🔰 #زندگی_عالمانه
❈ سید مهدی قوام رحمة الله عليه شبی از مجلس روضه برمیگشتند که می شنوند شخصی داره گریه و التماس میکنه!
❈ میره جلو تر و میبینه که تو میدون شهر هیچ کاسبی نمونده به جز یخ فروش که داره داد میزنه:
↫ آهای مردم بیایید یخ های منو بخرین، این همه سرمایه منه، داره آب میشه
❈ وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره
↫ خودش هم میشینه کنارش، شروع میکنه به گریه کردن
❈ یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟
↫ سید میگه تو درس مهمی به من دادی
↫ تو یخ هات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی
❈ من چیکار کنم که سرمايه عمرم آب شد و براش گریه نکردم
📚نشریه خیمه
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✷ شیخ رجبعلی خیاط ( نکوگویان) در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار با انصاف بود.
↫ به اندازه کاري که میکرد مزد میگرفت.
↫ به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري چیزي دریافت کند.
✷ یکی از روحانیون نقل می کند که : لباسی را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد،
↫ گفتم چقدر بدهم؟
↫ گفت: دو روز کار میبرد، چهل تومان.
✷ روزي که رفتم لباسها را بگیرم
↫ گفت : اجرتش بیست تومان می شود.
↫ گفتم : فرموده بودید چهل تومان!؟
↫ گفت : فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد!
✷ روایت است که امام علی (علیه السلام) فرمود :
« الانصاف افضل الفضائل»
یعنی ؛ انصاف برترین فضیلتها است. .
📚 کیمیای سعادت
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✾ آقا سید محمدحسن قاضی میفرماید: مادرم به آقای قاضی میگفت: آخر شما چه آقایی هستی؟ من سالها در منزل شما هستم، و شما یک قرآن خواندن به من یاد ندادی.
(البته قرآن خواندن برای کسی که اصلاً سواد نداشته باشد خیلی دشوار است.)
✾ آقا فرمودند : تو قرآن را باز کن، مقابل هر سطر یک صلوات بفرست و بعد بخوان.
↫ ایشان هم به همین صورت صلوات میفرستادند و قرآن میخواندند.
✾ بعداً ما که بزرگ شدیم و خواندن و نوشتن یاد گرفتیم،
↫ می آمدم به مادرم میگفتم این آیه ای که من میخوانم کجای قرآن است؟
↫ و ایشان پیدا میکرد و نشان میداد.
↫ یعنی خواندن و نوشتن بلد نبود ولی اشاره میکرد که فلان صفحه است و سطر آن را هم تعیین میکرد.
📚زندگی نامه آیت الله علامه قاضی
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✾ عارف بالله، آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رحمة الله عليه در اواخر عمرش با حکیم دوائی که شخصی صاحب نفس بوده آشنا میشود
↫ و شدیدا تحت تاثیر جملات ایشان قرار میگیرد.
✾ یکی از جملات ایشان این است:
↫ حکما، عرفا، فلاسفه، علما و فقها همه خدا را در جای خیلی دور به مردم معرفی کرده اند
↫ و گفته اند، تا خدا منازل زیادی هست.
✾ این خیانت است و حال آنکه خدا گفته است
↫ من از رگ گردن به شما نزدیک ترم.
نحن أقرب إليه من حبل الوريد
📚خرمن معرفت صفحه ۱۶۲
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰#زندگی_عالمانه
✾ روزی خدمت آیت الله بهجت رسیدم
↫ عرض کردم: دستوری به من بفرمائید.
↫ آقا فرمود:گناه نکن
✾ عرض کردم :آقا من با این سن و سال دیگر مرتکب گناه نمی شوم.
↫ یک ذکری و یا دستور دیگری بدهید.
✾ آقا فرمود:بگویم دیروز در منزل چکار کردی؟
↫ عرض کردم بفرمائید: تا آقا مطلب را گفت، خشکم زد.
↫ با خدا حافظی سریع از محضرشان دور شدم.
📚 العبد
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✮ نتیجه محبت به علما
✮ یکی از شاگردان عالم عارف میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل میکنند:
↫ روزی شیخ وارد حجره یکی از طلبه ها شدند
↫ و پس از به جای آوردن احترام و اندکی جلوس برخاسته و خداحافظی کردند.
✮ من هدف از این دیدار را پرسیدم
↫ ایشان فرمودند:شب گذشته هنگام سحر فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست
✮ چون توجه کردم دیدم این آقای طلبه برای نماز شب بلند شده اند و در قنوت به من دعا کرده اند و این فیوضات نتیجه دعای ایشان است.
