تو به فکرت بگو بیخود کرده _من نمی گم خیلی هم ازش استقبال می کنم. با التماس گفت _ نگار تو مال منی قدمی به عقب رفتم _ نیستم _ هستی _نیستم چون دیگه نگار نیستم. اشک هام رو پاک کردم تو چشماش خیره شدم _ همه ی کارهامم کرد م شناسنامم هم به زودی میاد .من آرام، آرام پروا ،پسر عموم. _باشه، باش. دختر عمو. آرام پروا. من از همین الان که آرام شدی ازت خواستگاری می کنم. دوباره اشک توی چشم هام جمع شد دلم با حرف هاش میلرزید. _ جواب منم همین الان نه هست. _ نیست مطمئنم _ از کجا مطمئنی _ از اشک تو چشم هات. اروم پلک زدم.و اجازه دام اعتراف چشم هام پایین بریزن _احمدرضا اگه دوستم داری برو. من از با تو بودن رنج می‌کشم. علیرضا برای آرامش من کافیه. _ خوشبختی که هفده سال توی اون خونه و چهار سال از دوریت نداشتم رو یکشبه بهم داده. هرچی که تو این سالها نداشتم. فقط برو. ناباورانه لب زد _ نگار _تو اون روزی برای من تموم شدی که محالت غیرمحال شد. _ چاره‌ای برام نگذاشته بودی یا باید مادرم رو می‌فرستادم زندان یا.. _ چاره ی زندگی تو فقط مادرته. برو خوش باش. ولی بدون من فقط از شکایتم گذشتم نه ازحقم. حقم باش به قیامت. دیگه نتونستم بایستم چرخیدم با وجود بی توانی زانوهام سریع ازش فاصله گرفتم. یک لحظه برگشتم تا ببینمش تو چشم هام خیره بود. دستش رو روی قلبش گذاشته بود و فشار میداد . فاطمه علی‌کرم 🚫 و پیگرد دارد🚫 https://eitaa.com/zeinabiha2/32702 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