eitaa logo
زندگی زیبا
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
73 ویدیو
0 فایل
✔محلی برای بیان مسائل کاربردی و دینی همسرداری ✔با نظارت حجة الاسلام احمدی از مشاوران نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان کرمانشاه کپی مطالب صرفاً با ذکر منبع مجاز است 🔶مشاوره تلفنی☎️ @moshaver_zendegi 🔶امور کانال @khademe_mola @montazer_23
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ✪ علامه طباطبایی در وصف این همسرشان فرمون : «وقتی این بانو از دنیا به سرای آخرت شتافت‌، زندگی من دگرگون شد. شریک من در کارهای علمی بوده و هرچه کتاب نوشته‌ام نصفش مال این خانم است.» ✪ علامه پولی به آشنایی سپرده بود تا شب‌های جمعه به نیابت از همسرش به زیارت حضرت فاطمه معصومه(س) برود. ✪ علامه اواخر عمر برای معالجه به خارج از کشور رفته بود و پزشکان گفته بودند این مغز به‌اندازه ۷۰۰ سال کارکرده  و تمام چروک‌هایش بازشده  و علاجی برای درمان نیست. ★ اگر بین این عاشق و معشوق چرتکه بیاندازی همه‌چیزشان نصف، نصف است. ۳۵۰ سال از این هفتصدسال سهم بانو قمرالسادات است. 📚 مشرق نیوز 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 ✹ روزی علامه کاشف الغطاء مبلغی بین فقرا تقسیم کرد و به نماز ایستاد. ✫ بین دو نماز فقیری آمد و گفت: ای شیخ سهم من را بده. ✫ شیخ جعفر فرمودند: قدری دیر آمدی چیزی باقی نمانده. ✫ فقیر بی ادب آب دهان به صورت و ریش ایشان انداخت. ✹ شیخ بدون عصبانیت بلند شد و درحالی که عبای خود را گرفته بود در بین صفوف نماز جماعت گردش کرد و میگفت هر کس ریش شیخ را دوست دارد به سید کمک کند. ✫ مردم با دیدن این منظره دامن شیخ را پر از پول کردند و سپس پول را به سید تقدیم کرد. 📚زبدة القصص 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✬ توی انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی رأی آوردیم، با حاج آقا راه افتادیم بریم افتتاحیه. ✩ نزدیک ساختمان مجلس که رسیدیم حاج آقا ابوترابی گفت: نگهدار...با یه حالت خاصی به درب ورودی مجلس نگاه کرد، بعد گفت : ↫ این درب رو ببین! ✬ اگر ما به وظیفمون در قبال مردم عمل نکنیم این درب برای ما دروازه ی جهنم خواهد بود.. 📚 به لطافت باران 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✫ روز جمعه بود که خدمت اقای بهشتی رسیدیم. ✩ یکی از دوستان گفت: یکی از مقامات خارجی به تهران اومده و از شما تقاضای ملاقات کرده. ✫ آقای بهشتی گفتند: من برای روزهای جمعه برنامه دارم . ↫ باید به امورات خانواده بپردازم. ↫ به بچه ها دیکته بگم و تو درساشون کمک کنم . ↫ در کارهای منزل هم ،کنار خانمم باشم. ✫ البته اگه امام دستور بدن قضیه فرق میکنه. 📚سیره شهید بهشتی ص ۷۰ 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 ✾ استاد کریم محمود حقیقی: اولین روزی که بنده خدمت آیت الله انصاری همدانی رسیدم به دست و پای ایشان افتادم التماس و گریه زیادی کردم ↫ پرسیدم که آقا چه کار کنم آدم بشم؟ ✾ ایشون با یک لبخندی فرمودند: ✻ کاری نداره! ↫ هر چی خدا گفته بکن، بکن. ↫ هر چی خدا گفته نکن،‌ نکن. 📚 سوخته (شرح حال علامه انصاری) 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 روزی در هامبورگ فرزند یکی از اهل مسجد که ۱۲ ساله بود، نزد شهید بهشتی آمد. می خواست در مورد اسلام سوالاتی کند. شهید بهشتی فرمودند فردا ساعت ۴:۳۰ منتظر شما هستم. روز بعد در مسیر بودیم که ماشین ما خراب شد. ایشان آرامش نداشتند. گفتند: چقدر طول میکشد درست شود؟ گفتم:  نمی‌دانم، مگر عجله دارید؟ گفت: قرار دارم. گفتم:  آن دانش آموز ۱۲ ساله را می گوید. گفت بله. گفتم نگران نباشید. اگر شما ساعت ۵:۳۰ هم بروید اشکالی ندارد، نهایتا می‌رود گوشه‌ای بازی می‌کند تا شما برسید. گفت: نه! من در این ساعت قرار گذاشتم و ۴:۳۰ هم باید مسجد باشم؛ چه آن بچه بیاید و چه نیاید. بالاخره تاکسی گرفتند تا خودشان را به وعده شان در مسجد برسانند. 📚 عبای سوخته 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 ✾ در حجره نشسته بودیم و سرگرم نوشتن جزوه ای بودیم ↫ آقایی وارد شد و چون دید که حسابی دور و برمان شلوغ است، پرسید: چه میکنید? ↫ گفتم مدتی است بعضی از آقایان می آیند و میخواهند که برایشان مطالبی را بنویسم. ✯ نگاهی به جزوه ها کرد و گفت: میدانید اینها را برای چه می خواهند و چه می کنند؟ ↫ گفتم: خیر، ↫ گفت: اینها به اصطلاح تز دانشگاه است، می برند و به استادشان نشان می دهند، که مدرک آنها برای سمت دکتری است ✩ من از همه جا بی خبر، شاید بیش از دویست جزوه از این دست نوشته بودم. ↫ گفتم: آقا! خدا عمرت بدهد که آگاهمان کردی، تا دیگر بیشتر از آنچه نوشته ایم ننویسیم. 📚جمع پراکنده(حالات علامه حسن زاده) 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 حجة الاسلام والمسلمین هاشمی نژاد میفرمودند: پیرمردی که آدم موفقی بود همیشه قبل از اذان توی مسجد بود. به او گفتم حاج آقا من که مسجد می آیم میبینم شما زودتر از ما آمده اید. گفت:من هرچه دارم از نمازاول وقت دارم. درجوانی خدمت مرحوم نخودکی رسیدم و عرض کردم:من سه حاجت مهم دارم دوست دارم هر سه راخدا درجوانی به من بدهد. فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم:میخواهم درجوانی حج مشرّف شوم. فرمودند: نماز اوّل وقت به جماعت بخوان. اینکه خداهمسرخوب به من عنایت کند. فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان. خدا کاسبی آبرومند به من عنایت فرماید. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عمل را من شروع کردم و خدا همه را به من عنایت کرد. 📚داستانهایی از مردان خدا صفحه۵ 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 امام علی علیه السلام: پیروزی با دوراندیشی و اراده پایدار به دست می‌آید. 📖 میزان الحکمة ✮ رسیدن به موفقیت اتفاقی نیست اگر زندگی انسانهای موفق را بررسی کنیم در چند چیز حتما مشترک هستند ↫ یکی از عوامل مهم توجه به آینده و دور است ↫ و دیگری اراده ای مستمر و همیشگی ✩ بدون این دو دنبال موفقیت نباشید 🆔 @Zendegi_Zyba
