eitaa logo
شمیم خانواده
1.4هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
7.8هزار ویدیو
514 فایل
مرکز فرهنگی خانواده زنجان (یاوران حضرت زینب سلام الله علیها) ارتباط با مدیریت کانال و ارسال انتقادات و پیشنهادات و برای ارسال آثارخود و شرکت در مسابقات آی دی @Fadak_8
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 فضیلت ماه شعبان از زبان رسول خدا رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) در حالى كه يارانشان از فضيلت ماه شعبان سخن مى‌گفتند فرمودند: ماه شريفى است و آن ماه من است و فرشتگانى كه حامل عرشند آن را بزرگ مى‌دارند و حقّش را مى‌شناسند، و آن ماهى است كه در آن روزي هاى مؤمنان به خاطر ماه رمضان افزون مى‌شوند، و بهشت، زينت و آراسته مى‌گردد، و به اين جهت نامش را شعبان گذاشتند كه روزي‌هاى مؤمنان در آن تقسيم مى‌شود، و آن ماه عمل است و در آن هر حسنه‌اى هفتاد برابر مى‌شود، و سيئه (از نامۀ اعمال) پاك و گناهان آمرزيده مى‌گردد، و عمل نيك، مورد قبول قرار مى‌گيرد. پروردگار با عظمت در آن ماه به بندگانش مباهات مى‌كند و از عرش خويش به روزه‌داران و عبادت‌كنندگان خود نظرى مى‌افكند، و در برابر حاملان عرش خود به آنها مباهات مى‌كند. 📗 پاداش نیکی‌ها و کیفر گناهان, شیخ صدوق, مترجم:مجاهدی، محمد علی, جلد۱/موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع) 🆔:@zeinabyavaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بخوانید آقا ‼️ 🔺سخنان شنيدنی امام خمينی(ره) در مورد مناجات مشهور ماه شعبان 🔹‏مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! 🌼 حلول ماه شعبان مبارک 🌼 🆔:@zeinabyavaran313
دعای روز پنج شنبه 🆔:@zeinabyavaran313
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده. آیینى استوار (و ضامن سعادت دین و دنیا). آیین ابراهیم که ایمانى خالص داشت و از مشرکان نبود.» (انعام/۱۶۱) 🆔:@zeinabyavaran313
❇تفســــــیر ❇ این است راه مستقیم من این چند آیه و آیات دیگرى که بعد از آن مى خوانیم و سوره انعام با آن پایان مى پذیرد، در حقیقت خلاصه اى است از بحث هاى این سوره که در زمینه مبارزه با شرک و بت پرستى بیان شده، و تکمیل و توضیح بیشترى روى آنها است. در حقیقت، این سوره با دعوت به توحید و مبارزه با شرک شروع و با همان بحث نیز خاتمه مى یابد. در آیه نخست، در برابر عقائد و ادعاهاى دور از منطق مشرکان و بت پرستان، خداوند به پیامبرش دستور مى دهد به آنها بگو: پروردگار من مرا به راه راست که نزدیک ترین راه ها است هدایت کرده است (این راه راست همان جاده توحید و یکتاپرستى و در هم کوبیدن آئین شرک و بت پرستى است) (قُلْ إِنَّنی هَدانی رَبِّی إِلى صِراط مُسْتَقیم). 🌼🌼🌼 جالب توجه این که این آیه، و چند آیه دیگر، با جمله: قُلْ: بگو شروع مى شود، و شاید هیچ سوره اى در قرآن، این اندازه، این جمله در آن تکرار نشده باشد. این در حقیقت درگیرى شدید پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این سوره با منطق مشرکان را منعکس مى کند. و نیز راه هر گونه بهانه را بر آنها مى بندد; زیرا تکرار کلمه قُلْ نشانه این است که تمام این گفتگوها به فرمان خدا و به تعبیر دیگر عین منطق پروردگار است، نه نظرات شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله). روشن است ذکر کلمه قُلْ در این آیات، و مانند آنها در متن قرآن، براى حفظ اصالت قرآن و نقل عین کلماتى است که بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) وحى شده و به تعبیر دیگر، پیامبر(صلى الله علیه وآله) هیچ گونه تغییرى در الفاظى که بر او وحى مى شد نمى داد و حتى کلمه قُلْ را که خطاب پروردگار به او است، عیناً ذکر مى کرد. آنگاه این صراط مستقیم را در این آیه و دو آیه بعد توضیح مى دهد: نخست مى فرماید: آئینى است مستقیم در نهایت راستى و درستى، ابدى و جاویدان و قائم به امور دین و دنیا و جسم و جان (دیناً قِیَماً). و از آنجا که عرب ها علاقه خاصى به ابراهیم(علیه السلام) نشان مى دادند