https://eitaa.com/charkhfalak110/28002
🔴🔴 ختم 76 روز دوشنبه 👆👆18 ماه رجبالمجرب
🔵این ختمها را در این ماه عزیز دنبال کنید..!!؟؟
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
✋سلام دوستان گلم
🔴🔴 این ختمها هرروزه پخش میشود فقط و فقط بخاطر ثوابی برای من و شما ...!!!
✍اینها #بالباقیاتوالصالحات است، اینها برای آخرتمون میمونه ،
🌺یک وقتی فکر نکنید که من برای لینک کانالم میگم..!!؟
نه نه
✍ شما ختمها را در کانال یا گروهتون و برای دوستانتون با اسم و لینگ خودتون منتشر کنید ...
📚 میدونید که تمام مطالب کانالهای من #صلواتی میباشد ..فقط برای رضای خداست ...
موفق باشید
https://eitaa.com/charkhfalak110/27996
وقتتون زیاد گرفته نمشه،، حتما 2 پست رو👆بخوانید..
اگه کمک نمیکنید ، خواهشا پیامها رو بخونید..
خواندنش هم صواب داره ..
با خودتون نگید عید تموم شد دیگه کمک بسه ...!
اینها فکر شیطانیه
این طرح بوده و هست و ادامه دارد
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
سلام دوستان خدا جوی
عرض شود این خیره مورد اطمینان است. .
چون من چندین ساله عضو گروه خیره هستم .
و در این خیره رفتوآمد دارم .
مسئول خیره استاد پیروی هستند.مورد اطمینان بیشتر مردم مشهد هستند .
و شما اگر سوالی از کارکرد خیره دارید
با این تلفنها تماس بگیرید
09361791774
09384895966
09333176858
✨لینک گروه مهربانی به نیت فرج در ( #ایتا )👇
http://eitaa.com/joinchat/1331101698Gac92fb925a
✨لینک گروه مهربانی به نیت فرج در ( #سروش )👇
https://sapp.ir/joingroup/mOAUNoK70BSia6XQIlP4D1xw
✨لینک گروه مهربانی به نیت فرج ( #تلگرام )👇
https://t.me/joinchat/BDuwikK-DvW2xb4X1rdpJg
✨✨✨✨✨✨✨
🔰 #ای_که_دستت_میرسد_کاری_بکن
🔰 #اجر_همه_خیرین_با_خدا
🔰 #وعده_ما_با_خدا
🔰 #اگر_دستی_را_به_یاری_بگیرید_بدانید_دست_دیگرتان_در_دستان_خداست
🌻مهربانی ادامه دارد....🌻
1_28110059.m4a
4.11M
اعمال کامل خواب
هر شب این فایل کوتاه صوتی را قبل از خواب گوش دهید
.•°°•.💞.•°°•.
💛 💚
`•.¸ ༄༅ #اللهم_عجل_الولیک_الفرج
🔰 #کاملترین_دعا 🔰
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران
@zekrabab125 داستان و رمان
@charkhfalak500 قرانومفاتیح
@charkhfalak110 مطالب صلواتی
💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟🔵💟
صوت بالا رو گوش کنید اعمال خواب 👆👆
☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️🌦☀️
💯 #پست_ویژه 💯 #نماز_شب_بخونید ‼️
قال الامام الصّادق - عليه السلام - :
ما من عَمَلٍ حَسَنٍ يَعْمَلُهُ العَبْدُ إِلّا ولَهُ ثوابٌ في القرآنِ إلا صلاةَ اللّيل؛ فَإِنَّ الله لم يُبَيّن ثوابها لِعظَمِ خَطَرِها عِنْدَهُ ... .
امام صادق - عليه السلام - فرمود: هر كار نيكي كه بنده انجام مي دهد، در قرآن برايش ثوابي ذكر شده است مگر نماز شب كه از بس نزد خدا پراهميّت است ثواب آن را معلوم نكرده است ... .
«بحار الانوار، ج8، ص126»
لینک نمازشب👇در آرشیو
https://eitaa.com/charkhfalak500/2727
✍70فایده و فضلیت در #نماز شب
☎️ #شماره_تلفنهای_ربالعــالمین
😴 #ادابواعمال_وقت_خـــواب
#طریق_خواندن_نمازشب
لینک نماز شب👇 در مصالب صلواتی
https://eitaa.com/charkhfalak110/16809
🔴خداوند همیشه آیلاین هست
🅾کارهای خیرتون رو در #آیــــدی پروردگار ذخیره کنید،
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 741
🌗روزی حضرت عیسی از صحرایی می گذشت.
