#پارت468
💕اوج نفرت💕
قدمی به جلو برداشت.
_من دارم به در و دیدار میزنم کار تو درست کنم...
متوجه سو تفاهم پیش اومده شدم. ایستادن و گوشی رو سمتش گرفتم و حرفش رو قطع کردم
_داشتم عکس های گوشی رو نگاه میکردم این همون گوشی خرابس.
به عکسی که روی صفحه باز بود نگاه کرد. نفس راحتی کشید روی تخت نشست. کنارش نشستم و گفتم
_ببخشید نمیدونستم ناراحت میشی
_ناراحت نشدم. یه لحظه جا خوردم
_چی گفت؟
از گوشه ی چشم نگاهم کرد
_تو کاری به این کار ها نداشته باش هر وقت موقعش رسید بهت میگم برو سر زندگیت
دلخور نگاهش کردم
_یعنی نمیگی؟
ایستاد و سمت در رفت
_نه.
دنبالش رفتم
_خب من کنجکاوم.
بدون اینکه برگرده و نگاهم کنه گفت
_نباش. یه سری حرف مردونس نیازی نیست بدونی.
یکم دلم از این کارش گرفت ولی بروی خودم نیاوردم و روی مبل نشستم. چند لحظه بعد با سینی چایی روبروم نشست.
_دلخوری
_مهم نیست.
لیوان چایی رو جلوم گذاشت و با لحن مهربونی گفت
_مهمه عزیزم.
پشت چشمی نازک کردم و به میز نگاه کردم.
_منو ببین.
نفس سنگینی کشیدم. دست دراز کردم سمت قندون که دستم رو گرفت
_الهی قربون قهر کردنت برم. تو با احمدرضا قراره یک عمر با هم زندگی کنید . اینکه هی بشنوی من چی بهش گفتم اون چقدر ناراحت شده باعث میشه تو زندگی آیندت تاثیر منفی بزاره. دیگه اقتداری براش نمیمونه. صحبت های ما مردونس. مردونه هم تموم میشه.
تو چشم هاش خیره شدم
_پس چرا دیروز جلو من گفتی
_یکمش لازم بود. اما از این به بعد نه.
دستم رو رها کرد و روی مبل جابجا شد
_پسر خوبیه. ولی یکم سخت گیری براش لازمه.
_خب حداقل بگو نتیجه ی صحبت هاتون چی شد.
_قرار شد شناسنامت که اومد بریم محضر عقدت کنه. با شرایطی که من قید کردم. و ضمانت رسمی اردشیر خان
متعجب نگاهش کردم
_چه شرایطی؟
قند رو بین لب هاش گذاشت
_به وقتش میفهمی.
بلند شدن صدای تلفن همراهش باعث شد تا توجهش از من کم بشه. گوشی رو از جیبش دراورد و به شمارش نگاه کرد
_شمارش غریبه!
انگشتش رو روی صفحه کشید و خیلی رسمی و جدی جواب داد
_بله
ابروهاش بالا رفت و لبخند روی لب هاش نشست
_سلام. حالتون خوبه.
نگاهی به من کرد و ایستاد و سمت اتاقش رفت
_نه خواهش میکنم. شما ببخشید که نتونستید...
وارد اتاقش شد و در رو بست.
فهمیدن اینکه مخاطبش ناهیده کار سختی نیست.
یعنی شرایط احمدرضا چیه که قراره عمو اقا هم ضمانت کنه
فاطمه علیکرم
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
#پارتاول
https://eitaa.com/zeinabiha2/32702
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