و حتى آئین خود را به عنوان آئین ابراهیم(علیه السلام) معرفى مى کردند، اضافه مى کند: آئین واقعى ابراهیم همین است که من به سوى آن دعوت مى کنم (مِلَّةَ إِبْراهیمَ)، نه آنچه شما به او بسته اید. همان ابراهیم که از آئین خرافى زمان و محیط، اعراض کرد، و به حق، یعنى آئین یکتاپرستى روى آورد (حَنیفاً). حَنِیف به معنى شخص یا چیزى است که تمایل به سوئى پیدا کند، ولى در اصطلاح قرآن، به کسى گفته مى شود که از آئین باطل زمان خود روى گرداند و به آئین حق توجه کند. این تعبیر، گویا پاسخى است به گفتار مشرکان که مخالفت پیامبر را با آئین بت پرستى که آئین نیاکان عرب بود، نکوهش مى کردند، یعنى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در پاسخ آنها مى گوید: این سنت شکنى و پشت پا زدن به عقائد خرافى محیط، تنها کار من نیست، ابراهیم(علیه السلام) که مورد احترام همه ما است نیز چنین کرد. سپس براى تأکید مى افزاید: او هیچ گاه از مشرکان و بت پرستان نبود (وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ). بلکه او قهرمان بت شکن و مبارز پویا و پى گیر با آئین شرک بود. تکرار جمله حَنِیْفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ در چند مورد از آیات قرآن با ذکر کلمه مُسْلِماً یا بدون آن، براى تأکید روى همین مسأله است که ساحت مقدس ابراهیم(علیه السلام) که عرب جاهلى به او افتخار مى کرد، از این عقائد و اعمال غلط پاک بود. (تفســــــیر نمونه، ذیل آیه ۱۶۱ سوره مبارکه انعام) 🆔:@zeinabyavaran313
‼️روزه های مستحب مؤكّد – ماه رجب و ماه شعبان 🔷 گرفتن در ـ هرچند يك روز از این دو ماه باشد ـ مستحب مؤکد است. 🆔:@zeinabyavaran313
💠امیرالمٶمنین علی(علیه السلام): 🔴صَومُ شَعبانَ یَذهَبُ بِوَسواسِ الصَِّدر و بَلابِلَ القَلبِ. 🔷روزه گرفتن در ماه شعبان،وسواسِ دل و پریشانی قلب را از بین میبرد🌺 📚تُحَفُ العقول/ص۱۰۲ 🆔:@zeinabyavaran313
❤️شعبان شد وپیک عشق از راه آمد ❤️عطر نفس بقیة الله آمد ❤️باجلوه سجاد،ابوالفضل وحسین ❤️یك ماه وسه خورشید در این ماه آمد 🆔:@zeinabyavaran313
🔅دعای مخصوص هر روز ماه 🔅 🌷اللّهُمََّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ. 🌷 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداءً و قَضاءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ. 🌷اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذی کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فی لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ. 🌷اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ . 🔆برحمتڪ یا ارحم الراحمین🔆 🆔:@zeinabyavaran313
1_246896802.mp3
5.49M
💌 ✨ مناجات شعبانیه یعنی ؛ من و خدا و دیگه هیــچ کس ... خدایا من فـرار کردم از خودم به سویِ تو.. رمز رسیدن من، به توست! 🎤 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب می‌گفتم تا نجاتم دهد. با هر نفسی که با وحشت از سینه‌ام بیرون می‌آمد (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم و دیگر می‌خواستم جیغ بزنم که با دستان نجاتم داد! 💠 به‌خدا امداد امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟» از طنین صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش می‌کند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشت‌تر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟» 💠 تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم می‌کرد، می‌توانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!» حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و خوبی بابت بستن راه من بود! 💠 از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزده‌ام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ می‌کُشمت!!!» ضرب دستش به‌ حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزه‌اش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمون‌کُشی می‌کنی؟؟؟» 