eitaa logo
شمیم خانواده
1.4هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
7.8هزار ویدیو
514 فایل
مرکز فرهنگی خانواده زنجان (یاوران حضرت زینب سلام الله علیها) ارتباط با مدیریت کانال و ارسال انتقادات و پیشنهادات و برای ارسال آثارخود و شرکت در مسابقات آی دی @Fadak_8
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 مدام در مورد قدیمی و از یاد رفته صحبت نکنید! یادآوری آنها سبب و ناراحتی می‌شود. 💠 زیرا هدف از کردن، نزدیک شدن روحی و عاطفی همسران به یکدیگر است، در حالی که بیان این موضوعات معمولاً بر مشکلات افزوده و عاطفی به بار می‌آورد. 💠 اگر همسرتان وارد اختلافات شد با عوض کردن و دعوت همسرتان به و گذشت، گفتگو را به سرعت تغییر دهید. و گفتگویتان حتما بدون دلخوری باشد‌. 🆔 @zeinabyavaran313
🔴 l جنجال برای هیچ‼️ 🔻بلافاصله بعد از سخنان رهبرعزیز انقلاب در خصوص احتمال حمله بیوتروریسم و نقش دشمن شاهد جنجال رسانه ای دو گروه بودیم: 1⃣ عده ای بدون دقت کافی به کلمات معظم له، ادعای بیوتروریسم را مطرح کرده و با داعیه دفاع از ولایت در واکنش به منتقدان موتور هشتک سازی را روشن کردند. 2⃣ گروه دوم نیز عموما بهانه جویانی بودند که ناجوانمردانه علیه رهبری نوشتند و مدعی شدند که رهبرانقلاب اعتقادی به این بیماری نداشته و کرونا را صرفاً یک ویروس مصنوعی می داند. عده ای قلیل در این گروه محترمند ولی عموما به دنبال بهانه ای جهت عقده گشایی هستند و لاغیر. (شناخت شان سخت نیست!) 🔻اما حقیقت آن است که جنجال هر دو برای هیچ است ؛ رهبر انقلاب بعد از شیوع کرونا دو بار به موضوع بیوتروریسم اشاره داشته اند: 1⃣ : در پیام به سرلشکر باقری از تعبیر بیوترویسم استفاده کردند. یک فرمانده نظامی همیشه میبایست با کمترین قرائن، کوچکترین را در اتاق جنگ برای سربازانش برجسته کند! 🔻 " سن تزو " به عنوان یکی از برجسته ترین استراتژیست های نظامی کهن در کتاب معروف چنان از اهمیت توجه فرمانده به می نویسد که بعدها "لرد فیلد مارشال" درمورد کتاب هنر جنگ برای دانشجویانش چنین می نویسد: " هنر جنگ به ما می آموزد که  هیچ وقت به عدم حمله ی دشمن فکر نکنیم" 2⃣ : در نطق تلویزیونی سوم فروردین معظم له نیز از کرونا با عنوان نام میبرند و آن را مصداق این آیه‌ی قران میخوانند : وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ ‌الخَوفِ وَالجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرٰت و... 🔹اما معظم له در پایان در واکنش به جنگ رسانه ای آمریکا و دروغگویی های سریالی ترامپ دوباره از احتمالات گفته و فرمودند: "آمریکایی‌ها به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید" استفاده از تعابیر و افعالی نظیر "گفته میشود" و تصریح خاضعانه بر نداشتن نظر قطعی "من چقدر این اتّهام حقیقی است" همه حکایت از فرمایشات معظم له مبتنی بر احتمالات دارد. 🔻 نگارنده فعلا اعتقادی به قطعیت حمله ی بیوتروریسم ندارد اما آیا این اعتقاد میبایست نفی مطلق هرگونه بیوتروریسم کند!؟ ؛ آیا ساده انگاری نیست با توجه با سابقه ی بسیار ننگین و سیاه دشمن ( از خون آلوده تا استاکس نت ، ترور دانشمندان و حاج قاسم و...) از او نفی مطلق اتهام کنیم؟‌ آنانی که این نگاه را ناشی از توهم توطئه میدانند کافیست دیدگاه وزارت خارجه چین در بیام رسمی احتمال اتهام آمریکا در شیوع کرونا در اینترنت جستجو کنند! ✅ به نظر میرسد فعلاً تبدیل احتمال بیوتروریسم به یک واقعیت و فکت مستند خطاست اما همانطور که معظم له فرموده اند امکان حمله بیوتروریستی و طرح آن به عنوان یک احتمال و اتهام کاملا صحیح میباشد. 💐 این نوشتار احترام قلبی به همه عزیزانی است که ادبیات و دیدگاه حقیر را نپسندیده اند؛ اختلاف سلائق طبیعی و زیباست... 🖌 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمنده‌ها بود و دل او هم پیش جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق و !» سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! به‌خدا اگه نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط می‌کرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف و روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!» 💠 تازه می‌فهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن سرشان روی بدن سنگینی می‌کرد و حیدر هنوز از همه غم‌هایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از چیزی نگفته بود؟» و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر شیشه چشمم را از گریه پُر می‌کرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد. 💠 ردیف ماشین‌ها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم می‌کرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای بردم :«چطوری آزاد شدی؟» حسم را باور نمی‌کرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه می‌کنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را می‌پوشاندم و همان نغمه ناله‌های حیدر و پیکر کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!» 💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناک‌تر از بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و می‌کرد من می‌شنیدم! به خودم گفت می‌خوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! به‌خدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!» و از نزدیک شدن عدنان به تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط مرا نجات داده و می‌دیدم قفسه سینه‌اش از هجوم می‌لرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟» 💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشین‌ها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع ، من و یکی دیگه از بچه‌ها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، کردن و بردن سلیمان بیک.» از تصور درد و که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخ‌های سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله می‌کرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و می‌خواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.» 💠 از که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم (علیهم‌السلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچه‌مون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف می‌زنی بیشتر تشنه صدات میشم!» دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمی‌کردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود. 💠 مردم همه با پرچم‌های و برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانه‌مان را به هم نمی‌زد. بیش از هشتاد روز در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشق‌ترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم. ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313