✮ این بود که به خاطر سپاسگزاری از محبتش به دیدارش رفتم.
📖کتاب سیمای فرزانگان
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✾ حضرت امام یک لیوان داشتند که کناردستشان بود و با آن آب می خوردند.
↫ من خودم دیده بودم که هر وقت مقداری آب بعد از تناول حضرت امام در لیوان باقی میماند،
↫ ایشان آب را بیرون نمی ریختند
↫ و یک تکه کاغذ روی آن میگذاشتند
↫ و مجدداً از آن آب مصرف می کردند.
📚آیت اعتدال ص53
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✾ یکی از خصوصیات بارز آیت الله بهجت دائم الذکر بودن ایشان بود.
↫ روزی ایشان هنگام بازگشت پس از اقامه نماز جماعت از مسجد به طرف منزل، به طلابی که همراه و پشت سر ایشان حرکت می کردند، رو کردند و فرمودند: با من کاری دارید
↫ گفتند: نه میخواهیم همراه حضرتعالی چند قدمی برداریم وهمراهی شما نصیب ما بشود.
✾ ایشان فرمودند: من از مسجد تا منزل برنامه ای برای ذکر گفتن دارم،
↫ چون فکر می کنم شما با من کاری دارید ذکر را متوقف می کنم،
↫ و وقتی منزل می رسم می بینم برنامه ام کامل انجام نشده است و ناراحت می شوم. »
📚 ناگفتههایی از زندگی آیت الله بهجت
🆔 @Zendegi_Zyba
💠 #زندگی_عالمانه
❈ روز جمعه بود که خدمتِ آقای بهشتی رسیدیم.
❈ یکی از دوستان گفت:
↫ یکی از مقامات خارجی به تهران اومده و تقاضای ملاقات داره.
❈ آقای بهشتی گفتند:
↫ من برای روزهای جمعه برنامه دارم.
↫ باید به امورات خانواده بپردازم.
↫ به بچهها دیکته بگم و توی درسهاشون کمک کنم.
↫ در کارهای منزل هم کنار خانومم باشم.
❈ البته اگه امام دستور بدن قضیه فرق میکنه.
📚سیره شهید بهشتی، ص70
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✸یکی از فضلای حوزه که مشکل بزرگی برایش پیش آمده بود، برای زیارت و توسّل به حضرت امام رضا علیه السّلام عازم حرم میشود.
✸ از قضا به علّامه طباطبایی بر می خورد که ایشان هم عازم حرم است.
↫ به طرفش رفته و با چشمی پر اشک از ایشان می خواهد تا دعایی به او بیاموزد که حاجتش روا شود.
✸ علّامه نگاهی مهربان به او میکند.و ميفرمايد:
↫ فرزندم! یکی از مؤثّرترین دعاها این است که حضرت را به مادرش زهرا علیهاالسّلام قسم بدهی.
↫ چون حضرت به مادرش زهرا علاقه فراوان و ارادت خاصّی دارد و سوگند دادن به مادر محبوبش، خیلی مؤثّر است.
✸ ايشان میگوید:با شنیدن این سخن، سخت متأثّر شدم و لرزه تمام وجودم رادر برگرفت.
↫ این توسّل و قسم دادن همان و به مقصود رسیدن همان.
📚چشمه در بسترصفحه۳۳۵
🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 #زندگی_عالمانه
✮ من گاهی که میخواهم از منزل بروم،
اول میروم ببینم خانم کاری ندارد.
↫ اگر کار داشت صرف نظر میکنم،
✩ متقابلاً ایشان هم بسیار مراعات ما را میکند.
گاهی برای من چای میآورد و با محبت جلوی من میگذارد و میگوید:
حاج آقا خسته نباشی.
«من خیلی مدیون خانم هستم»
📚محبت و رحمت صفحه ۱۱۴
🆔 @Zendegi_Zyba
💠 #عالمانه
✯ آیت الله مجتهدی میفرمایند:
یک روز شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه با رفقا نشسته بودند.
✯ الاغی آمد بارش را خالی کرد.
سپس جلوی شیخ آمد وبه او نگاه کرد و سرش را تکان داد.
✯ شیخ ابتدا گریه شدیدی کرد! سپس،فرمودند:گویا این الاغ با زبان حال به من گفت:من بارم را به مقصد رساندم .
↫ آیا تو هم بارت را به مقصد رسانده ای؟
📚موعظه خوبان ص۱۴۳
🆔 @Zendegi_Zyba
#شیخ_جعفر_شوشتری #درس_عبرت
#هوشیاری #زندگی_عالمانه #آداب_زندگی
#بصیرت #خوبان #تلنگر #آیت_الله_مجتهدی