eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
861 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
635 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
.😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 743 •◉✿ طلبه جوان و دختر فرارى ✿◉• 😡شب در منزل خانوادگى شاه عباس بزرگ نزاعى زنانه رخ داد. 🌹به اين جهت يكى از دختران شاه عباس قهر كرد و از حرمسرا خارج شد و چون مدرسۀ علميه اى در پشت حرمسرا بود وارد مدرسه گرديد و به اطاق يكى از طلاب - كه نصف شب روشن بود - وارد شد. 🌱طلبۀ صاحب اتاق جوانى فقير بود موسوم به «مير محمد باقر» او در آن وقت شب مختصر شامى تهيه ديده و رختخواب مندرس خود را در كنج اتاق پهن كرده و در برابر شمعى مشغول مطالعه بود. 👣دختر همين كه وارد اتاق شد در را بست و با انگشت به محمدباقر اشاره كرد كه ساكت باش! 😳طلبه بيچاره چون ديد كه يك شاه وارد اتاق شد در بهت عجيبى فرو رفت. 🙇♀دختر پس از ورود گفت: آقا ميرزا! شام چه دارى‌؟ 🍵طلبه آنچه حاضر كرده بود آورد و بعد گفت: رختخواب كجاست. 👈محمد باقر اشاره به كنج اتاق كرد و دختر به طرف رختخواب رفت و خوابيد و تأكيد كرد كه نبايد در را باز كنى و به كسى وجود مرا اطلاع دهى! 🌙محمد باقر اطاعت كرد او خفت و اين با دلهره و حيرت به مطالعه خويش ادامه داد. 🗣 از آن طرف چون به شاه خبر دادند كه شاهزاده خانم از حرمسرا خارج شده است دستور داد تا قراولان و خدمه و فراشان تمام زاوياى شهر را بگردند و او ا پيدا كنند مبادا شب هنگام شاهزاده خانم جاى نامناسبى برود و حادثه غيرمنتظره‌اى رخ نمايد. 💂ولى مأمورين هر چه گشتند از آن گمشده اثرى نيافتند. ☀️صبح شد، دختر از خواب بلند شده و از اطاق خارج گرديد. در اين موقع مأمورين شاه دختر را به همراه مير محمد باقر - كه از ترس نزديك بود قالب تهى كند - به حضور شاه عباس بردند و گزارش دادند ⟪كه شاهزاده خانم امشب تا صبح در اتاق اين بود⟫ 😠شاه عباس فوق العاده خشمناك شد و از طلبه پرسيد كه چرا شاهزاده خانم را در اتاق تا صبح نگه داشته‌اى و به ما اطلاع نداده‌اى‌؟ 🔪اوگفت: قربان! تهديد كرد كه اگر به كسى اطلاع دهم مرا به دست جلاد خواهد سپرد. 🔬شاه عباس دستور داد تا تحقيق نمايند و ببينند كه آيا اين جوان در اين زمينه مرتكب خطائى شده يا نه و چون معلوم شد، هيچ گونه خطائى از وى صادر نشده قلبش آسوده گرديد. 🤔 امّا با تعجب از محمد باقر پرسيد: كه چطور توانستى در مقابل نفس امّاره ات مقاومت نمائى!؟ محمد باقر ده انگشت خود را به شاه عباس نشان داد و شاه با كمال حيرت ديد كه كليه انگشتان سوخته و تمام گوشت هايش له شده است. ⁉️شاه علت را پرسيد، طلبه گفت: چون شاهزاده خانم به خواب رفت، مرا وسوسه كرد ولى هر بار كه نفس وسوسه كرد، يكى از انگشتان خود را بروى شعله سوزان شمع گذاشتم تا طعم عذاب جهنم را بچشم و مرا وسوسه نكند بالاخره از سر شب تا صبح بدين وسيله با نفس امّاره مبارزه كردم و به فضل الهى اگر چه انگشتانم سوخته و مجروح شد. 👹ولى شيطان نتواست مرا از راه راست منحرف كند و ايمان و شخصيتم را بسوزاند. اى پادشاه! من در اين مبارزۀ سخت و بى امان، به مدد خداوند بر نفس امّاره غالب شدم. ☘شاه عباس فوق العاده از تقوى و پرهيزگارى او خوشش آمد و دستور داد تا همين شاهزاده خانم را به عقد مير محمد باقر درآوردند و او را لقب «مير داماد» داده و مقامش را گرامى داشت. ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