🌷#شهیدانه
توی جاده اهواز بودیم،معمولا اگر بسیجی می دیدیم سوار میکردیم.
نزدیکی های اهواز پیرزنی قد خمیده کنار جاده ایستاده بود،من بی اعتنا رد شدم.
آقا جمال(شهید طباطبایی)زد روی داشبورد و گفت ایست ایست صبر کن
گفتم :آقا جمال بسیجی نمی بینم
گفت مگر پیرزن رو ندید؟
برو کمکش کن سوار بشه
گفتم: ماشین نظامی است و این پیرزن شخصی است.
با عصبانیت نگاهم کرد و گفت:ماشین مال همین مردم فقیره.
مردمی که با فروش وسایل زندگی خودشون برای جبهه خریدن.
چطور میگی نباید سوار بشن
بله یه روزهایی مسئولان این چیزها رو میفهمیدند.
📚خاطره و مخاطره صفحه151
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهدا #بسیجی #فرمانده #مردم #شهید_جمال_طباطبایی #خوزستان #امام_خامنهای #استاد_احمدی
🌷 #شهیدانه
شب دهم عملیات بود. توی چادر دور هم نشسته بودیم.
صدای موتور آمد. چند لحظه بعد، کسی وارد شد. تاریک بود. صورتش را ندیدیم.
گفت «توچادرتون یه لقمه نون و پنیر پیدا می شه؟» از صدایش معلوم بود که خسته است. بچه ها گفتند «نه، نداریم.» رفت.
از عقب بی سیم زدند که «حاج مهدی نیامده آن جا؟» گفتیم «نه.»
گفتند «یعنی هیچ کس با موتور اون طرف ها
نیامده؟
📚 خاطرات ناب شهدا (شهید زین الدین)
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهید_زین_الدین #دفاع_مقدس #بی_تکبر #خاکی #فرمانده #شهدا #دوست_شهیدم #الگوی_خوب #امام_خامنهای #استاد_احمدی #استاد_عالی #استاد_پناهیان #استاد_دانشمند
🌷 #شهیدانه
✬ ناهار خونه پدرش بودیم .
↫ همه کنار سفره نشسته بودند و مشغول غذا خوردن بودند.
رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم چند دقیقه طول کشید.
✩ تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم .
این قدر کارش برام زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده.
📚یادگاران ص۱۱(شهید مهدی زین الدین)
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهدا #محبت #همسر #سفره #همراهی_با_همسر #مشترک #مثل_شهدا #غذا #زیبا #ذهن #آشپزخانه #دقیقه #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان
🌷 #شهیدانه
قرار بود یک خانواده شهید بیایند خانه ما
قبل از اینکه برسند بابا گفت:
دخترم! حواست باشه جلو دختر شهید مرا بابا صدا نکنی
یه وقت دختر شهید به یاد پدرش
می افتد و دلش می شکند
#شهید_شوشتری
📚 ماهنامه آشنا ۲۱۷
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهید #محبت #پدر #دختر #دقت #انصاف #ملاحضه #شعور #مهمان #فرزند_شهید #شهدا #الگو #روش #دلشکسته #بابا #حواس_جمع #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان #استاد_احمدی
🔰 #کلام_استاد
خدمت رسانی به مردم در ردیف ایمان است و آزار و ضرر رساندن به مردم در ردیف شرک است.
در منابع دينی آمده است که اگر کسی مشکلی از مردم را حل کند با پیغمبران و جانشینان آنان و با شهدا و صالحین محشور می شود.
#استاد_رفیعی
🆔 @Zendegi_Zyba
#خدمت_به_مردم #ایمان #شرک #آزار #ضرر #منابع_دینی #مشکل #پیغمبران #شهدا #صالحین #محشور #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان #استاد_احمدی
🌷#شهیدانه
✵ حاج احمد کاظمی تازه فرمانده نيروي هوايي شده بود.
یه روز به من گفت: آقاي اميني جايگاه من چيه؟
✵ سئوال عجيب و غريبي بود! ولي ميدانستم بدون حكمت نيست.
گفتم: شما فرماندهي نيروي هوايي هستيد.
✵ به صندلياش اشاره كرد. گفت: آقاي اميني، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتي كه من الان دارم، نرسي؛ ولي من كه رسيدم،
↫ به شما ميگم كه اين جا خبري نيست!
📚قصههای شهدا(ویژه نامه پرواز عرفه)
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهید_احمد_کاظمی #شهدا #الگو #نیروی_هوایی #مقام #جایگاه #موقعیت #فرمانده #دل_بستن #دنیا_پرستی #صندلی #حکمت #عجیب_غریب #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان #استاد_احمدی
🌷 #شهیدانه
✾ هی می رفت و می آمد، برای رفتن به خانه دو دل بود.
↫ یادش رفته بود نان بگیرد.