در راه به عبادتگاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت.
وقتی چشمش به حضرت عیسی و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند.
همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام.
اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم⁉️
خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر...
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا❗️
مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
🙏ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و تکبرت، اهل دوزخ❗️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 742
نقاشی جوان که تازه دوره آموزش نقاشی خود را زیر نظر یک نقاش بزرگ تمام کرده بود، تصمیم گرفت خود را ارزیابی کند. برای این کار، سه روز وقت گذاشت و یک منظره بسیار زیبا را روی بوم نقاشی خلق کرد.
ایدهای به ذهنش رسید و نقاشی را در پیادهروی میدان اصلی شهر قرار داد و نوشتهای زیر آن نصب کرد: «من تازه نقاشی یاد گرفتهام و ممکن است اشتباهاتی در کار من وجود داشته باشد. لطفاً هر جا که اشتباهی میبینید یک ضربدر بزنید.»
عصر همان روز هنگامی که جوان نقاش برگشت تا نقاشی را ببرد، دید که تمام بوم نقاشی با ضربدر پر شده است و حتی برخی از مردم نظرهایی هم نوشته بودند.
ناامید و دلشکسته به خانه استادش رفت در حالی که گریه میکرد نقاشی پر از ضربدر را به استاد نشان داد و آن چه را اتفاق افتاده بود برای او تعریف کرد. استاد نگاهی به نقاشی انداخت. رنگی دیده نمیشد و تنها چیزی که دیده میشد ضربدرها و نظرها بود.
نقاش جوان با ناراحتی گفت: «من هیچ چیز از نقاشی یاد نگرفتهام و شایستگی نقاش شدن را ندارم. مردم من را به طور کامل رد کردند.»
استاد لبخندی زد و گفت: «پسرم، من به تو اثبات خواهم کرد که تو یک هنرمند بزرگ هستی و اصول نقاشی را بدون هیچ عیب و نقصی آموختهای.»
شاگرد جوان که نمیتوانست حرف استاد را باور کند، گفت: «من فکر نمیکنم نقاش خوبی باشم، به من امید واهی ندهید استاد.»
استاد گفت: «هر چه که من میگویم بدون هیچ پرسشی انجام بده. یک بار دیگر یک نقاشی دقیقاً مانند قبلی بکش و به من بده. میتوانی این کار را برای استادت انجام دهی؟»
هنرمند جوان با اکراه قبول کرد و دو روز بعد اول صبح یک نقاشی دقیقاً مانند قبلی به استاد تحوبل داد. استاد با اشتیاق تابلو نقاشی را گرفت و لبخندی زد. استاد گفت: «با من بیا.»
استاد و شاگرد به میدان اصلی شهر رفتند و تابلو را همان جای قبلی قرار دادند. استاد یادداشتی زیر تابلو نصب کرد: «من تازه نقاشی یاد گرفتهام و ممکن است اشتباهاتی در کار من وجود داشته باشد. جعبهای پر از رنگ و قلم زیر تابلو گذاشتهام. لطفی در حق من کنید. اگر اشتباهی میبینید قلم و رنگ بردارید و آن را اصلاح کنید.»
شاگرد و استاد به خانه برگشتند. عصر همان روز دوباره به میدان شهر رفتند. نقاش جوان تعجب کرد که هیچ اصلاحی در نقاشی صورت نگرفته بود. اما استاد هنوز راضی نشده بود و به شاگرد گفت: «شاید یک روز زمان کمی باشد تا مردم به ایدهای برای اصلاح در نقاشی برسند و وقت برای آن بگذارند. بگذار نقاشی یک روز دیگر هم اینجا بماند. فردا روز تعطیل است و انتظار میرود اصلاحاتی توسط مردم انجام شود.»
روز بعد دوباره سراغ نقاشی رفتند و دیدند که بوم نقاشی دست نخورده است. نقاشی یک ماه دیگر هم آنجا باقی ماند اما هیچکس اصلاحی بر روی آن انجام نداد!
انتقاد کردن چه آسان، بهبود دادن چه مشکل.
👤 آنتونی رابینز
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
.😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
#بچهداستان 743
•◉✿ طلبه جوان و دختر فرارى ✿◉•
😡شب در منزل خانوادگى شاه عباس بزرگ نزاعى زنانه رخ داد.