💠 ✯ آیت الله مجتهدی میفرمایند: یک روز شیخ جعفر شوشتری رحمة الله علیه با رفقا نشسته بودند. ✯ الاغی آمد بارش را خالی کرد. سپس جلوی شیخ آمد وبه او نگاه کرد و سرش را تکان داد. ✯ شیخ ابتدا گریه شدیدی کرد! سپس،فرمودند:گویا این الاغ با زبان حال به من گفت:من بارم را به مقصد رساندم . ↫ آیا تو هم بارت را به مقصد رسانده ای؟ 📚موعظه خوبان ص۱۴۳ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✫ روز جمعه بود که خدمت اقای بهشتی رسیدیم. ✩ یکی از دوستان گفت: یکی از مقامات خارجی به تهران اومده و از شما تقاضای ملاقات کرده. ✫ آقای بهشتی گفتند: من برای روزهای جمعه برنامه دارم . ↫ باید به امورات خانواده بپردازم. ↫ به بچه ها دیکته بگم و تو درساشون کمک کنم . ↫ در کارهای منزل هم ،کنار خانمم باشم. ✫ البته اگه امام دستور بدن قضیه فرق میکنه. 📚سیره شهید بهشتی ص ۷۰ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 جناب آخوند ملا حسینقلی همدانی رحمةالله عليه بعد از بیست و دو سال سیر و سلوک نتیجه گرفت و به مقصود رسید. خود آن جناب ميفرمودند: در عدم وصول به مراد سخت ناراحت بودم تا اینکه روزی در نجف در جایی نشسته بودم کبوتری را دیدم که بر زمین نشست و پاره نان بسیار خشکیده‌ای را به منقار گرفت، هر چه نوک می‌زد خُرد نمی‌شد پرواز کرد و رفت و نان را رها کرد پس از چندی دوباره به سراغ آن تکه نان آمد باز چند بار آن را نوک زد و خرد نشد باز برگشت و بعد از مدتی بالاخره آن تکه نان را با منقارش خرد کرد و خورد. از این عمل کبوتر فهمیدم که اراده و همت برای تکان دادن وپیشرفت انسان لازم است. 📚کلید خوشبختی صفحه ۵۷ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 حکیمی را ناسزا گفتند و او هیچ جوابی نداد. گفتند ای حکیم، از چه روی جوابی ندادی؟ گفت: از آن روی که در جنگی داخل نمی‌شوم که برنده آن بدتر از بازنده آن است. 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 بزرگی از علما حکیم ابوالقاسم فردوسی رحمةالله علیه رو در خواب دید. مشاهده کرد وضعش خیلی خوبه. از علت این اوضاع خوب سوال کرد. حکیم در جواب فرمود:به خاطر یک بیت شعری که در شاهنامه گفته ام اون بیت این است خداوند بالا و پستی تویی ندانم چه ای هر چه هستی تویی 📚خرمن معرفت صفحه۹۲ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 ✾دختر علامه طباطبایی می‌فرمودند: پدر ما به مادر گفته بود: «نماز صبح بیدارکردن بچه ها با من!». ✾ کارش این بود که می‌آمد بالای سر ما با ناز و نوازش و محبت و بوسیدن، آنقدر ناز ما را می‌کشید! مگر خسته می‌شد؟ مگر لحنش عوض می‌شد؟ مگر تند می‌شد؟ ✾ تا ما بلند شویم و نمازمان را بخوانیم. 🆔 @Zendegi_Zyba .