✾ بهش گفتم « سهمیه ی امروز یه دونه نان و ماسته. همینو بردار و برو. »
❉ گفت «اینو دادن این جا بخورم، نمی دونم خانمم می تونه بخوره یا نه؟»
✾ گفتم « این سهم توست. می تونی دور بریزی، یا بخوری. »
یکی دو باری رفت وآمد.
↫ آخر هم نان و ماست را گذاشت و رفت.
📚یادگاران،جلد چهار، ص۳۹
#شهید_حسن_باقری
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهید #الگو #خانواده #شهدا #بیت_المال #حق_الناس #احتیاط #سهمیه #نان #ماست #همسر #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان
🌷 #شهیدانه
❉ علی اصغر را با پای مجروح جلوی خانه شان پیاده کردیم،
فردا رفتیم بهش سر بزنیم، وقتی وارد خانه شدیم مادر اصغر ججلوآمد و بی مقدمه گفت :
آقا سید شما یه چیزی بگو، دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته
اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه .
صبح که پدرش می خواسته بره مسجد اصغر رو دیده.
❉ از علی اصغر این کارها بعید نبود .
↫ احترام عجیبی به پدر و مادرش می گذاشت .
✸ ادب بالاترین شاخصه او بود .
(شهید علی اصغر ارسنجانی)
📚 کوچه نقاشها
🆔 @Zendegi_Zyba
#شهدا #الگو #ادب #معرفت #شعور #شرم #حیا #مادر #پدر #صبر #گذشت #لقمه_حلال #رضایت #احترام #تحمل #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان
🌷 #شهیدانه
❁ يك روز ابراهيم را در وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشـش بود.
جلوي يک مغازه، کارتن ها را روي زمين گذاشت.
جلو رفتم، سلام کردم و گفتم: آقا ابرام براي شما زشته،اين کار باربرهاست نه کار شما!
❁ نگاهي به من کرد و گفت:
↫ کار که عيب نيست، بيکاري عيبه...
↫ اين کار براي خودم خوبه، مطمئن ميشم که هيچي نيستم...
↫ جلوي غرورم رو ميگيره!
❁ گفتم: اگه کســي شــما رو اينطور ببينه خوب نيســت، تو ورزشكاري و... خيليها شما رو میشناسند.
ابراهيــم خنديد و گفت: اي بابا،
【هميشــه كاری كن كه اگه خدا تو رو ديد خوشش بياد، نه مردم】
📚 سلام بر ابراهیم
🆔 @Zendegi_Zyba
#حرف_مردم #خدا #مردم #غرور #کار #ورزشکار #زشت #زیبا #شهدا #شهیدان #عیب #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان #استاد_احمدی
🌷 #شهیدانه
«دایی آسانسور»
دایی یوسف روی پیشانیش دو تا خال داشت
یكی بزرگ و یكی كوچك.
وقتی بچه بودیم، ما را روی پاهای خود می نشاند و برای خنداندن ما می گفت: « بچه ها دكمه را بزنید. »
یكی از خالها را با انگشت فشار می دادیم
او مثل آسانسور ما را بالا و پایین می برد.
او برای ما همبازی خوبی بود .
#شهید_یوسف_کلاهدوز
📚کتاب هالهای از نور، ص۱۸
🆔 @Zendegi_Zyba
#بازی #دایی #بچه #الگو #شهدا #آسانسور #دکمه #همبازی #خنداندن #شهادت #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان #استاد_احمدی
🌷 #شهیدانه
ظرفهای شام معمولاً دو تا بشقاب و یك لیوان بود و یك قابلمه.
وقتی میرفتم آنها را بشورم، میدیدم همانجا در آشپزخانه ایستاده، به من میگفت:
«انتخاب كن، یا بشور یا آب بكش».
به او میگفتم: مگر چقدر ظرف است؟ در جواب میگفت: هر چه هست، با هم میشوریم.
📚 یادگاران، کتاب شهید زینالدین
🆔 @Zendegi_Zyba
#محبت #دوستی #همراهی #همکاری #تواضع #شهدا #الگو #اخلاص #همسر #کار_منزل #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان
🌷 #شهیدانه
روزهای جمعه می گفت: امروز می خوام یه کار خیر برات انجام بدم. هم برای شما، هم برای خدا.
وضو میگرفت و می رفت توی آشپزخانه.
هر چه میگفتم: نکنید این کار رو، من ناراحت میشم، باعث شرمندگیمه. گوش نمیکرد.
در را می بست و آشپزخانه را می شست.
📚یادگاران، جلد ۱۱ کتاب شهید صیاد، ص ۷۳
🆔 @Zendegi_Zyba
#الگو #شهدا #صیاد_شیرازی #همسر #خانواده #کمک #رضای_خدا #آشپزخانه #جمعه #کار_خیر #امام_خامنهای #آیت_الله_مجتهدی #علامه_جعفری #استاد_فرحزاد #استاد_دانشمند #استاد_شجاعی #استاد_عالی #استاد_فرحزاد #استاد_پناهیان #استاد_احمدی