💠 حیدر با هر دو دستش، یقه پیراهن عربی عدنان را گرفت و طوری کشید که من خط فشار یقه لباس را از پشت می‌دیدم که انگار گردنش را می‌بُرید و همزمان بر سرش فریاد زد :«بی‌غیرت! تو مهمونی یا دزد ؟؟؟» از آتش غیرت و غضبی که به جان پسرعمویم افتاده و نزدیک بود کاری دستش بدهد، ترسیده بودم که با دلواپسی صدایش زدم :«حیدر تو رو خدا!» و نمی‌دانستم همین نگرانی خواهرانه‌، بهانه به دست آن حرامی می‌دهد که با دستان لاغر و استخوانی‌اش به دستان حیدر چنگ زد و پای مرا وسط کشید :«ما فقط داشتیم با هم حرف می‌زدیم!» 💠 نگاه حیدر به سمت چشمانم چرخید و من شهادت دادم :«دروغ میگه پسرعمو! اون دست از سرم برنمی‌داشت...» و اجازه نداد حرفم تمام شود که فریاد بعدی را سر من کشید :«برو تو خونه!» اگر بگویم حیدر تا آن روز اینطور سرم فریاد نکشیده بود، دروغ نگفته‌ام که همه ترس و وحشتم شبیه بغضی مظلومانه در گلویم ته‌نشین شد و ساکت شدم. مبهوت پسرعموی مهربانم که بی‌رحمانه تنبیهم کرده بود، لحظاتی نگاهش کردم تا لحظه‌ای که روی چشمانم را پرده‌ای از اشک گرفت. دیگر تصویر صورت زیبایش پیش چشمانم محو شد که سرم را پایین انداختم، با قدم‌هایی کُند و کوتاه از کنارشان رد شدم و به سمت ساختمان رفتم. 💠 احساس می‌کردم دلم زیر و رو شده است؛ وحشت رفتار زشت و زننده عدنان که هنوز به جانم مانده بود و از آن سخت‌تر، که در چشمان حیدر پیدا شد و فرصت نداد از خودم دفاع کنم. حیدر بزرگترین فرزند عمو بود و تکیه‌گاهی محکم برای همه خانواده، اما حالا احساس می‌کردم این تکیه‌گاه زیر پایم لرزیده و دیگر به این خواهر کوچکترش اعتماد ندارد. 💠 چند روزی حال دل من همین بود، وحشتزده از نامردی که می‌خواست آزارم دهد و دلشکسته از مردی که باورم نکرد! انگار حال دل حیدر هم بهتر از من نبود که همچون من از روبرو شدن‌مان فراری بود و هر بار سر سفره که همه دور هم جمع می‌شدیم، نگاهش را از چشمانم می‌گرفت و دل من بیشتر می‌شکست. انگار فراموشش هم نمی‌شد که هر بار با هم روبرو می‌شدیم، گونه‌هایش بیشتر گل انداخته و نگاهش را بیشتر پنهان می‌کرد. من به کسی چیزی نگفتم و می‌دانستم او هم حرفی نزده که عمو هرازگاهی سراغ عدنان و حساب ابوسیف را می‌گرفت و حیدر به روی خودش نمی‌آورد از او چه دیده و با چه وضعی از خانه بیرونش کرده است. 💠 شب چهارمی بود که با این وضعیت دور یک سفره روی ایوان می‌نشستیم، من دیگر حتی در قلبم با او قهر کرده بودم که اصلا نگاهش نمی‌کردم و دست خودم نبود که دلم از همچنان می‌سوخت. شام تقریباً تمام شده بود که حیدر از پشت پرده سکوت همه این شب‌ها بیرون آمد و رو به عمو کرد :«بابا! عدنان دیگه اینجا نمیاد.» شنیدن نام عدنان، قلبم را به دیوار سینه‌ام کوبید و بی‌اختیار سرم را بالا آورد. حیدر مستقیم به عمو نگاه می‌کرد و طوری مصمم حرف زد که فاتحه را خواندم. ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند... ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313
🔴 l جنجال برای هیچ‼️ 🔻بلافاصله بعد از سخنان رهبرعزیز انقلاب در خصوص احتمال حمله بیوتروریسم و نقش دشمن شاهد جنجال رسانه ای دو گروه بودیم: 1⃣ عده ای بدون دقت کافی به کلمات معظم له، ادعای بیوتروریسم را مطرح کرده و با داعیه دفاع از ولایت در واکنش به منتقدان موتور هشتک سازی را روشن کردند. 2⃣ گروه دوم نیز عموما بهانه جویانی بودند که ناجوانمردانه علیه رهبری نوشتند و مدعی شدند که رهبرانقلاب اعتقادی به این بیماری نداشته و کرونا را صرفاً یک ویروس مصنوعی می داند. عده ای قلیل در این گروه محترمند ولی عموما به دنبال بهانه ای جهت عقده گشایی هستند و لاغیر. (شناخت شان سخت نیست!) 🔻اما حقیقت آن است که جنجال هر دو برای هیچ است ؛ رهبر انقلاب بعد از شیوع کرونا دو بار به موضوع بیوتروریسم اشاره داشته اند: 1⃣ : در پیام به سرلشکر باقری از تعبیر بیوترویسم استفاده کردند. یک فرمانده نظامی همیشه میبایست با کمترین قرائن، کوچکترین را در اتاق جنگ برای سربازانش برجسته کند! 