🔰 یکی از نزدیکان مقام معظم رهبری می‌گوید: مقام معظم رهبری، احترام زیادی به همسر خود می‌گذارند و این احترام، جواب سالها صبر و استقامت همسرشان است. معظم له درباره همسرشان می‌فرماید: «ایشان حتی یک بار هم، از وضع سخت زندگی و هنگامی که در زندان بسر می‌بردم، گله نکرده‌اند.» یک روز من بر سر سفره‌ای در کنار رهبر نشسته بودم. خانم ایشان، هنوز نیامده بودند. وقتی ایشان آمدند رهبر ما، با حالت شوخی و احترام فرمودند: «برای سلامتی حاج خانم صلوات بفرستید!» 📚حکایت نامه‌ی سلاله زهرا (س)،ص ۱۰۸ 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 این اواخر حاجیه خانم در بستر بیماری افتاد و پایش به اطاق عمل باز شد. علامه که در قم بود به هم ریخت. طاقت نیاورد خودش را از قم به بیمارستان رساند و با صداقتی که بوی تواضع داشت گفت: من تا الان فکر می‌کردم نویسنده‌ی این کتاب‌ها منم و حال آنکه از وقتی تو در بستر افتادی، نرسیده‌ام حتی یک سطر بنویسم؛ اینقدر که حواسم پیش توست! آخر هم وصیت کرد که کنار خانمش دفن شود! درحالیکه می‌توانست بهترین نقطه حرم مقدسه قم یا مشهد دفن شود! علامه حسن زاده عکس خانمش روی میز کارش بود تا همیشه یادش باشد و فاتحه‌ نثار روحش کند 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 وقتی دختر شهید مدرس بیمار شد و پزشک برای مداوای او آمد گفت: اجازه دهید در شمیران محلی تهیه و دخترتان که حصبه شدید دارد را آنجا ببریم تا خوب شود شهید مدرّس فرمودند: همه این مملکت فرزندان من هستند نمی پسندم که دخترم در ییلاق و بقیه در محیط گرم تهران و یا جاهای دیگر در شرایط سخت باشند، مگر اینکه برای همه آنها چنین شرایطی فراهم شود. 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 🔹🔹 🔸پارک برو🔸 مراجعه کننده:بنده با همسرم مقداری‌ناسازگار هستیم. ذکری، چیزی دارید به ما بدهید تا اوضاع بهتر بشود؟ آیت الله حائری: با خانمت پارک می‌روی؟ مراجعه کننده: خیر حاج آقا آیت الله حائری: پارک برو! تفریح برو! 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 امروز حضرت آیت الله جوادی آملی به جوانان درس عشق و وفاداری دادند نه ترسی از ابراز محبت داشتند و نه ترسی از اشک ریختن بر پیکر محبوب یک عمر عاشقی، هجران را سخت می‌کند 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 همسر آیت‌الله حائری یزدی سالهای آخر عمر نابینا شده بود. ایشان او را به دوش می‌گرفت و شبها به پشت بام می‌برد تا از گرما اذیت نشود. به او گفتند زن دوم بگیر، همسرتان که چشمش نمی‌بیند. گفت چشم ندارد دل که دارد! من دل کسی را نمی‌رنجانم. (نقل از آقای محقق داماد) 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 خانواده‌ای مستاجر شیخ رجبعلی خیاط بودند که ماهی ۲۰ تومان اجاره از آنها می‌گرفت. بعد از چند وقت آن خانواده صاحب فرزند شدند. شیخ بعد از گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد، یک ۲ تومانی پر قنداقش گذاشت و فرمود: «آقا یدالله! حالا خرجت زیاد شده، از این ماه به جای بیست تومان، هیجده تومان بدهید. 📚 کیمیای محبت 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 استاد قرائتی: امام خمینی ره در کنار درس و بحث به تفریح هم علاقه داشتند. در جوانی روزهای جمعه با طلاب برای تفریح از شهر خارج میشدند اما قبل از حرکت می‌فرمود: به دو شرط با شما بیرون می‌آیم ۱- نماز را اول وقت بخوانید ۲- در تفریح از کسی غیبت نشود 🆔 @Zendegi_Zyba
🔰 اجابت دعا در لقمه حلال است. لقمه حلال بخور، یواش هم بگویی الهی العفو، خدا قبول میکنه. <✻><{زندگی زیبا}><✻> @Zendegi_Zyba
🔰 بدترین سخن این است که دعا کردم و نشد! زیارت رفتم و نشد! این نشدها شیطانی است! هیچ دعا کننده‌ای دست خالی بر نمیگردد... اگر به صلاح باشد همان را واگر به صلاحش نباشد بهتر از آ را میدهند... <✻><{زندگی زیبا}><✻> @Zendegi_Zyba