eitaa logo
زینبی ها
4.4هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.7هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💕اوج نفرت💕 استاد امینی کسی که چند روزه ناخواسته مهمون ناخونده ی قلبم شده، مهمونی که خودم دعوتش کردم ولی باید بیرونش کنم. دلم نمی خواد چشم از صفحه ی گوشی بردارم. انقدر محو تماشاش بودم که متوجه حضور پروانه نشدم. _خواهش میکنم،خواهش می کنم راحت باشید. به چهرش نگاه کردم. _ببخشید. داشتم پروفایل مخاطبینت رو می دیدم. _مخاطبینم یا مخاطب خاصت ? گوشی رو روی زمین گذاشتم و دلخور گفتم: _من گیر سه پیچ رو باز کردم. از کجا می دونستم کیه که تو می گی مخاطب خاص. با صدای بلند خندید. _چه زود هم بهش برمیخوره، اصلا این مخاطب خاص خودش هم نیست. بد عنق بد اخلاق گوشیش رو برداشت و صفحش رو بست. _تو شماره ی استاد رو از کجا اوردی? _خودش روز اول رو تخته نوشت منم سیو کردم. چاییش رو برداشت. _نگار تو چرا گوشی نداری ?پدر خوندت نمی زاره داشته باشی? _نه کاری نداره من.تا حالا نخواستم گوشی خودش رو هم هر وقت بخوام بهم میده. _خیلی خوبه به خدا اونجوری تا صبح با هم چت می کنیم. _بزار بهش بگم. دیگه از خاطراتم نگفتم تا غروب فقط پروانه خیال پردازی کرد و با حرف هاش من رو به خنده وا می داشت. من اما تمام هوش حواسم پیش مردی بود که به اشتباه دوستش داشتم. انقدر سریع اتفاق افتاد که نتونستم جلوش رو بگیرم. پروانه رفت بعد از خوردن شام رو به عمو اقا گفتم: _من اجازه دارم گوشی داشته باشم? کمی نگاهم کرد لیوان ابش رو برداشت و کمی خورد. _میخوای چی کار? _میخوام با پروانه حرف بزنم. _با گوشی خونه حرف بزن. _نه خب اگه یه وقت بیرون کارپیش اومد بتونم بهتون زنگ بزنم. چشم هاش رو ریز کرد. _مثلا چه کاری? اب دهنم رو قورت دادم. _ هیچی مثل اون روز که رفتم بیمارستان. به حالت تهدید گفت: _نگار اون روز تکرار نمیشه که تو نیاز به گوشی داشته باشی. _نمیشه ولی... دستش رو به علامت سکوت بالا اورد ابرو هاش رو بالا داد و خیلی قاطع گفت: _نه، تمام. بغض توی گلوم رو قورت دادم چشمی زیر لب گفتم. من به گوشی احتیاجی ندارم و فقط برای دیدن عکس های استاد امینی میخوام. فاطمه علی‌کرم 🚫 و پیگرد دارد🚫 https://eitaa.com/zeinabiha2/32702 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