🔻 " سن تزو " به عنوان یکی از برجسته ترین استراتژیست های نظامی کهن در کتاب معروف چنان از اهمیت توجه فرمانده به می نویسد که بعدها "لرد فیلد مارشال" درمورد کتاب هنر جنگ برای دانشجویانش چنین می نویسد: " هنر جنگ به ما می آموزد که  هیچ وقت به عدم حمله ی دشمن فکر نکنیم" 2⃣ : در نطق تلویزیونی سوم فروردین معظم له نیز از کرونا با عنوان نام میبرند و آن را مصداق این آیه‌ی قران میخوانند : وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ ‌الخَوفِ وَالجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرٰت و... 🔹اما معظم له در پایان در واکنش به جنگ رسانه ای آمریکا و دروغگویی های سریالی ترامپ دوباره از احتمالات گفته و فرمودند: "آمریکایی‌ها به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید" استفاده از تعابیر و افعالی نظیر "گفته میشود" و تصریح خاضعانه بر نداشتن نظر قطعی "من چقدر این اتّهام حقیقی است" همه حکایت از فرمایشات معظم له مبتنی بر احتمالات دارد. 🔻 نگارنده فعلا اعتقادی به قطعیت حمله ی بیوتروریسم ندارد اما آیا این اعتقاد میبایست نفی مطلق هرگونه بیوتروریسم کند!؟ ؛ آیا ساده انگاری نیست با توجه با سابقه ی بسیار ننگین و سیاه دشمن ( از خون آلوده تا استاکس نت ، ترور دانشمندان و حاج قاسم و...) از او نفی مطلق اتهام کنیم؟‌ آنانی که این نگاه را ناشی از توهم توطئه میدانند کافیست دیدگاه وزارت خارجه چین در بیام رسمی احتمال اتهام آمریکا در شیوع کرونا در اینترنت جستجو کنند! ✅ به نظر میرسد فعلاً تبدیل احتمال بیوتروریسم به یک واقعیت و فکت مستند خطاست اما همانطور که معظم له فرموده اند امکان حمله بیوتروریستی و طرح آن به عنوان یک احتمال و اتهام کاملا صحیح میباشد. 💐 این نوشتار احترام قلبی به همه عزیزانی است که ادبیات و دیدگاه حقیر را نپسندیده اند؛ اختلاف سلائق طبیعی و زیباست... 🖌 🆔:@zeinabyavaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 در خانه هم می‌شود به اوج معنویت رسید! 🔻ثواب‌هایی که آدم در خانه می‌برد با بیرون خانه قابل مقایسه نیست! 🆔:@zeinabyavaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چگونه را از خانه‌هایمان دور نگه داریم! 🌀 توصیه‌هایی کاربردی برای تمیز و ضدعفونی کردن وسایل و خریدهایمان 🆔:@zeinabyavaran313
درود و دو صد بدورود🌹☺️ تجربه‌ی قرنطینه به هممون ثابت کرد که تمام اون‌ کارهایی‌ رو که به بهونه‌ی وقت نداشتن انجام نمیدادیم وقت داشته باشم هم انجام نمیدیم. قبول دارین؟😉 🆔:@zeinabyavaran313
🚨 از باخبر شدن تا عادی‌شدن 🚨 چند هفته بعد از جمله "از شنبه همه چیز به حالت عادی برمیگرده"، بالاخره جناب روحانی راضی شد تا سخت گیری‌های بیشتری برای مقابله با کرونا اعلام بشه. 🔻اما چرا روحانی همیشه با تاخیر به عمق فاجعه پی میبره؟ در مورد بنزین سه هزار تومنی متوجه نشد تصمیمش چه صدمه‌ای به کشور و مردم میزنه! 🔻در مورد اعتماد به آمریکا و برجام دیر متوجه شد که آمریکا بد عهده، البته شاید هنوز هم متوجه نشده باشه! 🔻درمورد سیل پارسال هم که دیر متوجه شد باید تعطیلات قشم رو بی خیال بشه و بیاد کمک مردم! 🔻 در مورد کرونا هم آنقدر بی خیال بود که این ویروس به سرعت در سطح کشور منتشر شد! 🔰 علی برکت الله 🆔:@zeinabyavaran313
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 💠 دعای حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) ﷽ 🔆إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ 🔅اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🔅 🔆أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ 🔆فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ 🔅يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ🔅 🔆اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ 🔆يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ🌷 💐💐💐
💠امام باقر(علیه السلام): 🔴هُوَ وَاللهِ المُضطَرُّ فی کِتابِ اللهِ و هُوَ قَولُ اللهِ "اَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ و یَکشِفُ السّوء" 🔷به خدا سوگند که او(حضرت مهدی عج) مُضطَر(حقیقی) است که در کتاب خدا آمده،میفرماید: "اَمَّن یُجیبُ المُضطَر..."🌺 📚بحارالانوار/ج۵۲ ص۳۴۱ 🆔:@zeinabyavaran313
