eitaa logo
زندگی زیبا
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
73 ویدیو
0 فایل
✔محلی برای بیان مسائل کاربردی و دینی همسرداری ✔با نظارت حجة الاسلام احمدی از مشاوران نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه کپی مطالب صرفاً با ذکر منبع مجاز است 🔶مشاوره تلفنی☎️ @moshaver_zendegi 🔶امور کانال @khademe_mola @montazer_23
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ❈ سید مهدی قوام رحمة الله عليه شبی از مجلس روضه برمیگشتند که می شنوند شخصی داره گریه و التماس میکنه! ❈ میره جلو تر و میبینه که تو میدون شهر هیچ کاسبی نمونده به جز یخ فروش که داره داد میزنه: ↫ آهای مردم بیایید یخ های منو بخرین، این همه سرمایه منه، داره آب میشه ❈ وقتی سید اون صحنه رو میبینه همه یخ های اون مرد رو میخره ↫ خودش هم میشینه کنارش، شروع میکنه به گریه کردن ❈ یخ فروش میپرسه شما چرا گریه میکنی؟ ↫ سید میگه تو درس مهمی به من دادی ↫ تو یخ هات داشت آب میشد این همه داد زدی گریه کردی ❈ من چیکار کنم که سرمايه عمرم آب شد و براش گریه نکردم 📚نشریه خیمه 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✷ شیخ رجبعلی خیاط ( نکوگویان) در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار با انصاف بود. ↫ به اندازه کاري که میکرد مزد میگرفت. ↫ به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري چیزي دریافت کند. ✷ یکی از روحانیون نقل می کند که : لباسی را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، ↫ گفتم چقدر بدهم؟ ↫ گفت: دو روز کار می‌برد، چهل تومان. ✷ روزي که رفتم لباسها را بگیرم ↫ گفت : اجرتش بیست تومان می شود. ↫ گفتم : فرموده بودید چهل تومان!؟ ↫ گفت : فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد! ✷ روایت است که امام علی (علیه السلام) فرمود : « الانصاف افضل الفضائل» یعنی ؛ انصاف برترین فضیلتها است. . 📚 کیمیای سعادت 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✾ آقا سید محمدحسن قاضی میفرماید: مادرم به آقای قاضی میگفت: آخر شما چه آقایی هستی؟ من سالها در منزل شما هستم، و شما یک قرآن خواندن به من یاد ندادی. (البته قرآن خواندن برای کسی که اصلاً سواد نداشته باشد خیلی دشوار است.) ✾ آقا فرمودند : تو قرآن را باز کن، مقابل هر سطر یک صلوات بفرست و بعد بخوان. ↫ ایشان هم به همین صورت صلوات میفرستادند و قرآن میخواندند. ✾ بعداً ما که بزرگ شدیم و خواندن و نوشتن یاد گرفتیم، ↫ می آمدم به مادرم میگفتم این آیه ای که من میخوانم کجای قرآن است؟ ↫ و ایشان پیدا میکرد و نشان میداد. ↫ یعنی خواندن و نوشتن بلد نبود ولی اشاره میکرد که فلان صفحه است و سطر آن را هم تعیین میکرد. 📚زندگی نامه آیت الله علامه قاضی 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✾ عارف بالله، آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رحمة الله عليه در اواخر عمرش با حکیم دوائی که شخصی صاحب نفس بوده آشنا میشود ↫ و شدیدا تحت تاثیر جملات ایشان قرار میگیرد. ✾ یکی از جملات ایشان این است: ↫ حکما، عرفا، فلاسفه، علما و فقها همه خدا را در جای خیلی دور به مردم معرفی کرده اند ↫ و گفته اند، تا خدا منازل زیادی هست. ✾ این خیانت است و حال آنکه خدا گفته است ↫ من از رگ گردن به شما نزدیک ترم. نحن أقرب إليه من حبل الوريد 📚خرمن معرفت صفحه ۱۶۲ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✾ روزی خدمت آیت الله بهجت رسیدم ↫ عرض کردم: دستوری به من بفرمائید. ↫ آقا فرمود:گناه نکن ✾ عرض کردم :آقا من با این سن و سال دیگر مرتکب گناه نمی شوم. ↫ یک ذکری و یا دستور دیگری بدهید. ✾ آقا فرمود:بگویم دیروز در منزل چکار کردی؟ ↫ عرض کردم بفرمائید: تا آقا مطلب را گفت، خشکم زد. ↫ با خدا حافظی سریع از محضرشان دور شدم. 