eitaa logo
زندگی زیبا
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
73 ویدیو
0 فایل
ان الحسنات یذهبن السیئات
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 این اواخر حاجیه خانم در بستر بیماری افتاد و پایش به اطاق عمل باز شد. علامه که در قم بود به هم ریخت. طاقت نیاورد خودش را از قم به بیمارستان رساند و با صداقتی که بوی تواضع داشت گفت: من تا الان فکر می‌کردم نویسنده‌ی این کتاب‌ها منم و حال آنکه از وقتی تو در بستر افتادی، نرسیده‌ام حتی یک سطر بنویسم؛ اینقدر که حواسم پیش توست! آخر هم وصیت کرد که کنار خانمش دفن شود! درحالیکه می‌توانست بهترین نقطه حرم مقدسه قم یا مشهد دفن شود! علامه حسن زاده عکس خانمش روی میز کارش بود تا همیشه یادش باشد و فاتحه‌ نثار روحش کند 🆔 @Zendegi_Zyba
🌷 ✷ تازه از جبهه برگشته بود ولی انگار خستگی برایش معنا نداشت. رسیده و نرسیده رفت سراغ لباس ها و شروع کرد به شستن. فردا صبح هم ظرف ها رو شست. ✷ مادرم که از کارش ناراحت شده بود خواهش کرد که این کارها رو نکنه، ✷ ولی یونس گوشش بدهکار نبود و می گفت: خاله جون! این کارها وظیفه منه، من که هیچ وقت خونه نیستم، لااقل این چند روزی که هستم، باید به خانمم کمک کنم. 📚 مهروماه 🆔 @Zendegi_Zyba
🦋 معجزه تربیت حضرت قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام ثمره یک تربیت عالی است مادری که راه ادب و تواضع را به زیبایی به فرزندش آموخت. ام‌البنین سلام الله علیها با تربیت فرزندانش جاودانه شد. دامان مادر میتواند معجزه کند، معجزه تربیت. 🆔 @Zendegi_Zyba
🌷 در حال عبور از خیابان سعدی بودم که چشمم افتاد به عباس که پارچه نازکی رو‌ کشیده بود روی سرش و پیرمردی را کول کرده.  جلو رفتم،سلام کردم و پرسیدم:چه اتفاقی افتاده عباس؟این بنده خدا کیه؟ انگار با دیدن من غافل‌گیر شده باشد، متعجب نگاهم کرد.  سر جایش پا به پا شد و گفت: «دارم این بنده خدا را می‌برم حمام. کسی را ندارد و مدتی هست که حمام نکرده. خدا را خوش نمی‌آد که همین‌طور رهایش کنیم» سر جام میخکوب شدم و با نگاه تحسین‌آمیزم بدرقه‌اش کردم.  📚 پرواز تا بی‌نهایت 🆔 @Zendegi_Zyba
🌷 ظرف‏های شام معمولاً دو تا بشقاب و یك لیوان بود و یك قابلمه. وقتی می‏رفتم آنها را بشورم، می‏دیدم همانجا در آشپزخانه ایستاده، به من می‏گفت: «انتخاب كن، یا بشور یا آب بكش». به او می‏گفتم: مگر چقدر ظرف است؟ در جواب می‏گفت: هر چه هست، با هم می‏شوریم.  📚 یادگاران، کتاب شهید زین‌الدین 🆔 @Zendegi_Zyba