🍃اے تو آرامِ دل هر بے شڪیبـــ 🍂مستجابـــ آخرین أمّن یُجیبـــ 🍃یادتـــ اے قامتـــ قیامتـــ،هر ڪجا 🍂دیدن جنّتـــ برایم شد نصیبـــ 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪَ الفرج🌷 🆔:@zeinabyavaran313
هی نشستیم و پاشدیم و قپی اومدیم که هی هشتک پشت هشتک برنامه پشت برنامه هی دراز و کوتاه اومدن تو تلویزیون و دستاشون مثل طلبکارا و همه چیز دون ها و همه کَس کُش ها تکون دادن و گفتن هی فرت و فرت ایده و روشنگری و مقصر کیه و ... اینا بفرما مملکت که جای خود داره کل دنیا را هم تعطیل کنی و کلیدش بندازی تو رودخونه می سی سی پی تا خدا نخواد، وضع همینه که هست «کمتر از لنگه کفش حاج قاسم» هم وسط کاخ سفیدش نشسته و دارن براش سوره مومنون میخونن بعدش هم سرشون مثل سگ میندازن پایین و دقایقی با خدا نجوا میکنن و به چیز خوردن میفتن فقط به خاطر اینکه میفهمن که هیچ کارن واسه من و تو ابرقدرت بازی درمیارن و پیشنهاد سخاوتمندانه کمک برای رفع کرونا میدن اما پیش خودشون ... بذار دهنم بسته باشه خدا خوب حال هممون گرفتی چه شرقی چه غربی چه نماد سیاه چه نماد سفید هممون توش موندیم چرا؟ چون از اولش گفتیم خودمون جمعش میکنیم آقا گفت آی ملت به خدا پناه ببرین و مناجات صحیفه سجادیه بخونین خداوکیلی چندتامون خوندیم؟ حضرت عباسی گفتم چندتامون؟ فقط شِیر کردیم و پست گذاشتیم و توصیه آقا را هشتک زدیم اما غافل از اینکه دیگه این تو بمیری، اون تو بمیری نیست دیگه اینجا کار از چارتا هشتک رد شده فقط اگه خودش به دادمون برسه پس جسارتا با عرض معذرت از خدا و همه ملائک و بچه های بالا هشتکمون و کلیه هشتک های بشری در این رابطه پس میگیریم و ابراز شکر خوردگی میکنیم و چنین اصلاح می‌نماییم که: 🆔:@zeinabyavaran313
🔴 (ره) 💠هماهنگی و اخلاقی بین مرد و زن در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد در صد برای غیر انبیاء و اولیاء «علیهم السلام» غیر ممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشه‌ی خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد. 🆔:@zeinabyavaran313
کنایه👌 پزشکان توانستند نصف مردم را قانع کنند که درخانه بمانند حالا نوبت دامپزشکان است که نصف دیگر را قانع کنند😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 کمال انقطاع|به مناسبت حلول ماه شعبان ❤️قرائت فرازی از مناجات شعبانیه به کلام امام خمینی (س) 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کردم حیدر اینهمه بی‌رحم شده باشد که بخواهد در جمع را ببرد. اگر لحظه‌ای سرش را می‌چرخاند، می‌دید چطور با نگاه مظلومم التماسش می‌کنم تا حرفی نزند و او بی‌خبر از دل بی‌تابم، حرفش را زد:«عدنان با تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.» 💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثی‌ها؟! به ذهنم هم نمی‌رسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد. بی‌اختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمی‌زدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم. 💠 نمی‌فهمیدم چرا این حرف‌ها را می‌زند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم. وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگی‌ها به کسی بچسبد، یعنی می‌خواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من می‌شناختم اهل نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بی‌غیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!» 💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثی‌ها شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود. عباس مدام از حیدر سوال می‌کرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسش‌های عباس را با بی‌تمرکزی می‌داد. 💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره پدرم