📚 العبد 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✮ نتیجه محبت به علما ✮ یکی از شاگردان عالم عارف میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل میکنند: ↫ روزی شیخ وارد حجره یکی از طلبه ها شدند ↫ و پس از به جای آوردن احترام و اندکی جلوس برخاسته و خداحافظی کردند. ✮ من هدف از این دیدار را پرسیدم ↫ ایشان فرمودند:شب گذشته هنگام سحر فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست ✮ چون توجه کردم دیدم این آقای طلبه برای نماز شب بلند شده اند و در قنوت به من دعا کرده اند و این فیوضات نتیجه دعای ایشان است. ✮ این بود که به خاطر سپاسگزاری از محبتش به دیدارش رفتم. 📖کتاب سیمای فرزانگان 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✾ حضرت امام یک لیوان داشتند که کناردستشان بود و با آن آب می خوردند. ↫ من خودم دیده بودم که هر وقت مقداری آب بعد از تناول حضرت امام در لیوان باقی می‌ماند، ↫ ایشان آب را بیرون نمی ریختند ↫ و یک تکه کاغذ روی آن میگذاشتند ↫ و مجدداً از آن آب مصرف می کردند. 📚آیت اعتدال ص53 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✾ یکی از خصوصیات بارز آیت الله بهجت دائم الذکر بودن ایشان‌ بود. ↫ روزی ایشان هنگام بازگشت پس از اقامه نماز جماعت از مسجد به طرف منزل، به طلابی که همراه و پشت سر ایشان حرکت می کردند، رو کردند و فرمودند: با من کاری دارید ↫ گفتند: نه میخواهیم همراه حضرتعالی چند قدمی برداریم وهمراهی شما نصیب ما بشود. ✾ ایشان فرمودند: من از مسجد تا منزل برنامه ای برای ذکر گفتن دارم، ↫ چون فکر می کنم شما با من کاری دارید ذکر را متوقف می کنم، ↫ و وقتی منزل می رسم می بینم برنامه ام کامل انجام نشده است و ناراحت می شوم. » 📚 ناگفته‌هایی از زندگی آیت الله بهجت 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 ❈ روز جمعه بود که خدمتِ آقای بهشتی رسیدیم. ❈ یکی از دوستان گفت: ↫ یکی از مقامات خارجی به تهران اومده و تقاضای ملاقات داره. ❈ آقای بهشتی گفتند: ↫ من برای روزهای جمعه برنامه دارم. ↫ باید به امورات خانواده بپردازم. ↫ به بچه‌ها دیکته بگم و توی درس‌هاشون کمک کنم. ↫ در کارهای منزل هم کنار خانومم باشم. ❈ البته اگه امام دستور بدن قضیه فرق می‌کنه. 📚سیره شهید بهشتی، ص70 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✸یکی از فضلای حوزه که مشکل بزرگی برایش پیش آمده بود، برای زیارت و توسّل به حضرت امام رضا علیه السّلام عازم حرم میشود. ✸ از قضا به علّامه طباطبایی بر می خورد که ایشان هم عازم حرم است. ↫ به طرفش رفته و با چشمی پر اشک از ایشان می خواهد تا دعایی به او بیاموزد که حاجتش روا شود. ✸ علّامه نگاهی مهربان به او میکند.و ميفرمايد: ↫ فرزندم! یکی از مؤثّرترین دعاها این است که حضرت را به مادرش زهرا علیهاالسّلام قسم بدهی. ↫ چون حضرت به مادرش زهرا علاقه فراوان و ارادت خاصّی دارد و سوگند دادن به مادر محبوبش، خیلی مؤثّر است. ✸ ايشان میگوید:با شنیدن این سخن، سخت متأثّر شدم و لرزه تمام وجودم رادر برگرفت. ↫ این توسّل و قسم دادن همان و به مقصود رسیدن همان. 📚چشمه در بسترصفحه۳۳۵ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✮ من گاهی که می‌خواهم از منزل بروم، اول می‌روم ببینم خانم کاری ندارد. ↫ اگر کار داشت صرف نظر می‌کنم، ✩ متقابلاً ایشان هم بسیار مراعات ما را میکند. گاهی برای من چای می‌آورد و با محبت جلوی من میگذارد و میگوید: حاج آقا خسته نباشی. «من خیلی مدیون خانم هستم» 📚محبت و رحمت صفحه ۱۱۴ 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 ✯ آیت الله مجتهدی میفرمایند: یک روز شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه با رفقا نشسته بودند. ✯ الاغی آمد بارش را خالی کرد. سپس جلوی شیخ آمد وبه او نگاه کرد و سرش را تکان داد. ✯ شیخ ابتدا گریه شدیدی کرد! سپس،فرمودند:گویا این الاغ با زبان حال به من گفت:من بارم را به مقصد رساندم . ↫ آیا تو هم بارت را به مقصد رسانده ای؟ 📚موعظه خوبان ص۱۴۳ 🆔 @Zendegi_Zyba