🌹به اين جهت يكى از دختران شاه عباس قهر كرد و از حرمسرا خارج شد و چون مدرسۀ علميه اى در پشت حرمسرا بود وارد مدرسه گرديد و به اطاق يكى از طلاب - كه نصف شب روشن بود - وارد شد.
🌱طلبۀ صاحب اتاق جوانى فقير بود موسوم به «مير محمد باقر» او در آن وقت شب مختصر شامى تهيه ديده و رختخواب مندرس خود را در كنج اتاق پهن كرده و در برابر شمعى مشغول مطالعه بود.
👣دختر همين كه وارد اتاق شد در را بست و با انگشت به محمدباقر اشاره كرد كه ساكت باش!
😳طلبه بيچاره چون ديد كه يك شاه وارد اتاق شد در بهت عجيبى فرو رفت.
🙇♀دختر پس از ورود گفت: آقا ميرزا! شام چه دارى؟
🍵طلبه آنچه حاضر كرده بود آورد و بعد گفت: رختخواب كجاست.
👈محمد باقر اشاره به كنج اتاق كرد و دختر به طرف رختخواب رفت و خوابيد و تأكيد كرد كه نبايد در را باز كنى و به كسى وجود مرا اطلاع دهى!
🌙محمد باقر اطاعت كرد او خفت و اين با دلهره و حيرت به مطالعه خويش ادامه داد.
🗣 از آن طرف چون به شاه خبر دادند كه شاهزاده خانم از حرمسرا خارج شده است دستور داد تا قراولان و خدمه و فراشان تمام زاوياى شهر را بگردند و او ا پيدا كنند مبادا شب هنگام شاهزاده خانم جاى نامناسبى برود و حادثه غيرمنتظرهاى رخ نمايد.
💂ولى مأمورين هر چه گشتند از آن گمشده اثرى نيافتند.
☀️صبح شد، دختر از خواب بلند شده و از اطاق خارج گرديد. در اين موقع مأمورين شاه دختر را به همراه مير محمد باقر - كه از ترس نزديك بود قالب تهى كند - به حضور شاه عباس بردند و گزارش دادند
⟪كه شاهزاده خانم امشب تا صبح در اتاق اين #طلبه بود⟫
😠شاه عباس فوق العاده خشمناك شد و از طلبه پرسيد كه چرا شاهزاده خانم را در اتاق تا صبح نگه داشتهاى و به ما اطلاع ندادهاى؟
🔪اوگفت: قربان! تهديد كرد كه اگر به كسى اطلاع دهم مرا به دست جلاد خواهد سپرد.
🔬شاه عباس دستور داد تا تحقيق نمايند و ببينند كه آيا اين جوان در اين زمينه مرتكب خطائى شده يا نه و چون معلوم شد، هيچ گونه خطائى از وى صادر نشده قلبش آسوده گرديد.
🤔 امّا با تعجب از محمد باقر پرسيد: كه چطور توانستى در مقابل نفس امّاره ات مقاومت نمائى!؟ محمد باقر ده انگشت خود را به شاه عباس نشان داد و شاه با كمال حيرت ديد كه كليه انگشتان سوخته و تمام گوشت هايش له شده است.
⁉️شاه علت را پرسيد، طلبه گفت: چون شاهزاده خانم به خواب رفت، #نفس_امّاره مرا وسوسه كرد ولى هر بار كه نفس وسوسه كرد، يكى از انگشتان خود را بروى شعله سوزان شمع گذاشتم تا طعم عذاب جهنم را بچشم و مرا وسوسه نكند بالاخره از سر شب تا صبح بدين وسيله با نفس امّاره مبارزه كردم و به فضل الهى اگر چه انگشتانم سوخته و مجروح شد.
👹ولى شيطان نتواست مرا از راه راست منحرف كند و ايمان و شخصيتم را بسوزاند. اى پادشاه! من در اين مبارزۀ سخت و بى امان، به مدد خداوند بر نفس امّاره غالب شدم.
☘شاه عباس فوق العاده از تقوى و پرهيزگارى او خوشش آمد و دستور داد تا همين شاهزاده خانم را به عقد مير محمد باقر درآوردند و او را لقب «مير داماد» داده و مقامش را گرامى داشت.
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
📚 کپی مطالب باذکر صلوات 📚
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