بی‌تابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوال‌پیچش می‌کرد و احساس می‌کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دست‌هایی که هنوز می‌لرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم می‌خواست هرچه‌زودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمی‌دانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. 💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس می‌کردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. 💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونه‌های من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را به‌خوبی حس می‌کردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بی‌نهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه می‌درخشید و همچنان سر به زیر می‌خندید. 💠 انگار همه تلخی‌های این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت می‌خندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. 💠 زن‌عمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند. حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لب‌هایش که با چشمانش می‌خندید. واقعاً نمی‌فهمیدم چه‌خبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه می‌خوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمی‌کنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک می‌گیرم و این روزهای خوب ماه و تولد علیه‌السلام رو از دست نمیدم!» 💠 حرف‌های عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاه‌مان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم. هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خنده‌های امشبش را یک‌جا فهمیدم که دلم لرزید. 💠 دیگر صحبت‌های عمو و شیرین‌زبانی‌های زن‌عمو را در هاله‌ای از هیجان می‌شنیدم که تصویر نگاه حیدر لحظه‌ای از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت. حالا می‌فهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانه‌ای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت. عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتی‌تر از همیشه همچنان سرش پایین است... ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313
1_250280025.mp3
19.61M
سرود | من گرفتار سلطانم بامداحی: حاج مهدی رسولی هیئت ثارالله زنجان پست ویژه میلاد سرداران کربلا :@zeinabyavaran313
|  وَ الشِّفاَّءَ فى تُرْبَتِهِ 💫 | جــهان، اقیانوسِ درد است و... تُربـتَت درمـــان ! أدْرکْنـــا یا سَفينَةَ النَّجاة ... 🆔:@zeinabyavaran313
🔴 مرغ همسایه کلاغ هم نبود! خیلی پیش اومده بود که در مسائل مختلف ملت عزیز ما، برخی کاستی های کشورمون رو با ظاهرِ کشورهای به اصطلاح متمدن غرب مقایسه می‌کردند و مثل این مادرایی که همش بچه همسایه رو تو سرِبچه‌شون می زنن، سر کوفت می‌زدن که: ببینید چقدر اینا متمدنن! چقدر به مردمشون احترام میذارن! چه بیمارستانایی دارن! چقدر مردمشون با فرهنگن؟ چه فروشگاهایی دارن! کرونا باعث شد که، روی اصلی این کشورها به نمایش گذاشته شد و معلوم شد که نه تنها متمدن نیستند بلکه بعضیاشون از انسانیت نیز فاصله زیادی دارند، از جمله 👇 1⃣ اهمیت ندادن به جمعیت پیر جامعه(سخنان مسئولان اسپانیا، ایتالیا و آمریکا) 2⃣ دزدی ماسک و مواد ضد عفونی از بیمارستانها(سفارش های ایتالیا، تونس و آلمان) 3⃣ افزایش خشونت در جامعه(آمریکا) 4⃣ افزایش همسر آزاری در خانه(اروپا و آمریکا) 5⃣ حمله با اسلحه به خونه همدیگه برای غارت(آمریکا) 6⃣ غارت فروشگاها(تمام تمدن غرب) 7⃣ رها کردن بیماران(ایتالیا، اسپانیا) 8⃣ افتخار به احتکار خانگی و به نمایش گذاشتن اونها در صفحات مجازی(آمریکا، آلمان، انگلیس) 9⃣ گیس و گیس‌کشی سر یه بسته دستمال توالت(از ژاپن تا آمریکا) 0⃣1⃣ افزایش شرافت آفتابه 😳😂 و خیلی از موارد دیگه که از گفتنشون شرم دارم🤭 و لذا اینجاست که باید گفت: ✍حسین محمدی 🆔:@zeinabyavaran313